بیانات آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) در دیدار معاون محترم رییس جمهور در امور زنان و خانواده
۰۹ آبان ۱۳۹۲
۲۱:۵۴
۱,۳۹۴
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
ولادت با سعادت امیرالمؤمنین؛ علی بن ابیطالب(علیه السلام) تبریک و تهنیت باد
-
استدلالهای قرآنی امام جواد(علیهالسلام)
-
یکی از نقاط افتخارآمیز نظام جمهوری اسلامی، کمیته امداد است
-
انتصاب ناشایست هم شعبهای از شعوب جور و خیانت است
-
شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع واگذاری مسئولیتها را ساماندهی کند
-
علم اصول، منطق فهم دین
بسم الله الرحمن الرحیم
پیرامون مسایل زنان حرف زیاد است. این سوال اکنون مطرح است که بعد از گذشت سی و اندی سال از پیروزی انقلاب و دولتهای مختلفی که در این دوران بر سر کار آمدند و همه آنها هم دغدغه رسیدگی به حقوق زنان و استیفاء آن در نظام و نقشآفرینی این قشر را داشته اند - البته گاهی افرادی در حد مشاور امور زنان بر سرکار آمده اند و اکنون نیز ترقی پیدا کرده و به عنوان معاونت - پس چرا تلاش آنها به نتیجه نرسیده و تاسف بار اینکه بعضی از قوانین که در طول این مدت تصویب شده به نفع زنان نبوده است. در همان اوایل انقلاب شرایطی را در عقدنامههای ازدواج قرار دادند که ظاهر خوبی داشت و نشان میداد به نفع زنان است اما تجربه نشان داد این کار موجب تضعیف بنیان خانواده شده و به اینجا رسیده که میفرمایید آمار ازدواج پایین آمده و آمار طلاق افزایش یافته است. البته نمیخواهم بگویم این قوانین تمام العله این آمار است، اما یکی از علتهای آن است. وقتی در عقد ازدواج آورده شود که نیمی از دارایی مرد در صورت طلاق مال زن میشود این سبب خواهد شد زن و مرد به دید مادی نگاه کنند.
در پاسخ این سوال در یک نگاه گذرا میگویم نگاه عمده به زن در طول این سی سال، توجه به جنبههای مادی و جنسیتی زن بوده است و از جنبههای اساسی و معنوی که اسلام بیشتر به آن جنبهها توجه دارد، فاصله گرفتیم. پیشنهاد اولیه بنده این است که یک کار کارشناسی دقیق بر روی قوانینی که در طول این سی سال تصویب شده است بشود و این تذکر را به برخی از نمایندگان مجلس هم دادهام که شما قانونی را به تصویب میرسانید اما قبل از آن بررسی نمیکنید بازخورد آن در جامعه چیست!
وقتی به تالی فاسدهای آن رسیدید آن قانون را عوض میکنید. شما باید یک گروه کارشناس داشته باشید تا بازخورد این قوانین را در بین مردم بررسی کند.
یکی از عوامل مشکلات امروز بانوان این است که در هر دولتی نگاهها به زن، نگاههای خاص و سلیقهای بوده است. ما در اسلام احکامی برای زنان داریم، همانطور که شما گفتید و مقام معظم رهبری هم فرمودهاند و حرف درستی هم هست هنوز خیلی از مسایل مربوط به زنان بیان نشده و خیلی از احکام هم باز و روشن نشده است و باستی روی آنها مطالعه و کار شود. فاصله داشتن این بخش دولت و مجلس از حوزههای علمیه و نظرات کارشناسانه فقها و علما چنین مسایلی را بوجود میآورد.
در همین بخش مشاور رییس جمهور در امور زنان، در بعضی از دولتها، مجموعه مقالات و چندین جلد کتاب نوشتند برای اینکه بگویند حق طلاق در دست مردان نیست. بودجههای کلان هزینه کردند و افرادی را وادار نمودند تا به این سمت و سو بروند که این کلمه را تغییر دهند. چرا میخواهند حکمی را که در طول تاریخ بین شیعه و سنی اختلافی در آن نبوده است و همه بر آن اتفاق نظر دارند را تغییر بدهند؟
یک بخش از حکم این است که مرد حق طلاق دارد اما در کنار آن آثار حقوقی، روحی، عاطفی، اجتماعی و معنوی زیادی همه وجود دارد که روی آن کار نکردهایم، و نمیآییم این آثار را بیان کنیم فقط میگوییم چرا اسلام حق طلاق را به مرد داده است؟!
بنده معتقدم یکی از اموری که بنیان خانواده را حفظ میکند همین حق است. به شرط آنکه درست انجام شود و بازیچه اختلافات قرار نگیرد. نمی آییم روی این مساله کار کنیم که این حق را مرد چگونه باید ادا کند. مراکزی به همین منظور باید تاسیس شوند تا در صورت ایجاد اختلاف بین زن و مرد، به آنجا مراجعه شود.
متاسفانه اکنون به محض ایجاد اختلاف، افراد اولین جا به دادگاههای خانواده مراجعه میکنند. نفس مراجعه زن و مرد به دادگاه در مرحله اول اختلاف کار غلطی است. باید مراکز مشاوره زیادی ایجاد شود تا آنها به این مراکز مراجعه کنند و با مشاورهگیری مشکل خود را حل کنند و دادگاه باید برای آخرین مرحله باشد آنجا که خدای ناکرده زندگی مشترک به هیچ وجه قابل اصلاح و توافق نباشد، آن هم طلاق با شرایط خاص که قرآن بیان فرموده است اجرا شود.
نگاههای سلیقهای، نگاههای حاشیهای که احساسات زنان را به میدان قوانین بیاورد کار غلطی است. ما یکسری احکام داریم که اگر به صورت خشک مطرح شوند طبیعی است هر زنی که آن را بشنود ناراحت میشود و این امر روشنی است. مثل همین حکم طلاق، ما وظیفه داریم این احکام را آن طور که شارع مقدس بیان فرموده با نگاه همه جانبه و بیان صحیح منطقی قابل قبول مطرح کنیم.
کما اینکه اگر کسانی بگویند چون نیمی از جامعه را زنان تشکیل میدهد پس اختصاص حق طلاق به مردان غلط است. و بعد هم بگویند چون نیمی از جمعیت کشور ما را جوانان تشکیل میدهد پس حق رای را به افراد زیر چهل سال بدهیم. در حالیکه باید بدانیم قوانین و احکامی که اسلام در مورد زنان بیان فرموده است مترقیترین قوانین است. در مورد همین طلاق، اینکه خداوند متعال حق طلاق را به مرد داده به معنای این نیست که امتیازی برای مردان قائل شده است. بر خلاف آنچه که عدهای مطرح میکنند چرا خدا این امتیاز را برای مردان قائل و زنان را از این حق محروم کرده است. و حال آنکه طلاق بار زیادی بر دوش مرد میگذارد و آثار فراوانی بر علیه او دارد. اینطور نیست که این حق طلاق فقط نفع برای مرد داشته باشد.
همین طور در مساله خروج زن از منزل که فقها فرموده اند باید با اجازه همسرش باشد. یک نحوه از بیان این است که بگویند زن اسیر مرد است. مرد باید به او بگوید کجا برود یا نرود. طبعا چنین بیانی احساسات زنان را جریحه دار کرده و در مقابل این حکم قرار میدهد و با این بیان زنان هم حق دارند به این حکم اعتراض کنند.
نحوه دیگر بیان این مسأله که مسلما هیچ زنی به آن اعتراض نخواهد کرد این است که اسلام یک مسئولیت بر عهده مرد قرار میدهد و تامین امنیت زن را در خارج از منزل بر عهده مرد میگذارد و میگوید مواظب باش مسئولیت امنیت زن هم خارج از منزل بر عهده توست.
وقتی احکام دین با بیان خاص خودش مطرح نشود این شبهات پیش خواهد آمد که این چه دینی است که در آن توجهی به زنان نشده است.
واقعا وقتی قوانین و احکام اسلام در مورد بانوان و نیز ارزشهایی که ائمه معصومین (ع) برای زنان بیان فرمودهاند به خوبی مطرح شود آنجا که قرآن کریم میفرماید هم مردان لباس برای زنان هستند و هم زنها لباس برای مردها هر دو را در عرض هم قرار دادهاند بسیاری از شبهات پاسخ داده میشود. در حالی که در طول این سی سال افرادی که دلبسته مکاتب غربی هستند چه سر وصداهایی که در مطبوعات و نشریات راه نینداختهاند.
ایراد میگیرند که چرا شهادت دو زن مساوی شهادت یک مرد است، و این حکم موجب تحقیر زنان و امتیازی برای مردان است. وحال آنکه توجه ندارند خداوند متعال با این حکم بار وجوب شهادت و حرمت کتمان آن را از دوش زنان برداشته است. چون شهادت مسئولیت آورست، اگر یک مرد شاهد قضیه ای باشد و علم به آن پیدا کند بر او شهادت دادن واجب میشود و کتمان آن حرام است. حال اگر این وظیفه شهادت دادن بر زنان هم قرار داده میشد چه مشکلات فراوانی اعم از رفتن به دادگاه و جدا شدن از خانه و عقب ماندن از کارهای منزل و ناراحتیهای فکری و روحی برای آنها به وجود میآورد.
عرض بنده این است که بسیاری از احکام خدا درست فهمیده نشده وصحیح بیان نشده است. لذا باید مسئولین امر با حوزههای علمیه و مراکز تخصصی فقهی بیشتر ارتباط داشته باشند.
جلسات مشترک و همایش برگزار کنید. آن مسئول محترمی که بگوید امروز میخواهم حقوق زنان را از نگاه خودم درست بکنم، این بزرگترین ضربه و خیانت در حق زنان است. حتی من طلبه حق ندارم بگویم من از نگاه خودم میخواهم حقوق مردم را بیان کنم. باید دید دین و اسلام چه گفته است.
ابن ابی العوجاء در خصوص دو آیهای که راجع به مساله تعدد زوجات و رعایت عدالت بین زنان است به امام صادق(ع) میگوید این دو آیه با هم قابل جمع نیست یکی میگوید: «فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلاث و رباع وان خفتم أن لا تعدلوا فواحده» و آیه دیگر میفرماید: «ولن تستطیعوا ان تعدلوا بین النساء و ان تمیلوا کل المیل»
خوب اگر ما باشیم و قرآن؛ باید بگوییم آیه فرموده لن تستطیعوا ان تعدلوا، شما توانایی رعایت عدالت بین همسرانتان را ندارید لذا تعدد زوجات بر شما حرام است. پس چرا در آیه اول اجازه تعدد زوجات تا چهار زن را داده است؟ حال آنکه در فقه و تفاسیر آمده عدالت در آیه اول عدالت در نفقه است و عدالت در آیه دوم مربوط به عدالت در محبت است که میفرماید هرگز توانایی رعایت عدالت در محبت را ندارید لذا در ادامه آیه میفرماید حال که توانایی عدالت در محبت را ندارید به او بیتوجهی نکنید. که همین هم دلالت بر جواز تعدد زوجات دارد.
حال اگر کسی بیاید این حرف ابن ابی العوجاء را مطرح کند و آن را رسانهای هم بکند و جملاتی را بگوید که از نظر جامعهشناسی و روانشناسی، کذا و کذا تعدد زوجات مفاسد دارد و حرام است و زمینه سازی برای آن هم حرام است. این حرفها با فقه اهل بیت که به دست ما رسیده ناسازگار است.
حال اگر کسی اثبات کند تعدد زوجات به نفع خانمها میباشد (نه فقط برای مردی که این کار را انجام میدهد) شما در طول تاریخ به افراد، خانوادهها، وجوامع و وضع زنانی که همسرانشان را از دست میدادند ملاحظه کنید چه مقدار این موضوع به نفع خانمها بوده است؟!
البته این بدان معنا نیست که تدبیری برای مردهای بی بندوبار اندیشیده نشود، بحث بر سر مواردی است که این عمل طبق روال صحیح و شرعی خود انجام پذیرد.
به هرحال باید در تدوین قوانین مربوط به بانوان به مبانی فقهی و دینی توجه لازم بشود و در اجرا نیز مسئولین امر و قوه قضاییه باید وظایف خود را انجام دهند تا این قوانین صحیح اجرا شود. نه آنکه کسی به عنوان یک مسئول بگوید به نظر من این آیه چنین میگوید و آیه دیگر چنان، پس این کار حرام است. چنین سخنی افتراء بر دین است و گوینده آن اگر توجه داشته باشد که نباید چنین حرفی را بزند و این حرف را بزند عواقب و آثار زیادی بر آن بار میشود.
ما باید سلیقهها و حواشی و احساسات را کنار گذاشته و از منظر دین سخن بگوییم نه اینکه چون الان در دنیا خصوصا دنیای غرب چنین قوانینی حاکم است پس ما هم باید چنان باشیم. نه ما باید ببینیم خدا از ما چه خواسته است. دین ما در مساله ارزشها به هیچ وجه زن ها را محدود نکرده است. در کسب علم زنان هیچ محدودیتی ندارند، مرحوم والد ما رحمه الله علیه میفرمودند در جامعه الزهرا بانوانی وجود دارند که مسایل فقهی را از برخی بزرگان حوزه بهتر میفهمند. این یک ارزش است و باید روی آن کار شود. ما بعد از گذشت سی سال چند خانم مجتهد داریم؟
در پزشکی و رشتههای مختلف علوم و استادی دانشگاهها بانوان زیادی حضور دارند اما در رشتههای علوم دینی و کارشناسی مسایل فقهی تعداد بانوان ما کم است. یکی از کارهای معاونت شما باید این باشد که یک عده از خانمها به شکل تخصصی بیایند در حوزهها کار کنند تا در آینده از وجود آنها استفاده شود.
امروز مساله حجاب یکی از معضلات جامعه ماست که راهکار اساسی برای آن اندیشیده نشده و یا اگر هم اندیشیده شده درست اجرا نشده است. یا مسئله اشتغال زنان، اینکه زنان در جامعه حضور پیدا کنند بسیار خوب است اما اینکه به طور مختلط با مردها بخواهند باشند آیا اسلام این را میپسندد، قطعا اسلام چنین اختلاطی را که در یک محل چند مرد و زن با هم مشغول کار باشند نمی پسندد!
چه اشکال دارد مجموعه هایی مختص بانوان راه اندازی شود، پارک هایی مخصوص آنها باشد تا با راحتی و آسایش به کار و تفریح بپردازند.
یکی از اموری که اسلام آنرا بسیار بر حذر داشته است اختلاط است. متاسفانه در کشور ما به بهانه حضور زن در جامعه اختلاط روزبه روز بیشتر میشود. مگر حضور زن ملازم با اختلاط است؟! تبعات منفی اختلاط بسیار زیاد است و یکی از علل افزایش آمار طلاق و از هم پاشیدگی خانوادهها همین اختلاط است که آمیخته با بگو و بخندها و بیان اسرار زندگی خود است. کما اینکه جوانانی که به راحتی بتوانند از این طریق احساسات خود را اقناع نمایند تن به ازدواج نمیدهند و آمار ازدواج کاهش مییابد.
مساله اختلاط یکی از معضلات نظام ماست که هم درون خانوادهها وهم در بیرون آن رواج یافته است. شما با این مساله چه کار میخواهید بکنید؟ آیا این موضوع به عنوان موضوعی که فکر شما را مشغول کند هست که انشاالله باید باشد و اگر نیست توجه به آن بنمایید که پاسخ آمار افزایش طلاق و کاهش ازدواج در این نهفته است.
امیدواریم با کمک اهل فن در این دولت که دولت تدبیر و امید است تدابیر صحیح برای این مشکلات اندیشیده شود.
تدبیر باید از طریق صحیح خودش صورت پذیرد. نمیتوان حقوقی برای بانوان در ایران از غیر طریق فقه و فقاهت تنظیم کرد والا بر خلاف تدبیر خواهد بود.
امیدوارم تدابیر صحیح بیندیشید و آثار خوب از خود به یادگار بگذارید و ما در جامعه ببینیم روزبه روز مشکلات بانوان برطرف میشود.
حرف زیاد است متاسفانه جامعه ما روز به روز به سمت قلّت حیاء پیش میرود. این کم حیائی یا بی حیائی موجود در اجتماع متاسفانه در خانوادهها هم رخنه میکند و آثار بسیار زیان بار به دنبال دارد.
امیدوارم موفق باشید، ما به نوبه خود هم حوزه علمیه و هم مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام آمادگی داریم که سوالات شما را پاسخ دهیم، کما اینکه در مورد ازدواج با فرزند خوانده یا مساله عدم جواز کنترل جمعیت مطالبی تهیه و منتشر شده است.
تعجب ما این است که قانونگزاران چگونه بدون سوال از حوزه قوانینی را به تصویب میرسانند که با روایات و احکام فقهای ما به وضوح تعارض دارد.
والسلام
(92/8/9)
(92/8/9)