مصاحبه حضرت آيت الله حاج شيخ محمّد جواد فاضل لنکراني(دامت برکاته) با خبرگزاري حوزه پيرامون نقش مؤثر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله العظمي فاضل لنکراني(قدس سره) در پيروزي و تداوم انقلاب

۲۱ بهمن ۱۳۹۳

۱۹:۳۸

۶,۷۶۱

خلاصه خبر :
از روزی که حضرت امام(ره) حرکت سیاسی خود را آغاز نمودند، روز به روز علاقه و اعتقادم به امام(ره) و حرکت ایشان، بیشتر شد و معتقد بودم اگر امام(ره) نبود، هرگز اثری از حوزه‌ها و شیعه نبود؛ من هیچ گاه در حقانیت راه امام(ره) شک و تردیدی نکردم، بلکه همیشه به حقانیت ایشان معتقد بودم
آخرین رویداد ها

بسم الله الرّحمن الرّحيم

سالروز پيروزي شکوهمند انقلاب اسلامي بهانه مناسبي بود تا خبرگزاري حوزه سوابق مبارزاتي فقهي‌ترين شاگرد امام خميني(رض) که بعدها مرجع تقليد شيعيان شد را بررسي کند.

آنچه در پي مي‌آيد گفت‌وگو با آيت‌الله محمدجواد فاضل لنکراني، مدير مرکز فقهي ائمه اطهار(عليهم‌‌‌السلام) است که در آن نقش تاثيرگذار والد معظم‌ خود در پيروزي انقلاب اسلامي را بازگو کرده است.

ضمن تشکر و سپاس از اين‌که به خبرگزاري «حوزه» فرصت داديد تا در ايام الله دهه فجر و پيروزي شکوهمند انقلاب اسلامي فعاليت‌هاي انقلابي مرجع فقيد شيعه مرحوم آيت‌الله‌العظمي فاضل لنکراني(ره) که از شاگردان خاص حضرت امام(ره) و يار و همراه رهبر معظم انقلاب بودند را در بيان جنابعالي بشنويم.


از نحوه آشنايي والد معظم، مرحوم آيت الله العظمي فاضل با امام خميني(ره) برايمان بگوييد؟
در ابتدا فرارسيدن سي و ششمين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي را تبريک گفته و از اهتمام خبرگزاري حوزه نسبت به اين امر، تشکر مي‌‌کنم. مرحوم والد از دوران دبستان با آيت‌الله حاج مصطفي خميني(ره) رفيق بودند، علاوه برآن جد ما يعني مرحوم آيت‌الله فاضل بزرگ که از مجتهدان و شاگردان برجسته آيت‌الله حائري بود، با مرحوم امام(ره) در درس آيت الله العظمي حائري شرکت مي‌کردند. چون براي حضور آيت‌الله العظمي بروجردي در قم امام(ره) نقش بسيار زيادي داشتند، از جد ما هم خواسته بودند از آيت‌الله بروجردي حمايت کرده و براي عظمت شيعه ايشان را تقويت نمايند، لذا جد ما به واسطه امام(ره) با آيت‌الله بروجردي آشنا مي‌شوند.

از عمو‌هاي بزرگم شنيده‌ام که مي‌گفتند امام(ره) به بيت ما مي‌آمد و با مرحوم جدمان مباحثي را مطرح مي‌کردند، البته با هم در درس آيت‌الله حائري شرکت مي‌کردند و اين ارتباطات خانوادگي باعث شده بود تا والد ما نيز با آقا مصطفي خميني آشنا شود، تا اين‌که ظاهراً طلبگي را نيز باهم شروع مي‌کنند و اين امر ادامه پيدا مي‌‌کند؛ به طوري که سال ها با آقا مصطفي هم مباحثه بودند، عده‌اي نقل مي‌کنند، ايشان با حاج آقا مصطفي بحث مي‌کردند و گاهي اوقات سروصداي آنان به قدري بلند مي‌شد که توجه همه را به خود جلب مي‌کرد.

 مرحوم حاج آقا مصطفي به علميت مرحوم والد معتقد بوده، حتي يکي از بزرگان براي من نقل کرد که ايشان در مباحثه با يکي از اعاظم موجود در نجف گفته بود: ياد آن دوران بخير، با آقا محمد بحث مي‌کرديم و چقدر نتايج خوبي داشت!

