بیانات حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) پیرامون فرمایشات مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) نسبت به حفظ روحیه انقلابی حوزههای علمیه
۱۸ فروردین ۱۳۹۵
۱۶:۴۹
۳,۷۰۷
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
حضرت آيت الله حاج شيخ محمد جواد فاضل لنکراني(دامت برکاته) در درس خارج اصول خود در تاريخ 95/1/18، در تبيين فرمايشات مقام معظم رهبري در ديدار مجمع نمایندگان طلاب با ایشان پيرامون حفظ روحيه انقلابي حوزههاي علميه، بياناتي ايراد فرمودند که مشروح بيانات ايشان به شرح ذيل است:
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن إلی قیام یوم الدین
در مورد فرمایشاتی که رهبر معظم انقلاب(دام ظله العالی) در ديدار مجمع نمایندگان طلاب با ایشان بيان فرمودند راجع به اینکه حوزههای علمیه که مهد انقلاب است باید انقلابی باقي بماند، این یکی از نکات مهم و از محورهایی است که حوزهها باید به آن توجه کنند. البته نه فقط حوزهها! بلکه به نظر من فرمایش ایشان شامل مجموعه روحانیت کشور است. و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن إلی قیام یوم الدین
البته پایگاه روحانیت، حوزههای علمیه است. روحانیت باید روحیهی انقلابی خود را حفظ کنند.
حالا در تحلیل اين مطلب که روحیه انقلابی چیست و مقصود ایشان از این تعبیر چیست؟ آنچه به ذهن قاصر بنده میرسد اين است که باید به فرمایشات امام خميني(رضوان الله تعالی علیه) رجوع کرده و محورهای اساسی انقلابی بودن را از فرمایشات ایشان استخراج کنیم، و این کار باید در حوزهها انجام شود. یعنی باید مسئولین حوزهها، اساتید محترم، هر کسی به اندازه توان خود از فرمایشات امام، در صحیفه نور و وصیتنامه ايشان این محورها را استخراج کند.
یکی از محورها؛ اعتقاد به اصل ضرورت تشکیل حکومت اسلامی است.
انقلابی یعنی کسی که معتقد باشد حکومت اسلامی بايد تشکیل شود، تا ما احکام اسلام را به اندازهی توان اجرا کنیم، در مقابل اين فکر غلط که ما نباید کاری انجام دهیم و نباید دنبال تشکیل حکومت اسلامی برويم، بلکه باید صبر کنیم تا خود حضرت حجّت(عج) تشریف بیاورند و حکومت تشکیل دهند و آن موقع احکام اسلام پیاده شود، لذا ما هیچ وظیفهای نداریم. حتی نسبت به حکومت ظالمی که در آن زمان حاکم بود میگفتند ما وظیفهای نداریم، اینها باید ظلم کنند، و ظلمشان هم اینقدر زیاد و فراگیر شود تا زمینهی ظهور فراهم گردد.
امام(رضوان الله تعالی علیه) با فکر بدیع خود، فکری که واقعاً از حاقّ فقه بیرون آمد، حکومت اسلامی و نظریهی ولایت فقیه را از درون فقه بیرون آورد و برای بشریت، و همه مسلمین و شیعیان و مردم ايران به ارمغان آورد ـ کراراً گفتهام اگر از من بپرسند کدام بُعد از ابعاد امام، امام را به میدان انقلاب و نهضت آورد؟ میگویم فقاهت امام. عرفان و فلسفه امام آنچنان دخلی نداشت، امام هر چند در مسائل اخلاقی و معنوی در اوج بود و اگر آن خودسازیها نبود نمیتوانست در این میدان وارد شود، ولی آنچه که امام را به این میدان آورد و به پاي آن محکم ایستاد، فقاهت ايشان بود-.
به نظر من یکی از ابعاد انقلابیگری اين است؛ روحانی انقلابی یعنی کسی که معتقد باشد باید حکومت اسلامی تشکیل شود و حفظ و تقویت گردد.
ممکن است افراد نادري بگويند چنین چیزی لزومی ندارد، همانطور که قبل از پیروزی انقلاب، انجمن حجتیه، این فکر و مبنا را داشت، بر اساس اینکه سیاست را از دین جدا دانسته و معتقد به حکومت اسلامی نبودند، الآن هم افرادي که هنوز همان فکر را دارند، معتقد به حکومت اسلامی نیستند. کسی که حکومت اسلامی را نپذیرد، نمیتواند ولایت مطلقهی فقیه را بپذیرد، چون کسی که میگوید ولایت مطلقهی فقیه، یعنی فقیه حق حکومت دارد. اگر شرایطش فراهم شد و مردم هم آمادگی داشتند بر او واجب است برای تشکیل حکومت قيام کند.
حالا کسی که این غایت را قبول ندارد، میگوید اصلاً حکومت اسلامی وجوبی ندارد، نه تنها وجوب ندارد بلکه حرام هم هست.
من خودم در بعضي از کتابها ديدم که تصریح کرده بودند در زمان غیبت، تشکیل هر نوع حکومتی حرام است. روی این حساب اصلاً این نهضت را مشروع نمیدانستند. امام این فکر را ابطال کرد.
حالا حوزه اگر بخواهد انقلابی بماند باید چکار کند؟
اولین قدمش همین است، یعنی ضرورت مسئلهی حکومت اسلامی، ضرورت حفظ این حکومت اسلامی، موضوع ولایت فقیه و ابعاد آن بايد هر روز در حوزهها محکمتر بيان شود، هر روز ما بتوانیم از نظر فقهی استدلالهای قویتر، برای آن مطرح کنيم و الا اگر بخواهد بحث ولایت فقیه در حوزهها روز به روز ضعیفتر شود، این ضعف در روحیهی انقلابیگری است.
مسئلهی عدم تفکيک و جدایی دین از سیاست هم یک محور مهم انقلابي ماندن است. امام اثبات کردند که بسیاری از مسائل دینی ما صبغهی سیاسی و اجتماعی دارد، خدمت بزرگ امام این بود که فقه را از انحصار فقه فردی و فقه محدود بیرون آورده و فقه اجتماعی و حکومتی درست کردند، فقه سیاسی درست کردند، همه اين ابعاد به برکت این فکر است که ما نباید دین را از سیاست جدا بدانیم.
اين آراء و نظرات آثار فراوان دارد، اگر یک فقیهی معتقد شد به اینکه تشکیل حکومت اسلامی لازم است و دین از سیاست جدا نیست لازمهاش این است که در امور سیاسی دخالت کند، بدين معنا که بايد در جریان امور سیاسی زمان خود قرار گيرد و بداند چه قدرتهایی علیه اسلام توطئه ميکنند و دنبال این باشد که براي مقابله با کفر و استکبار و ظلم چه سياستهايي را در پیش بگیرد. اینجاست که مسئلهی روحیهی استکبار ستیزی مطرح میشود. اینها همه وجوهی از انقلابیگری است.
انقلابی بودن حوزه معنایش در اين امور خلاصه میشود؛ «ضرورت حکومت اسلامی»، «پرداختن به ولایت فقیه»، «اعتقاد به عدم جدایی دین از سیاست» و «روحیهی استکبار ستیزی». انسان در مقابل استکبار بایستد.
چه چیز امام را انقلابی کرد؟ امام فقط به صرف اینکه در مقابل شاه ایستاد انقلابی نشد، گرچه آن هم خودش برای انقلابی بودن امام کافي بود. در آن زمان یادم میآید سنّ ما کم بود وقتی میخواستیم از جلو شهرباني عبور کنیم تمام بدنمان میلرزید، خيليها به خود اجازه نمیدادند حتي در ذهنشان اسم شاه را بیاورند، اما این مرد آمد در مقابل آن حکومت محکم ایستاد.
به نظر من انقلابی بودن امام، وجههی اساسیاش این بود که از اول در مقابل کفر و ظلم و استکبار دنیا و آمریکا و اسراييل ایستاد، حالا هم ما باید بایستیم. نباید بگوئیم آمریکا کنار ما قرار گیرد و ما با او ارتباط داشته باشیم، نه، آمريکا یک دولت و حکومت وحشی، منتهی وحشی در قالب دموکراسی و حقوق بشر است، قالبش را عوض کردند و الا آن وحشیگریاش به قوت خود باقی است این کارهایی که امروز عربستان در یمن و داعش در سوریه و عراق انجام میدهد ریشهاش به آمریکا برمیگردد.
آیا امروز وحشیگری و استکبار جویی آمریکا از 40 سال پیش کمتر شده؟ قطعاً بیشتر و مدرنتر شده، باید بیدار و مراقب باشيم نگوئیم شعار مرگ بر آمریکا بس است. مگر او کوتاه آمده و وحشیگریاش را کم کرده؟ در همين قضیهی برجام الآن چقدر برخلاف قولهایشان عمل میکنند و حرفهای دیگری میزنند؟!!
این رفتارشان بدين معناست که نمیخواهند بگذارند ایران به اين قدرتی که تبدیل شده باقی بماند.
من به بعضی از آقایان گفتم اینها نه تنها دنبال این هستند که قدرت ایران بیشتر نشود، بلکه دنبال هستند که این قدرتی که ايران در چهار دهه گذشته پیدا کرده از بین برود. کدام انسانی در این کشور پیدا میشود که بگوید مانعی ندارد این قدرت را از بین ببرند؟ هیچ آدم عاقل و منصفی حاضر نیست چنين حرفي بزند، چه برسد به یک انسانی که عمری در مقابل اينها قرار گرفته است.
بنابراین انقلابی بودن حوزه یعنی بیدارتر بودن نسبت به دشمنیهای دشمن و استکبار ستیزی در مقابل آنها. اما اينکه تا کی؟ تا زمانی که وحشیگری میکنند، تا زمانی که برخلاف حقوق ملتها عمل میکنند.
باز یکی ديگر از ابعاد انقلابی بودن این است که افکار علمی امام در حوزههای علمیه بیشتر مطرح شود.
ما معتقدیم که امام از حاقّ همين فقه این انقلاب را به وجود آورد. پس بیائیم در حوزهها افکار علمی امام را بیشتر مطرح کنیم. باید این اظهار تأسف را کرد که امروز افکار علمی امام آنطور که توقع هست مطرح نميشود. و لو تا يک اندازه قدمهای خوبی برداشته شده، باید این مفهوم بسیار با ارزش انقلابی بودن و انقلابی گری، همیشه وجهه بارز و شاخص حوزههای علمیه باشد. نباید در هيچ زمانی گرد و غبار سکوت و بیتفاوتی بر حوزه علميه بنشیند و نمینشیند!
این حوزه بحمدالله حوزهای زنده و بالنده و در جریان است و خیلی محکم و مقاوم در مسیر انقلاب حرکت ميکند و اگر بخواهیم این حرکت ما دقیقتر و صحیحتر باشد، باید آن شاخصهها و معیارهایی که امام خميني(ره) فرمودهاند را بیشتر شناسایی کنیم و به میدان بیاوریم.
این نکته را هم عرض کنم یک جهتی که در حوزههای علمیه تا به حال باقی مانده و باید آن را حفظ کنیم؛ وحدت بین نیروهای انقلابی است.
بخش عظيم و وسیعی از حوزه انقلابیاند، بايد تلاش کنيم در این بخش وسیع، اختلاف و تفرقه ایجاد نشود.
وحدت بین نیروهای انقلابی، مورد تاکيد امام راحل بوده و از اموری است که باید حفظ شود.
به چهرههای سابقهدار انقلاب در حوزه، به همان نگاه باید بنگریم. یک قضیهای که واقع میشود فوراً نگوئیم اینها از انقلاب فاصله میگیرند و همراهی نمیکنند. قضاوتهای عجولانه خودش مضرّ است.
باید وحدت نیروهای انقلابی را در پرتو مبانی امام و رهبري معظم انقلاب حفظ کنیم تا اینکه این حوزه همانطور که ایشان فرمودند اگر حوزه انقلابی باشد جامعه انقلابی است، اگر حوزه از انقلاب فاصله بگیرد، جامعه و تودهی مردم هم از انقلاب فاصله میگیرند.
امیدوارم خدای تبارک و تعالی این انقلاب را از جمیع آفات و بلیّات حفظ بفرماید، که من فراموش نمیکنم مرحوم والد ما(رضوان الله تعالی علیه) راجع به انقلاب که میخواستند صحبت کنند این آیه شریفه را میخواندند «لقد منّ الله علي المؤمنین» و میفرمودند این انقلاب از منتهای بزرگ خدا بر شیعه است. إن شاء الله قابلیت داشته باشیم اين منت بزرگ خدا را حفظ کنیم تا استمرار پیدا کند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
اهم مطالب:
1ـ در تحليل اين مطلب که روحيه انقلابي چيست بايد به فرمايشات امام خميني(قدس سره) رجوع کرده و محورهاي اساسي انقلابي بودن را استخراج کنيم.
2ـ یکی از محورها اعتقاد به اصل ضرورت تشکیل حکومت اسلامی است.
3ـ روحانی انقلابی یعنی کسی که معتقد باشد باید حکومت اسلامی تشکیل شود و حفظ و تقویت گردد.
4ـ موضوع ولایت فقیه و ابعاد آن بايد هر روز در حوزهها محکمتر بيان بشود، هر روز ما بتوانیم از نظر فقهی استدلالهای قویتر، برای آن مطرح کنيم.
5ـ خدمت بزرگ امام این بود که فقه را از انحصار فقه فردی و فقه محدود بیرون آورده و فقه اجتماعی و حکومتی درست کردند.
6ـ به نظر من انقلابی بودن امام، وجههی اساسیاش این بود که از اول در مقابل کفر و ظلم و استکبار دنیا و آمریکا و اسراييل ایستاد حالا هم ما باید بایستیم.
7ـ انقلابی بودن حوزه یعنی بیدارتر بودن نسبت به دشمنیهای دشمن و استکبار ستیزی در مقابل آنها. اما اينکه تا کی؟ تا زمانی که وحشیگری میکنند، تا زمانی که برخلاف حقوق ملتها عمل میکنند.
8 ـ یکی ديگر از ابعاد انقلابی بودن این است که افکار علمی امام در حوزههای علمیه بیشتر مطرح بشود.
9ـ باید این مفهوم بسیار با ارزش انقلابی بودن، انقلابی گری، همیشه وجهه بارز و شاخص حوزههای علمیه باشد، نباید در هيچ زمانی گرد و غبار سکوت و بیتفاوتی بر حوزه علميه بنشیند.
10ـ باید وحدت نیروهای انقلابی را در پرتو مبانی امام و رهبری معظم انقلاب حفظ کنیم.