حضرت آيتاللّه حاج شيخ محمّدجواد فاضل لنكرانى(دام ظلّه)
تحقيق و تنظيم: سيّد جواد حسينى
مقـدمـه
الحمدلله رب العالمين و الصلاة و السلام علي محمد خاتم النبيين وآله المنتجبين سيما بقية الله في الارضين حجة بن الحسن المهدي روحي وارواح العالمين له الفداء وعجل الله فرجه وسهل الله مخرجه.
قرآن کريم به عنوان سند تشريع اسلامي، کتاب تدوين و معجزه جاودان و ميراث پيامبر گرامي اسلام(صلي الله عليه وآله)، همواره در طول تاريخ مورد توجه بوده است.
از يک سو، قرآن كريم تنها كتابى است كه اصالت خود را تاكنون حفظ كرده و راه دراز تاريخ را به سلامت و شايستگى پيموده و هميشه از گزند حوادث و دستبرد بيگانگان در امان بوده و خواهد بود؛ (إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ) (سوره حجر، آيه 9.).
و از سويي پيوسته دشمنان اسلام، با تمام توان خود در پي بياعتبار کردن اين کتاب آسماني بودهاند.
يکي از دستاويزهاي دشمنان براي بي اعتبار کردن قرآن، تحريف در قرآن بوده که پس از پيامبر(صلي الله عليه وآله) از همان روزهاي آغازين مطرح شده است.
مسأله تحريفناپذيري قرآن در علوم مختلف اسلامي، مانند تفسير، علوم قرآني، کلام و اصول فقه با توجه به زاويه ديد و تأثير گسترده آن در نتايج حاصله آن علم، مورد بررسي و کنکاش قرار گرفته است، بنابراين مسأله تحريفناپذيري قرآن از جهات متعددي مهم و تعيينکننده است و پس از مسأله اعجاز يکي از مباحث زيربنايي در قرآنشناسي محسوب ميشود.
بحث از تحريفناپذيري قرآن در علم اصول نيز از همان ابتداء در مسأله حجيّت ظواهر به طور عام و ظواهر قرآن به طور خاص در بين علما شيعه و اهل سنت مطرح بوده، چرا که اگر مسأله مصونيت قرآن از تحريف ـ اعم از كاستي، افزايش، تغيير و تبديلٍِِ مؤثر در معناي آيات ـ به اثبات نرسد، هرگونه استناد به آيات قرآن مورد ترديد واقع ميشود؛ زيرا احتمال آن كه آيات مورد استناد، تحريف شده و آن چه مقصود خداوند بوده تغيير يافته باشد، وجود دارد و با چنين احتمالي، استدلال به قرآن، نتيجهبخش نخواهد بود.
علاوه بر اين، اعتبار روايات پيامبر و امامان معصوم(عليهم السلام) نيز به ويژه در مقام تعارض روايات با يكديگر، به قرآن متكي است و اگر در قرآن تحريفي رخ داده باشد، اعتبار روايات نيز خدشهدار ميشود.
در اين ميان، مشهور علماي شيعه حجيّت ظواهر قرآن را پذيرفتهاند، اما برخي از علما که اکثر آنها اخباري هستند، منکر حجيّت ظواهر
قرآن شدهاند و براي مدّعاي خود ادلّهاي را مطرح نمودهاند که ميتوان يکي از ادلّه آنان را علم اجمالي به تحريف قرآن دانست، که نتيجة تنجّز چنين علم اجمالياي، عدم جواز تمسّک به ظواهر کتاب است.
در همين راستا جمع زيادي از علما در مقام پاسخ به شبهه تحريف قرآن بر آمدند.
از جمله دانشمنداني كه در عصر حاضر به بحث تحريفناپذيري قرآن اهتمام ورزيده و در موارد متعددي به صورت مستقل و يا در ضمن دروس خارج اصول به اجمال و تفصيل بدان پرداخته، استاد محترم حضرت آيتالله حاج شيخ محمّدجواد فاضل لنکراني (دامت برکاته) است که در اين نوشتار به مناسبت پاسخ به شبهه علم اجمالي به تحريف قرآن، در مسأله حجّيت ظواهر کتاب، بحث تحريف قرآن را به تفصيل و فراتر از دايره علم اصول، مورد بحث و بررسي قرار داده است.
مباحث و دروس معظمله توسط گروه اصول مرکز فقهي ائمّه اطهار(عليهم السلام) تنظيم و در مجموعه حاضر تدوين گرديده است، اميد آن است که مورد استفاده فضلا و محققان قرار گيرد؛ ان شاء الله.
