پدافند غیر عامل يعني مراقبت برای آسیب نرسيدن به جامعه، نهادها، اشخاص، فرهنگ، دین، اقتصاد و سیاست
۲۱ آبان ۱۳۹۴
۱۹:۱۱
۳,۴۷۲
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین
والصلوة و السلام علی سیدنا و نبینا و حبیب قلوبنا ابی القاسم محمد
و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
بحث مهم و کلیدی و موضوع بسیار حیاتی برای مجموعهی نظام جمهوری اسلامی؛ موضوع «پدافند غیر عامل» است. خوشحال هستم از اینکه چند سالی است که این موضوع در سطح مراکز علمی، حوزوی و دانشگاهی تا حدّی مطرح شده و اینک این بحث در قم، مطرح و مقالات خوبی هم ارائه شده است.
امید دارم که این همایش، افقهای جدید علمی، دینی، فقهی، قرآنی و روایی، در این موضوع بگشاید و در اختیار محققین و مسئولین قرار بدهد.
محور بحث گرچه آیه شریفه «نفی سبیل» است که اساساً برپايه این آیه، فقه سیاسی ما تشکیل میشود و این آیه بسیاری از تعاملات بین مسلمانها و کفار را تنظیم میکند، عبارت «وَلَنْ يَجْعَلَ اللهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً» یک آیه مستقل نیست بلکه در پایان آیه 141 سوره مبارکه نساء است. این آیه در جای خود یک بحث تفسیری مفصل دارد.
در آیات شریفهی بعد قرآن، خداوند تبارک و تعالی مسلمانان را نهی میکند از اینکه کفار را ولیّ خودشان قرار دهند، در آيات ديگر میفرماید نباید نصارا و یهود را به عنوان ولیّ خود قرار دهید و بعد هم میفرماید «إِنَّمَا وَلِيُّكُمْ اللهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ».
این یک اصل کلی است، که غیر از خدا و رسول و ائمه هیچ کس دیگری نمیتواند بر مسلمان ولايت داشته باشد.
حتي قرآن بالخصوص تأکید به مسلمانان میکند که نباید یهود و نصارا را ولیّ خودتان قرار دهید. حالا آیا مقصود از سبیل در این آیه شریفه؛ ولایت است؟ یعنی یهود و نصارا نباید ولیّ ما قرار گیرند! کفار نباید ولایت داشته باشند، هر جا پای ولایت است ورود آنها ممنوع است.
فقهاي ما و حتی متقدمین از آنها میگویند اگر یک دختر مسلمان داراي پدر کافر است، ولایت پدر نسبت به او از بین میرود. حتی در مسئلهی تزویج که قدما غالباً فتوا به لزوم اذن پدر ميدادند در اين مورد میگویند اگر پدر و جدّش کافر باشد اذنش ساقط و ولایتش منتفی میشود. جمعی ديگر مسئله را از موضوع ولایت توسعه داده و میگویند هر چه که تسّلط به حساب آيد و لو تسلط اجمالي و ظاهری باشد و در واقع و شرع ولايت محسوب نگردد، اين سلطنت هم ممنوع است.
به همین جهت میگویند زن مسلمان حق ندارد با یک کافر ازدواج کند ولو در ازدواج، مرد بر زن به عنوان زوج ولایت ندارد، ولی در مواردي بر او سلطه دارد.
بعضی از تعابیر فقها توسعهاش از این هم بیشتر است یعنی ولو هيچ ولايت و سلطهاي هم نباشد، اصلاً کفار حق دخالت در شئون مسلمین ندارند.
البته این بحث خیلی مهمي است و عرض کردم یک بحث خیلی تخصصی است؛ هم از جهت تفسیری و هم از جهت فقهی، و آثار هر دو طرف را باید بررسی کنیم، همچنین آیات دیگر در مورد ارتباط با کفار را باید مدّ نظر قرار دهیم. بالأخره آیاتی در قرآن کریم ميفرمايد اگر کفار توطئهای علیه شما نکردند و در مقام ایذاء و اذیت مسلمین نیستند، مانعی ندارد که شما با آنها ارتباط انسانی داشته باشید.
در بعضی از کلمات، فقها راجع به آیه نفی سبیل میفرمایند «عامٌ شاملٌ لجمیع الاحکام»، اگر این باشد، لازم ميآيد بسياري از ارتباطاتی که در این زمان وجود دارد دورش را به طور کلی خط بکشیم، اجمالاً نتیجهای که میشود از این آیه بگیریم اينقدر متیقّن است که اسلام دنبال نفی ولايت و نفي سلطهی کفار بر مسلمین است، این مسلم است.
هر جا پای ولایت و سلطهی به معنای ولایت و سبیل به معنای ولایت باشد ممنوع است و حتی درست است که فقهای ما به همین آیه شریفه برای بطلان نکاح زن مسلمان با مرد کافر تمسک کردهاند، ولی همان جا هم بعضی از محققین تأمل دارند. اگر مستند حکم فقط همین آیه باشد نمیشود با این آیه به اين حکم استدلال کرد، حالا اگر یک زن مسلمان همسر مرد کافری شد اما یقین دارد دینش محفوظ است و آن کافر از این طریق نمیخواهد در جامعه مسلمین نفوذ کند، خیالش راحت است و چه بسا بالعکس او بتواند در آنها تأثیر گذار باشد، نمیشود به استناد همین آیه بگوئیم این نکاح باطل است مگر با استناد به روایات و اجماع.
علی ایّحال نکته اولی که عرض میکنم این است که این آیه را بايد خیلی گسترده بحث کرد، الآن یک قاعدهای هست بهنام قاعدهی نفی سبیل، یعنی اين بحث از یک حکم جزئی خارج شده و به عنوان یک قاعده مطرح شده است.
در بحث پدافند غیر عامل ما داراي یک منهج اجتهادی بسيار محکم هستيم و از آنجا باید شروع کنیم، حالا این آیه شریفه از حیث توسعه دايره و عدم توسعهاش محل بحث است ولی یک قدر متیقّنی دارد، که مورد اتفاق همه است هر جا کافری سرِ سوزنی بخواهد تسلط پیدا کند یا ولایت داشته باشد ممنوع است، اما منهج اجتهادی ما استدلال به دلیل عقل مستقل است، حتي اگر این آیه شریفه را هم در قرآن کریم نداشتیم، اگر «الاسلام یعلو و لا یعلی علیه» را نداشتیم، اگر آیاتی که دلالت بر نهی از اینکه یهود و نصارا را ولیّ خودتان قرار بدهید نداشتیم، به نظر میرسد خود عقل قطعی و بدیهی که در اصول تقریباً مورد اتفاق همگان است، حتی در نزاع اخباریها و اصولیین، اخباریها بیشتر حرفشان صغروی است و میگویند عقل نمیتواند به یک حکم قطعی برسد ولي اصولیها میگویند میرسد، مواردی داریم که عقل به حکم قطعی ميرسد یکی از مواردش همین جاست.
ما موضوع را به دست عقل میدهیم. به عقل میگوئیم موضوع لزوم پیشگیری از آسیب رسيدن به منابع مادّی، علمی، معنوی و حیاتی یک کشور و حکومت است. چارهاندیشی برای اینکه چطور یک مجموعه آسیب نبیند و حفظ شود.
تعبیری که من از این عنوان استیاد کردم این است که پدافند غیر عامل يعني مراقبت برای آسیب نرسيدن به جامعه، نهادها، اشخاص، فرهنگ، دین، اقتصاد و سیاست. حفاظت از اینکه بدون سلاحهای ظاهری یک مجموعهای حفظ شود.
یک حکومت برای حفظ خود باید چکار کند؟ عقل اینجا ميگويد تدبیر در این مسئله بسيار ضروری است، باید بنشینید آسیبشناسی کنید ببینید راههای نفوذ دشمن چیست؟ احتمالاتی را که برای نفوذ دشمن میدهید بررسی کنید.
این نکتهای که این روزها مقام معظم رهبری(دام ظله) روی آن تأکید دارند از مسائل عمیق دینی ماست که به بعضی از آن اشاره خواهم کرد.
پس نه عقل ظني بلکه عقل قطعی بدیهی، به صورت قطعي میگوید این تدبیر لازم است، عرض کردم ما اگر هیچ دلیلی از آيات و روايات هم نداشتیم که بحمدالله داریم و من به بعضی از آنها اشاره خواهم کرد اما خود عقل این را یک امر واضح میداند و همین کافیست در اینکه مسئولین دنبال کنند و این موضوع را محقق کنند، این یک نکته.
نکته ديگر آنکه محققی که میخواهد این بحث را مطرح کند باید ببیند کلید واژه بحث «قاعده نفی سبیل» و «الاسلام یعلو و لا یعلی عليه» چيست؟ به نظرم این عناوین جزء کلید واژههای این بحث است، اتقان، مراقبت، عدم غفلت، سلطه و سبیل و سلطنت، ولایت، تدبیر، عزّت، حالا شاید شما هم تتبع بیشتری کنید بتوانید کلیدواژههای بیشتری پیدا کنید. ما از این کلیدواژهها خیلی چیزها را میتوانیم در این بحث به دست بیاوریم، چه کسی گفته اتقان لازم است؟
عقل که خيلي روشن میگوید هر کاری را باید متقن انجام داد، این یکی از دستوراتی است که در روایات ما و در سیرهی رسول خدا(ص) هم آمده. ما در مورد خدای تبارک و تعالی نسبت به مجموعه آفرينش میگوئیم «هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ أَتْقَنَ مَا أَرَادَ خَلْقَهُ مِنَ الْأَشْيَاءِ كُلِّهَا»، آنچه که انجام داده متقن انجام داده، انسان را که خلق کرده، درست است یک داروهای ظاهری هم برای دردهای او قرار داده، ولی بدن آن را طوری قرار داده که در مقابل بسیاری از میکروبها خودش میتواند مقاومت کند و آنها را از بین ببرد.
ما هم بايد یاد بگیریم، حکومت متقن حکومتی است که آسیبهایی را که ممکن است موجب زوال آن بشود بررسی کند و فکر چارهای برای آن کند. «الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْء» یا در دعاها «اللَّهُمَّ يَا مَنْ . . . أَتْقَنَ صُنْعَ الْفَلَكِ الدَّوَّارِ فِي مَقَادِيرِ تَبَرُّجِه»، معلوم میشود که این عنوان یکی از عنوانهای ارزشی است.
یکی دیگر از کلیدواژهها؛ عنوان «مراقبت» است که در بحث پدافند غیر عامل این مسئله خیلی مطرح میشود.
در روایات ما، در بحث عقل و جنود آن، يکي از جنود عقل؛ «حیاء» ذکر شده است. بعد در روایت آمده «أما ما يتشعب من الحياء فلين الجانب و عدم الغلظة و الرأفة و الترحم على الخلق و المراقبة و هي ما يكون بين شخصين يرقب و يرصد كل منهما صاحبه»، یکی از جنود عقل حیاء است و یکی از شعب حیاء مراقبت است و بعد مراقبت را معنا میکند.
«أن يعلم في جميع أحواله و يتذكر أن الله مطلع عليه فيستحيي من معصيته أو ترك طاعته و التوجه إلى غيره»، این مراقبت چیزی است که باید در میان مسئولین ما نهادینه شود هر کسی بداند خدا ناظر او است.
شما ببینید جاسوسی، اختلاس از اموری است که ممکن است ضربههای کاری به یک نهاد و یک حکومت بزند، اين از کجا آغاز میشود، از اینکه انسان خدا را ناظر بر اعمال خودش نبیند، ما باید این را در مسئولین قوی کنیم.
ببینیم هر مسئولی چقدر نسبت به خودش مراقبت دارد و خدا را بر اعمال خودش ناظر میبیند، اگر محققين روي همین عنوان مراقبت کار کنند، نکات خیلی خوبی از این بحث استفاده میشود، باز از مطالب خیلی خوب مواردي است که در نامهی امیرالمؤمنین علیه السلام به مالک اشتر آمده شاید سطر سطر آن مربوط به پدافند غیر عامل باشد که من نمیدانم روی این کار شده و مقاله ای راجع به این نوشته شده یا نه؟
الآن اگر نگاهی به سی و چند سالهی گذشته کنيم، اگر واقعاً به این دستور العمل امير المؤمنين عليه السلام عمل میکردند بسیاری از این مسائل به وجود نمیآمد، من یادم هست اوایل انقلاب در همین مدرسهی فیضیهی قم برنامهاي براي همهی استاندارها و فرماندارها قرار داده بودند، مرحوم والد ما شرح عهدنامهی مالک اشتر را برای آنها بیان کرد اما آن یک دورهی کوتاهی بود که تمام شد و رفت.
برای کسی که بخواهد در نظام جمهوری اسلامی مسئول شود، واجب است که بداند امير المؤمنين(عليه السلام) در این عهدنامهی مالک اشتر چه دستوراتی به زمامداران دادهاند؟
یک زمانی گذشت که کارها را در این مملکت به افرادی سپردند که صغرا را از کبری تشخیص نمیدانند. خودِ مسئولین آن زمان گفتند مسائل مالی نظام در اختیار کسانی است که یک روز کار بانکی در این کشور نکردهاند، به چه ملاکی این مسئوليت در اختیار آنها قرار داده شد؟!
ببینید در عهدنامهی مالک اشتر، امیرالمؤمنین(ع) چه نکاتی را بیان فرمودهاند، «ثُمَّ انْظُرْ فِي أُمُورِ عُمَّالِكَ فَاسْتَعْمِلْهُم اخْتِبَاراً وَ لَا تُوَلِّهِمْ مُحَابَاةً وَ أَثَرَةً»؛ همینطوری مسئوليتها را به افراد بذل و بخشش نکن. اول آنها را امتحان کن. شما دنبال این هستید که به یک مجموعهای آسیب نخورد، مثلا برای اینکه ساختماني در زلزله آسیب نبیند از قبل چه بايد بشود؟ خیلی خوب و درست، اما بیت المال مسلمین وقتی در دست یک آدم نالایق بیتقوي افتاد چه بلایی سر مملکت میآورد که آورد.
«وَ لَا تُوَلِّهِمْ مُحَابَاةً وَ أَثَرَةً»؛ از روی بخشش و بیجهت صبح از خواب برخیزم بگویم فلانی را معاون کذا کنم، این غلط است. «فَإِنَّهُمَا جِمَاعٌ مِنْ شُعَبِ الْجَوْرِ وَ الْخِيَانَةِ»، حضرت میفرماید این کار آغاز انحراف و از شعب ظلم و خیانت است.
باز ميفرمايد «تَوَخَّ مِنْهُمْ أَهْلَ التَّجْرِبَةِ وَ الْحَيَاءِ مِنْ أَهْلِ الْبُيُوتَاتِ الصَّالِحَةِ» آدمهای با تجربه را روی کار بیاورید. حالا یک وقتی در نظام مقدس جمهوری اسلامی ما ـ که خداوند از همه حوادث آن را حفظ کند ـ به عنوان جوانگرایی گفتند تو بیا این مسئولیت بالا را بگیر، در اینکه باید به جوانهای عزیز میدان داد بحثی وجود ندارد، اینها هستند که آینده این کشور را بايد اداره کنند ولی آیا هر کاری را میشود به دست یک جوان داد؟ کاری که نیاز به تجربه دارد، کاری که نیاز به افراد متخصص و با تجربه دارد.
الآن همه جای دنیا مرسوم است، افرادی که می خواهند مسئولیتهای ردهی بالا پیدا کنند باید سالها در آن رشته کار کرده باشند، چطور یک نفر یک روزه نمیتواند مرجع تقلید بشود! بلکه باید 40 ـ 50 سال عمر خود را صرف کرده باشد تا صلاحيت این منصب الهی را داشته باشد، همهی امور همینطور است.
امیرالمؤمنین میفرماید «تَوَخَّ مِنْهُمْ أَهْلَ التَّجْرِبَةِ وَ الْحَيَاءِ مِنْ أَهْلِ الْبُيُوتَاتِ الصَّالِحَةِ وَ الْقَدَمِ فِي الْإِسْلَامِ الْمُتَقَدِّمَةِ» سراغ افراد ریشهدار برو و از آنها مسئولين را انتخاب کن.
عرض کردم سطر سطر این عهدنامه را اگر کسی دقت کند از آن میتواند یک مطلب راجع به پدافند غیر عامل دربیاورد و آنرا برای همهی نهادها مدوّن کند.
نکتهی دیگر؛ «عدم غفلت» است. این هم در روایات خیلی تأکید شده و نکات مهمی هم هست که رهبری معظم انقلاب خیلی نسبت به آن تأکید دارند و آن اینکه ما فکر نکنیم دشمنی دشمن تمام شده است. این یک مسئلهای است که تا ظهور حضرت حجّت (عج) باید به عنوان یک اصل برای ما باشد. امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه فرمود: «مَنْ نَامَ لَمْ يُنَمْ عَنْه»؛ این یک اصل برای پدافند غیر عامل است. اگر کسی از مسلمین خوابید، بداند که دشمن نخوابیده و مشغول کار و توطئه است.
این نکته هم نکتهی خیلی خوبی است و یک مقدار مطابق با قضایای روز ما هم هست. حضرت میفرماید «لَا تَدْفَعَنَّ صُلْحاً دَعَاكَ إِلَيْهِ عَدُوُّكَ فِيهِ رِضًا»؛ اگر دشمن پیشنهاد صلح به شما داد و شما دیدید رضایت خدا و مصلحت مسلمین در آن هست بپذیرید. بعد میفرماید: «فَإِنَّ فِي الصُّلْحِ دَعَةً لِجُنُودِك وَ رَاحَةً مِنْ هُمُومِكَ وَ أَمْناً لِبِلَادِكَ»؛ تا میفرماید: «وَ لَكِنِ الْحَذَرَ كُلَّ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّكَ بَعْدَ صُلْحِهِ فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِيَتَغَفَّلَ»؛ میفرماید تازه بعد از اینکه صلح آغاز شد خیلی باید بیدار باشی، دشمن گاهی نزدیک میشود تا از غفلت شما استفاده کند.
اين مطلبی بسيار کلیدی و مهم است. نگوئیم صلح شد و خیالمان از همهی امور راحت است، «فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَ اتَّهِمْ فِي ذَلِكَ حُسْنَ الظَّنِّ» از جاهایی که نباید أصالة الصحة جاری کرد و نباید به حسن ظنی که این همه اسلام بر آن تأکيد دارد، عمل کرد، مقام مقابله با دشمن است. اینجا حسن ظن ممنوع است، حسن ظن به دشمن ممنوع است، به دشمن همیشه با سوء ظن نگاه کن، اینها از نکات مهمی است که باید درنظر داشته باشیم.
من این نکته را در این جلسهی محترم از روی دلسوزی و نگرانی عرض میکنم و آن این است که پدافند غیر عامل باید این را مسأله را نيز بررسی کند؛ چرا نهادهایی در جمهوری اسلامی به جای اینکه روز به روز به سمت قوّت پیش بروند، روز به روز تنزّل میکنند؟! یعنی ما به جای اینکه ببینیم در دورهی جدید، در يک نهادي نیروهای قویتر، محکمتر، مفیدتر، مطلعتر، ورود پيدا کردهاند، میبینیم نه تنها پیشرفت نکردهاند، بلکه مقداری افت کرده است!
این حرف من هم نیست، هر کسی که واقعاً امور را رصد میکند میبیند نهادها با یک چنین مشکلي مواجهند.
اين مشکل هم در نهادهایی که مربوط به روحانیت است وجود دارد، هم مربوط به مسائل نظامی و هم مراکز اقتصادی. باید یک برنامهریزی شود که هر دوره افراد قویتري وارد ميدان شوند. اگر میخواهد دوره جديد مجلس شورای اسلامی تشکیل شود ما بررسی کنیم این دورهی موجود را با دورهی قبل، و دورهی أسبق، ظاهرش این است که این مشکل در کار بوده و افراد مطلع، خبیر و جامع در هر دوره کمتر میشوند، در حالی که باید بیشتر شود. همهی نهادها باید اینطور باشد.
در یک جملهی کوتاه، سراسر فقه ما برای پدافند غیر عامل مطلب دارد، یعنی ما اگر بیائیم فروع فقهی را استخراج کنیم، مخصوصاً در باب جهاد و دفاع، فروع فراواني برای این مسئله داریم که امیدوارم إن شاء الله یک کار میدانی خوبی در این زمینه انجام شود و این مسائل را از فقه استخراج کنیم و در اختیار مسئولين و علاقهمندان قرار دهیم.
والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته