بيانات آيت الله فاضل لنکراني(دامت برکاته) در ديدار با دکتر مرندي و اعضاي ستاد همايش فقه و سلامت ـ 94/9/12
۱۴ آذر ۱۳۹۴
۱۹:۰۱
۱,۷۲۱
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
در نظام اسلامی کسانی که مودت و تبعیت عملی از اهل بیت(ع) ندارند صلاحیت تصدی امور را ندارند / مودّت فی القربی معیار قبولی اعمال است
-
عزاداری و نماز جماعت ظهر عاشورا در حسینیه دفتر مرحوم حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(ره)
-
عزاداری شهادت امام حسین(ع) در دفتر آیتالله فاضل لنکرانی در لندن
-
حقیقت اشک بر امام حسین(ع) / مقایسه زیارت و عزاداری [کلیپ تصویری]
-
کسانی که دین لقلقه لسان آنهاست، از ریاکاران جامعه هستند / کسانی که عزاداریها را بیپایه میدانند مورد عذاب خداوند هستند
-
حضور آیت الله فاضل لنکرانی در انتخابات ریاست جمهوری
بسم الله الرحمن الرحیم
در این ایام که مصادف با اربعین حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) است امیدوارم همه دست اندرکارانی که در این کشور مشغول به خدمت به اسلام و انقلاب و خدمت به علم هستند مشمول عنایات آن حضرت قرار بگیرند. ما بايد همه امورمان را با اهلبيت(عليهم السلام) گره بزنیم تا اطمینان پیدا کنیم به نتیجه برسد.
بر حسب روایات علم فقط در این مجموعه وجود دارد و هرکسی بخواهد علم را از غیر این طريق بدست آورد اشتباه میکند. اتفاقاً يکي از موضوعاتی که محل بحث اين جلسه هست تبيين ديدگاه ائمه اطهار(عليهم السلام) در مقوله سلامت است.
اولا: اصل اين موضوع که به آن توجه کرده و در صدد هستيد متوني تهيه کند و محورهاي علمي اين بحث کاملا منقح و روشن بشود، جاي تقدير دارد. توجه به سلامت روح ظاهراً یکی از خلأهای علم پزشکی است. حالا اگر غرب هم در اين زمينه شروع کرده قطعاً آنچه که ما از متن دین و از مکتب اهل بیت میتوانیم بگیریم قابل مقایسه با آنها نخواهد بود. اين امري روشن است و کم کم با پژوهشهای بیشتر روشنتر میشود.
بايد به این خلأ بپردازیم و دانشگاه ها، پزشکان، بیمارستان ها و مردم ما به این نکته توجه پیدا کنند که سلامت جسمی خود معلول سلامت روحی است. اگر بتوانیم از جهت معنوی، روحی و فکری سلامت و اعتدال روحی ایجاد کنیم این در سلامت جسم بسیار مؤثر است.
موضوع علم اخلاق برخلاف آنچه که در اذهان وجود دارد که اخلاق برای این است تا انسان قرب به خدا پیدا کرده و خود را از مادّیات جدا کند -البته این هست و یکی از غایات مهم اخلاق است- ولی علمای اخلاق هنگام تعريف اخلاق، موضوعش را «اعتدال روح» قرار میدهند. چه کنیم انسان داراي روح معتدل باشد؟ همينجا فاصله بسیار زياد بین اسلام و مکتب های غربی آشکار میشود.
علمای اخلاق راجع به قوایی که انسان دارد، اعم از قوه عقلیه، شهویّه، غضبیه و ... رذائلی را که از آنها نشأت ميگيرد، احصاء کردهاند. احصاء این رذائل برای این است که انسان دارای روح معتدل بشود.
برخي از بيماريهاي روحي مثل وسواس از قديم الايام وجود داشته، اما امروز مرض هایی با اسامی جدید پيدا شده است. افرادی هستند که نه معتادند، نه اهل فسق و فجورند، شاید از خانوادههای مذهبی هم بوده و به مسائل معنوی هم حسابی مقیّد هستند، امّا اعتدال روح ندارند. گرفتار تخیّلاتند و این تخیّلات مشکلات فراواني برای خانواده و فامیل و جامعه بوجود میآورد.
بحث اعتدال روح فقط جنبه شخصي ندارد که در گوشهاي از حوزه علميه کسي که بخواهد تهذيب نفس کند بگويد سراغ متون اخلاقي رفته و آنها را مطالعه کنم. متأسفانه تا کنون به علم اخلاق بعنوان يک علم شخصي نگاه شده بهطوري که اگر بحث اعتدال روح را از ده نفر سوال کنيم نُه نفر ميگويند من تابحال به اين قضيه فکر نکردهام.
ما در مورد اعتدال هوا، اعتدال غذا، اعتدال مکان، و حتي اخيراً در مورد اعتدال در امور سياسي کار کردهايم اما در مورد مفهوم اعتدال در قواي انساني که جايگاه آن در روح است بايد کار کنيم و اين روح را بشناسيم. مثلا براي قوه غضبيه گاهي اوقات بيش از بيست رذيله ذکر ميکنند که اگر انسان به هر کدام آنها بخواهد توجه پيدا کند، منشأ حيات جديدي براي او ميشود. مثلا در مورد نزاعها چطور ميشود کسي بلافاصله شخصي از نزديکان خودش را به قتل برساند؟ وقتي روح از حالت اعتدال خود خارج گردد، وحشي شده و کمکم اثرش را در جسم هم ميگذارد.
مطلب ديگر آنکه با برگزاري يک همايش شما به نتيجه نميرسيد. گر چه انجام آن خيلي خوب است چون اين موضوع مطرح ميشود و اهل نظر و محققين به ضرورت آن توجه پيدا ميکنند. اما اگر بخواهيم خود را در حدّ اين همايش قانع کنيم، فايدهاي ندارد. بايد از هماکنون لُجنههايي، به تعبير امروزي کارگروههاي پژوهشي تشکيل شود. با اين نگاه که دين براي سلامت روح چه ميگويد؟
مسئله ازدواج که بسيار مورد سفارش قرار گرفته موضوعي است که با اعتدال روح ارتباط دارد ولي متأسفانه توجه به آن را منسوخ کرده و کنار گذاشتهايم و مطلب دردآور اين است که امروز برخي از مشاورههايي که در کشور ما ارائه ميشود کاملاً تضاد با دین دارد. توصيههايي ميکنند که در دین ما چنین راهکارهایی ارائه نشده است.
نمونهاش در سؤالات فقهي است که از ما ميپرسند که ما براي درمان ناراحتي روحي خود به يکي از مشاورههاي تهران مراجعه کرديم و آن دکتر تجويز کرده است روزي يک ته استکان شراب بخورم. آيا عمل به اين تجويز جايز است يا نه؟
![بيانات آيت الله فاضل لنکراني(دامت برکاته) در ديدار با دکتر مرندي و اعضاي ستاد همايش فقه و سلامت ـ 94/9/12](http://lfile.ir/news/1394/176.jpg)
خب این همان نسخهای است که غرب پیچیده است. میخواهم این را عرض کنم که قطعاً غرب صد سال يا هزار سال دیگر هم حرکت کند، نمیتواند آنچه را که در متون دینی ما وجود دارد بفهمد. مگر اینکه بیاید از همین حوزه های ما استفاده کند. همانطور که در تاریخ ثابت است علم را از مسلمانها گرفتند و بردند. پس خود ما باید زودتر اقدام کنیم هم دانشگاهها، هم حوزه ها، در این مسئله باید گروههاي تشکيل دهند و به اين مهم بپردازند.
آنچه حوزه از شما انتظار دارد اين است که اين مسأله يک مقدار ريزتر مطرح شده و از اين عنوان کلي خارج شود. چون با يک عنوان کلي محقّق نميتواند به نتيجه خوبي برسد. او هم کليّاتي را بيان ميکند. ولي اگر بحث ريز شود يعني شما انواع بيماريهاي روحي و آثار و تبعات آنرا ذکر کنيد ما هم بررسي ميکنيم دين براي حلّ اين چه راهکاري دارد.
مثلاً آيه شريفه «أستعينوا بالصبّر و الصّلاة» به نظر من يکي از کليد واژهها و از محورهاي اصلي اين بحث است.
به قول ما در علم اصول اين آيه اطلاق دارد و ميفرمايد نسخه خيلي روشن براي هر گرفتاري انسان دو محور دارد. يکي صبر و ديگري نماز. ما در رسانهها چقدر راجع به مسأله صبر و نماز تحت اين عنوان گفتگو کردهايم؟
درست است در رسانهها راجع به ترغيب به نماز صبر صحبت شده ولي از اين منظر که اسلام ميگويد، اگر شما به مشکلي برخورديد قبل از اينکه سراغ مشاور و طبيب برويد از نماز و صبر کمک بگيريد.
اين يک اصل است و ما بايد آن را به مردم تفهيم کنيم. ما که مخلوق خداي تبارک و تعالي هستيم، خدا اين سنت و راهکار را قرار داده که در هر مشکلي قبل از هر چيز آن را با خود خدا مطرح کنيم. حال در اين زمينه دين ما بر مسيحيت تحريف شده و ديگر اديان چقدر رجحان دارد.
اين نسخه الهي را مطرح و از آن خيلي استفاده کنيم. اينکه امروز در خيابانهاي ما تحمّل افراد خيلي کم است و اين نزاعها و نابسامانيها و درگيريها را مشاهده ميکنيم، يک علتش اين است که اصلا ما صبر را بوسيده و کنار گذاشتهايم و ميخواهيم مشکلات را با توانايي اقتصادي يا سياسي و نظامي حل کنيم در حاليکه نسخه اصلي برطبق تأکيد قرآن مسأله صبر و تحمل است ولو قدرت اقتصادي و سياسي نداشته باشيم. ما بايد فرهنگ صبر را در جامعه نهادينه کنيم و در همين زمينه لازم است فيلمها ساخته شود.
اسلام راهکار حل مشکلات را به زيبايي بیان کرده است. در روايات ما آثار هر يک از صبر بر مصیبت، صبر بر ترک گناه، صبر بر انجام واجبات، بهخوبي بيان شده است. متون دینی ما خیلی قوی و غنی است.
در مرکز فقهی ما بخش فقه پزشکی فعال است و پژوهش های خوبی هم کرده، شايد قويترين بحث فقهي شيعي و اولين کتاب راجع به مرگ مغزي را اين مرکز منتشر کرده است. بحمد الله خيلي هم مورد استقبال قرار گرفت، بهطوري که خبرنگاران خارجي هم آمدند و با مؤلف آن مصاحبه کردند.
همينطور در بحث تلقيح مصنوعي. من همينجا خدمت شما عرض کنم فاجعهاي که در آينده ما بايد منتظرش باشيم و از حالا شما بايد در فکر حل اين قضيه باشيد همين بحث تلقيح مصنوعي است. با ترويج اين عمل در سي يا چهل سال آینده با یک نسلی مواجه خواهیم شد که نه پدرش را میشناسد نه مادرش را و نه عمو، عمه، دایی، خاله و هیچکس را یک آدم منقطع از نسل گذشته خودش.
آن وقت فکر میکنید اين شخص سلامت روحی میتواند داشته باشد؟ شما یک نفر از این بچه های سر راهی را که در بهزيستي يا مکانهاي ديگر بزرگ میشود و نميداند پدر و مادرش کيست، ببينيد چه گرفتاری های روحی دارد. حتي اگر هزاران امکانات هم برایش فراهم کنید چون نمیداند پدر و مادرش چه کسانی هستند تا آخر عمرش روحش اصلاً آرام نیست.
حال در جريان تلقيح مصنوعي ما با دست خودمان بعنوان تولید علم، نطفهها را فریز میکنیم و آن را در اختیار زوجهايي که مشکل نازايي دارند قرار میدهیم. بله اين افراد فرزند پيدا ميکنند. اما این بچه در آینده، مشکل پیدا میکند.
چند سال قبل در همين زمينه يک سميناري در جهرم برگزار شد. از من هم دعوت کردند ولي موفق نشدم بروم پيغام دادم ما قبول داريم اين يک دستاورد علمي است ولي بايد بدانيم موضع دين در اين رابطه چيست؟ آيا هر چيزي که از نظر علمي يک نتيجه محسوس بدهد ما مجازيم آنرا انجام دهيم؟ خب بمب اتم هم نتيجه محسوس دارد. اما مشاهده فرموديد رهبر معظم انقلاب فتواي خيلي محکمي دادند من هم در رسالهاي مباني فقهي آن فتوا را تبيين کردم که اصلا اسلام توليد بمب اتم را حرام ميداند.
بنابراين ما نباید بگوییم که چون علم میگوید از این راه میتوان بچه دار شد پس ما به هر قیمتی شده این کار را بکنیم. نمیشود. باید مباني ديني و فقهي آن را بررسی کرد. و ما واقعاً خیلی نگران این قضیه هستیم.
علی ای حالٍ در مرکز فقهي ما یک بخش فقه پزشکی راجع به فقه درمان پژوهش خیلی خوبی انجام دادهاند که چاپ نشده. دانشنامه فقه پزشکی تهيه شده که چاپ نشده إن شاء الله در آینده منتشر خواهد شد. به آنها نيز خواهم گفت که یک بخشی هم راجع به سلامت روحی و سلامت معنوی، تشکيل بدهند.
منتهی باید این در ارتباط مستقیم با مجموعه شما باشد اينکه ما فقط بگوییم کلیدواژههایتان این است خودتان فکر کنيد و راهحل پیدا کنید کافي نيست بله یک چیزهایی پیدا میکنند اما خیلی نمیتواند نتیجه خوبی به همراه داشته باشد اما اگر بهصورت ریز مشکلات روحی جامعه بررسی بشود از بهزیستی ها، از مراکز پزشکی سؤال شود و آثار و تبعات آن هم مشخص شود بعد بیاییم از محققين بخواهيم تا با بررسي مباني فقهی و دینی راهکارش را پيدا کند إن شاء الله.