بنابراين ارتباطات ما با بيت امام(ره) ريشه خانوادگي دارد و به دوران گذشته بر مي‌گردد تا اين‌که با آقا مصطفي در درس امام(ره) شرکت مي‌کنند. مرحوم والد هم همراه با ايشان در 20 سالگي، به مدت 11 سال در درس امام(ره) حاضر مي‌‌شود، به خوبي مباحث درس فقه و اصول حضرت امام(ره) را تقرير نمود تا جايي که وقتي امام(ره) نوشته هاي ايشان را ديده بود، اظهار مي‌دارد: مطالب را به درستي تقرير نموده، گويا از خود من بهتر نوشته‌اند.

علاوه بر اين‌ها جهت ديگري که باعث شد تا بيت ما با بيت امام(ره) مرتبط شود، وجود مرحوم آيت الله اشراقي، داماد امام(ره) از دوستان و خويشاوندان مرحوم والد بود.
همه اينها باعث شد تا والد راحل ما، آيت الله العظمي فاضل، حضرت امام(ره) را درک کند و علاوه برآشنايي با ايشان، به عنوان شاگردي توانمند از محضرامام(ره) کسب فيض کند.

نقش آيت الله فاضل(ره) در انسجام بخشي ياران انقلاب در دوران تبعيد امام(ره)چگونه بود؟
مرحوم پدرم معتقد بودند امام(ره) نهضتي عظيم را آغاز کرد و در همان ايامي که حرکت ضد طاغوتي خود را آغاز کرد، هميشه تعبيرشان اين بود «فرياد مبارزه امام(ره) با طاغوت را درک کرده به کار بزرگ ايشان پي برده و همراهشان بوديم».

هيچ گاه در حقانيت راه امام(ره) ترديد نکردم
حضرت آيت الله فاضل تعبير ديگري داشتند و مي‌گفتند: از روزي که امام(ره) حرکت سياسي خود را آغاز نمود، علاقه و اعتقادم به امام(ره) و کار ايشان روز به روز بيشتر شد، باور داشتم، اگر امام(ره) نبود، هرگز اثري از حوزه ها و شيعه باقي نمي‌ماند لذا من هيچ‌گاه نسبت به حقانيت راه امام(ره) شک و ترديد نکرده، بلکه همواره به حقانيت ايشان معتقد بودم.

خاطره
بعد از تبعيد حضرت امام(ره)، يکي از کارهاي مهم اين بود که ياد ايشان در حوزه‌هاي علميه زنده نگه داشته شود. جمعي از مدرسين انقلابي حوزه تصميم گرفتند تا يک روز را در حوزه، براي حفظ ياد امام(ره) تعطيل کنند.
مرحوم والد نقل مي‌کردند: مدتها بود امام(ره) تبعيد شده بود متوجه شديم مدتي است در حوزه يادي از امام‌خميني(ره) نمي‌شود، تصميم گرفتيم، خدمت مراجع رفته و درخواست کنيم تا يک روز درس‌ها را تعطيل کنند.

کار ديگري که مرحوم والد انجام داد اين بود قبل از اين‌که تبعيد شوند، درس خارج خود را در حوزه علميه قم با محوريت «عروة الوثقي» شروع کرده بودند با اين حال گفتند: ديدم بهترين روش براي اين‌که راه امام(ره) زنده بماند، اين است که براي درس خارج فقه «تحرير الوسيله» ايشان را محور قرار دهيم. اين کار را انجام دادند و در ايام تبعيد نيز اقدام به نوشتن شرح تحرير الوسيله کردند که اين متن به 28 جلد کتاب رسيد.

اين عالم رباني هميشه تاکيد داشتند بايد افکار فقهي و اصولي حضرت امام(ره) را براي نسل جديد، مطرح کنيم. لذا درس هاي خارج ايشان قبل و بعد از انقلاب اسلامي بر همين محور بود.

آيت‌الله يزدي ازاين شيوه مرحوم والد چنين تعبيرکرده بودند که «ايشان در دوران تبعيد حضرت امام(ره) افکار فقهي و اصولي امام را در حوزه زنده نگه داشتند».

برگرديم به سال هاي انقلاب اسلامي؛ سال‌هاي 56 و 57، واقعاً يکي از حساس ترين دوران تاريخي براي جامعه مدرسين است، در آن مقطع زماني اعضاي جامعه مدرسين اعلاميه خلع شاه از سلطنت را امضا کردند و 12نفر از آنها، کساني بودند که در زمان دستگيري امام(ره)، نامه مرجعيت ايشان را امضا کرده بودند، يکي از اين اشخاص والد ما بود. در همين سال‌ها بيشترين جلسات جامعه مدرسين که در خصوص حساس ترين اتفاقات و موضوعات مربوط به انقلاب برگزار مي‌شد؛ از يک سال قبل از پيروزي انقلاب اسلامي در منزل ما تشکيل مي‌شد؛ گاهي هم شهيد مطهري از تهران و تعدادي از شخصيت ها از شهرستان ها، دراين جلسات شرکت مي‌کردند.

برخي تظاهرات‌ها‌ي مهم نيز در نزديکي خانه ما صورت مي‌‌گرفت؛ با اين‌که محل تظاهرات از نيروهاي نظامي، سربازها و تانک ها پر شده بود، اما جامعه مدرسين بعد از تشکيل جلسه، از همان جا همراه با مردم راهپيمايي را آغاز مي‌کردند، يادم هست در يکي از اين راهپمايي ها اعضاي جامعه مدرسين از جمله مرحوم والد در صف جلو بودند که از خيابان آذر به سمت بقيع حرکت مي‌کردند، نزديک 45 متري عمار ياسر، چند تانک را مستقر کرده بودند، سرباز ها نيز آماده شليک بودند. مرحوم آيت‌الله خلخالي با شجاعتي که داشت، جلو رفته، با فرمانده آنها صحبت کرد و گفت: ما براي زيارت اهل قبور و بقيع مي‌‌رويم، شما کاري نداشته باشيد، گاهي وقت ها هم پيغام‌هاي امام(ره) در تبعيد، از طريق مرحوم والد و ديگرحوزويان به طلاب و فضلا مي‌رسيد.

مصاحبه حضرت آيت الله حاج شيخ محمّد جواد فاضل لنکراني(دامت برکاته) با خبرگزاري حوزه پيرامون نقش مؤثر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله العظمي فاضل لنکراني(قدس سره) در پيروزي و تداوم انقلاب

اعتماد امام(ره) به مرحوم آيت‌الله العظمي فاضل در خصوص مأموريت ها به ايشان چگونه بود، در اين زمينه اگر خاطره‌‌اي هست بفرماييد؟

 امام(ره) به ايشان خيلي اعتماد داشت؛ در همان روزهاي اول انقلاب اسلامي، از ايشان خواستند به صورت موقت مسئوليت يکي از دادگاه هاي عالي کشور (که در قم تشکيل شده بود) را بپذيرند، تا ديگران بعداً منصوب شوند، ايشان نيز قبول کردند و مدتي در اين کار حضور داشتند، تا اين که چشم ايشان دچار عارضه شد و نتوانستند ادامه دهند.

همچنين بعد از ورود امام(ره) به قم، جامعه مدرسين تصميم گرفت در بيت ايشان برخي از کارها را تقسيم کنند و ظاهراً قسمتي از کارهاي مربوط به استفتا بر عهده آيت الله فاضل گذاشته شد.

در همين زمينه ايشان گفتند، خدمت امام(ره) رفتم و گفتم؛ مشغول نوشتن شرح «تحرير الوسيلة» هستم براي همين دوستان پيشنهاد دادند تا در امور استفتايي به شما کمک کنم، من قبول آن را موکول به دستور شما کرده ام، هر چه دستور دهيد، عمل مي‌کنم، چون امام(ره) شخصيتي آينده نگر داشتند و به دنبال اين بودند تا در آينده چهره‌‌هاي قوي در حوزه باشد، لذا فرمودند، شما مشغول نوشتن «شرح تحرير الوسيله» باشيد.

مرحوم حاج احمد آقا نقل مي‌‌کند، وقتي براي مناصب خيلي مهم برخي افراد را به امام(ره) پيشنهاد مي‌داديم، به اسم آيت الله فاضل مي‌‌رسيديم، امام(ره) مي‌‌فرمود؛ بايد ايشان درحوزه باشند؛ بعد از ارتحال امام(ره) نيز نقش مهمي در تداوم انقلاب اسلامي داشتند.

امام(ره) با توجه به اين که مرحوم والد، شاگردشان بود، همواره به وي اعتماد داشته و علاقه مند بودند، خود والد هم در اين خصوص نقل مي‌کردند؛ در يکي از سفر هاي عراق، شب هنگام به بيت امام(ره) رفتيم، حاج آقا مصطفي گفت؛ آقا در حال استراحت هستند و شايد صبح بتوانيد ايشان را ببينيد، مشغول صحبت با حاج آقا مصطفي بوديم که امام(ره) عبايشان را بر دوش گرفتند، از اندروني به طرف ما آمدند، فرمودند: شنيدم که شما آمديد، نتوانستم تا صبح صبر کنم.

بعد از پيروزي انقلاب اسلامي يک نفر از عملکرد حوزه‌هاي علميه انتقاد کرده و گفته بود، من خدمت امام(ره) بودم و ايشان از وضعيت حوزه راضي نيستند؛ در همين زمينه هم مرحوم والد نقل مي‌‌کند، خدمت امام(ره) رفتم و به ايشان عرض کردم، شما که مي‌‌دانيد مسائل حوزه را براي شما بيان مي‌کنم و هر دستوري در اين‌باره داشته باشيد، بر ما واجب است انجام دهيم، امام(ره) فرمودند: بله همين طور است، بعد گفتند، شما تا به حال شده مطلبي گفته باشيد و ما به آن عمل نکرده باشيم؛ امام(ره) با لحني بزرگوارنه، مي‌گويند: «آقاي فاضل اگر درباره حوزه مطلبي باشد، به شما خواهم گفت؛ نه به کسي ديگر، شما را به اندازه مصطفي دوست دارم، من شما را بزرگ کرده‌ام».

امام(ره) به ايشان اعتماد داشت و متعقد بود مرحوم والد مي‌‌تواند در حوزه سکان فقاهت را به دست گيرد؛ حضرت امام(ره) در جواب تسليتي که حضرت آيت الله فاضل در پي شهادت حاج آقا مصطفي براي امام(ره) فرستاده بودند، گفته بودند: من اميدوارم افاضل حوزه از شما بهره مند شوند. تعبير امام(ره) به افاضل، دال بر اين بود که از نظر علمي به والد ما متعقد بودند. امام(ره) وقتي کتابي در نجف نوشته بودند و قصد چاپ آن را داشتند، آن را به قم فرستادند و فرمودند، اول آقاي فاضل آن را ببيند، بعد چاپ شود. اين امر نشان مي‌‌دهد حضرت امام(ره) به مرحوم والد اعتماد علمي داشتند و مي‌‌دانستند که ايشان همواره در مسير انقلاب همراه‌ و دنباله رو امام(ره) است.

از تبعيد مرحوم آيت الله فاضل و دوراني که ايشان از امام(ره) دور بود برايمان بگوييد؟
در اسناد ساواک مدارکي وجود دارد و در اين اسناد بيان مي‌شود، ايشان شديدا طرفدار امام‌خميني(ره) بوده و براي حضرت امام‌خميني(ره) تبليغ مي‌کند. مرحوم والد در خلال مبارزات انقلابي خود تبعيد شدند، اولين تبعيدگاه وي بندر لنگه بود؛ که حدود4 ماه و نيم در تابستان به آن‌جا تبعيد شدند. ايشان در«حسينه شيعه‌ها» بندر لنگه مستقر شدند؛ و در اين مدت به علت شدت گرما حدود 15 کيلو وزن کم کرده بود به طوري که شهرباني در نامه اي به تهران نوشت، اگر ايشان اينجا بماند ما خوف از بين رفتن را داريم، تا اين‌که تصميم گرفتند، مرحوم والد را به يزد منتقل کنند، حدود2سال و نيم هم تبعيد دوم ايشان طول کشيد و مجموعاً سه سال را در تبعيد بودند.

البته اين تبعيد ها علاوه بر سختي‌هاي فراواني که داشت، از ناحيه خداوند برکاتي هم داشت، از جمله آن‌که بسياري از جوانان بندرلنگه و يزد از طريق مرحوم والد با فکر و راه امام(ره) آشنا شدند. بعد از تبعيد هم به قم آمدند و تا پيروزي انقلاب اسلامي، به فعاليت‌هايي مانند شرکت در جلسات جامعه مدرسين، ارتباط با حوزويان و بيان افکار امام(ره) پرداختند.

 آيت الله فاضل در ميانه سال هاي 56 و 57 چگونه نقش آفريني مي‌کردند؟
برخي از مهمترين جلسات جامعه مدرسين در سال 57 در خانه ما تشکيل مي‌شد، در اين جلسات مسائلي مانند رساندن پيام امام(ره) به شهر ها، ارتباط با روحانيون متنفذ در استان‌ها، تنظيم تظاهرات و راهپيمايي ها، صدور اعلاميه خلع شاه از سلطنت و ارتباط با مراجع و... مطرح مي‌شد. همچنين اعلاميه هايي که مراجع تقيلد آن زمان چون مرحوم آيت‌الله گلپايگاني، مرحوم آيت‌الله نجفي و ... اعلام مي‌کردند.
نتيجه‌ اين فعاليت‌ها اين بود روحيه انقلابي را در مردم ايجاد کرده و آنها را به صحنه انقلاب آوردند؛ البته حمايتي بسيار قوي و محکم هم از سوي حوزه و علما از امام(ره) شد، تا اين‌که ورود ايشان به ايران شکل گرفت.

حضرت آيت الله فاضل(ره) در دوراني که امام(ره) وارد ايران شدند چه اموري را دنبال مي‌کردند؟
وقتي حضرت امام(ره) در پاريس بودند، علاقه مندان به ايشان که ارتباط خاصي هم با امام داشتند، به پاريس رفتند، يکي از اين افراد مرحوم والد بود و برگشت ايشان، همزمان با تحصن در دانشگاه تهران شد، لذا از مرحوم والد هم به دانشگاه تهران رفته و تحصن کردند تا اين‌که بختيار براي هواپيماي امام در 12 بهمن اجازه فرود داد، بعد از ورود امام به ايران وقتي به قم آمدند، همان روزهاي اول، در کنار حضرت امام(ره) بودند، خصوصا در جلساتي که ايشان در مدرسه فيضيه برگزاري مي‌کردند، هميشه در خدمت امام بودند و فرامين رهبري را اجرا مي‌کردند.

از دوران تثبيت انقلاب اسلامي و همچنين شاگرد پروري آيت الله فاضل (ره) براساس ادبيات سياسي حضرت‌امام(ره) بفرماييد؟
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي با توجه به شکل‌گيري حکومتي مبتني بر دين مبين اسلام، عده‌اي از حوزويان ناچار شدند وارد مسائل حکومتي گردند، ولي مرحوم والد معتقد بود بايد بخشي از شاگردان امام(ره) در حوزه بمانند تا افکار ايشان را در جلسات درسي و سخنراني ها مطرح کرده و در تقويت حوزه‌هاي علميه همت نمايند، لذا آيت الله فاضل(ره) در حوزه ماندند و به تدريس و تربيت طلاب علوم ديني پرداختند.

مرجع تقليد بسيجي
آقا نقل مي‌کردند: در همان سال هاي ابتدايي انقلاب اسلامي، روزي شهيد بهشتي در جماران، مرا ديد و گفت؛ چرا به ما کمک نمي‌کنيد، در تهران به شما نياز داريم. گفتم شما به همه چيز توجه داريد، اما از حوزه غافليد؛ ما بايد در حوزه بمانيم و جامعه را با انقلاب آشنا کنيم.
با شروع جنگ تحميلي، با تشکيل بسيج روحانيت، مسئوليت آن به عهده مرحوم والد قرار گرفت، ايشان با انجام سخنراني‌هاي متعدد طلبه‌ها را براي رفتن به جبهه تشويق نموده و علاوه بر بدرقه طلاب، سه مرتبه نيز در حساس ترين زمان ها و عمليات‌ها در جبهه حضور پيدا کردند، در يکي از اين سفرها که بنده نيز حضور داشتم، با وجود بمباران شديد صدام، مرحوم والد در کنار رزمند‌گان حضور داشتند و معتقد بودند حضور علما و اساتيد حوزه هاي علميه در جبهه‌ها باعث تقويت روحيه رزمندگان مي‌گردد، حتي بنده را نيز بارها تشويق به حضور در جبهه‌هاي نبرد حق عليه باطل مي‌کردند.

 در همان دوران هم حتي در درون حوزه با وجود قضاياي مفصلي که از نظر سياسي حکم فرما بود و عده‌اي از طرفداران خلق مسلمان دنبال اين بودندکه حرکاتي داشته باشند، اما ايشان با دوستان خود شجاعانه در مقابل اين افراد ايستادند و از حضرت امام(ره) دفاع کردند.

پس ازپيروزي انقلاب چه مسئوليت هايي را عهده دار شدند؟
مرحوم والد در کنار تدريس خارج فقه و اصول خود با وجود بيماري‌هايي که داشتند، به مسئوليت‌هاي علمي - فرهنگي نيز اهتمام داشتند، دردوران امام مسئوليت هايي به ايشان واگذار شده بوداز جمله ، اداره حوزه‌هاي علميه، دبيري جامعه مدرسين حدود ده سال، حضور در مدرسه حجتيه و جامعة الزهرا(س) ازطرف امام و مسائل مربوط به دانشگاه قم، که درکنار اينها دودرس سنگين خارج فقه واصول را نيز به نحو احسن ومفيد داشتند، به عبارتي ايشان شخصيتي نبودند که فقط به درس و بحث بپردازند و به امور علمي طلاب و حوزه ‌هاي علميه توجهي نداشته باشند. لذا بعد از پيروزي انقلاب اسلامي تا زماني که در قيد حيات بودند، در حساس ترين وقايع انقلاب اسلامي حضوري فعال داشتند به طوري که همه بزرگان و رهبر معظم انقلاب به آن اذعان دارند.

در جهت شور آفريني مردم در دفاع مقدس چگونه عمل مي‌کردند؟
ايشان در ديدارهاي فراواني با اقشار مختلف مردم همواره توصيه اکيد مي‌‌نمودند که مردم قدر دان انقلاب باشند. بعد از پيروزي انقلاب آنچه خيلي مهم بود تبيين ابعاد فکري امام(ره) در مورد انقلاب بود. ايشان در سخنراني هاي مختلف همواره آن را تذکر مي‌‌دادند.

 و در قضاياي مختلفي که بعد ازانقلاب پيش آمد از جمله بحث منافقين ،بني صدر، حزب کومله در کردستان و حزب خلق مسلمان، شخصيت‌هايي مانند آيت‌الله العظمي فاضل مي‌‌بايست به عنوان شاگرد امام خميني(ره) در خط مقدم باشند و نسبت به اين قضايا طوري عمل کنند که کار امام تثبيت شود و لطمه‌اي بر آن وارد نشود.

در مباحث کلان دنياي اسلام چگونه رهبري را همراهي مي‌‌کردند؟
بعد از رحلت امام، يکي از شخصيت هايي که در مجلس خبرگان رهبري، در انتخاب آيت الله خامنه اي به رهبري، نقش مهمي داشت؛ مرحوم والد بود تا آخرين لحظات حمايت‌هاي ايشان از رهبر معظم انقلاب ادامه داشت.

خاطره
در زمان حيات امام خميني(ره) که در مجلس خبرگان حضور داشتند و در تعيين و انتخاب رهبري نيز نقش موثري ايفا نمودند اما پس از اتمام آن دوره، ديگر براي مجلس خبرگان شرکت نکردند.

روزي با مرحوم والد خدمت رهبري بوديم، حضرت آيت الله خامنه‌اي به ايشان گفتند؛ چرا در اين دوره شرکت نکرديد.؟ ايشان جواب دادند، ديدم خيلي نمي توانم تاثيرگذار باشم و توانايي شرکت در کميسيون ها را ندارم لذا شرکت نکردم. رهبر معظم انقلاب فرمود، شما همواره تاثيرگذار بوده‌ايد. اگر آن روز صحبت شما در مجلس خبرگان نبود، من اين منصب را قبول نمي کردم چون امثال شما تاکيد داشتيد، من هم پذيرفتم.

در درون حوزه هم پس از انتخاب رهبري، صحبت‌هايي بود که برخي ها مي‌‌گفتند؛ به نظر مي‌‌رسد رهبري آيت الله خامنه‌اي نيازمند تنفيذ از سوي برخي مراجع وقت باشد. در مراسم ختمي که براي امام خميني(ره) در فيضيه گرفته بودند، مرحوم والدسخنراني نمود و تاکيد نمودند آنان که اميد بسته‌اند به اين که با رحلت امام(ره) انقلاب نيز از بين خواهد رفت سخت در اشتباه‌اند بلکه بايد بدانند تا ياران و شاگردان امام خميني(ره) زنده هستد حرکت قوي تر از گذشته ادامه خواهد داشت.

در ادامه سخنان خود راجع به رهبري آيت الله خامنه اي نيز به قدري مستدل و محکم صحبت کرد که براي همه بسيار جالب توجه بود. تاکيد نمودند، رهبري ايشان کاملا قانوني ،شرعي و مطابق با موازين است و نياز به تنفيذ احدي ندارد به اذعان بسياري از علما اين اظهارات يکي از سخنراني‌هاي تاريخي اين مرجع انقلابي بود.

اهتمام ويژه به اصل ولايت فقيه
ايشان همچنين مکرر در درس‌هاي خود به مناسبت ‌هاي خاص بر حمايت از رهبري آيت الله خامنه اي تاکيد داشتند و مي‌گفتند؛ امروز حمايت از رهبري بر همه ما لازم است.

مرحوم والد نسبت به اصل ولايت فقيه هم از نظرصغروي و کبروي چه در زمان امام و چه بعد از امام(ره) اعتقاد کامل داشت، وهيچ گونه تزلزلي در ايشان نديديم؛ بلکه بسيار بر اين امر محکم و استوار بود و اين از امتيازات ويژه ايشان است و معتقد بود، تنها چيزي که مي‌‌تواند انقلاب را رشد داده ورونق دهد، همين مسئله ولايت فقيه است.

البته آيت الله العظمي خامنه اي نيز نسبت به ايشان علاقه‌مند بودند، وقتي که مرحوم والد در تبريز تبعيد بودند يکي از کساني که به ديدار ايشان آمد، رهبر معظم انقلاب بود.

موضع گيري شفاف وحمايت همه جانبه ازنظام
انتخابات هاي خيلي مهمي بعد از انقلاب درايران اسلامي برگزار شد دراولين انتخابات خبرگان بعد از تصدي رهبر معظم انقلاب ،تبليغات وسيعي صورت گرفته بود تا مردم در انتخابات شرکت نکنند، مرحوم والد با صدور اعلاميه اي محکم و تاريخي مردم را جهت شرکت همه جانبه در اين انتخابات دعوت نمودند.

بعد از رحلت آيات عظام اراکي و گلپايگاني وقتي ايشان از طرف جامعه مدرسين به عنوان يکي از مراجع تقليد انتخاب شد، در واکنش به اين انتخاب گفتند: اگر من مرجعيت را پذيرفتم فقط براي اين است که در لواي مرجعيت بتوانم به انقلاب و امام خدمت کنم، گاهي اوقات به ايشان انتقاد مي‌شد شما به عنوان مرجع تقليد نبايد اين چنين وارد مسائل سياسي شده و اعلاميه‌هاي تند صادر نماييد. در جواب مي‌گفتند، مرجعيت بايد از انقلاب حفاظت کند.

در خصوص همفکري و نشست هاي ايشان با رهبري در مورد مباحث کلان کشور اگر خاطراتي داريد ذکر نماييد.
بعد از تصدي رهبري حضرت آيت الله خامنه اي، ديدارهاي مکرر با هم داشتند، به طوري که گاهي اوقات مرحوم والد ما به تهرن مي‌‌رفتند و بالاعکس رهبر معظم نيز در هنگام تشرف به قم منزل ما مي‌آمدند و صحبت ها و مسائل مهم را مطرح مي‌کردند.

برچسب ها :