لزوم دفاع از حريم اسلام بر همه مسلمانان واجب است
۰۱ اردیبهشت ۱۳۹۷
۲۰:۲۰
۳,۲۵۹
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
در اين جشنواره که شخصيتهاي علمي از اديان و مذاهب مختلف از سراسر دنيا حضور داشتند، آيت الله فاضل لنکراني(دامت برکاته) در مراسم افتتاحيه بخش علمي اين همايش به ايراد سخنراني پرداخت.
شرح بيانات معظم له بدين شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين والصلوة والسلام علي سيدنا ونبينا محمد وعلي آله الطيبين الطاهرين المعصومين ولعنة الله علي أعدائهم أجمعين
الحمدلله رب العالمين والصلوة والسلام علي سيدنا ونبينا محمد وعلي آله الطيبين الطاهرين المعصومين ولعنة الله علي أعدائهم أجمعين
در سالهاي اخير امت اسلام شاهد ظهور افکار باطل و خطرناکي است که حوادث سنگين و جنايات بيشماري را در کشورهاي عراق و سوريه به بار آورده است.
فرقه جنايتکار داعش، تحت لواي اسلام و به عنوان احياي خلافت اسلامي در ظاهر ايجاد شد، ولي در واقع اين گروه به دست آمريکا و اسرائيل ساخته شده و هدف نهايي از آن چيزي جز نابودي دين و تقويت جبهه کفر و استکبار نيست.
خداوند بزرگ را شکرگزار هستيم که مرجعيت شيعه و ارتش و نيروهاي مقاومت مردمي عراق موفق به نابودي و از بين بردن سلطه آنان بر شهرهاي عراق شدند.
سپاس خداوند متعال را بر اين نصرت و پيروزي، و از حضرتش حفظ اسلام و مسلمين را مسألت نموده و بر ارواح پاک و مطهر شهداي عاليقدر اين معرکه به عنوان مدافعين حرم اهلبيت(ع) درود ميفرستيم.
اينک وظيفه مهم و خطير فقها و علما و انديشمندان مسلمان است که ابعاد علمي و مباني فقهي اين حرکت و خيزش عظيم مردمي در دفاع از حريم اسلام و مسلمين را تبيين کرده تا مسير دفاع از اسلام به خوبي براي نسل حاضر و نسلهاي آتي روشن شود و اين حرکت الگويي مناسب براي مسلمانان در جميع أقطار عالم گردد.
در پي دعوت متولي شرعي عتبه امام حسين و حضرت عباس(عليهماالسلام) جهت حضور در مراسم جشن ميلاد آن حضرات در «مهرجان ربيع الشهادة» پيرامون اين مطلب رساله مختصري به نام «دفاع از حريم اسلام» مکتوب نموده و در آن مباني فقهي و اجتهادي اين مسئله را تبيين کرده ام که خلاصه آن چنين است:
در بررسي ماهيت نهضت امام حسين(ع) اين سؤال مطرح ميشود که مبناي فقهي حضرت در اين قيام چيست؟ آيا اين قيام بر اساس عنصر «امر به معروف و نهي از منکر» بوده است، به طوري که وجوب امر به معروف و نهي از منکر علت تامه قيام باشد؟ يا اين وجوب، جزء علت بوده؟ يا هيچيک، بلکه مبناي اين قيام بزرگ؛ وجوب دفاع از بيضه و حريم اسلام و دين بوده است؟
بر طبق اين مبنا، مقصود حضرت از اين کلام شريف که فرمودند: «إني أريد أن آمر بالمعروف و أنهي عن المنکر»، امر به معروف و نهي از منکري که در احکام و فروع فقهي مطرح ميشود نيست، بلکه مراد حضرت از معروف، اصل دين است که هيچ معروفي بالاتر از دين و هيچ منکري بزرگتر از تخريب و نابودي دين وجود ندارد.
دليل قيام امام حسين(ع)
ما به دو دليل مدعي هستيم که اساس نهضت شهادتطلبانه و قيام امام حسين(ع) بر مبناي «امر به معروف و نهي از منکر» معروف در فقه نيست.
دليل اول: در فقه، وجوب امر به معروف و نهي از منکر مشروط به علم به تأثير است.
يعني از روايات چنين استفاده ميشود که زماني اين دو واجب ميشوند که آمر به معروف يا ناهي از منکر علم به تأثير امر يا نهي خود داشته باشد. در بعض روايات آمده است که اگر ناهي بداند نهي از منکر او برابر حاکم ستمگر تاثيري ندارد، نهي از منکرش جايز نيست و اجر و پاداشي هم به او تعلق نميگيرد.
با وجود چنين شرطي، چگونه ميتوان نهضت آن حضرت را بر مبناي امر به معروف و نهي از منکر تبيين کرد در حالي که امام(ع) و اصحاب بزرگوارش همگي علم به عدم تاثير اين قيام در ظاهر داشتند؟
دليل دوم: در فقه، وجوب امر به معروف و نهي از منکر مشروط به عدم ضرر جاني، مالي و آبرويي نسبت به آمر و ناهي يا اطرافيان اوست، چنانچه ضرري وجود داشته باشد، وجوب برداشته ميشود.
امام رضا(ع) فرمود: امر به معروف و نهي از منکر در صورتي واجب است که خوف بر جان نباشد.
بسيار روشن است که در قيام امام حسين(ع) اين شرط وجود نداشته و اين وضوح نياز به دليل ندارد.
با فقدان اين دو شرط در نهضت حسيني، معلوم ميگردد که آن قيام مقدس بر مبناي اين فريضه نبوده بلکه علت حقيقي آن عبارت است از «دفاع از حريم اسلام».
تفاوت اساسي بين اين دو عنوان هم کاملا واضح است؛ زيرا دفاع از حريم و بيضه اسلام، نه مشروط به علم به تاثير است و نه احتمال تاثير. همانطور که خوف بر جان و مال و آبرو نيز مانع از وجوب دفاع از حريم اسلام نميشود. اين دفاع، واجب است ولو منجر به ريخته شدن خون انسان و از دست رفتن مال و آبروي او شود.
دليلهاي پنجگانه بر وجوب حفظ اسلام
1. قرآن کريم: که با صداي بلند بر لزوم حفظ معابد و صومعهها و مساجد و حرمت تخريب و نابودي آن ندا ميدهد.
خداوند متعال در آيه 40 سورة حج ميفرمايد: «وَلَوْلَا دَفْعُ اللهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللهِ كَثِيرًا وَلَيَنصُرَنَّ اللهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ».
از اين آيه به دلالت مطابقيه استفاده ميشود دفاع از اين مکانهاي شريف واجب است و به دلالت التزاميه تخريب و نابودي آنها حرام است و به اولويت قطعيه براي ما روشن مينمايد اگر اساس اسلام در معرض خطر قرار گيرد، دفاع از آن به هر طريق ممکن واجب است.
2. روايات: که فراوان هستند و يکي از آنها خطبه امام حسين(ع) به اصحابش است که فرمود:
«يَا أيُّهَا النَّاس! أَنَّ رَسُولَ اللهِ(ص) قَال: مَنْ رَأَى سُلْطَاناً جَائِراً مُسْتَحِلًّا لِحُرُمِ اللهِ نَاكِثاً لِعَهْدِ اللهِ مُخَالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ اللهِ يَعْمَلُ فِي عِبَادِ اللهِ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ فَلَمْ يُغَيِّرْ عَلَيهِ بِقَوْلٍ وَ لَا فِعْلٍ، كَانَ حَقاً عَلَى اللهِ أَنْ يُدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ ألا وَ إنَّ هَؤُلَاءِ قَدْ لَزِمُوا طَاعَةَ الشَّيْطَانِ وَ تَرَکُوا طَاعَةَ الرَّحْمَنِ وَ أَظْهَرُوا الْفَسَادَ وَ عَطَّلُوا الْحُدُودَ وَ اسْتَأْثَرُوا بِالْفَيْءِ وَ أَحَلُّوا حَرَامَ اللهِ وَ حَرَّمُوا حَلَالَهُ وَ أنَا أَحَقُّ من غيّر».
طبق اين روايت از عموميت موصول در کلام پيامبر گرامي اسلام استفاده ميشود که مقابله با حاکمي که در صدد تغيير دين خدا برآمده بر هر مسلماني واجب است، همچنانکه به اولويت قطعيه استفاده ميشود اگر کفار در صدد تخريب و نابودي دين برآيند، دفاع از اسلام و مسلمين بر همة مسلمانان واجب ميشود.
3. اجماع مسلمين: همه مسلمانان، أعم از شيعه و سني، قائل به وجوب دفاع از اساس و حريم دين هستند و بعيد نيست گفته شود اين دفاع در همه زمانها از ضروريات دين شمرده شده است.
4. عقل: عقل به روشني حکم به لزوم حفاظت از مقدسات ديني ميکند و کدام مقدس ديني بزرگتر از حفظ دين و بلاد مسلمين است؟ عقل حسن دفاع از آن و لزوم دفع دشمنان از آن را به خوبي درک ميکند.
5. امور حسبيه: يکي از امور حسبيه که شارع راضي به ترک آن نيست؛ دفاع از دين است. بدين معنا که ما ميدانيم اين دفاع از جمله افعالي است که مطلوب شارع ميباشد، مانند حفظ امول افراد قاصر و غائب و گمشدگان.
بنابراين هيچ ترديدي نيست که حفظ دين و شريعت و دفاع از آن، به مراتب بالاتر از حفظ اموال قاصر و غائب باشد.
نتيجه
اول: شکي نيست که دعوت و فراخوان مرجعيت شيعه در سالهاي اخير براي مقابله با داعش بر همين اساس فقهي استوار است.
هنگامي که ما ميبينيم داعش را براي نابودي اسلام و مسلمين و تخريب سرزمينهاي اسلامي به وجود آوردهاند، مسلما مقابله حشد الشعبي عراق و همه مجاهديني که از ديگر سرزمينهاي اسلامي بر عليه داعش بپا خاستهاند، مبتني بر همين اساس است و ترديدي نيست که عمل آنان از بارزترين مصاديق جهاد سائغ در زمان غيبت ميباشد و کشتهشدگان در اين راه از مصاديق شهدا هستند و احکام مقتول در جهاد ابتدايي بر آنها جاري ميشود.
دوم: بر همه حوزههاي علميه و ناشرين اسلام و فقاهت و نيز حاميان دين و عتبات مقدسه خصوصا متوليان اين بقاع نوراني لازم است که همه مسلمانان را نسبت به اين امر مهم ديني فرا خوانند. غفلت از اين امر جايز نيست؛ چرا که لزوم دفاع از حريم اسلام بر همه مسلمانان واجب است و آگاهي دادن بر آن در هر زماني، رکني رکين براي بقاي اسلام است.
سوم: موضوع دفاع از اسلام و لزوم مقابله با صهيونيستها مبتني بر همين حکم فقهي است و جاي تأسف بسيار است که بعضي از علما در برخي حوزههاي علميه در اين امر ترديد نموده و ميپندارند بر مسلماناني که خارج از فلسطين هستند، مقابله با اسرائيل جايز نيست.