دیدار عالم الازهر مصر جناب شیخ تاج الدین الهلالی با حضرت آیت الله فاضل لنکرانی 92/12/8
۰۹ اسفند ۱۳۹۲
۱۹:۴۳
۱,۶۶۵
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
ولادت با سعادت امیرالمؤمنین؛ علی بن ابیطالب(علیه السلام) تبریک و تهنیت باد
-
استدلالهای قرآنی امام جواد(علیهالسلام)
-
یکی از نقاط افتخارآمیز نظام جمهوری اسلامی، کمیته امداد است
-
انتصاب ناشایست هم شعبهای از شعوب جور و خیانت است
-
شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع واگذاری مسئولیتها را ساماندهی کند
-
علم اصول، منطق فهم دین
در این دیدار که در مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهمالسلام) انجام پذیرفت، ابتدا حجة الاسلام و المسلمین آلایّوب از معاونت روابط بین الملل حوزه علمیه قم که مترجم سخنان ایشان بودند مختصری از فعالیتهای وی را چنین بیان نمودند:
جناب شیخ تاج الدین الهلالی از علمای الازهر مصر هستند که بعد از فوت مفتی عام استرالیا ایشان را به عنوان مفتی عام استرالیا انتخاب کردند و چند سال استرالیا بودند.
ایشان جوانهای زیادی را تحت پوشش دارند اینطور که خودشان میگویند حدود صد هزار جوان را تحت پوشش دارند، مخصوصاً در منطقه صحرای سینا که به دلیل مجاورت با رژیم صهیونیستی جای بسیار حساسی است و مردم آنجا غالباً عشایر و فامیل هستند، ملاحظه میکنید الآن حرکتهایی که در مصر صورت میگیرد به ویژه حرکات مسلحانه در منطقه صحرای سینا صورت میگیرد. غالب تسلیحاتی که از لیبی وارد مصر میشود باز از صحرای سینا وارد شده و جریانی هم که الآن علیه حکومت مصر صورت گرفته چون آن مناطق صحرایی است و مردمش قبایلی و عشایری هستند غالباً از این منطقه ساپورت میشود.
ایشان در کشورهای خارج از منطقه خودشان مثل عراق هم فعالیتهایی داشتند، زمانی که آقای دگلاس (یکی از آمریکاییها) در عراق ربوده شد، ایشان رفتند تا واسطه شوند او را آزاد کنند که البته خودش هم مورد ربایش قرار گرفت، (شکارچی رفت صید کند ولی خودش مورد شکار قرار گرفت)، آنجا توانست جوانها را تحت تأثیر قرار داده و آنها هم فراریاش بدهند، چون زمانی که نیروهای آمریکا فهمیدند ایشان توانسته جوانها را تحت تأثیر قرار بدهد تصمیم میگیرند که وی را بکشند، لذا آنها که ایشان را ربوده بودند خودشان وی را به اردن و از آنجا به مصر میفرستند.
آقای الهلالی در رابطه با مذهب اهلبیت(علیهمالسلام) معرفیهای خوب و بیانات قشنگ و جالبی دارند. اعتدال یکی از امتیازات ایشان است در رابطه با مذاهب اسلامی در بحث تبلیغیشان در سراسر دنیا بحث اعتدال و وسطیت را همیشه مطرح میکنند. در رابطه با نگاه ضد وهابی و ضد تکفیریشان مطالب زیادی دارند و کتابهای زیادی هم نوشتهاند.
15 ـ 16 مقاله در رابطه با مبارزه با تکفیر و چگونگی برخورد با آنها و راه حلهای اصلاح جامعه ارائه دادهاند، هنوز خانوادهاش در استرالیا هستند ولی به خاطر اوضاعی که در مصر به وجود آمده خود ساکن مصر هستند. سفرهای زیادی را به ایران داشتند اولین سفرشان 1981 بوده که خدمت امام خمینی رضوان الله علیه رسیدند، ایشان با آقای غزالی خدمت امام رسیدند و جلسهی خصوصی سه نفری داشتند و از آن به عنوان یکی از افتخاراتشان یاد میکنند. علاقمند به نظام و عملگرا هستند و نظرشان این است که ما در جهان اسلام باید حرکت و عمل کنیم و کنفرانسها و سمینارها برای اموات هستند نه برای احیا، اینها به درد نمیخورد ما باید تلاش کنیم که جهان را به سوی یک اسلام مقتدر به پیش ببریم و تمام مذاهب اسلامی چه شیعیان و چه اهلسنت باید به این سمت و سو حرکت کنند.
آیت الله فاضل فرمودند:
بسم الله الرحمن الرحیم. ابتداءً تشریف آوردن جناب آقای دکتر را به ایران و به شهر قم، شهر علم و اجتهاد و دین خیرمقدم گفته و از اینکه به مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهمالسلام) تشریف آوردند و ما موفق به زیارت ایشان شدیم تشکر میکنم و امیدوارم ان شاء الله حضورتان در حوزه علمیه قم و مطالب و صحبتهای شما در آنچه که علماء باید برای حفظ اسلام در عصر حاضر انجام بدهند مؤثر باشد.
از صحبتهای ایشان بسیار خوشحال شدم که الحمدلله امروز چنین فکر روشن و چنین توجهی در میان علمای بزرگ اهل سنت وجود دارد و واقعاً برای ما جای امیدواری است که با چنین فکر و اندیشهای ان شاء الله بتوانیم در زمان حاضر حرکتهایی را در جهان اسلام انجام بدهیم.
من به مقداری که وقت اقتضا کند در چند محور میخواهم صحبت کنم، محور اول این است که وظیفهی اولیه علماء دین که به حسب بعضی از روایات وارثان انبیاء و وارث رسول اکرم صلوات الله علیه هستند، این است که حقیقت دین را کما هو حقّه و کما هو واقعه برای نسل موجود بیان کنند، این از اهمّ وظایفی است که هم علمای شیعه و هم علمای اهلسنت بر دوش دارند که آنچه خدای تبارک و تعالی در قرآن کریم بیان کرده و آنچه به عنوان سنّـت قطعیهی رسول خدا هست را به جوانهای خود و نسل آینده کاملاً برسانیم.
یکی از مسائل مهم برای علمای شیعه و اهل سنت حفظ قرآن کریم و حفظ معارفی است که در قرآن کریم آمده، شما خودتان بهتر میدانید وهابیّت برای اینکه میان تشیّع و تسنن افتراق ایجاد کند این تهمت را از قدیم الایام بر شیعه وارد کردهاند که اینها معتقد به تحریف قرآن هستند و امروز هم ما وقتی به عربستان یا بعضی از جاها میرویم این تهمت را از بعضی علمای وهابی میشنویم، در حالی که خود شما میدانید ما از زمان شیخ طوسی در قرن پنجم تفسیر تبیان را داریم که تفسیر قرآن کریم است و آن همین قرآن موجود است که در نزد ما است. حتی تفاسیری که قبل و بعد از آن نوشته شده.
انتظار ما این است که امثال شما علماء اهلسنت هیچ مجالی برای این حرفهای وهابیت در مراکز علمی و دانشگاهی باقی نگذارند، بزرگان شیعه از جمله مرحوم والد ما کتابی به نام مدخل التفسیر دارد که یکی از بحثهای مفصل آن حول عدم تحریف قرآن کریم است، این مطلب بسیار مهمی است که قاطبهی علمای شیعه چنین اعتقادی را دارند و لذا باید امروز دیگر پرونده این بحث را ببندیم و اجازه ندهیم جایی مطرح شود، متأسفانه هر سال در نمایشگاههای کتابی که در کشورهای عربی برگزار میشود میبینیم بعضی از علمای اهلسنت ، که باورمان نمیشود اینها اهلسنت واقعی باشند! نه تنها دنبال اصرار بر این هستند که شیعه قائل به تحریف است بلکه در یک نمایشگاه بین المللی کتابی دیدم که نوشته بود قول به تحریف قرآن بین علماء شیعه اجماعی است، در حالی که عکس این مطلب وجود دارد، لذا این توقع وجود دارد که شما علمای بیدار اهلسنت این نسبت دروغ را از شیعه دور کنید، چون ما میخواهیم همین قرآن را برای نسل موجود بیان کنیم و دستوراتی که در آن هست را به عنوان معجزهی ختمیه بفهمیم و دنبال کنیم.
نکته دوم این است همان طور که میدانید قرآن کریم اصرار بر تشکیل امّت اسلامی دارد. در زمان ما تنها راه حفظ این امّت اسلامی و اقتدار آن وحدت میان علمای واقعی شیعه و سنّی است، ما به دنبال عظمت و اعتلای امّت اسلامی هستیم که قرآن کریم نسبت آن توجه خیلی خاص دارد لذا همانطور که شما به دنبال عزّت امت اسلامی هستید ما هم دنبال این مسئله هستیم و باید نسبت به این مسئله توجه داشته باشیم.
مطلب سوم همین توجهی است که شما نسبت به اهلبیت (علیهمالسلام) دارید، امروز برای عظمت امّت اسلامی علاوه بر تبعیت از قرآن باید نسبت به آنچه که اهلبیت پیامبر راجع به اسلام، معارف، عقاید، اخلاق، سیاست، اقتصاد، فرمودهاند بیشتر توجه کنید. منظورم این است که شما حبّ به اهلبیت علیهم السلام دارید و این برای ما واضح است، ولی خود ما شیعیان معتقدیم که این برای خود ما هم کافی نیست. ما معتقدیم که محبت و ولایت ائمه معصومین(علیهمالسلام) باید در عمل ما به دستورات آنها در تمام ابعاد حیات بشر، در زندگی شخصی، حیات اجتماعی، زندگی سیاسی، علمی، اخلاقی متجلی شود.
معارف بسیار زیادی در کلمات اهلبیت (علیهمالسلام) وجود دارد، من امروز از یکی از علما شنیدم که گفتند علمای اهلسنت در مباحث مربوط به احکام مسجد ابوابی دارند که مستند بعضی از آنها فقط روایات اهلبیت (علیهمالسلام) است، ما در این مرکز فقهی کتابی در هشت جلد تألیف کردهایم که مربوط به احکام اطفال است، و در آن مقارنه شده بین مذهب اهلبیت و مذاهب اربعه اهل سنت بدون هیچ گونه تعصبی یعنی همانطور که احادیث اهلبیت مطرح است، کلمات اهلسنت هم مطرح است، همانطوری که شما در کتابخانههای ما دیدید، کتب اهلسنت در تفسیر، فقه و عقاید موجود است و همهی طلبهها آزادانه آنها را مطالعه میکنند ولی ما خبر داریم که در کتابخانههای اهلسنت کتب فقهی و اعتقادی تفسیری ما نیست، چرا نباید باشد؟
جناب شیخ تاج الدین الهلالی از علمای الازهر مصر هستند که بعد از فوت مفتی عام استرالیا ایشان را به عنوان مفتی عام استرالیا انتخاب کردند و چند سال استرالیا بودند.
ایشان جوانهای زیادی را تحت پوشش دارند اینطور که خودشان میگویند حدود صد هزار جوان را تحت پوشش دارند، مخصوصاً در منطقه صحرای سینا که به دلیل مجاورت با رژیم صهیونیستی جای بسیار حساسی است و مردم آنجا غالباً عشایر و فامیل هستند، ملاحظه میکنید الآن حرکتهایی که در مصر صورت میگیرد به ویژه حرکات مسلحانه در منطقه صحرای سینا صورت میگیرد. غالب تسلیحاتی که از لیبی وارد مصر میشود باز از صحرای سینا وارد شده و جریانی هم که الآن علیه حکومت مصر صورت گرفته چون آن مناطق صحرایی است و مردمش قبایلی و عشایری هستند غالباً از این منطقه ساپورت میشود.
ایشان در کشورهای خارج از منطقه خودشان مثل عراق هم فعالیتهایی داشتند، زمانی که آقای دگلاس (یکی از آمریکاییها) در عراق ربوده شد، ایشان رفتند تا واسطه شوند او را آزاد کنند که البته خودش هم مورد ربایش قرار گرفت، (شکارچی رفت صید کند ولی خودش مورد شکار قرار گرفت)، آنجا توانست جوانها را تحت تأثیر قرار داده و آنها هم فراریاش بدهند، چون زمانی که نیروهای آمریکا فهمیدند ایشان توانسته جوانها را تحت تأثیر قرار بدهد تصمیم میگیرند که وی را بکشند، لذا آنها که ایشان را ربوده بودند خودشان وی را به اردن و از آنجا به مصر میفرستند.
آقای الهلالی در رابطه با مذهب اهلبیت(علیهمالسلام) معرفیهای خوب و بیانات قشنگ و جالبی دارند. اعتدال یکی از امتیازات ایشان است در رابطه با مذاهب اسلامی در بحث تبلیغیشان در سراسر دنیا بحث اعتدال و وسطیت را همیشه مطرح میکنند. در رابطه با نگاه ضد وهابی و ضد تکفیریشان مطالب زیادی دارند و کتابهای زیادی هم نوشتهاند.
15 ـ 16 مقاله در رابطه با مبارزه با تکفیر و چگونگی برخورد با آنها و راه حلهای اصلاح جامعه ارائه دادهاند، هنوز خانوادهاش در استرالیا هستند ولی به خاطر اوضاعی که در مصر به وجود آمده خود ساکن مصر هستند. سفرهای زیادی را به ایران داشتند اولین سفرشان 1981 بوده که خدمت امام خمینی رضوان الله علیه رسیدند، ایشان با آقای غزالی خدمت امام رسیدند و جلسهی خصوصی سه نفری داشتند و از آن به عنوان یکی از افتخاراتشان یاد میکنند. علاقمند به نظام و عملگرا هستند و نظرشان این است که ما در جهان اسلام باید حرکت و عمل کنیم و کنفرانسها و سمینارها برای اموات هستند نه برای احیا، اینها به درد نمیخورد ما باید تلاش کنیم که جهان را به سوی یک اسلام مقتدر به پیش ببریم و تمام مذاهب اسلامی چه شیعیان و چه اهلسنت باید به این سمت و سو حرکت کنند.
آیت الله فاضل فرمودند:
بسم الله الرحمن الرحیم. ابتداءً تشریف آوردن جناب آقای دکتر را به ایران و به شهر قم، شهر علم و اجتهاد و دین خیرمقدم گفته و از اینکه به مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهمالسلام) تشریف آوردند و ما موفق به زیارت ایشان شدیم تشکر میکنم و امیدوارم ان شاء الله حضورتان در حوزه علمیه قم و مطالب و صحبتهای شما در آنچه که علماء باید برای حفظ اسلام در عصر حاضر انجام بدهند مؤثر باشد.
از صحبتهای ایشان بسیار خوشحال شدم که الحمدلله امروز چنین فکر روشن و چنین توجهی در میان علمای بزرگ اهل سنت وجود دارد و واقعاً برای ما جای امیدواری است که با چنین فکر و اندیشهای ان شاء الله بتوانیم در زمان حاضر حرکتهایی را در جهان اسلام انجام بدهیم.
