بیانات حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) در دیدار با رئیس جدید اداره بهزیستی قم ـ 15 / 10 / 93
۱۶ دی ۱۳۹۳
۱۸:۲۱
۱,۸۶۲
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
مراسم جشن 13 رجب و آئین عمامه گذاری طلاب در حسینیه دفتر آیت الله فاضل لنکرانی
-
استدلالهای قرآنی امام جواد(علیهالسلام)
-
یکی از نقاط افتخارآمیز نظام جمهوری اسلامی، کمیته امداد است
-
انتصاب ناشایست هم شعبهای از شعوب جور و خیانت است
-
شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع واگذاری مسئولیتها را ساماندهی کند
-
علم اصول، منطق فهم دین
بسم الله الرحمن الرحیم
از حضور جنابعالی و دوستان بزرگوارتان تشکر ميکنم. همینطور که اشاره فرمودید از ظرفیت حوزه بايد خوب استفاده کنیم. به نظر من در مورد مسائل پيشگيري و اينکه ما چکار ميتوانيم انجام دهيم و چه روشهایی را میتوانیم ابداع کنیم تا این آسیبهای اجتماعی به وجود نیاید، در فقه ما اینگونه مسائل مطرح شده ولي متأسفانه به آن توجه نميشود.
مثلا در رابطه با فرزندان معلول، احکام روابط زناشويي مرد و زن، اينکه در چه اوقاتی ارتباط داشته باشند، در احاديث وارد شده که اگر در فلان وقت باشد ممکن است بچه کور شود يا در فلان وقت جنون عارضش شود.
حال بايد طوری برنامهريزي شود که خود خانوادهها قبل از اینکه نطفه اولادی را منعقد کنند کاملاً از این گونه مسائل اطلاع پیدا کنند.
سابقا کتاب حلیة المتقین مرحوم مجلسی یا بعضی کتابهای دیگر در اکثر خانهها بود و افراد هم فی الجمله از این قضایا اطلاع داشتند. مردم اگر بدانند در سلامتي فرزندشان زمان، مؤثر است، مکان، مؤثر است، غذا مؤثر است، شرایط مؤثر است، طبعا رعايت کرده و زمينه پيشگيري بسياري از آسيبهاي اجتماعي ناشي از معلوليت فراهم ميگردد.
حتی در مسئله ازدواج، الآن بسیاری از خانوادهها حتّی نميدانند براي فرزندشان کجا خواستگاری بروند، و لذا اين امر مهم به عهدهی خود بچهها گذاشته ميشود. یعنی امروز خانوادهها به این سمت و سو حرکت میکنند که فرزندشان در جایی مثل دانشگاه یا خیابان پسر يا دختری را ببیند بعد هم اگر خیلی احترام براي پدر و مادر قائل باشند به آنها فرد مورد پسند خود را برای وصلت معرفي ميکنند.
بالأخره این پدر و مادر چکار کنند که اقدام کنندهی اولیه خودشان باشند و همچنین برای بعد از ازدواج، آگاهیهایی که جوانان باید داشته باشند، بالأخره یک بخش مهم آن بردوش خانوادههاست، حتی من فکر میکنم این از آموزش و پرورش هم مهمتر باشد ولو آنجا هم یک پتانسیل خیلی قویای وجود دارد، به نظرم بايد در اين قضيه از حوزه خوب استفاده کنیم، از سوي مراکز پژوهشی و تحقیقی حوزه، این آسیبها را براي مردم بيان نموده و اعلام کنیم که در این زمینهها دین، فقه، روایات، ادله، راهکارها را ذکر کرده است. اين روش خیلی اثر میکند، خیلی از مسائل هست که خودِ حوزه هم هنوز پژوهش نکرده و اگر پژوهش کند بسیاری از این مشکلات پاسخ داده میشود.
نکته دوم اينکه، در صورتی بهزیستی ميتواند به موفقیت جامع برسد که مردم کاملاً در آن سهیم باشند یعنی اگر بخواهد فقط یک بخشی از دولت باشد فایدهای ندارد کار شما باید کاملاً با مردم گره بخورد مثل همین جلسات و برنامههاي تکريم که در مناسبتهای مختلف مثل شهادت امام حسن علیه السلام يا قبل از سال نو و سال تحصيلي گذاشتید.
نکتهای که وجود دارد این است که من احساس میکنم مردم یک مقداری آن اطمینان سابق را نسبت به بهزیستی ندارند. قبلاً خیلی اعتماد داشتند. اعتمادشان در حدّی بود که حاضر بودند یک بخش مهمی از زندگیشان را صرف بهزیستی کنند.
این نقيصه باید جبران شود، نگذارید این روند ادامه پیدا کند. انضباط مالی بهزيستی باید نزد مردم مشهود باشد. براي آنها عین الیقین باشد که این هزار تومانی را که دادم درست در آنجایی که باید و شاید مصرف ميشود.
لذا در این جهت هم با مردم بیشتر ارتباط داشته باشید، اينطور نشود که شما در کوران خدمترساني باشيد اما مردم بگویند آن بودجهای که مثلاً باید صرف بازپروري معتادين شود نمیشود و در قسمتهای دیگر مصرف میشود.
علی أیّ حال در مسائل مالی بايد کاملاً منضبط عمل کنيد. اگر ارتباط شما با مردم خوب باشد بهزیستی خیلی موفق میشود. مردم باید دائماً با شما در ارتباط باشند نه فقط در مناسبتهاي خاص. در مورد ايتام یک عده از دوستان ما در تهران داراي يک آلبوم از عکس يتيماني هستند که حمایتشان میکنند. ارتباط قویتر با مردم برقرار کنيد تا حضور بیشتری پیدا کنند. اگر اعتماد آنها بیشتر باشد بهسوي شما میآیند.
علی ایّ حال آنچه که برای من جای سؤال دارد این است که با این همه زحمتی که مجموعه بهزیستی یا مجموعه نیروی انتظامی یا قسمتهای دیگر کشور متحمل میشوند و باري سنگین بر دوششان هست اما چرا آمار اعتیاد روز به روز بیشتر میشود؟ شما میفرمائید 85 محل و کمپ برای درمان معتادين دارید، ولی چرا باز آمار بالا میرود؟ آمار طلاق در قم را میفرمائید بهتر شده، چرا در کشور آمار طلاق بالا میرود؟ در بخش معلولیت و پیشگیری از آن بحمدالله تا حدودي موفق بوديد.
این هم میشود گفت چیز مهمی است ولی باز فرد معلول فقط برای خود و خانوادهاش مشکلاتی دارد منتها مسائلي مثل طلاق و اعتياد به کل جامعه ضربه وارد میکند. خانوادهای از هم پاشیده میشود، براي مرد، زن، بچهها و کل جامعه مشکل ایجاد میکنند. اینطور نیست که بگوئیم صدمهاش فقط به این زن یا این بچه یا مرد وارد ميشود. کل جامعه آسيب ميبيند. بايد اين مسائل را آسيبشناسي کنيد.
خدا آقای عسکراولادی را رحمت کند، يک زمان ايشان و مسئولین کمیته امداد بعد از فوت آقا به ديدار ما آمده بودند، آقای عسکراولادی در فرمایشات خود فرمود ما این تعداد خانواده تحت پوشش داریم که آمار خیلی سنگینی است.
من به ايشان عرض کردم اکنون 30 سال از انقلاب میگذرد، آیا این افتخار است که هنوز شما از گستردگي افراد تحت پوشش خود خبر ميدهيد؟ آمار شما به این معناست که فقر گسترش پیدا کرده است. سپس گفتم شما الآن باید چنان اصولی کار کرده باشید که بهعنوان یک بخش از دولت و نظام بگوييد بحمدالله در این کشور کسی که واقعاً فقیر باشد نداریم، اما اينکه دائماً خانوادههاي تحت پوشش را اضافه میکنید افتخار ندارد.
آقای عسکراولادی از این صحبت خیلی خوشش آمده بود.
الآن مسئله مهم این است که چرا آمار طلاق بالا میرود؟
البته من قبول دارم ماهوارهها، رسانهها، مسائل اقتصادی، در اين امر خیلی اثر دارد، چه بهزیستی باشد و چه نباشد اینها اثر خودش را میگذارد، مخصوصاً ماهوارهها که در رشد آمار طلاق خیلی نقش دارد.
در مسئلهی اعتياد هم باز این همه نیروی انتظامی و سپاه زحمت میکشد و شهيد هم میدهند ولی بالأخره چون برای یک عدهای منافع اقتصادی فراوان دارد هرطور شده این را وارد چرخهی توزیع کشور میکنند.
ولی حرف ما این است که نبايد آدم خودش را به این قانع کند و بگوئیم چون ماهوارهها هست باید آمار طلاق بالا برود، چون این منافع اقتصادی براي سوداگران هست باید آمار اعتیاد بالا برود، نمیشود! باید یک راهکار و فکر دیگری اندیشید.
به نظر من تشکيل يک اتاق فکر و مجموعه برنامهريز و طراح خیلی ضرورت دارد، قاعدتاً یک بخشی را برای طراحی و برنامهريزي مسائل داريد ولی بايد از یک عده اساتید دانشگاه، روحانیون و حتي بازاریها دعوت کنید و بپرسيد شما چه راهکاری به ذهنتان میرسد. ما چکار بايد کنیم؟
آنها هم با فکر، با دقت و تأمل حرف بزنند نه اینکه هر چه به ذهنشان رسید بگویند، از قبل یک نامهای نوشته شود و مشکلات در آن ذکر شود و بگوئید ما میخواهیم نظریهها و افکار را جمعآوري کنیم و یک کاری را در مرحلهی اجرا پیاده کنیم. اين پيشنهاد خوبي است و به نظر من روی این اتاق فکر بیشتر کار شود تا راهکارهایی براي مرحلهی اجرا ارائه نمايند.
من قبول ندارم فقط کسی که رشته جامعه شناسی را خوانده ميتواند اين امور را درست تشخیص بدهد، گاهی اوقات ممکن است يک بازاري بتواند راهکار دقیقتری به ما بدهد، نمیخواهم بگویم همهشان، ولی میخواهم بگویم نبايد فقط به آن اکتفا کرد.
واقعاً اگر این اتاق فکر قوی باشد و آسیبها را شناسايي و راهکار براي حل آن پیدا کند بسياري از مشکلات جامعه حل ميشود. درست است که بهزیستی یک مجموعه محدود است ولی میتواند این مطلب را به حوزهها و دانشگاهها و خانوادهها منتقل کند و یک جریان گسترده ایجاد کند که آن جریان آثار خوبی به همراه دارد، امیدواریم إن شاء الله موفق باشید.
والسلام عليکم ورحمة الله و برکاته