بیانات حضرت آیت الله حاج شیخ محمد جواد فاضل لنکرانی دامت برکاته در دیدار جمعی از نیروهای هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 1392/8/6
۰۶ آبان ۱۳۹۲
۱۸:۰۰
۱,۴۱۸
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
ولادت با سعادت امیرالمؤمنین؛ علی بن ابیطالب(علیه السلام) تبریک و تهنیت باد
-
استدلالهای قرآنی امام جواد(علیهالسلام)
-
یکی از نقاط افتخارآمیز نظام جمهوری اسلامی، کمیته امداد است
-
انتصاب ناشایست هم شعبهای از شعوب جور و خیانت است
-
شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع واگذاری مسئولیتها را ساماندهی کند
-
علم اصول، منطق فهم دین
بسم الله الرّحمن الرّحیم
خدمت شما برادران بزرگوار سپاهی بخش هوافضا که در قم حضور پیدا کردید و موفق به زیارت حضرت معصومه(سلام الله علیها) و استفاده از برکات علمی و معنوی این شهر شدید خوشآمد عرض میکنم.
معمولاً در چنین جمعهایی انسان حرفهای خیلی زیادی دارد که میخواهد مطرح کند، ولی متأسفانه وقت کم است، من به بعضی از مطالب اشاره کوتاهی میکنم.
اولین مطلب این است که ما در آستانه ماه محرم قرار دادیم و ماه محرم و حوادث کربلا و عاشورا، بنیان و خمیرمایهی انقلاب ما است. اگر سؤال کنند که رنگ و چهرهی این انقلاب و جوهرهی آن چیست؟
پاسخ این هم در کلمات امام و هم در کلمات رهبری معظم آمده که انقلاب ما انقلاب حسینی است، نهضت ما از عاشورا متولد شد، یعنی به برکت عاشورا به وجود آمد. این مطلب یک نتیجه روشن دارد و آن این که ما باید در قضیهی عاشورا، در قضیه محرم غور و تحقیق بیشتری کنیم تا ابعاد عظیم آن را بیشتر بفهمیم.
چگونه یک امام معصوم(ع) حاضر میشود تا خودش و اولاد و اصحاب او به فجیعترین وضع به شهادت برسند؟ این حادثه لایههای باطنی و زیرین دارد که ما باید به آنها برسیم، چرا امام حسین(ع) شهید شد؟ آیا در نزد خدا دین اینقدر ارزش دارد که حجّت خدا شریفترین و کاملترین انسان در روی زمین باید بیاید خون خود و اولاد و اصحابش را برای حفظ این دین، نثار کند؟
دین چیست؟ دین چه اهمیتی دارد؟ آیا این احکام و مقررات ظاهری، خواندن نماز، گرفتن روزه و حج و ... اینقدر عظمت دارد که حجّت خدا خون خودش را برای او بدهد؟ یا مسئله فراتر از اینهاست. این بخشی از حقایق عاشوراست که دین در آن زمان لقلقه زبانها شده بود، حکام آن زمان به ظاهر متدیّن بودند اما در باطن علیه دین کار میکردند. امام حسین(ع) فقط برای بخشی از دین که احکام دین باشد قیام نکرد، امام حسین(ع) دید انسانیت رو به زوال و انحطاط است و اگر این جریان ادامه پیدا کند دین که باقی نمیماند هیچ! اساساً انسانیت در آستانهی زوال و انحطاط و نابودی است، برای نجات بشر این قیام را کرد، چه دیندار و چه غیر دیندار!
امام حسین الگوی فقط ما مسلمانها و شیعیان نیست، امروز و در طول تاریخ و در آینده تا قیامت، الگویی برای همهی بشریت است، این مسئلهی خیلی مهمی است. اینکه نهضت ما ریشه در عاشورا دارد، یکی از لوازمش است که بقاء این انقلاب هم باید با انسانهایی باشد که همیشه برای فداکاری آمادهاند.
اگر انقلاب ما بخواهد حیات داشته باشد و ادامه پیدا کند، باید جوانهای ارزشمند، فداکار و آماده برای دفاع از دین حضور داشته باشند که بحمدالله امروز میبینیم این جهت در انقلاب ما بروز دارد، امروز کشور ما، دارای انسانهای فداکاری است که به وقت خود حاضرند فداکاری خود را نشان بدهند و برای حفظ انقلاب، در همهی میدانها حضور پیدا کنند و حفظ انقلاب هم چیزی غیر از حفظ دین و دستور خدا نیست.