من به مقداری که وقت اقتضا کند در چند محور میخواهم صحبت کنم، محور اول این است که وظیفهی اولیه علماء دین که به حسب بعضی از روایات وارثان انبیاء و وارث رسول اکرم صلوات الله علیه هستند، این است که حقیقت دین را کما هو حقّه و کما هو واقعه برای نسل موجود بیان کنند، این از اهمّ وظایفی است که هم علمای شیعه و هم علمای اهلسنت بر دوش دارند که آنچه خدای تبارک و تعالی در قرآن کریم بیان کرده و آنچه به عنوان سنّـت قطعیهی رسول خدا هست را به جوانهای خود و نسل آینده کاملاً برسانیم.
یکی از مسائل مهم برای علمای شیعه و اهل سنت حفظ قرآن کریم و حفظ معارفی است که در قرآن کریم آمده، شما خودتان بهتر میدانید وهابیّت برای اینکه میان تشیّع و تسنن افتراق ایجاد کند این تهمت را از قدیم الایام بر شیعه وارد کردهاند که اینها معتقد به تحریف قرآن هستند و امروز هم ما وقتی به عربستان یا بعضی از جاها میرویم این تهمت را از بعضی علمای وهابی میشنویم، در حالی که خود شما میدانید ما از زمان شیخ طوسی در قرن پنجم تفسیر تبیان را داریم که تفسیر قرآن کریم است و آن همین قرآن موجود است که در نزد ما است. حتی تفاسیری که قبل و بعد از آن نوشته شده.
انتظار ما این است که امثال شما علماء اهلسنت هیچ مجالی برای این حرفهای وهابیت در مراکز علمی و دانشگاهی باقی نگذارند، بزرگان شیعه از جمله مرحوم والد ما کتابی به نام مدخل التفسیر دارد که یکی از بحثهای مفصل آن حول عدم تحریف قرآن کریم است، این مطلب بسیار مهمی است که قاطبهی علمای شیعه چنین اعتقادی را دارند و لذا باید امروز دیگر پرونده این بحث را ببندیم و اجازه ندهیم جایی مطرح شود، متأسفانه هر سال در نمایشگاههای کتابی که در کشورهای عربی برگزار میشود میبینیم بعضی از علمای اهلسنت ، که باورمان نمیشود اینها اهلسنت واقعی باشند! نه تنها دنبال اصرار بر این هستند که شیعه قائل به تحریف است بلکه در یک نمایشگاه بین المللی کتابی دیدم که نوشته بود قول به تحریف قرآن بین علماء شیعه اجماعی است، در حالی که عکس این مطلب وجود دارد، لذا این توقع وجود دارد که شما علمای بیدار اهلسنت این نسبت دروغ را از شیعه دور کنید، چون ما میخواهیم همین قرآن را برای نسل موجود بیان کنیم و دستوراتی که در آن هست را به عنوان معجزهی ختمیه بفهمیم و دنبال کنیم.
نکته دوم این است همان طور که میدانید قرآن کریم اصرار بر تشکیل امّت اسلامی دارد. در زمان ما تنها راه حفظ این امّت اسلامی و اقتدار آن وحدت میان علمای واقعی شیعه و سنّی است، ما به دنبال عظمت و اعتلای امّت اسلامی هستیم که قرآن کریم نسبت آن توجه خیلی خاص دارد لذا همانطور که شما به دنبال عزّت امت اسلامی هستید ما هم دنبال این مسئله هستیم و باید نسبت به این مسئله توجه داشته باشیم.
مطلب سوم همین توجهی است که شما نسبت به اهلبیت (علیهمالسلام) دارید، امروز برای عظمت امّت اسلامی علاوه بر تبعیت از قرآن باید نسبت به آنچه که اهلبیت پیامبر راجع به اسلام، معارف، عقاید، اخلاق، سیاست، اقتصاد، فرمودهاند بیشتر توجه کنید. منظورم این است که شما حبّ به اهلبیت علیهم السلام دارید و این برای ما واضح است، ولی خود ما شیعیان معتقدیم که این برای خود ما هم کافی نیست. ما معتقدیم که محبت و ولایت ائمه معصومین(علیهمالسلام) باید در عمل ما به دستورات آنها در تمام ابعاد حیات بشر، در زندگی شخصی، حیات اجتماعی، زندگی سیاسی، علمی، اخلاقی متجلی شود.
معارف بسیار زیادی در کلمات اهلبیت (علیهمالسلام) وجود دارد، من امروز از یکی از علما شنیدم که گفتند علمای اهلسنت در مباحث مربوط به احکام مسجد ابوابی دارند که مستند بعضی از آنها فقط روایات اهلبیت (علیهمالسلام) است، ما در این مرکز فقهی کتابی در هشت جلد تألیف کردهایم که مربوط به احکام اطفال است، و در آن مقارنه شده بین مذهب اهلبیت و مذاهب اربعه اهل سنت بدون هیچ گونه تعصبی یعنی همانطور که احادیث اهلبیت مطرح است، کلمات اهلسنت هم مطرح است، همانطوری که شما در کتابخانههای ما دیدید، کتب اهلسنت در تفسیر، فقه و عقاید موجود است و همهی طلبهها آزادانه آنها را مطالعه میکنند ولی ما خبر داریم که در کتابخانههای اهلسنت کتب فقهی و اعتقادی تفسیری ما نیست، چرا نباید باشد؟
اکنون ضرورت دارد ما تعامل علمی با یکدیگر داشته باشیم، مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهمالسلام) آمادگی دارد در جمیع ابعاد فقه، اخلاق، حدیث، سیاست و اعتقادات تعامل داشته باشد، ما «آمادگی داریم جلساتی را با شما و دیگر علمای اهلسنت برگزار کنیم در موضوعاتی که از قبل هم مطالعه شود، این مسئلهی بسیار مهمی است، فخر رازی در تفسیر کبیر در مفاتیح الغیبش در ذیل آیه شریفه یاایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم مینویسد: «هو یدل علی اولی الامر منحصر بالمعصومین علیهم السلام و اصرّ علی ذلک»، فخر رازی بعد از اینکه جمیع احتمالات را در معنای اولی الامر رد میکند، میگوید لابدّ که این اولی الامر معصوم باشد، لکن آنطور که امامیه میگویند دسترسی به آن نداریم پس معصومین اجماع اهل حل و عقد می باشد.
یعنی یکی از بزرگان و استوانههای تفسیر شما بر معصوم بودن اولی الامر تصریح مینماید، خوب است جلساتی گذاشته شود، ما اعلام آمادگی میکنیم، از جنابعالی هم دعوت میکنیم. از مسئولین شورای مدیریت حوزه که الحمدلله نشاطات خیلی خوبی در این زمینهها دارند همین جا تشکر میکنم، آمادگی داریم این ارتباطات علمی برقرار باشد، جناب آقای دکتر ما با شعار نمیتوانیم در زمان کنونی وحدتمان را ایجاد کنیم باید در عمل وحدت خود را نشان دهیم. اعلام عمومی کنیم که علمای شیعه و اهلسنت همه متفقند که قرآن تحریف نشده، اعلام عمومی کنیم به مرجعیّت علمی اهلبیت علیهم السلام ما اینجا کتابی به نام تمسّک العترة الطاهرة بالقرآن الکریم، تألیف کردهایم شما ببینید پیشوایان کدام فرقه و مذهب چنین استدلالهایی به قرآن داشتهاند.
نکتهی دیگری که میخواهم خدمت شما عرض کنم، هر چند از آن آگاه هستید اما از باب اینکه تذکری باشد و توجه مضاعفی به آن شود این است که ریشه این تکفیریها که امروز به وجود آمدند کجاست؟ این مسئلهی مهمی است که امروز تکفیریها هم بر ضد اهلسنت هستند و هم بر ضد شیعه، ما معتقدیم که تکفیریها دنبال ضدّیت با اساس اسلام هستند، لذا اینها خارج از اسلام هستند و واقعاً باید علمای شیعه و اهلسنت اعلام عمومی کنند که تکفیریها نه تنها منسوب به اسلام نیستند بلکه خارج از اسلام هستند و اگر امروز این مسئله دنبال نشود ضربههای بسیار زیادی در آینده متوجه هم شیعه و هم اهل سنت خواهد بود. منتهی چیزی که میخواهم به آن توجه بدهم این است که تکفیریه از کجا به وجود آمده؟
من معتقدم که دشمنان ما دیدند که حقیقت دین و حقیقت آنچه که مذهب اهلبیت علیهم السلام است اگر بخواهد در میان مردم انتشار پیدا کند قلوب پاک آن را میپذیرد چون منطق اهلبیت علیهم السلام مطابق با فطرت است، مطابق با عقل است، ما یک حکم فقهی یا غیر فقهی در کلمات اهلبیت علیهم السلام نداریم که مطابق عقل، فطرت یا منطق نباشد و بالخصوص در مورد مقابلهی با ظلم و ظالمین، در مورد اینکه لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا، در فقه ما حتّی این اندازه که اگر یک مرد یهودی بخواهد با یک زن مسلمان ازدواج کند این ازدواج را باطل میداند، در فقه اهلبیت به این مقدار از تسلّط هم توجه شده که کافر بر مسلمان نباید هیچ گونه سلطنت داشته باشد.
به نظر من آنها متوجه حقیقت مذهب اهلبیت و دین شدند، اول آمدند بین شیعه و سنی انشقاق ایجاد کنند به شیعه بگویند سنیها از اسلام نیستند و به سنی بگویند شیعه از اسلام نیست، بین این دو ایجاد اختلاف کنند و بعد با هر دو مقابله کنند، ریشه افکار تکفیریها به زمان محمد بن عبدالوهاب و قبل از او هم به ابن تیمیه برمیگردد اما راه علاج و مقابله با تکفیریها چیست؟
باز من فکر میکردم وهابیّت چرا آمد از اتهام شرک به شیعه شروع کرد؟ با اینکه شیعه و رؤسای شیعه که ائمه معصومین(علیهمالسلام) هستند علی بن ابیطالب(علیهالسلام) و دیگر ائمه همه در اعلی درجهی توحیدند، کلماتشان تماماً واضح و گویاست که واقعاً شیعه در اعلی درجهی توحید است، چه چیزی و چه سیاستی بود که وهابیّت را خلق کرد و به آنها گفت شیعه را متهم به شرک کنید؟ علتش این بود که جامعهی بشری را از شیعه دور کنند، البته به زعم باطل خودشان! گفتند زیارت اعتاب مقدّسه شرک است، سجده بر خاک شرک است، زیارت اهل قبور شرک است، با مظاهر شیعه تحت عنوان شرک مخالفت کردند، اما هدف اصلیشان این بوده که همه را از حقیقت مکتب اهلبیت جدا کنند، وقتی بگویند این مکتب مکتب شرکامیز است دیگر جوانها سراغ این مکتب نمیروند، پس نتیجه این است که از اینجا شروع کردند و میبینیم امروز تکفیریها به این شکل درآمدند که بزرگترین بلا برای بشر شده است. نه فقط برای اسلام، بزرگترین بلا برای بشر شده.
به نظرم علاج مسئلهی تکفیری این است که علمای شیعه و اهلسنت راه حل را در مکتب اهلبیت علیهم السلام پیدا کنند، یعنی ما تعصب نداریم، نمیخواهیم بگوئیم این چنین است، بلکه میخواهیم بگوئیم چه چیزی برای نجات اسلام، برای نجات مسلمانها از شرّ تکفیریها مناسبتر است؟ آیا راه حلی، راهکاری غیر از عمل کردن به آنچه که اهلبیت و عترت پیامبر فرمودهاند وجود دارد؟ خود پیامبر هم در حدیث ثقلین همه را نسبت به عترت خود موظف کرده است. به نظر ما امروز برای مقابلهی با تکفیریها تنها راه نجات مسلمانها همین است، یعنی ما مسلمانها باید مشترکات را داشته باشیم، قرآن، پیامبر اکرم، قبله، حج، اینها مشترکات ما هست و باید بیائیم نجات از این فاجعهی عظما را از کلمات اهلبیت علیهم السلام پیدا کنیم بنابراین به نظر من برای حل مسئلهی تکفیریها باید نشستهایی بین علمای شیعه و اهلسنت به وجود بیاید، امروز این خطر مشترک است، من میخواهم همین جا به شما بگویم با اینکه تکفیریها مولود آمریکا و اسرائیلاند، ما تردیدی نداریم تمام پروندهی تکفیریها در سازمانهای امنیتی آمریکا و اسرائیل بسته شده، نطفهی اینها در آنجا منعقد شده، اما امروز خطر تکفیریها از خطر آمریکا به مراتب بیشتر است، لذا این خطر را احساس میکنیم و باید بین علمای شیعه و اهلسنت یک همکاری نزدیک باشد تا شرّ آنها را از جامعهی مسلمین دور کنیم ان شاء الله.
باز از نقاط مشترکی که خوشبختانه بین ما و اهلسنت وجود دارد قضیهی مهدویت است و این مطلبی است که هم علمای شیعه و هم علمای اهلسنت باید خوب از آن استفاده و بهرهبرداری کنند، در بعضی از تفاسیر اهلسنت مثل تفسیر روح المعانی آلوسی در ذیل بعضی از آیات تصریح میکند که احتمال دارد مقصود از این تعبیر همان مهدی باشد که شیعه بدان قائل است، اصل قضیهی مهدویت از مشترکات بین اهلسنت و شیعه است.
امروز دنیا به این نتیجه رسیده که اسلام داعیهی یک حکومت جهانی دارد، این حکومت جهانی از زمان رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) بشارت داده شده، هم شیعه و هم اهلسنت دنبال تشکیل این حکومت جهانی هستند بوجود آمدن این فرقههای بهائیت، وهابیت، سلفیگری، تکفیریها و عرفانهای کاذب، مذاهب معنوی باطله برای این است که جلوی این حرکت عمیق مسلمانها به سمت آن حکومت واحدهی جهانی و تشکیل امّت اسلامی را بگیرند، لذا انتظار این است که اهلسنت هم نسبت به قضیهی مهدویت کارهای عمیقتری انجام بدهند، همانطوری که در قم مراکزی وجود دارد مباحث مربوط به مهدویت را دنبال میکند، ما آیاتی در قرآن کریم داریم که بر زمانی جز زمان ظهور حضرت مهدی(عج) معنا ندارد، «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کلّه» ، یعنی غلبه کل دین بر جمیع بشر در هیچ زمانی حتی در زمان رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) تحقق نیافته و این در فقط زمان ظهور تحقق خواهد یافت و این وعده خداوند متعال در آیه شریفه است.
لذا اهل سنت و علمای اهلسنت هم در این زمینه باید کار فراوانی انجام بدهند، نسل موجود را از قضیهی مهدویت کاملاً مطلع کنند نگذارند در جهل باقی بمانند.
مطالب دیگری هم دارم ولی به همین مقدار اکتفا میکنم و مجدداً تشکر میکنم از جناب آقای دکتر و امیدوارم که ان شاء الله این سفر برای ما و ایشان و برای حوزه علمیه بسیار مفید واقع شده باشد و آثار این را إن شاء الله ببینیم، ارتباط بین علمای اهلسنت و علمای شیعه بسیار ضروری است.
در خاتمه آیت الله فاضل لنکرانی از دکتر الهلالی پرسیدند:
شیخنا کیف رأیتم هذا المرکز؟(این مرکز فقهی را چگونه دیدید؟)
و ایشان جواب داد: «فیها کتب قیمة و وجوهٌ طیبة و برکات کاملة و إن شاءالله توجهات عندالله مقبولة» در این مرکز کتابهای ارزشمند، چهرههای پاک و برکات کامل خداوند هست. إن شاء الله تلاشهایتان مورد قبول خداوند قرار گیرد.
یعنی یکی از بزرگان و استوانههای تفسیر شما بر معصوم بودن اولی الامر تصریح مینماید، خوب است جلساتی گذاشته شود، ما اعلام آمادگی میکنیم، از جنابعالی هم دعوت میکنیم. از مسئولین شورای مدیریت حوزه که الحمدلله نشاطات خیلی خوبی در این زمینهها دارند همین جا تشکر میکنم، آمادگی داریم این ارتباطات علمی برقرار باشد، جناب آقای دکتر ما با شعار نمیتوانیم در زمان کنونی وحدتمان را ایجاد کنیم باید در عمل وحدت خود را نشان دهیم. اعلام عمومی کنیم که علمای شیعه و اهلسنت همه متفقند که قرآن تحریف نشده، اعلام عمومی کنیم به مرجعیّت علمی اهلبیت علیهم السلام ما اینجا کتابی به نام تمسّک العترة الطاهرة بالقرآن الکریم، تألیف کردهایم شما ببینید پیشوایان کدام فرقه و مذهب چنین استدلالهایی به قرآن داشتهاند.
نکتهی دیگری که میخواهم خدمت شما عرض کنم، هر چند از آن آگاه هستید اما از باب اینکه تذکری باشد و توجه مضاعفی به آن شود این است که ریشه این تکفیریها که امروز به وجود آمدند کجاست؟ این مسئلهی مهمی است که امروز تکفیریها هم بر ضد اهلسنت هستند و هم بر ضد شیعه، ما معتقدیم که تکفیریها دنبال ضدّیت با اساس اسلام هستند، لذا اینها خارج از اسلام هستند و واقعاً باید علمای شیعه و اهلسنت اعلام عمومی کنند که تکفیریها نه تنها منسوب به اسلام نیستند بلکه خارج از اسلام هستند و اگر امروز این مسئله دنبال نشود ضربههای بسیار زیادی در آینده متوجه هم شیعه و هم اهل سنت خواهد بود. منتهی چیزی که میخواهم به آن توجه بدهم این است که تکفیریه از کجا به وجود آمده؟
من معتقدم که دشمنان ما دیدند که حقیقت دین و حقیقت آنچه که مذهب اهلبیت علیهم السلام است اگر بخواهد در میان مردم انتشار پیدا کند قلوب پاک آن را میپذیرد چون منطق اهلبیت علیهم السلام مطابق با فطرت است، مطابق با عقل است، ما یک حکم فقهی یا غیر فقهی در کلمات اهلبیت علیهم السلام نداریم که مطابق عقل، فطرت یا منطق نباشد و بالخصوص در مورد مقابلهی با ظلم و ظالمین، در مورد اینکه لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا، در فقه ما حتّی این اندازه که اگر یک مرد یهودی بخواهد با یک زن مسلمان ازدواج کند این ازدواج را باطل میداند، در فقه اهلبیت به این مقدار از تسلّط هم توجه شده که کافر بر مسلمان نباید هیچ گونه سلطنت داشته باشد.
به نظر من آنها متوجه حقیقت مذهب اهلبیت و دین شدند، اول آمدند بین شیعه و سنی انشقاق ایجاد کنند به شیعه بگویند سنیها از اسلام نیستند و به سنی بگویند شیعه از اسلام نیست، بین این دو ایجاد اختلاف کنند و بعد با هر دو مقابله کنند، ریشه افکار تکفیریها به زمان محمد بن عبدالوهاب و قبل از او هم به ابن تیمیه برمیگردد اما راه علاج و مقابله با تکفیریها چیست؟
باز من فکر میکردم وهابیّت چرا آمد از اتهام شرک به شیعه شروع کرد؟ با اینکه شیعه و رؤسای شیعه که ائمه معصومین(علیهمالسلام) هستند علی بن ابیطالب(علیهالسلام) و دیگر ائمه همه در اعلی درجهی توحیدند، کلماتشان تماماً واضح و گویاست که واقعاً شیعه در اعلی درجهی توحید است، چه چیزی و چه سیاستی بود که وهابیّت را خلق کرد و به آنها گفت شیعه را متهم به شرک کنید؟ علتش این بود که جامعهی بشری را از شیعه دور کنند، البته به زعم باطل خودشان! گفتند زیارت اعتاب مقدّسه شرک است، سجده بر خاک شرک است، زیارت اهل قبور شرک است، با مظاهر شیعه تحت عنوان شرک مخالفت کردند، اما هدف اصلیشان این بوده که همه را از حقیقت مکتب اهلبیت جدا کنند، وقتی بگویند این مکتب مکتب شرکامیز است دیگر جوانها سراغ این مکتب نمیروند، پس نتیجه این است که از اینجا شروع کردند و میبینیم امروز تکفیریها به این شکل درآمدند که بزرگترین بلا برای بشر شده است. نه فقط برای اسلام، بزرگترین بلا برای بشر شده.
به نظرم علاج مسئلهی تکفیری این است که علمای شیعه و اهلسنت راه حل را در مکتب اهلبیت علیهم السلام پیدا کنند، یعنی ما تعصب نداریم، نمیخواهیم بگوئیم این چنین است، بلکه میخواهیم بگوئیم چه چیزی برای نجات اسلام، برای نجات مسلمانها از شرّ تکفیریها مناسبتر است؟ آیا راه حلی، راهکاری غیر از عمل کردن به آنچه که اهلبیت و عترت پیامبر فرمودهاند وجود دارد؟ خود پیامبر هم در حدیث ثقلین همه را نسبت به عترت خود موظف کرده است. به نظر ما امروز برای مقابلهی با تکفیریها تنها راه نجات مسلمانها همین است، یعنی ما مسلمانها باید مشترکات را داشته باشیم، قرآن، پیامبر اکرم، قبله، حج، اینها مشترکات ما هست و باید بیائیم نجات از این فاجعهی عظما را از کلمات اهلبیت علیهم السلام پیدا کنیم بنابراین به نظر من برای حل مسئلهی تکفیریها باید نشستهایی بین علمای شیعه و اهلسنت به وجود بیاید، امروز این خطر مشترک است، من میخواهم همین جا به شما بگویم با اینکه تکفیریها مولود آمریکا و اسرائیلاند، ما تردیدی نداریم تمام پروندهی تکفیریها در سازمانهای امنیتی آمریکا و اسرائیل بسته شده، نطفهی اینها در آنجا منعقد شده، اما امروز خطر تکفیریها از خطر آمریکا به مراتب بیشتر است، لذا این خطر را احساس میکنیم و باید بین علمای شیعه و اهلسنت یک همکاری نزدیک باشد تا شرّ آنها را از جامعهی مسلمین دور کنیم ان شاء الله.
باز از نقاط مشترکی که خوشبختانه بین ما و اهلسنت وجود دارد قضیهی مهدویت است و این مطلبی است که هم علمای شیعه و هم علمای اهلسنت باید خوب از آن استفاده و بهرهبرداری کنند، در بعضی از تفاسیر اهلسنت مثل تفسیر روح المعانی آلوسی در ذیل بعضی از آیات تصریح میکند که احتمال دارد مقصود از این تعبیر همان مهدی باشد که شیعه بدان قائل است، اصل قضیهی مهدویت از مشترکات بین اهلسنت و شیعه است.
امروز دنیا به این نتیجه رسیده که اسلام داعیهی یک حکومت جهانی دارد، این حکومت جهانی از زمان رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) بشارت داده شده، هم شیعه و هم اهلسنت دنبال تشکیل این حکومت جهانی هستند بوجود آمدن این فرقههای بهائیت، وهابیت، سلفیگری، تکفیریها و عرفانهای کاذب، مذاهب معنوی باطله برای این است که جلوی این حرکت عمیق مسلمانها به سمت آن حکومت واحدهی جهانی و تشکیل امّت اسلامی را بگیرند، لذا انتظار این است که اهلسنت هم نسبت به قضیهی مهدویت کارهای عمیقتری انجام بدهند، همانطوری که در قم مراکزی وجود دارد مباحث مربوط به مهدویت را دنبال میکند، ما آیاتی در قرآن کریم داریم که بر زمانی جز زمان ظهور حضرت مهدی(عج) معنا ندارد، «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کلّه» ، یعنی غلبه کل دین بر جمیع بشر در هیچ زمانی حتی در زمان رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) تحقق نیافته و این در فقط زمان ظهور تحقق خواهد یافت و این وعده خداوند متعال در آیه شریفه است.
لذا اهل سنت و علمای اهلسنت هم در این زمینه باید کار فراوانی انجام بدهند، نسل موجود را از قضیهی مهدویت کاملاً مطلع کنند نگذارند در جهل باقی بمانند.
مطالب دیگری هم دارم ولی به همین مقدار اکتفا میکنم و مجدداً تشکر میکنم از جناب آقای دکتر و امیدوارم که ان شاء الله این سفر برای ما و ایشان و برای حوزه علمیه بسیار مفید واقع شده باشد و آثار این را إن شاء الله ببینیم، ارتباط بین علمای اهلسنت و علمای شیعه بسیار ضروری است.
در خاتمه آیت الله فاضل لنکرانی از دکتر الهلالی پرسیدند:
شیخنا کیف رأیتم هذا المرکز؟(این مرکز فقهی را چگونه دیدید؟)
و ایشان جواب داد: «فیها کتب قیمة و وجوهٌ طیبة و برکات کاملة و إن شاءالله توجهات عندالله مقبولة» در این مرکز کتابهای ارزشمند، چهرههای پاک و برکات کامل خداوند هست. إن شاء الله تلاشهایتان مورد قبول خداوند قرار گیرد.