در معاملات بیت کوین؛ علاوه بر غرر، معاوضه نیز تحقق پیدا نمیکند
۱۸ اسفند ۱۳۹۷
۱۴:۱۶
۳,۹۱۹
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا ابی القاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
موضوع بحث بررسی فقهي ارزهاي دیجیتالی است، گرچه امروز ارزهای زیادی در فضای مجازی وجود دارد اما یکی از ارزهای معروف بیتکوین است که در اين جلسه به دنبال بررسی اين هستيم که آيا شبهه و اشکالی دارد یا نه؟
البته روشن است که در یک جلسه نمیتوان حق مطلب را ادا کرد اما مقصود این است که ذهن آقایان به ابعادی از بحث توجه پیدا کند تا اين بحث به صورت عمیق دنبال شود. اولین مطلب اين است که بيت کوين پول است يا مال؟
معروف این است که این را به عنوان پول میدانند، ما بحث را در هر دو شقّ باید مطرح کنیم، اول تعریف پول چیست؟ تعریف روشن پول اين است که پول جای یک طرف معامله به عنوان کالا مینشیند یعنی در قدیم الایام دو طرف معامله کالا بود اما به مرور زمان جهت تسهیل معاملات در یک طرف معامله به جای کالا پول را قرار دادند، این نکته خیلی مهم است. فرقي هم نميکند معامله بيع باشد يا غیر بیع بالأخره یک طرف معامله میخواهد پول قرار بگیرد. نکته مهم در پول اين است که آيا پول میتواند بدون پشتوانه باشد یا نه؟
در طول تاريخ پشتوانه پول طلا يا اسلحه یا اموری است که داراي مالیت ذاتی هستند و امروز هم اعتبار دولت جايگزين آن شده يعني خود دولت پشتوانه پول شده است حال سؤال اين است آيا پول ميتواند بدون پشتوانه باشد؟ اينکه گفته شود پول فيزيکي پشتوانه ميخواهد بخلاف پول ديجيتالي بطلانش خيلي روشن است، الآن پول در معامله جای یک طرف معامله مینشیند یعنی قبلاً هر دو طرف معامله کالا بوده و اما امروز پول چه فیزیکی و چه دیجیتالی، جای کالا مینشیند. پس حتماً باید پشتوانه داشته باشد.
سؤال ما اين است بیتکوین اگر بهعنوان پول مطرح است پشتوانهاش چیست؟ فردي در فضای مجازی یک چیزی را به نام بيت کوين اعتبار کرده و بعد بر اساس آن معاملاتي شکل میگیرد. در فرض پول بودن اين اعتباري ندارد چون پشتوانهاي ندارد، نه دولتی، نه قدرتی، نه طلا، نه اسلحه، هيچ چیزي پشتوانهاش نیست.
سؤال دوم این است آیا در پول اعتبار جمیع عقلا لازم است یا اعتبار بعض کافی است؟ به نظر ما پول از چیزهایی است که اعتبار جمیع عقلا را لازم دارد مثل طلا که در هر معاملهای میتواند یک طرف معامله قرار بگیرد پول هم باید همینطور باشد. بله در مواردي که دو دولت يا دو گروه میگویند ما براي این پول جدید بین خودمان اعتبار قائل هستيم و کاری به دولت های دیگر نداریم اين مانعی ندارد چون اعتبارش به خود آن دو دولت يا آن دو گروه برميگردد و اين در حقيقت به تضمين طرفين برميگردد، ولی با قطع نظر از اين مطلب اگر گفته شود بخشی از افراد در دنیا این را پول مينامند ما نمیتوانیم بگوئیم این پول است. زيرا پول یک پشتوانه و اعتبار عمومی میخواهد و باید جمیع عقلا آن را به عنوان پول معتبر بدانند.
بنابراين چنانچه ما بيت کوين را پول بدانيم اين دو مطلب بايد مورد توجّه قرار بگيرد، پس به صرف اينکه يک جمعي اين را برای خودشان اعتبار کردهاند و در اثر ارتباط با کاربرها پولی در مقابلش داده شده این نه از ابتداء اعتبار داشته و نه الآن میتوانیم بگوئیم اعتبار دارد.
یکی از مشکلات بیتکوین این است که قابل ردّ به مالک اصلیاش نيست و تضمینی هم براي آن نيست و علتش هم نداشتن پشتوانه است.
مطلب ديگر مسئله غرری بودن آن است. در فقه غرر هنگام معامله مورد نهی قرار گرفته است. البته غرر دو معنا دارد، یکی به معنای خطر و ديگري به معنای جهالت است. قول صحیح این است که غرر به معنای خطر است، البته در جهالت هم نوعی خطر وجود دارد، ادعای ما این است که اينجا هنگام معامله غرر وجود دارد، شما الآن ده هزار دلار میدهید و در فضاي مجازي بیت کوین میخرید اما در واقع چیزی نمیگیرید! به این معنا الآن این مال شما هیچ عوضی جز یک عوض خیالی ندارد، چيزي که بعضي افراد آن را عوض اعتبار کردهاند، اما در واقع وقتی ما تحلیل میکنیم این حقيقتِ عوض را ندارد.
علاوه بر مسأله غرر اشکال اساسي این است که اینجا معاوضه تحقق پیدا نمیکند چون طرف معاوضه در آن وجود ندارد. امروز اگر کسی بگوید من دو هزار دلار دادم، بپرسيم چی گرفتی؟ میگوید یک سری کُد در فضای مجازی، این کدها چیست؟ مثل این است که بگويید دو هزار دلار دادم به من صد تا نقطه دادند، یک کسی گفته این نقطهها را من اعتبار کردهام و من که اعتبار کردم هزار نفر دیگر هم اعتبار من را قبول کردند الآن شما دو هزار دلار، بیست هزار دلار بدهید بگويید من هزار تا نقطه گرفتم، این ارزش ندارد. ولو اینکه بعداً بگويید این نقطهها را رد و بدل میکنیم نقطهای که چند سال پیش صد دلار بوده الآن هزار دلار شده، اين تغییري در مسئله ایجاد نمیکند، عقلا معاملهای را صحیح میدانند که چيزي نصيب هر طرف شود.
اين کلام مرحوم شیخ در مکاسب که میگوید باید عوض داخل در جیب کسی شود که معوض از جیب او خارج میشود، مورد اجماع است و يک امري است عقلايي بالاخره در معامله باید یک عوض و معوضی وجود داشته باشد، در باب معامله با بیتکوین عوض چیست؟ هیچ.
وقتی میگويیم به جای بیت کوین دلار است، دلار پولی است که دولتی اعتبار کرده و هر جای دنیا هم برود ارزش دارد، ریال هم همینطور است منتهی به ميزان کاهش و افزايش ارزش پول، اختلاف مراتب دارد ولی در معامله با بیتکوین اصلاً عوضی وجود ندارد که به آن پول یا مال بگوئیم، نه حقیقتاً پول است و نه حقیقتاً مال است، اسمش را بيجهت پول گذاشتهاند و جعل اسم کردهاند لذا اهل فن و اطلاع از آن تعبیر به حباب ارزی میکنند، یعنی در یک لحظه ممکن است تمام اینها از بین برود و همینطور هم هست، اگر در یک لحظه آن طراح اصلی که این کُدها را جعل کرده و اعتبار بخشيده اینها را از بین ببرد آنگاه چه چیزی دست اين افرادي است که پولشان را به او دادهاند؟
اشکال ديگر آن است که از مصادیق بارز اکل مال به باطل است، اکل مال به باطل این است که انسان پولی بدهد و چیزی گیرش نیاید، نظير قمار که یکی از ادله بطلان قمار این است که اکل مال به باطل است، چون بازنده پولی داده ولی چیزی گیرش نیامده!
به نظر من این اشکالات بر بیت کوین وارد است اولاً پشتوانه ندارد، ثانياً صدق معامله در آن مشکوک بلکه قطعی العدم است و اصلاً معامله نیست. ثالثاً اکل مال به باطل است، رابعاً غرر در آن وجود دارد. پس در وضعيت فعلی نمیتوان آثار صحت را بر معامله با بیتکوین بار کرد.
اما موضوع ماليّت در بيت کوين که ميگويند این مال است. مال چیست؟
ممکن است در مسئله پول گفته شود احکام پول فیزیکی و دیجیتالی فرق ميکند، امّا در مورد مال ملاک در مالیت را در کتابهای فقهی «ما یبذل بإزائه مال» يا «ما یرغب إلیه العقلا»، ذکر کردهاند که اين ملاک دوم مربوط به عموم عقلاء است نه عقلاء یک منطقه يا یک اشخاص خاص؟ حتّي اگر ملاک در مال اقتضای رغبت عقلایی باشد باز بايد عموميت داشته و در همه جای عالم عقلا رغبت در آن داشته باشند. بنابراين ملاکهاي ماليّت اينجا صدق نميکند.
در بحث عناوين ثانويه هم مطرح خواهد شد کارشناسان بيت کوين خود ميگويند اصلاً ترويج بيت کوين براي اين است که مقداري از هزينه سازمانهاي امنيتي را از اين طريق بدست آورند و الا اينطور نيست که عقلاي عالم همه نسبت به آن رغبت داشته باشند و براي کسب آن بذل مال کنند.
از عبارت «عند قومٍ مالٌ» که دلالت دارد ممکن است چيزي در نزد قومي مال باشد اما در نزد قوم ديگر مال نباشد، عموميت رغبت قوم يعني مردم آن کشور يا پيروان آن آيين استفاده ميشود نه تباني يک فرد يا افراد محدود و پراکنده. بله يک چيزي ميتواند در يک کشور يا نزد پيروان يک مذهب مال باشد و در کشور يا مذهب ديگر مال محسوب نگردد. آنجا احکام ماليّت بر آن بار ميشود اما در اين مسئله تباني بر ماليّت نزد گروهي محدود و پراکنده مطرح است لذا عنوان ماليّت عند العقلاء يا عند قومٍ مالٌ را ندارد. حتّي در اينجا بحث عرف هم مطرح نخواهد شد که بگوييم بايد ديد عرف به آن پول يا مال ميگويد پس احکام پول و مال را بر آن جاري کنيم.
چون عرف دقيق اين را نه پول ميداند و نه مال، لذا به حسب اين جهاتي که ذکر شد يعني عدم وجود ملاکهاي پول و مال مثل پشتوانه و اعتبار نزد عموم عقلاء و نيز وجود غرر حين معامله، بيت کوين نميتواند طرف معامله قرار بگيرد لذا يقيناً بر آن صدق معامله نميشود. عنوان غرر نه در آينده بلکه حين معامله در آن وجود دارد. برخلاف آنکه شما خانهاي بخريد يک ساعت بعد زلزله آن را از بين ببرد هيچ کس نميگويد اين معامله باطل بوده اما در اينجا غرر حين المعامله وجود دارد، شما اين همه پول دادي و چيزي به دستت نيامده لذا اکل ما به باطل هم پيدا ميکند.
افزون بر اين جهات در اين بحث عناوین ثانویهاي هم وجود دارد از قبیل پولشویی که از این طریق به راحتی امکانپذير است برای اینکه کسی نمیداند این بیتکوین مال چه کسی است و چه مقدار دارد؟ پولشویی یعنی اینکه مبدأ و مقصد پول روشن نباشد این پول را چه کسی گرفت؟ کجا میرود؟ قاچاق از مصادیق پولشویی است، حتی فرار مالیاتی را امروز قانون از مصادیق پولشویی ميداند. مگر اینکه در ادامه راههایی را براي از بين بردن مسئله پولشویی پيدا کنند.
اشکال دیگر این است که اکنون نه در ایران، بلکه در کشورهای پیشرفته هم این موضوع اعتباری ندارد، اکثر مناطق آمریکا هم این را قبول ندارند شاید در بعضی از ایالتهایش مطرح باشد. اینها از اين طريق درصدد جذب سرمایه جهان سوم برآمدهاند. ایرانی که اگر در شرايط تحريم نباشد شايد درآمد ارزي آن در تمام سال به صد میلیارد دلار نرسد حالا بخواهد 50 میلیارد دلار آن از طريق بیتکوین خارج شود که طبعاً در همین چند سال آینده اين اتفاق خواهد افتاد، چون الآن حدود صد هزار کاربر در ایران دارد، این تعداد اگر پنج سال دیگر به یک میلیون برسد و این سرمایهها از دست برود چطور میتوانند آن را برگردانند.
بله نهايت اين است که اين افراد اين را بين خودشان تبادل و دستگردان ميکنند. ضوابط عقلايي مثل اقاله و خيارات هم که اصلاً در اینجا موضوع ندارد. ممکن است بگويند اين بیع نیست و معامله جدیدی است ولی در معامله جدید هم بالأخره طرف میداند چه کسی پولش را گرفته. بايد روشن شود اگر کسی امروز ده هزار دلار داد یک بیتکوین خرید، اگر بخواهد آن را پس بگیرد قدرت نخواهد داشت جز آنکه آن را به دیگری بفروشد حتی با قیمت بالاتر، ولی اين هم حبابی است و به نظرم از اشکالاتی است که به این راحتی نمیشود آدم بپذیرد.
بله در صورتي که اعتبار عمومی نزد عقلاء پیدا کند آنگاه موضوع فرق میکند.