بیانات حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) در دیدار با مسئولین سايت خبري ـ تحليلي اطلاعات روز 94/10/29
۲۹ دی ۱۳۹۴
۲۰:۰۴
۱,۷۱۲
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرّحمن الرّحیم
من یک وقت فکر میکردم قبل از انقلاب بخش کمی از دین در جامعه مطرح شده بود و همان بخش کم چه تحولی ایجاد کرد و این انقلاب عظيم را به وجود آورد و به دنبال خود قضایای دفاع مقدس را داشت.
اينک اگر ما با برخوداري از این امکانات و شرایط بتوانیم زوایای بیشتر دین را برای مردم و مخصوصاً نسل جوان معرفی کنیم به هیچ وجه کسي پیدا نمیشود بگوید من قبول نمیکنم یا مخالفت کند، چون بهقدري در دین ما منطق، زیبایی، لطافت و ظرایف وجود دارد که همه عقلای عالم را هم جمع کنند نميتوانند تمام این لطایف و ظرایف را درک کنند، باید هر چه بیشتر بتوانیم سلوک پیامبر اکرم(ص)، و ائمه هدي عليهم السلام را در قسمتهاي مختلف اجتماع، زندگي مردم و حکومتداري واکاوی دقیق کنیم و مطابق نیازهای روز آنرا پياده کنيم.
اين مطالب تا یک حدّ محدودی در اختیار مردم ما هست ولی هنوز آن نحوهی دقیق رسانهای، اعم از رسانه مکتوب و صوتي و تصويري مطرح نشده. مثلاً در مسئله فقه هنر، يک وقت هنر بهعنوان يک ابزار که بخش محدودی از مردم با آن سر و کار دارند، از ما هم حکمش را میپرسند و ما میگوئیم اینجا درست و آنجا درست نیست، ولی واقع مسئله این است که امروز هویت دینی و سیاسی جامعه ما به هنر گره خورده است.
امروز تلاش عمده دشمن براي نفوذ در ميان مسلمانها بيشتر از طريق فرهنگ است تا صنعت و اقتصاد. و ابزار نفوذ فرهنگي هم استفاده از هنر است. چه فیلمهای عجیب و غریبی درست میکنند تا اسلام را به شکل وارونه به دنیا معرفی کنند. آیا اين امر اقتضا نمیکند که ما هم از همین راه وارد شویم؟ امروز براي مقابله با سياستهاي ضد اسلامي دشمن و نيز معرفي معارف و ارزشهاي اصيل اسلام بخصوص مکتب تشيع پرداختن به هنر ضرورت دارد و باید علما و بزرگان و فقها به مقوله هنر بپردازند و ابعاد مختلف فقهیاش را مورد بررسی قرار بدهند.
این جهت که آگاهي از بخش کمي از دین قبل از انقلاب در میان مردم آن تحول را ایجاد کرد. حال اگر همان را دقیقتر، کاملتر و صحیحتر در اختیار جوانها قرار بدهیم قطعاً تحول بسيار عظیمی ایجاد میکند.
در همايش جايگاه خانواده در سلامت معنوی گفتم مهمترین راه این است که خانوادهها را با دین و قواعد دینی آشنا کنیم. دین هم فقط عبادات نیست، اشتباه ما همین است که در یک خانواده پدر به بچه میگوید نماز میخوانی؟ و فکر ميکند تمام دین همين است در حالي که این یک گوشه از دین است، دین خیلی عظمت دارد و باید جوانها را با تمام ابعاد آن آشنا کنیم. اگر از من در مورد بحران خانوادهها بپرسيد خواهم گفت منشأش دور شدن از دین است، اسم دین و ظواهر دین ممکن است در خانواده مطرح شود ولی به صورت عمیق و ریشهای مسئله دینداری مطرح نیست.
در قديم الايام رعايت مسئله محرم و نامحرم در خانوادهها چقدر مهم بود! اما الآن متأسفانه در بين فامیلها و خانوادهها اصلاً معنا ندارد، مجرد فامیل بودن را موجب محرميت ميدانند. ميگويند دختر عمه، دختر خاله همه محرماند. بحران از اینجا آغاز میشود. وقتی ما حریمها و حدود الهی را در خانوادهها میشکنیم، مراحل بَعدي بحرانها شروع میشود، لذا ما باید دین را در خانواده تبيين کنيم. الآن بسیاری از فرزندان حقوقی را که اسلام برای والدین قرار داده نميدانند مگر در اين حد که احترامشان کنيد و اذيتشان نکنيد.
در حالي که ذيل آيه شريفه 14 سوره لقمان «أَنِ اشْكُرْ لي وَ لِوالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصيرُ» در روايتي امير المؤمنين(عليه السلام) ميفرمايد: «مصیر العباد إلی الله والدليل علي ذلک الوالدان» بندگان به سمت خدا میروند و پدر و مادر دلیل و راهنماي این راه هستند یعنی اگر ما بخواهیم در جامعه بچهها به سمت خدا بروند باید روی پدر و مادرها کار کنیم تا پدر و مادرها دست آنها را بگیرند و به سمت خدا ببرند در این روايت یک دنیا حرف وجود دارد.
الآن زمانی است که دین با همهی وجود به صحنه آمده و امکان اینکه ما همهی ابعاد آن را پژوهش بیشتر کرده و ارائه کنیم وجود دارد،باید از این فرصت استفاده کرد.
نتیجه کلام اين است در کشور ما یک رسانه نمیتواند بگوید کار من خبریِ محض است و به چيز ديگر کار ندارم، در حالي که از طريق همين رسانه و اخبار فرهنگسازي ميکنند. دين را قوی یا ضعیف میکنند، شما ممکن است با یک خبر یک نسل را نسبت به موضوعي متزلزل کنید يا عقيده آنها را در مسائل دینی، اعتقادی و مسائلی که مربوط به نظام است بسيار محکم کنيد.
راجع به مسئلهی فقه رسانه دو سه سخنراني داشتهام. در خبرگزاري حوزه و همينطور پژوهشکدهی صدا و سیمای قم از آنها ميتوانيد استفاده کنيد.
علی ایّ حال بايد همّ و غمّ رسانههاي ما اين باشد که راه تقویت دینی مردم در زمان ما چیست؟ اگر دین مردم تقویت شود پایههای نظام نيز محکمتر میشود. دشمن هم فهمیده برای اینکه نظام را به خیال باطل خودش در آینده متزلزل کند باید پایههای دینی جوانها را از بین ببرد و آنها را از جهت دینی متزلزل کند.
یک زمان ولایت فقیه را مورد هجمه قرار دادند که ولايت فقيه یعنی چه؟ ولایت فقه غلط است، ولایت علم درست است! فکر میکردند با جابجا کردن الفاظ ميتوانند یک تحولی ایجاد کنند، مگر فقه که یکی از مظاهر بسیار بارز علم است، در تقابل با علم است؟ اما روشنفکرانی که در ایران حضور داشتند مغالطه کرده و براي خارج کردن فقها از صحنه حکومت میگفتند به جای ولایت فقیه، ولایت علم را مطرح کنیم.
اشکال حرف آنها این است که مگر فقه در تقابل با علم است؟ ما معتقدیم که علم فقه از اشرف علوم و از بهترین و قویترین علوم است که تمام حقوق انسانها در همه ابعاد جامعه با آن تأمین میشود.
امروز اگر علم حقوق را با همه صوت و صيتي که دارد، در مقابل فقه ما قرار دهند ميبينيم خیلی ضعیف است. فقه ما اینقدر دقایق دارد که میتوانم بگویم همانطور که دین برای مردم ابعادش روشن نشده خودِ فقه هم چنين است و ابعادش روشن نشده، در پرتو فقه یک زندگی منطقی، صحیح و آرام برای افراد درست میشود.
اگر ضوابط فقهی حاکم باشد پرونده بسياري از این نزاعها که امروز در دادگستریها مطرح هست بسته میشود، چون بسیاری از این نزاعها بخاطر این است که مردم از ضوابط فقهی خبر ندارند، اگر زن و شوهر از ضوابط فقهی خبر داشته باشند و بر طبق آن عمل کنند اصلاً اختلاف پيدا نمیکنند، اگر در بازار کسبه ما ضوابط را بدانند، حتی در بين مسئولین و نهادها خصوصاً در رسانهها، چنانچه همه طبق ضوابط فقهی عمل کنند هیچ شکايتي ايجاد نميشود.
میآیند فقه را در مقابل علم قرار میدهند تا به مردم بگویند فقه یک چیز بیپایه است، عدهاي آمدهاند یک حلال و حرامی درست کرده و اسمش را فقه گذاشتهاند در حالی که فقه بر قویترین قواعد و پایههای علمی استوار است.
بحمدالهق امروز به برکت نظام جمهوري اسلامي فقه گسترش زيادي پيدا کرده بهطوري که اگر يک فقيه بخواهد در يکي از اين گرايشهاي فقهي عمرش را سپري کند باز هم وقت کم ميآورد.
در بخش پژوهش مرکز فقهي ما گرايشهاي مختلفی داریم، فقه رسانه، فقه هنر، فقه سیاسی، فقه امنیت، فقه قضاء و پزشکي، فقه کودک و زن و... . اینقدر دایره فقه وسیع است. آن روشنفکراني که فقه را در مقال علم قرار میدهند بیایند ببینند چه خبر است؟! ما تلاش کنيم مردم را عاشق فقه و دین کنیم، اینطور نیست که بگوئیم فقه یک قواعد خشک، جامد و متحجر است که عدهای آنرا درست کرده باشند. نه، آن تعبیر بسیار مهمی که امام راجع به فقه داشت و من نظيرش را نديدهام فرمودند: فقه فلسفه اداره حکومت است. همه چیز با فقه تنظیم میشود.
امروز بهترین مثال فقه هستهای است، این فتوایی که مقام معظم رهبری بيان فرمودند مسأله کمي نبود. یک فقیه وقتی تبحر داشته باشد و هوشیار باشد به موقع اقدام ميکند. به نظرم اگر آن فتوای رهبری نبود قطعاً ما امروز چیزی به نام برجام نداشتیم. مذاکره کنندههای ما با همه زحماتی که کشیدند و هنرهایی که به خرج دادند به نتیجه نمیرسیدند! این چقدر اهمیت داشت که رئیس جمهور آمریکا در سخنرانیاش به این فتوا استناد کرد. اين عظمت فقه را میرساند.
در همايش فقه هستهاي که من صحبت کردم يکي از اعضاء تيم هستهاي به من گفت کاش از این صحبتهای شما چند سال پیش خبردار ميشديم و با آن چقدر میتوانستم کار کنم، گفتم این اشکال به شما وارد است که نیامدید از ما بپرسید، یک سفر به قم میآمدید و ميپرسيديد فقه و حوزه راجع به اين مسأله حرفی دارد یا خیر؟
وقتی رهبری معظم آن فتوا را صادر کردند مدت دو سال در مرکز فقهی ما جلسات قوی کارشناسی با حضور مجتهدان مبرز حوزه برگزار شد و پنج شش رسالهي قوي در اين موضوع نوشته شد، این فقه امروز به داد ایران که رسید هیچ، به داد اسلام که رسید هیچ، به داد بشر رسید، گفت تولید بمب اتم حرام است و توطئه ايران هراسي را خنثي کرد و مايه آرامش جهانيان شد.
الآن خیال آنها راحت است چون میدانند وقتی فقهای شیعه مسألهاي را بر حسب فتوا بیان میکنند ملتزم به آن هستند، نمونه ديگر قيام امام راحل است. من یک وقتی بمناسبت سالگرد پیروزی انقلاب، اين بحث را مطرح کردم که امام رضوان الله علیه به چه دلیل فقهی انقلاب کرد؟ آیا انقلاب امام بر اساس مبانی امر به معروف و نهی از منکر بود؟ امام دید حکومت طاغوتي پهلوی منکر انجام میدهد به عنوان یک مسلمان و روحانی بر خودش وظیفه دید نهی از منکر کند يا براساس قاعده حفظ بیضة الاسلام، اينکه کیان اسلام باید حفظ شود، امام دید کیان اسلام در خطر است.
ما طبق همین قاعده میگوئیم هر جا کیان اسلام در خطر باشد همه موظفند، سوریه، عراق، یمن، افغانستان، پاکستان، فرقی نمیکند بین شهیدی که در جبهه ایران شهید شده با کسي که در جبهه سوریه و يمن شهید میشود. چون همه برای حفظ کيان اسلام به مبارزه برخاستهاند. پس توجه فرماييد یک مبنای فقهی انقلاب ما را به وجود میآورد، یک مبنای فقهی در قضيه هستهای اینطور کشور و اسلام را از بحران نجات میدهد لذا عقیدهام این است که باید مردم را به سمت دیندار شدن سوق دهيم. الحمدلله زمینههای دینداری خیلی زیاد است.
گاهی اوقات برخي افراد خلط مبحث کرده میگویند این همه رسانهها، تلویزیون، هیئات، شبانه روز راجع به اسلام صحبت میکنند پس آگاهی مردم از دین خیلی زیاد شده، بله. آگاهی مردم نسبت به دین با قبل از انقلاب قابل مقایسه نیست ولی نکتهی اصلی اعتقاد و التزام به دين است مثل اینکه در مورد ولایت فقیه، یک کسی از جهت علمی بگوید من آنرا قبول دارم ولی التزام به آن نداشته باشد، برجستگی مسائل دینی ما این است که اسلام میگوید فقط دانستن به درد نمیخورد، التزام به آن لازم است، اگر علم به وجود خدا دارید التزام به آن پیدا کنید، اگر علم به امامت دارید باید التزام به آن پیدا کنید. یعنی یک امری فوق علم به نام التزام لازم است، این مسئله بسيار مهم است. الحمد لله مردم آگاهي و اطلاع از دين دارند ولي ما بايد آنها را به سمت التزام به آن ببريم. رسانهها باید این جهت را بیشتر توجه کنند.
نکته آخر اينکه رسانهها سراغ مسائل خصوصی افراد، هتک و ضایع کردن آنها نبايد بروند که روح اسلام با اينکار سازگاري ندارد. حالا کسي مرتکب جرم يا اشتباهي شده يا مالي را حيف و ميل کرده، قانون بايد با او برخورد کرده و آن مال را از او پس بگيرد.
شما هم اگر از آن اطلاع يافتيد برويد به مراجع قانوني اطلاع دهيد و آنها هم وظیفه شرعی دارند که دنبال کنند، اما ضایع کردن افراد در رسانه با روح اسلام سازگاری ندارد، اسلام به آبرو و حيثيت انسانها، مخصوصاً مسلمانها خيلي اهميت ميدهد. شما مسائل مهم و کليدي را مطرح کنيد.
امّا ضايع کردن افراد يا بزرگ کردن افرادي که مايه علمي و صلاحيت بالا رفتن را ندارند درست نيست. بيشتر روی متن حقایق دینی کار کنیم که هر چه این حقايق بیشتر به جامعه تزريق شود آثار خیلی خوبی خواهد داشت.