مدير گروه اصول مرکز فقهي ائمه اطهار(عليهم السلام)
احمد خوانساري ـ بهمن ماه 1394
پيشگفتار
تحريف در لغت
تحريف از ريشه «حرف» به معناي لبه، گوشه و کناره شيء است.
مؤلّف کتاب صحاح گويد:
حَرْفُ كلِّ شيءٍ: طَرَفُهُ وشَفِيرُهُ وحَدُّهُ. ومنه حَرْفُ الجَبل، وهو أعلاه المُحَدَّدُ.
وقولُه تعالى: (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلى حَرْفٍ) قالوا: على وَجهٍ واحدٍ، وهو أنْ يَعبدَه على السَرَّاءِ دونَ الضَرّاءِ؛ (الصحاح، ج 4، ص 1342)
حرف هر چيزي، عبارت است از: طرَف، گوشه، کناره و لبه آن چيز. و از همين باب است، «حرف الجبل» که به معناي بالاترين لبه کوه است.
و آيه (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلى حَرْفٍ) يعني خداوند را بر يک وجه پرستش ميکند؛ يعني تنها در خوشيها خدا را ميپرستد و نه در ناخوشيها.
همچنين راغب گويد:
حَرْفُ الشيء: طرفه، وجمعه: أَحْرُفٌ وحُرُوفٌ، يقال: حرف السيف، وحرف السفينة، وحرف الجبل.
«حرف الشيء» يعني: يک طرف و يک سوي شيء. «حرف السيف»، يعني لبه شمشير و «حرف السفينة» يعني: کناره کشتي و «حرف الجبل» يعني: لبه کوه.
تحريف در اصطلاح
در مورد معناي اصطلاحي تحريف دربارة قرآن کريم گفته شده است:
والتَّحْرِيف في القرآن تغيير الكلمة عن معناها وهي قريبة الشبه، كما كانت اليهود تغيّر معاني التوراة بالأشباه، فوصفهم الله بفعلهم فقال: (يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِه) (كتاب العين، ج 3، ص 211؛ تهذيب اللغة، ج 5، ص 12؛ لسان العرب، ج 9، ص 43)؛
تحريف در قرآن به معناي تغيير کلمه از معناي خود است به کلمهاي که شبيه آن باشد. همچنان که يهود معاني تورات را با کلمههايي مشابه تغيير ميدادند و خداوند درباره آنان فرمود: (يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِه).
در مباحث آينده بيان خواهد شد اين معنايي که از تحريف ذکر شده، همان تحريف معنوي است و نه لفظي.
راغب اصفهاني نيز در اين باره گويد:
وتَحْرِيفُ الشيء: إمالته، كتحريف القلم، وتَحْرِيفُ الكلام: أن تجعله على حرف من الاحتمال يمكن حمله على الوجهين، قال
عزّ وجلّ: (يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ)(سوره نساء، آيه 46) و(يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ) (سوره مائده، آيه 41) ، (وَ قَدْ كانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ) (سوره بقره، آيه 75). (مفردات ألفاظ القرآن، ص 228)
تحريف شيء به معناي کج کردن آن است؛ همانند تحريف قلم که به معناي کج کردن آن است. بنابراين، تحريف کلام، يعني کلام را به گونهاي بيان کند که دو يا چند معنا داشته باشد.
در روايتي از پيامبر(صلي الله عليه وآله) نيز نقل شده است که تحريف به معناي کج کردن است:
مَا رُوِيَ عَنِ النَّبِيِّ: أَنَّهُ قَالَ لِبَعْضِ كُتَّابِهِ أَلِقِ الدَّوَاةَ وَحَرِّفِ الْقَلَمَ وَانْصِبِ الْبَاءَ ... . (منية المريد، ص 350)
پيامبر اکرم(صلي الله عليه وآله) به برخي از نگارندگان خود فرمود: در دوات خود ليقه بيانداز و نوک قلمت را کج بِبُر و حرف باء را بالاتر بنويس ...
البته تذکر اين نکته ضروري است که تحريف قلم ميتواند به معناي کج بريدن نوک قلم باشد، همچنان که در ميان خطّاطها رايج است؛ همچنين ممکن است به معناي کج نوشتن واقعيتها و تغيير در آنها باشد.
از اين رو، تحريف در معناي کج کردن شيء نيز استعمال ميشود؛ هرچند که اين کج کردن ممکن است معنوي باشد، يا لفظي.
بعد از روشن شدن معناي تحريف، ضروري است که قبل از بررسي ادلّه عدم تحريف قرآن کريم، اقوال فريقين در مورد تحريف قرآن ذکر گردد؛ چرا که اهمّيت اقوال در اين بحث ـ با کمال تأسّف ـ از بررسي ادلّه بيشتر است.
فهرست مطالب
مقدمه | 13 |
پيشگفتار | 17 |
تحريف در لغت | 17 |
تحريف در اصطلاح | 18 |
اقوال فريقين در تحريف قرآن کريم | 21 |
اقسام تحريف از نگاه محقّق خوئي(ره) | 21 |
قسم اول: تحريف معنوي | 22 |
نقد قسم اول تحريف (تحريف معنوي) | 24 |
قسم دوم: نقصان يا زياده در حروف يا حرکات قرآن | 25 |
قسم سوم: کم يا زياد شدن يک يا چند کلمه با تحفّظ بر قرآن | 27 |
نقد آيتالله فاضل لنکراني(قدس سرّه) به ديدگاه محقق خوئي(ره) | 29 |
قسم چهارم: کم و زياد شدن يک آيه يا سوره با تحفّظ قرآن نازلشده بر پيامبر اکرم(صلي الله عليه وآله) | 31 |
قسم پنجم: تحريف به زياده در قرآن | 33 |
قسم ششم: تحريف به نقيصه | 34 |
نسبتدهي اعتقاد اماميه به تحريف قرآن | 35 |
ديدگاه شيخ صدوق(ره) | 36 |
ديدگاه شيخ مفيد(ره) | 38 |
ديدگاه سيّد مرتضي(ره) | 43 |
ديدگاه شيخ طوسي(ره) | 49 |
ديدگاه علاّمه طبرسي(ره) | 52 |
ديدگاه علاّمه حلي(ره) | 52 |
ديدگاه محقّق ثاني(ره) | 53 |
ديدگاه سيّد نورالله تستري(ره) | 53 |
ديدگاه شيخ بهايي(ره) | 54 |
ديدگاه مقدّس بغدادي (شيخ محسن اعرجي(ره)) | 55 |
ديدگاه فاضل توني(ره) | 55 |
ديدگاه فيض کاشاني(ره) | 56 |
ديدگاه بلاغي(ره) | 62 |
ديدگاه صاحب وسائل(ره) | 62 |
چرايي متهم شدن اماميه به اعتقاد به تحريف | 63 |
قائلين به تحريف از علماي اماميه | 68 |
1. سليم بن قيس هلالي | 68 |
جايگاه سليم بن قيس نزد اماميه | 74 |
ديدگاه اماميه دربارة کتاب سليم | 75 |
2. فضل بن شاذان | 82 |
3. محمّد بن حسن صفّار | 86 |
اعتبار کتاب بصائر الدرجات | 92 |
4. فرات کوفي | 92 |
5. محمّد بن مسعود عيّاشي | 96 |
عياشي از نگاه دانشمندان رجال | 96 |
بررسي روايات دال بر تحريف در تفسير عيّاشي | 97 |
6. علي بن ابراهيم | 102 |
7. شيخ کليني(ره) | 105 |
ادلّه عدم تحريف قرآن | 111 |
دليل يکم: آيات قرآن | 112 |
اوّل: آيه نهم سوره حجر | 112 |
ديدگاه علامه طباطبايي | 113 |
نقدهاي وارد بر دلالت آيه نهم سوره حجر | 116 |
دوم: آيات 41 و 42 سورة فصّلت | 146 |
معناي اجمالي آيات | 147 |
بيان استدلال | 149 |
نقد و اشکالات نوري طبرسي(ره) بر آيه | 152 |
ديدگاه حاجي نوري(ره) در معناي آيه | 164 |
نقد معناي ارائه شده از سوي حاجي نوري(ره) | 164 |
بيان يک نکته تفسيري | 165 |
سوم: آيه 32 سوره توبه | 167 |
چگونگي دلالت آيه بر عدم تحريف قرآن | 167 |
مناقشه در استدلال به آيه بر عدم تحريف قرآن | 168 |
دليل دوم: استدلال به اوصاف قرآن | 171 |
ديدگاه علاّمه طباطبايي(ره) | 172 |
صفت يکم: فصاحت و بلاغت قرآن | 174 |
صفت دوم: عدم تنافي و اختلاف بين آيات قرآن | 175 |
صفت سوم: عموميت تحدّي | 176 |
صفت چهارم: اصول کلّي حاکم بر نقل سرگذشت انبياء(عليهم السلام) | 178 |
صفت پنجم: تصريح قرآن به مواردي از فتنهها و حوادث آينده | 178 |
صفت ششم: اتّصاف به اوصافي زيبا و پاکيزه چون نورو ... | 179 |
صفت هفتم: ذکر الله بودن | 180 |
نقد آيتالله فاضل لنکراني(قدس سرّه) بر ديدگاه علاّمه طباطبايي(ره) | 183 |
اشکال آيتالله جوادي آملي (دام ظلّه) بر نقد آيتالله فاضل(ره) | 183 |
نقد ديدگاه آيتالله جوادي آملي (دام ظلّه) | 184 |
اشکال آيتالله جوادي آملي (دام ظلّه) بر استدلال علامه(ره) | 184 |
پاسخ اشکال آيتالله جوادي آملي (دام ظلّه) | 185 |
ادامه نقد آيتالله جوادي آملي (دام ظلّه) | 186 |
پاسخ به نقد آيتالله جوادي آملي (دام ظلّه) | 188 |
روايات فريقين بر تحريف قرآن و مسأله نسخ تلاوت | 191 |
روايات مذکور در کتاب کافي | 191 |
خلاصه و جمعبندي مطالب | 199 |
نقدي ديگر بر روايات دالّ بر تحريف | 200 |
بررسي مصحف امير المومنين(عليه السلام) | 202 |
نکته اول: اختلاف از جهت تأويل و تفسير آيات | 203 |
نکته دوم: اختلاف از جهت ترتيب سور و آيات | 205 |
نکته سوم: عدم اراده آيات مصطلح | 207 |
مصحف فاطمه زهرا(عليها السلام) | 207 |
بررسي روايات وارد در رابطه با مصحف فاطمه زهرا(عليها السلام) | 210 |
محدَّث بودن ائمّه(عليهم السلام) | 221 |
امامان(عليهم السلام)، مؤيَّد به روح | 231 |
بررسي روايات تحريف در کتب اهل سنت | 235 |
مورد اول: آيه رجم | 235 |
مورد دوم: تعداد حروف قرآن | 238 |
مورد سوم: روايت مسند احمد | 238 |
مورد چهارم: از دست رفتن مقدار زيادي از قرآن | 239 |
مورد پنجم: تعداد آيات سوره احزاب | 239 |
مورد ششم: تغيير آيه 56 سوره احزاب | 240 |
مورد هفتم: حذف سورهاي از قرآن با تعداد آيات برابر سوره توبه | 240 |
مورد هشتم: کاستي آيات سوره احزاب و توبه | 243 |
موارد ديگر از تحريف در کتب اهل سنت | 247 |
نقد روايات تحريف اهل سنت | 250 |
سخن بلاغي(ره) در نقد آيه رجم | 250 |
توجيهات اهل سنت پيرامون روايات تحريف | 256 |
تجزيه و تحليل نسخ تلاوت | 256 |
استدلال اهل سنّت به آيه 106 بقره بر نسخ تلاوت قرآن و نقد آن | 260 |
ديدگاه علاّمه طباطبايي(ره) دربارة آيه 106 بقره | 267 |
نقد ديدگاه علامه طباطبايي(ره) | 269 |
استدلال اهل سنّت به آيه 101 نحل بر نسخ تلاوت و نقد آن | 269 |
ناسازگاري نسخ تلاوت با قرآن کريم | 272 |
مخالفت نسخ تلاوت با سنّت پيامبر(صلي الله عليه وآله) | 275 |
سخن برخي از اهل سنت دربارة بطلان نسخ تلاوت | 278 |
علّت تعصّب اهل سنّت به مسأله نسخ تلاوت | 280 |
تحريف قرآن از ديدگاه دانشمندان اصول | 281 |
علم اجمالي به وقوع تحريف در قرآن کريم | 281 |
ديدگاه آخوند خراساني(ره) | 282 |
نقد ديدگاه آخوند خراساني(ره) | 285 |
ديدگاه محقّق اصفهاني(ره) | 286 |
نظر آخوند خراساني(ره) در عدم جريان اصالة الظهور نسبت به آيات الأحکام و اشکال آن | 288 |
نقد ديدگاه محقّق اصفهاني(ره) | 289 |
نقد محقّق خوئي(ره) بر علم اجمالي به تحريف قرآن | 291 |
تحليل ديدگاه محقّق خوئي(ره) | 293 |
چرايي ورود روايات تحريف در مصادر حديثي | 293 |
تنافي علم اجمالي به تحريف با عدم ذکر آن از سوي امامان(عليهم السلام) | 294 |
فهرست منابع | 297 |
اقوال فريقين در تحريف قرآن کريم
اقسام تحريف از نگاه محقّق خوئي(ره)
نقد قسم اول تحريف (تحريف معنوي)
قسم دوم: نقصان يا زياده در حروف يا حرکات قرآن
قسم سوم: کم يا زياد شدن يک يا چند کلمه با تحفّظ بر قرآن
نقد آيتالله فاضل لنکراني(قدس سرّه) به ديدگاه محقق خوئي(ره)
قسم چهارم: کم و زياد شدن يک آيه يا سوره با تحفّظ قرآن نازلشده بر پيامبر اکرم(صلي الله عليه وآله)
قسم پنجم: تحريف به زياده در قرآن
نسبتدهي اعتقاد اماميه به تحريف قرآن
ديدگاه مقدّس بغدادي (شيخ محسن اعرجي(ره))
چرايي متهم شدن اماميه به اعتقاد به تحريف
قائلين به تحريف از علماي اماميه
ديدگاه اماميه دربارة کتاب سليم
بررسي روايات دال بر تحريف در تفسير عيّاشي
نقدهاي وارد بر دلالت آيه نهم سوره حجر
نقد و اشکالات نوري طبرسي(ره) بر آيه
ديدگاه حاجي نوري(ره) در معناي آيه
نقد معناي ارائه شده از سوي حاجي نوري(ره)
چگونگي دلالت آيه بر عدم تحريف قرآن
مناقشه در استدلال به آيه بر عدم تحريف قرآن
دليل دوم: استدلال به اوصاف قرآن
صفت دوم: عدم تنافي و اختلاف بين آيات قرآن
صفت چهارم: اصول کلّي حاکم بر نقل سرگذشت انبياء(عليهم السلام)
صفت پنجم: تصريح قرآن به مواردي از فتنهها و حوادث آينده
صفت ششم: اتّصاف به اوصافي زيبا و پاکيزه چون نورو ...
نقد آيتالله فاضل لنکراني(قدس سرّه) بر ديدگاه علاّمه طباطبايي(ره)
اشکال آيتالله جوادي آملي (دام ظلّه) بر نقد آيتالله فاضل(ره)
نقد ديدگاه آيتالله جوادي آملي (دام ظلّه)
اشکال آيتالله جوادي آملي (دام ظلّه) بر استدلال علامه(ره)
پاسخ اشکال آيتالله جوادي آملي (دام ظلّه)
ادامه نقد آيتالله جوادي آملي (دام ظلّه)
پاسخ به نقد آيتالله جوادي آملي (دام ظلّه)
روايات فريقين بر تحريف قرآن و مسأله نسخ تلاوت
نقدي ديگر بر روايات دالّ بر تحريف
بررسي مصحف امير المومنين(عليه السلام)
نکته اول: اختلاف از جهت تأويل و تفسير آيات
نکته دوم: اختلاف از جهت ترتيب سور و آيات
نکته سوم: عدم اراده آيات مصطلح
بررسي روايات وارد در رابطه با مصحف فاطمه زهرا(عليها السلام)
محدَّث بودن ائمّه(عليهم السلام)
امامان(عليهم السلام)، مؤيَّد به روح
بررسي روايات تحريف در کتب اهل سنت
مورد چهارم: از دست رفتن مقدار زيادي از قرآن
مورد پنجم: تعداد آيات سوره احزاب
مورد ششم: تغيير آيه 56 سوره احزاب
مورد هفتم: حذف سورهاي از قرآن با تعداد آيات برابر سوره توبه
مورد هشتم: کاستي آيات سوره احزاب و توبه
موارد ديگر از تحريف در کتب اهل سنت
توجيهات اهل سنت پيرامون روايات تحريف
استدلال اهل سنّت به آيه 106 بقره بر نسخ تلاوت قرآن و نقد آن
ديدگاه علاّمه طباطبايي(ره) دربارة آيه 106 بقره
استدلال اهل سنّت به آيه 101 نحل بر نسخ تلاوت و نقد آن
ناسازگاري نسخ تلاوت با قرآن کريم
مخالفت نسخ تلاوت با سنّت پيامبر(صلي الله عليه وآله)
سخن برخي از اهل سنت دربارة بطلان نسخ تلاوت
علّت تعصّب اهل سنّت به مسأله نسخ تلاوت
تحريف قرآن از ديدگاه دانشمندان اصول
علم اجمالي به وقوع تحريف در قرآن کريم
نظر آخوند خراساني(ره) در عدم جريان اصالة الظهور نسبت به آيات الأحکام و اشکال آن
نقد محقّق خوئي(ره) بر علم اجمالي به تحريف قرآن
چرايي ورود روايات تحريف در مصادر حديثي
تنافي علم اجمالي به تحريف با عدم ذکر آن از سوي امامان(عليهم السلام)