این جوهره و خمیر مایهی عاشورایی در نهضت ما بوده و هست و همیشه باید باشد. آنچه که امروز این انقلاب را محکم نگه داشته اتصال با همین قضیه است. اگر کسی بخواهد یک روزی بگوید دیگر زمان شهید شدن، شهادت و ... گذشت. این یک فکر غلط و به معنای جدا شدن از حقیقت نظام است، جدا شدن از ریشه نظام که عاشورایی بودن است، باطل همیشه هست، مقابلهی بین حق و باطل هم همیشه هست و این فرهنگ ایثار، فداکاری و شهادت همیشه باید بماند. البته این منافاتی ندارد که ما برای مردم یک زندگی خوب و آرام و بانشاط فراهم کنیم.
ولی نباید افرادی اشتباه کنند بگویند اگر دنبال رفاه حال مردم و آسایش مردم هستیم، اگر دنبال رفع مشکلات جامعه هستیم این مساوی با حذف ارزشهاست، بگوئیم دیگر صحبت از شهادت و مقابله با باطل و دفاع از اسلام نکنیم، مثل مردم کشورهای دیگر، فقط به فکر رشد کشور باشیم، نخیر، هر دو اینها باید توأم با هم باشد.
اساساً امام خمینی(ره) که واقعاً حقیقت عاشورا را درک کرده بود، به ما یاد داد که دین فقط برای آخرت بشر نیست، دین هم برای دنیاست و هم برای آخرت، هم به نیازهای دنیوی بشر توجه دارد و هم به مسائل اخروی بشر، یکی از وظایفی که امروز نهادهای مقدس ما مثل سپاه و بسیج، بر عهده دارند، حفظ و زنده نگه داشتن این ارزشهاست که بحمدالله تا به حال همینطور بوده. اگر اینها خاموش یا کمرنگ شود، ما از حقیقت و اصل و ریشه خودمان فاصله گرفتهایم.
یکی از نکات مهمی که در این زمینه باید مورد توجه قرار بگیرد محوریّت ولایت است، این چیزی که شیعه و امامیّه و اساساً اسلام آن را مورد توجه و تأکید قرار داده.
خداوند به رسول خدا(ص) میفرماید: ولایت امیرالمؤمنین را به مردم ابلاغ کن، اگر ابلاغ نکنی رسالت خدا را انجام ندادهای، یعنی اینقدر ولایت مهم است که باید محور و اساس دین باشد، ما چرا میگوئیم نماز بدون ولایت قبول نیست، روزه بدون ولایت قبول نیست!
گاهی اوقات بعضی از سنیها سؤال میکنند که شما شیعیان وقتی میگوئید نماز بدون ولایت قبول نیست این حرف را بر اساس کدام آیه از قرآن میگوئید؟
ما میگوئیم از همین آیه که خدا به رسولش فرمود «و إن لم تفعل فما بلغت رسالته»، اگر انجام ندهی این همه زحمتی که برای اسلام در این 23 سال کشیدی کالعدم میشود و رسالت خود را انجام ندادهای، این آیه به این معناست که محورِ نماز، ولایت است، حج و روزه هم محورش ولایت معصوم(ع) است. آن وقت در زمان ما که عصر غیبت است به دستور همین ائمه معصومین(علیهم السّلام) ما رشحهای از ولایت معصوم را متجلی در ولایت فقیه میبینیم، میگوئیم در عصر غیبت ولی فقیه به دستور ائمه معصومین همان ولایت امام معصوم(ع) را دارد و انقلاب ما هم بر همین محور ولایت شکل گرفته و اگر بخواهیم استمرار داشته باشد باید این محوریت روز به روز قویتر شود و به این محوریت روز به روز توجه بیشتر کنیم.
«ولایت فقیه» در نظام ما یک امر شعاری نبوده، بلکه یک امر اعتقادی است، یعنی اگر این انقلاب هم نبود باز ما میگفتیم در حقیقتِ دینمان با ادلهی روشن و فراوان چیزی به نام ولایت فقیه داریم، میبینید امروز این ولایت فقیه تا کجا تأثیرگذار است که سیاستمداران دنیا، عاجز شدهاند از اینکه چگونه غلبه بر این نظام پیدا کنند، این اقتدار ناشی از همین قدرت سیاسی است نه شعار سیاسی.
باید به این قدرت سیاسی که اسلام برای ولی فقیه قرار داده شده است، معتقد باشیم کما اینکه مردم، جامعه ما، حوزههای علمیه ما، نتیجه و آثار اعتقاد به این اصل را امروز فراتر از اعتقاد، تجربه کردهاند، دیدند امام در هشت سال دفاع مقدس چگونه آن جنگ تمام عیار نابرابر را هدایت کرد، با آنکه تمام دنیا علیه ایران بودند، اجازه نداد یک وجب از خاک این کشور گرفته شود.
نتیجه عرایضم این است که در حقیقت عاشورا دقت بیشتری کنیم، هر سالی که میگذرد برای اهلش یک پردهای از عاشورا کنار زده میشود، به آنها که خود را به امام حسین(ع) و حقیقت عاشورا نزدیک کنند نشان میدهند که پردهها کنار زده میشود، ما باید به حقیقت عاشورا نزدیک شویم، حقیقت عاشورا چیست؟ حقیقت عاشورا رسیدن به توحید است.
هر چه ما به عاشورا نزدیک شویم باید توحیدمان قویتر شود، میگویند این زیارتها برای چیست؟ زیارت امام حسین، زیارت ائمه، زیارت امام رضا این روضهها و عزاداریها مال چیست؟ غایت این امور این است که توحید ما قوی شود، انسان اگر نگاهی به خودش کند، میبیند چقدر شرک همهی وجودش را فرا گرفته، چه کسی میتواند بچهی کوچک شش ماههاش را بیاورد در حضور دشمن شهید شود و بعد هم بفرماید «رضاً برضائک»، کسی که در أعلی درجهی توحید قرار دارد، ما توحیدمان ضعیف است، هر چه اتصال به عاشورا پیدا کنیم، توحید ما قویتـر میشود، هر چه توحیدمان قویتر شود قربمان به خدا بیشتر میشود و آنچه که خدا از ما میخواهد همین است.
عاشورا را بشناسیم، توحید خودمان را قوی کنیم، ارتباط انقلاب خودمان را با عاشورا فراموش نکنیم، چون جوهرهی انقلاب ما عاشوراست، امیدوارم خدای تبارک و تعالی ابواب معارف خودش را هر چه بیشتر بر قلوب ما مفتوح بفرماید.
خداوند، رهبری معظم انقلاب، خدمتگزاران به این نظام و نهادهای مقدسی را که فداکاری برای اسلام و این نظام میکنند، محفوظ، مؤید و موفق بفرماید،
خداوند شهدای بزرگوار ما، امام راحل عظیم الشأن را با أباعبدالله الحسین(ع) محشور بفرماید
و عاقبت همهی ما را ختم بخیر بفرماید.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
معمولاً در چنین جمعهایی انسان حرفهای خیلی زیادی دارد که میخواهد مطرح کند، ولی متأسفانه وقت کم است، من به بعضی از مطالب اشاره کوتاهی میکنم.
اولین مطلب این است که ما در آستانه ماه محرم قرار دادیم و ماه محرم و حوادث کربلا و عاشورا، بنیان و خمیرمایهی انقلاب ما است. اگر سؤال کنند که رنگ و چهرهی این انقلاب و جوهرهی آن چیست؟
پاسخ این هم در کلمات امام و هم در کلمات رهبری معظم آمده که انقلاب ما انقلاب حسینی است، نهضت ما از عاشورا متولد شد، یعنی به برکت عاشورا به وجود آمد. این مطلب یک نتیجه روشن دارد و آن این که ما باید در قضیهی عاشورا، در قضیه محرم غور و تحقیق بیشتری کنیم تا ابعاد عظیم آن را بیشتر بفهمیم.
چگونه یک امام معصوم(ع) حاضر میشود تا خودش و اولاد و اصحاب او به فجیعترین وضع به شهادت برسند؟ این حادثه لایههای باطنی و زیرین دارد که ما باید به آنها برسیم، چرا امام حسین(ع) شهید شد؟ آیا در نزد خدا دین اینقدر ارزش دارد که حجّت خدا شریفترین و کاملترین انسان در روی زمین باید بیاید خون خود و اولاد و اصحابش را برای حفظ این دین، نثار کند؟
دین چیست؟ دین چه اهمیتی دارد؟ آیا این احکام و مقررات ظاهری، خواندن نماز، گرفتن روزه و حج و ... اینقدر عظمت دارد که حجّت خدا خون خودش را برای او بدهد؟ یا مسئله فراتر از اینهاست. این بخشی از حقایق عاشوراست که دین در آن زمان لقلقه زبانها شده بود، حکام آن زمان به ظاهر متدیّن بودند اما در باطن علیه دین کار میکردند. امام حسین(ع) فقط برای بخشی از دین که احکام دین باشد قیام نکرد، امام حسین(ع) دید انسانیت رو به زوال و انحطاط است و اگر این جریان ادامه پیدا کند دین که باقی نمیماند هیچ! اساساً انسانیت در آستانهی زوال و انحطاط و نابودی است، برای نجات بشر این قیام را کرد، چه دیندار و چه غیر دیندار!
امام حسین الگوی فقط ما مسلمانها و شیعیان نیست، امروز و در طول تاریخ و در آینده تا قیامت، الگویی برای همهی بشریت است، این مسئلهی خیلی مهمی است. اینکه نهضت ما ریشه در عاشورا دارد، یکی از لوازمش است که بقاء این انقلاب هم باید با انسانهایی باشد که همیشه برای فداکاری آمادهاند.
اگر انقلاب ما بخواهد حیات داشته باشد و ادامه پیدا کند، باید جوانهای ارزشمند، فداکار و آماده برای دفاع از دین حضور داشته باشند که بحمدالله امروز میبینیم این جهت در انقلاب ما بروز دارد، امروز کشور ما، دارای انسانهای فداکاری است که به وقت خود حاضرند فداکاری خود را نشان بدهند و برای حفظ انقلاب، در همهی میدانها حضور پیدا کنند و حفظ انقلاب هم چیزی غیر از حفظ دین و دستور خدا نیست.
این جوهره و خمیر مایهی عاشورایی در نهضت ما بوده و هست و همیشه باید باشد. آنچه که امروز این انقلاب را محکم نگه داشته اتصال با همین قضیه است. اگر کسی بخواهد یک روزی بگوید دیگر زمان شهید شدن، شهادت و ... گذشت. این یک فکر غلط و به معنای جدا شدن از حقیقت نظام است، جدا شدن از ریشه نظام که عاشورایی بودن است، باطل همیشه هست، مقابلهی بین حق و باطل هم همیشه هست و این فرهنگ ایثار، فداکاری و شهادت همیشه باید بماند. البته این منافاتی ندارد که ما برای مردم یک زندگی خوب و آرام و بانشاط فراهم کنیم.
ولی نباید افرادی اشتباه کنند بگویند اگر دنبال رفاه حال مردم و آسایش مردم هستیم، اگر دنبال رفع مشکلات جامعه هستیم این مساوی با حذف ارزشهاست، بگوئیم دیگر صحبت از شهادت و مقابله با باطل و دفاع از اسلام نکنیم، مثل مردم کشورهای دیگر، فقط به فکر رشد کشور باشیم، نخیر، هر دو اینها باید توأم با هم باشد.
اساساً امام خمینی(ره) که واقعاً حقیقت عاشورا را درک کرده بود، به ما یاد داد که دین فقط برای آخرت بشر نیست، دین هم برای دنیاست و هم برای آخرت، هم به نیازهای دنیوی بشر توجه دارد و هم به مسائل اخروی بشر، یکی از وظایفی که امروز نهادهای مقدس ما مثل سپاه و بسیج، بر عهده دارند، حفظ و زنده نگه داشتن این ارزشهاست که بحمدالله تا به حال همینطور بوده. اگر اینها خاموش یا کمرنگ شود، ما از حقیقت و اصل و ریشه خودمان فاصله گرفتهایم.
یکی از نکات مهمی که در این زمینه باید مورد توجه قرار بگیرد محوریّت ولایت است، این چیزی که شیعه و امامیّه و اساساً اسلام آن را مورد توجه و تأکید قرار داده.
خداوند به رسول خدا(ص) میفرماید: ولایت امیرالمؤمنین را به مردم ابلاغ کن، اگر ابلاغ نکنی رسالت خدا را انجام ندادهای، یعنی اینقدر ولایت مهم است که باید محور و اساس دین باشد، ما چرا میگوئیم نماز بدون ولایت قبول نیست، روزه بدون ولایت قبول نیست!
گاهی اوقات بعضی از سنیها سؤال میکنند که شما شیعیان وقتی میگوئید نماز بدون ولایت قبول نیست این حرف را بر اساس کدام آیه از قرآن میگوئید؟
ما میگوئیم از همین آیه که خدا به رسولش فرمود «و إن لم تفعل فما بلغت رسالته»، اگر انجام ندهی این همه زحمتی که برای اسلام در این 23 سال کشیدی کالعدم میشود و رسالت خود را انجام ندادهای، این آیه به این معناست که محورِ نماز، ولایت است، حج و روزه هم محورش ولایت معصوم(ع) است. آن وقت در زمان ما که عصر غیبت است به دستور همین ائمه معصومین(علیهم السّلام) ما رشحهای از ولایت معصوم را متجلی در ولایت فقیه میبینیم، میگوئیم در عصر غیبت ولی فقیه به دستور ائمه معصومین همان ولایت امام معصوم(ع) را دارد و انقلاب ما هم بر همین محور ولایت شکل گرفته و اگر بخواهیم استمرار داشته باشد باید این محوریت روز به روز قویتر شود و به این محوریت روز به روز توجه بیشتر کنیم.
«ولایت فقیه» در نظام ما یک امر شعاری نبوده، بلکه یک امر اعتقادی است، یعنی اگر این انقلاب هم نبود باز ما میگفتیم در حقیقتِ دینمان با ادلهی روشن و فراوان چیزی به نام ولایت فقیه داریم، میبینید امروز این ولایت فقیه تا کجا تأثیرگذار است که سیاستمداران دنیا، عاجز شدهاند از اینکه چگونه غلبه بر این نظام پیدا کنند، این اقتدار ناشی از همین قدرت سیاسی است نه شعار سیاسی.
باید به این قدرت سیاسی که اسلام برای ولی فقیه قرار داده شده است، معتقد باشیم کما اینکه مردم، جامعه ما، حوزههای علمیه ما، نتیجه و آثار اعتقاد به این اصل را امروز فراتر از اعتقاد، تجربه کردهاند، دیدند امام در هشت سال دفاع مقدس چگونه آن جنگ تمام عیار نابرابر را هدایت کرد، با آنکه تمام دنیا علیه ایران بودند، اجازه نداد یک وجب از خاک این کشور گرفته شود.
نتیجه عرایضم این است که در حقیقت عاشورا دقت بیشتری کنیم، هر سالی که میگذرد برای اهلش یک پردهای از عاشورا کنار زده میشود، به آنها که خود را به امام حسین(ع) و حقیقت عاشورا نزدیک کنند نشان میدهند که پردهها کنار زده میشود، ما باید به حقیقت عاشورا نزدیک شویم، حقیقت عاشورا چیست؟ حقیقت عاشورا رسیدن به توحید است.
هر چه ما به عاشورا نزدیک شویم باید توحیدمان قویتر شود، میگویند این زیارتها برای چیست؟ زیارت امام حسین، زیارت ائمه، زیارت امام رضا این روضهها و عزاداریها مال چیست؟ غایت این امور این است که توحید ما قوی شود، انسان اگر نگاهی به خودش کند، میبیند چقدر شرک همهی وجودش را فرا گرفته، چه کسی میتواند بچهی کوچک شش ماههاش را بیاورد در حضور دشمن شهید شود و بعد هم بفرماید «رضاً برضائک»، کسی که در أعلی درجهی توحید قرار دارد، ما توحیدمان ضعیف است، هر چه اتصال به عاشورا پیدا کنیم، توحید ما قویتـر میشود، هر چه توحیدمان قویتر شود قربمان به خدا بیشتر میشود و آنچه که خدا از ما میخواهد همین است.
عاشورا را بشناسیم، توحید خودمان را قوی کنیم، ارتباط انقلاب خودمان را با عاشورا فراموش نکنیم، چون جوهرهی انقلاب ما عاشوراست، امیدوارم خدای تبارک و تعالی ابواب معارف خودش را هر چه بیشتر بر قلوب ما مفتوح بفرماید.
خداوند، رهبری معظم انقلاب، خدمتگزاران به این نظام و نهادهای مقدسی را که فداکاری برای اسلام و این نظام میکنند، محفوظ، مؤید و موفق بفرماید،
خداوند شهدای بزرگوار ما، امام راحل عظیم الشأن را با أباعبدالله الحسین(ع) محشور بفرماید
و عاقبت همهی ما را ختم بخیر بفرماید.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته