بیانات حضرت آیت الله حاج شیخ محمد جواد فاضل لنکرانی دامت برکاته در دیدار جمعی از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و اساتید مرکز مطالعات راهبردی ـ 27 / 7 / 92
۲۹ مهر ۱۳۹۲
۱۸:۲۷
۱,۳۸۸
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
ولادت با سعادت امیرالمؤمنین؛ علی بن ابیطالب(علیه السلام) تبریک و تهنیت باد
-
استدلالهای قرآنی امام جواد(علیهالسلام)
-
یکی از نقاط افتخارآمیز نظام جمهوری اسلامی، کمیته امداد است
-
انتصاب ناشایست هم شعبهای از شعوب جور و خیانت است
-
شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع واگذاری مسئولیتها را ساماندهی کند
-
علم اصول، منطق فهم دین
بسم الله الرحمن الرحیم
از فرمایشات آقایان و سرکار خانم محترم تشکر میکنم؛
بحث کودک یکی از بحثهای محوری و کلیدی برای یک جامعه و هر نظامی میتواند باشد. همهی مطالبی که راجع به آفات و آسیبهای مسئله کنترل جمعیت بیان فرمودید مطالبی است که خیلی اساسی است ولی متأسفانه به آن توجه نشده است.
من تردیدی ندارم، یعنی واقعاً نه من که یک طلبهی کوچک حوزه هستم، بزرگان حوزهی ما تردید ندارند که این مسئلهی پیشگیری و سیاستهای کنترل جمعیت یک توطئه و نقشهای بوده برای مهار جمعیت کشورهای جهان سوم خصوصاً کشورهای اسلامی به ویژه ایران، این امری کاملاً بدیهی است، اگر یک کسی صد تا عنوان دکتر هم یدک بکشد و بخواهد این را انکار کند یا در آن تردید کند معلوم میشود واضحات جامعه و زمان را درک نمیکند، این از واضحات است که الآن آمار خانوادههای اسرائیلی و خانوادههای آمریکایی از نظر جمعیت با خانوادههای ایرانی تفاوت دارد. دشمنان به این نتیجه رسیدند برای اینکه تمام اهداف خودشان را پیاده کنند باید بنیان خانواده را از بین ببرند و مهمترین چیزی که خانواده را حفظ میکند اولاد است.
یعنی آنچه کیان خانواده را حفظ میکند و آنچه این نسل را با فرهنگ، دین و اعتقاداتش جاری و مستمر در جامعه میکند بچههایی است که از این زوجین تولید میشوند، بچهها میوه و حاصل شجرهی مرد و زن هستند، اعتقادات و فرهنگ، آداب و رسوم یک جامعه از این طریق استمرار مییابد، دیدند اگر بخواهند فرهنگ و دین یک جامعه را به آرامی از بین ببرند بهترین راه کنترل جمعیت است، مهمترین عامل برای رسیدن به اهدافشان این است که بنیان خانواده را از بین ببرند و مؤثرترین راه هم همین است، این واقعاً یک توطئهای است که از قبل بوده و متاسفانه در کشور ما سرمایهگذاری و مدتی پیاده شد.
اگر کلمات بزرگان و مراجع در طول سالهای گذشته استخراج شود، مشخص میشود بزرگان از مراجع با این طرح مخالفت کردند، از همان اول که مصوبه شد مخالفت کردند، رسالههایی نوشتند، صحبتهایی کردند تا زمان ما. مرحوم والد آیت الله العظمی فاضل لنکرانی در همان سالهای 72 به بعد در درس خود موضعگیری نمودند. البته ممکن است بعضی هم به خاطر دروغهایی که گفته شد و آمارهایی که دادند، مثل اینکه آب دارد تمام میشود، یا جمعیت به حدّ انفجار رسیده، سرقت زیاد شده، جنایت زیاد شده، بشر دیگر قدرت کنترل ندارد، ذهنشان را خراب کردند و موافقت آنها را جلب کردند کما اینکه حالا هم میفرمائید باز در مورد جایز نبودن کنترل جمعیت همین دروغها را به برخی حوزویان تزریق میکنند.
اما موضع حوزه خیلی روشن است؛ کاری که مرکز فقهی ائمه اطهار کرد هم انجام مصاحبه بود و هم برگزاری نشستهای علمی تخصصی و مقالات محکم و صحبتهای متینی شد که همه را خدمت رهبری هم فرستادیم. در ذهن من این است آن صحبتهایی هم که ایشان فرمودند هر چند قطعاً قبلش هم به این نتیجه رسیده بودند ولی وقتی دیدند که یک چنین حرکتی با پشتوانهی علمی و فقهی در حوزه هست با صراحت فرمودند که این کار اشتباه بوده.
ما باید دو کار انجام دهیم؛ این شبکه با نفاق به حیات خودش ادامه میدهد، کار آنها این است قبل از اینکه بسم الله الرحمن الرحیم بگویند ده بار از مقام عالی نظام نام میبرند تا کسی جرأت مخالفت با آنها را نکند و با این ترفند اهداف خودشان را پیش میبرند، چکار باید کرد؟ کار اساسی این است افرادی را که در جامعه فرهنگ ساز هستند دعوت کرده و جلساتی تشکیل بدهید.
اگر مخاطبین فقط یک سری دانشجو باشند فایدهای ندارد، در درجهی اول باید برای این افراد اهمیت مسئله روشن شود تا خودشان پیش قدم شوند. در همین شهر قم آنقدر این سیاست غلط رسوخ کرده که گاهی اوقات اگر از یک روحانی بپرسند شما چند تا اولاد داری؟ بخواهد بگوید پنج تا، خجالت میکشد! در حالی که قدیم اگر میگفتند پنج شش تا خجالت میکشید که چرا کم است! و باید بیشتر از آن باشد.
انسان افسوس میخورد که چگونه جلوی تولید مثل را گرفتند که مهمترین قدرتی است خدا در اختیار بشر قرار داده، بالأخره در بین این بچههایی که به وجود میآیند هم نوابغ هست و هم افراد مجرم و هم دیگر افراد و این امری طبیعی است، اگر بخواهیم بگوئیم چون افراد مجرم به وجود میآید پس جلوی تولید مثل را باید بطور کلی بگیریم. این کار اظهار عجز از تربیت است، چرا باید عاجز از تربیت باشیم، باید به اساتید دانشگاه بگوئیم آیا واقعاً عاجز از تربیت هستیم؟
معنای این کار پاک کردن صورت مسئله و اظهار عجز است، معنایش کفران این نعمت و قدرتی است که خدا در اختیار بشر قرار داده. باید جلساتی با اساتید، برگزار شود و این جزوهها در اختیارشان قرار داده شود و آنها در کلاسها و محافل علمیشان این مسئله را مطرح کنند، امروز در هر کلاسی دانشجو تا از استاد سؤال میکند چند تا بچه دارید؟ میگوید یکی. استادی هست 50 سال دارد که میگوید دو اولاد دارم، این الگو دهی است که متأسفانه نسبت به این مسئله شده است.
به موازات این کار باید در حوزههای علمیه هم همایشهای وزین برگزار شود، ما آمادگی داریم و اگر شما هم آماده باشید با همکاری شما در خود همین مرکز فقهی یک همایشی بگذاریم که از منظر دینی مردم ترغیب شوند، این همه روایات راجع به تکثیر اولاد وجود دارد که مردم ما خبر ندارند، نسبت به اینکه یک بچه وقتی در زندگی وارد میشود خدا چه آثاری بر آن بار میکند، همهی ما غافلیم و فکر میکنیم فقط خود ما هستیم که او را تربیتش میکنیم، خود ما رزقش را فراهم میکنیم، اما نسبت به اینکه خدا چه وعدههایی در این مورد داده است مردم کمکم از آن دور میشوند و این خطر خیلی بزرگی است این یکی از قویترین تهاجمها به فرهنگ دینی بوده است، یعنی جنگ نرمی که رهبری چند دهه است آن را تذکر میدهند، به نظر من یکی از محورهای اساسیاش همین است، تهاجم دشمن گاهی یک بروز سیاسی دارد که چند تا جوان را میآورند شعار بدهند، اینها چیزی نیست! اما آنکه جامعه و نظام را از درون خالی میکند این جنگ نرم است و آدم افسوس میخورد که چرا افرادی که ادعای انقلابی بودن و تبعیت از رهبری را دارند، این سیاست کنترل را دنبال میکنند.
از سؤالاتی که برایم مطرح بود این است که چرا این فرمایش رهبری در رسانهها یک دفعه خاموش شد، یعنی رهبری چند بار تصریح کردند در سخنرانیهای مهم فرمودند آن هم با تعابیری که خدا باید از ما بگذرد که این خیلی تعبیر مهمی است، یک شخصیت درجه اول نظام در حضور مردم و در معرض دنیا بیاید این حرف را بزند! آن وقت یک دکتری در وزارتخانهای با یک عدهای بگویند ما چون قبول نداریم نباید این مسئله عملی شود! واقعاً باید با برگزاری همایشها و مصاحبهها اطلاع رسانی شود، باید مطبوعات در هر هفتهای مقالهای در این زمینه داشته باشند، شما تشویق کنید اساتید دانشگاه و فضلای حوزه را تا راجع به این مسئله مقاله بنویسند و حرفهای جدید بزنند، راهکارها را ارائه بدهند، تا ان شاء الله این مسئله حل شود.
ما بیائیم یک کارهای میدانی انجام دهیم، بررسی آماری نمائیم، خانوادههایی که دارای اولاد زیاد هستند موفق بودهاند یا خانوادهای کم اولاد. در مورد کسانی که اولاد کم دارند بحث این نیست که مجموع جامعه به یک نسل پیر و فرتوت میرسند بحث این است که خود این زن و شوهر اولین کسی هستند که دچار افسردگی میشوند ولی اگر در خانوادهای فرزندان زیادی باشند امروز این میرود و فردا دیگری میآید، این خودش یک نشاط به دنبال دارد.
صدا و سیما را که ندیدم هیچ کاری در این زمینه کرده باشد، باید از صدا و سیما، مجلس، شورای انقلاب فرهنگی، وزارت بهداشت و مراکز دیگر سؤال کنیم که چقدر روی فرمایش رهبری در این موضوع کار کردید، ما این مطالبه و سؤال را از صدا و سیما داریم که راجع به این موضوع چه کرده است؟ چرا مجلس محترم یک کار اساسی و مهم در این زمینه برای پیگیری فرمایش رهبری نکرده است؟ باید دولت جدید هم به این مساله توجه جدی کند.
علی ایّ حال به نظر من فعلا کاری که از ما برمیآیداین است، شما در دانشگاهها، ما در حوزهها، همایشهایی برگزار شود، در درجهی اول باید اهل فکر و اهل نظر، اساتید و متخصصین و دکترها را آگاه به این امر سازیم، یکی از کارهایی که به نظر من باید بشود، دکترهای متخصص زنان، دکترهای کودک را شناسایی کنید، برایشان راجع به این موضوع مقاله بفرستید و بگوئید اظهار نظر کنند، این خیلی اثر دارد.
من میدانم بسیاری از آنها از اینکه حقیقت و موضع دین راجع به این قضیه چیست، بیاطلاع هستند. یک نگاه ظاهری و سطحی میکنند و به خانمی که دو بار زایمان داشته، برای آنکه راحتتر باشد میگویند بس است و تو فلان مریضی را میگیری، پوکی استخوان میگیری، در حالی که برعکس زنهایی که اولاد بیشتر داشتند طول عمر بیشتری کردهاند، از آن طرف زنهایی که اولاد کمتر داشتند خودشان و مردشان زودتر از دنیا رفتند، این جهات را عمومی برای مردم بیان کنیم.
جلسهای در تهران تشکیل بدهید تمام متخصصین کودک، متخصصین زنان را دعوت کنید، یک گفتمانی ایجاد شود، بگوئید این مشکل هست اگر امروز آن را حل نکنیم بیست سال بعد کشورمان مواجه با یک بنبستی میشود که نمیشود حل کرد، به نظرم اگر این کارها انجام شود خوب است، امیدواریم خدا کمک کند ان شاء الله.
باید دغدغهی اصلی ما این باشد که دین چه گفته، آن را پیاده کنیم. نه اینکه بگوئیم جامعهی ما به جای اینکه یک نسل پیر باشد، نسل جوان داشته باشد ثمّ ماذا، ما باید بگوئیم دین این را گفته، ما متدیّنیم و انقلاب ما انقلاب دینی است، وقتی میگوئیم موضع دین این است مردم میپذیرند. در آیات و روایات و ادلهای که در فقه وجود دارد چقدر ترغیب به تکثیر اولاد شده.
این حرفی که یک عدهای زدند که آن مربوط به زمانی بوده که اسلام ضعیف بوده و مسلمین کم بودند، حرف غلطی است. وقتی در روایات داریم که رسول خدا(ص) میفرماید من به امت خودم مباحات میکنم ولو به کودک سقط شده، کجای این مربوط به قوی شدن اسلام است؟بلکه برای این است که انجام این کار ترغیب بشود، واقعاً باید خانوادههای امروز را از این خطری که هنوز اکثراً متوجهاش نیستند آگاه کنیم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته