رشد و هدايت بشر در مسير الهی و اجراي حق و عدالت در سایه حکومت دین محقق می‌‌شود

۱۲ مهر ۱۳۹۸

۱۳:۵۹

۱,۷۶۶

خلاصه خبر :
بیانات معظم له در سوگواره شعر امام حسن مجتبی(ع) «حماسه صبر»، در سالن همایشهای مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)
آخرین رویداد ها

بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين

«اول من اجتمع فيه نور النبوة و الامامة فکان مجمع النورین و احد النیرین و ملتقی البحرین»

شهادت امام مجتبی(علیه السلام) را به امام زمان(عج) و همه شیعیان و مسلمانان، خصوصاً حضار محترم این جلسه معظم و باشکوه، شعرای آئینی و مادحین اهل‌بیت(عليهم السلام) تسلیت عرض می‌کنم.

خدا را شکرگزاریم که با عنایت امام مجتبی(علیه السلام) و همت برادر بزرگوار جناب آقاي سيد حميد برقعي، شاعر عزیزي که مايه افتخار کشور هستند چند سال هست اين سوگواره شعر «حماسه صبر» را برگزار کرده و کنار سفره امام مجتبي(علیه السلام) می‌نشینیم و از اشعار بسیار خوب شاعران آييني استفاده مي‌کنيم که حاکی از عنایت خود آن امام بزرگوار است.

اين عنوان مختص امام مجتبی(عليه السلام) است که اول کسی است که دو نور نبوت و امامت در وجود او جمع شده، و تجلی‌گاه دو نور نبوت و امامت است، مجمع النورین و ملتقی البحرین و محل اجتماع دو درياي بزرگ عالم دو بحر نبوت و امامت است.

در روایتي وجود مبارک پیامبر اکرم(صلي الله عليه وآله) مي‌فرمايند: «سُمِّيَ الْحَسَنُ حَسَناً لِأَنَّ بِإِحْسَانِ اللَّهِ قَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْض‏»، این تعبیر بسيار مهمی است. اهل نظر باید یک جلد کتاب راجع به همین جمله بنویسند، شعرا باید در سروده‌هاي خود اين وجه نامگذاري حضرت به حسن را بيان کنند.

حسن مشتق از احسان است که نام خداست. حسب این روایتی که نقل شده «و عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ اسْمَانِ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ تَعَالَى‏» علي و حسن دو اسم خدا هستند.

همه ائمه ما اسماء خدا و جلوه‌گاه حضرت حق هستند، ما غير از ائمه(عليهم السلام) مصاديقي که تجلي کامل خدا باشند به معنای واقعی کلمه نداریم، بقیه آفرينش در پرتو شعاع ائمه مي‌توانند تجلی‌گر حق قرار گیرند. اما چرا به امام مجتبی؛ «حسن» می‌گویند؟

برای اینکه «باحسان الله قامت السماوات و الارض»، اگر آسمان و اگر عرش قدسی برقرار است، اگر أرض ثبات دارد و اگر هستي را مظهر احسان خدا می‌دانیم حقیقتش در امام مجتبی(علیه السلام) تجلی پیدا می‌کند. یعنی اگر کسی بخواهد احسان خدا را در عالم خلقت ببیند به وجود مبارک امام مجتبی(علیه السلام) نظر کند.

همان‌طور که در روایات آمده «لو لا الحجة لساخت الارض بأهلها» همه ائمه ما قوام آسمان‌ها و زمين هستند، شیعه باید بداند چه سرمایه‌ای دارد، ائمه ما گرچه بر حسب ظاهر مثل بقیه انسان‌ها هستند، اما عظمت وجودی آنها قابل مقایسه با احدی نیست «لا یقاس بنا أحد»، هیچ کس با ائمه قیاس نمی‌شود، هیچ اسمی را نمی‌توانیم از نظر وجودي کنار اسم ائمه و در ردیف آنها قرار دهیم. ما چنين سرمایه‌ی عظیمی داریم.

این جلسه فقط برای ذکر مصائب امام حسن(ع) نيست شخصیتی که در خانه خودش هم مظلوم بود و به دست همسرش مسموم شد، شخصیتی که در مسجد، همان کسانی که به او اقتدا کرده بودند سجاده از زیر پایش کشیدند، شخصیتی که جنازه‌ی مبارکش را تیرباران کردند. ما فقط برای شنيدن این مصائب و ريختن اشک نيامده‌ايم ما قبل از همه چیز برای شناخت اين ذوات مقدسه دور هم نشسته‌ایم. شعرای عزیز ما با این اشعار می‌خواهند مقداری معرفت من و شما را به امام حسن و ائمه معصومین(علیهم السلام) بيشتر کنند، مبادا عمر ما تمام شود و امام حسن و امام حسین را نشناسیم.

باز در روايت ديگري که بشارتی برای دوستداران و شیعیان امام مجتبی(علیه السلام) است حذیفه یمانی می‌گوید «رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّه‏(ص) آخِذاً بِيَدِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِي‏ علیهما السلام وَ هُوَ يَقُولُ أَيُّهَا النَّاسُ هَذَا ابْنُ عَلِيٍّ فَاعْرِفُوه‏» این دستور پیامبر است که فرمود مردم حسن را بشناسید. آیا پیامبر فقط امام حسن را چون فرزند فاطمه و علی و نوه آن حضرت بود، به مردم مي‌گفت بشناسند؟ اين امر که واضح بود و همه می‌دانستند حسن؛ فرزند فاطمه و علی است، کسی در این تردید نداشت. پس چرا پیامبر به مردم فرمود «فأعرفوه»؟

مراد حضرت اين بود اگر کسی می‌خواهد در مسیر حق و دین قرار بگیرد باید حسن را بشناسد، «فَوَ الَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ إِنَّهُ لَفِي الْجَنَّةِ وَ مُحِبُّوهُ فِي الْجَنَّةِ وَ مُحِبُّو مُحِبِّهِ فِي الْجَنَّة» قسم به آن خدایی که جان نبی‌اش در دست اوست، حسن اهل بهشت است نه تنها حسن اهل بهشت است بلکه محبين او هم در بهشت‌اند این وجود مبارک چنين عظمتی دارد که نه تنها خودش و محبين‌اش بهشتی هستند بلکه دوستداران محبين امام هم اهل بهشت هستند این فرموده رسول خداست، حبّ به امام حسن(عليه السلام) فقط به زبان نیست، به این است که واقعاً بین قلب ما و آن امام در همین جلسه یک ارتباط قوی برقرار بشود.

بايد بدانيم امام حسن(ع) که بود و چرا نزد خداوند این همه عظمت داشت؟ و بین خودمان و آن امام ارتباط برقرار کنیم.

من یک نکته‌ی مهم را می‌خواهم در این جلسه عرض کنم و آن نکته مهم این است که بزرگترین ظلمی که به اسلام شد، بزرگترین ظلمی که به امیرالمؤمنین(ع) و اولاد علی(ع) شد، بزرگترین ظلمی که به قرآن کریم شد، این بود که بعد از رحلت پیامبر(ص) نگذاشتند این حجج الهی حکومت بر مردم را بر عهده بگیرند و تا قیامت بشر را گرفتار این اختلافات و کشمکش‌ها، این نزاع‌ها و فسادها و این بی‌بند و باری‌ها کردند.

ما گاهی که نام حکومت را مي‌شنويم فکر می‌کنیم حکومت، یک مقوله سیاسی است، در حالي که حکومت در اسلام قبل از اینکه مقوله سیاسی باشد یک مقوله معنوی، یک مقوله عرفانی و یک مقوله دینی است. خدا که این بشر را خلق کرد. چه کسی را شايسته حکومت بر آن کرده است؟ حکومت در اسلام، فقط تدبير امور مادّي مردم نيست. افزون بر رفاه و گذران امور دنيوي، رشد و هدايت آنها در مسير الهي و اجراي حق و عدالت در رسيدن به کمالات انساني و سعادت اخروي رکن رکين اين حکومت است. اقامه دين فقط از اولياء خدا برمي‌آيد. حال چه ظلمي بالاتر از اينکه امیرالمؤمنین(ع) را خانه‌نشين کرده و کسی که کارش دلالی در بازار حیوانات بوده را به میدان بیاورند تا حکومت کند!

بيان این جمله نمايان‌گر شجاعت امام مجتبی(عليه السلام) در حضور معاویه است. در مسجد کوفه حضرت خطبه می‌خواند و می‌فرماید «وَ أُقْسِمُ بِاللَّهِ لَوْ أَنَّ النَّاسَ بَايَعُوا أَبِي حِينَ فَارَقَهُمُ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) لَأَعْطَتْهُمُ السَّمَاءُ قَطْرَهَا، وَ الْأَرْضُ بَرَكَتَهَا» اگر مردم بعد از رحلت رسول‌خدا(صلي الله عليه وآله ) بيعت مي‌کردند آسمان به‌ قدر ظرفيتش بر مردم می‌بارید و زمین هم با تمام ظرفيتش برکاتش را ظاهر می‌کرد. چرا وقتی که حضرت حجت(عج) ظهور کند برکات زمین هزاران برابر این زمان و زمان‌های دیگر می‌شود؟ برای اینکه حکومت به دست صاحبین حکومت می‌افتد و در رأس حکومت حجت خدا قرار می‌گیرد.

اگر کلمات ائمه اطهار(عليهم السلام) از امیرالمؤمنین(ع) تا حضرت حجت(عج)، همه را بررسی کنیم گلایه‌ی بزرگ آنها از مردم و دشمنان این است که چرا جلوی این موهبت بزرگ الهی بر بشر را گرفتید و حکومت را غصب کرده و از دست ما خارج نموديد. این مطلب مهمی است.

در یک خطبه دیگر فرمود «فَأُقْسِمُ بِاللَّهِ، لَوْ أَنَّ النَّاسَ بَايَعُونِي وَ أَطَاعُونِي وَ نَصَرُونِي‏... اگر مردم با من بیعت می‌کردند آن وقت آسمان و زمين از همه ظرفیتش در برکت‌رساني به مردم استفاده می‌کرد. بنابراين بعد از رحلت پیامبر بزرگترین جفایی که تا روز قيامت بر پیامبر و اسلام و قرآن و اهل‌بیت و بشریت شد اين بود که نگذاشتند حکومت در اختيار امامان دست صالحان قرار گيرد.

شعرای محترم، اين حقايق باید بيان شود. همان‌طور که رهبری معظم انقلاب هم گاهی در دیدار با شعرا تأکید می‌کنند این يک بحث سیاسی نیست که بگويیم در این زمان مصلحت اقتضا می‌کند بيان کنيم يا نه؟ بلکه یک بحث معرفتی است.

یک انسان مسلمان باید بداند بزرگترین ظلمی که بعد از پیامبر شد چه بود؟ این ظلم را کردند که حادثه عاشورا به وجود آمد، با این ظلم ائمه ما را خانه‌نشین کردند.

من این را عرض می‌کنم برای آن کساني که گاهی مي‌گويند کجای اسلام بحث حکومت مطرح شده، این کلمات امام مجتبی(علیه السلام) است که گفته شد. یک محقق اگر کلمات ائمه ما را یک به یک بررسی کند، مهم‌ترین فرمایش هر امام در دوره خودش این بوده که اگر من یاران و اصحاب با وفایی داشتم يا اگر من مثل این آدم 20 نفر داشتم حکومت می‌کردم. و اين معناي آن عبارت دقيق امام خميني(ره) است که مي‌فرمود «الاسلام هي الحکومة»؛ اسلام همان حکومت است.

به لطف و عنایت خدا با پيروي از دستورات ائمه اطهار(ع) و عنایات آنها، انقلاب اسلامی و این حکومت اسلامی تحقق پیدا کرد. تردید نکنید که اين حکومت مورد نظر ائمه معصومین (ع) است. البته بحث افراد و اشخاص و خطاها نیست، بحث در اين است که بشر فقط در سایه حکومت دین، رشد و سعادت پیدا می‌کند.

منتظر واقعی چه کسی است؟ آيا ‌منتظر واقعی آن است که می‌گوید من منتظر ظهور امام دوازدهم و قطب عالم امکان هستم؟ فقط می‌خواهد حضرت ظهور کند و ‌منتظر دیدن جمال حضرت است؟ یا منتظر واقعی، منتظر حکومت جهانی اسلام است؟

منتظر یعنی کسی که منتظر حکومت اسلام بر همه بشر است. این مهم‌ترین مطلبی است که ما باید به آن توجه داشته باشیم. اگر بخواهیم به امام حسن(عليه السلام) و امامت ائمه اطهار(عليهم السلام) معرفت پیدا کنیم باید این نکته را مدّ نظر داشته باشیم.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

اهم مطالب:

1ـ اگر هستي را مظهر احسان خدا می‌دانیم حقیقتش در امام مجتبی(علیه السلام) تجلی پیدا می‌کند.
2ـ این وجود مبارک چنين عظمتی دارد که نه تنها خودش و محبين‌اش بهشتی هستند بلکه دوستداران محبين امام هم اهل بهشت هستند.
۳ـ ما گاهی که نام حکومت را مي‌شنويم فکر می‌کنیم حکومت یک مقوله سیاسی است، در حاليکه حکومت در اسلام قبل از اینکه مقوله سیاسی باشد یک مقوله معنوی، یک مقوله عرفانی و یک مقوله دینی است.
4ـ حکومت در اسلام فقط تدبير امور مادّي مردم نيست. افزون بر رفاه و گذران امور دنيوي رشد و هدايت آنها در مسير الهي و اجراي حق و عدالت در رسيدن به کمالات انساني و سعادت اخروي رکن رکين اين حکومت است.
5ـ اگر کلمات ائمه اطهار(عليهم السلام) از امیرالمؤمنین(ع) تا حضرت حجت(عج)، همه را بررسی کنیم گلایه‌ی بزرگ آنها از مردم و دشمنان این است که چرا جلوی این موهبت بزرگ الهی بر بشر را گرفتید و حکومت را غصب کرده و از دست ما خارج نموديد.
6ـ بعد از رحلت پیامبر (ص) بزرگترین جفایی که تا روز قيامت بر پیامبر و اسلام و قرآن و اهل‌بیت(ص) و بشریت شد اين بود که نگذاشتند حکومت در اختيار امامان دست صالحان قرار گيرد.
7ـ اين حقايق باید بيان شود. همان‌طور که رهبری معظم انقلاب هم گاهی در دیدار با شعرا تأکید می‌کنند این يک بحث سیاسی نیست که بگويیم در این زمان مصلحت اقتضا می‌کند بيان کنيم يا نه؟ بلکه یک بحث معرفتی است، یک انسان مسلمان باید بداند بزرگترین ظلمی که بعد از پیامبر شد چه بود؟
8 ـ گاهی مي‌گويند کجای اسلام بحث حکومت مطرح شده، این کلمات امام مجتبی (علیه السلام) است که گفته شد. یک محقق اگر کلمات ائمه ما را یک به یک بررسی کند، مهم‌ترین فرمایش هر امام در دوره خودش این بوده که اگر من یاران و اصحاب با وفایی داشتم يا اگر من مثل این آدم 20 نفر داشتم حکومت می‌کردم. و اين معناي آن عبارت دقيق امام خميني (ره) است که مي‌فرمود «الاسلام هي الحکومة»؛ اسلام همان حکومت است.
9ـ منتظر واقعی منتظر حکومت جهانی اسلام است.


برچسب ها :