ما باید از قضیه امام حسین(ع) در هر زمانی برای مقابله با جریانهای انحرافی همان زمان استفاده كنیم
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۷
۱۵:۳۲
۲,۴۳۴
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
وعده صادق ۲؛ باعث شادی قلوب مردم و مجاهدین و مرهمی بر زخم دل جبهه مقاومت شد
-
مرقومه آیت الله فاضل لنکرانی در دفتر یادبود شهید پر افتخار فرمانده مجاهد حزب الله لبنان
-
برگزاری مجلس بزرگداشت شهادت سید حسن نصرالله از طرف آیت الله فاضل لنکرانی
-
پیام تسلیت حضرت آیت الله فاضل لنکرانی به مناسبت شهادت سید مقاومت؛ سید حسن نصرالله
-
اين وقايع نشان میدهد اسرائیل به اوج استیصال رسیده و خودش فهميده دیگر باقی ماندنی نیست
-
کشورهای اسلامی باید در مقابل رژیم صهیونیستی یکپارچه شوند
بسم الله الرحمن الرحیم
از فرمایشات آقایان در درجهی اول روشن میشود یك مدیریت خوب و جامع در این مؤسسه وجود دارد و كاملاً ضرورتها و نیازهای علمی در بخشهای مختلف نشستهای علمی و نَدَوات، ترجمه، شبهات، موقع الكترونی، تحقیق، ارتباط با مجامع علمی و دانشگاهی، تدوین عناوین پژوهشی برای رسالههای دانشگاهی و حوزوی و سایر امور با تأمل و دقّت برنامهریزی و توزیع شده است.
انسان وقتی یك مؤسسه اینچنینی را میبیند که با یك مدیریت منضبط و با یك برنامه و مسئولیتهای معین هدف خاصی را دنبال میکند تا ان شاء الله به نتیجه برسد بسیار خوشحال میشود. همین كه میفرمایند بیش از 75 كتاب تاکنون تحقیق شده و مجلهی اصلاح الحسینی و الراصد الحسینی كه من از نزدیك دنبال میكنم مطالب بسیار خوبی دارد از جمله مجلاتی است كه برای محققین و اهل نظر مفید میباشد.
امیدوارم به دعای امام حسین(علیه السلام) زحمات آقایان به نتایج خوبی برسد و قدم بزرگی برای آگاه كردن مجامع علمی حوزوی از زندگی و نهضت ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) برداشته شود.
اینكه گفته شد در جامعة المصطفی و حوزه علمیه پایان نامهی دكترا در این موضوع خیلی کم نوشته میشود، برای حل آن در درجهی اول باید بتوانید در حوزه یك جریانی به وجود بیاورید من معتقدم كه جریان امام حسین(علیه السلام) نیاز به یك كرسی درس خارج دارد، یعنی باید یك فقیه صاحب مبانی فقهی و اصولی جریان امام حسین(علیه السلام) را از دید اجتهادی به میدان بیاورد و بحث كند.
مقصودم این است وقتی در كلمات امام حسین(علیه السلام) دقّت کنیم، اگر از دید اجتهادی بررسی نشوند خیلی از شبهات آن قابل جواب نیست.
نظیر همین بحثی كه من این اواخر در مراسم جشن ربیع الشهادة عتبه حسینیه به زبان عربی القاء كردم و از شبكه كربلا هم پخش شد.
خود امام حسین(علیه السلام) میفرماید «أرید أن آمر بالمعروف و أنهی عن المنكر»، بعضی میگویند این حدیث در كتب عامه آمده و در كتب شیعه نیست. ولی به هرحال بین شیعیان معروف است. حضرت میفرماید من میخواهم امر به معروف و نهی از منكر كنم، بعد كه به فقه مراجعه میكنیم، امر به معروف و نهی از منكر چند شرط دارد كه تمام این شرایط در جریان امام حسین(علیه السلام) مفقود است و نیست. چطور توجیه كنیم؟
پس باید بگوئیم برای نهضت و قیام حضرت یك علّت دیگری بهعنوان علة العلل امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد. این نظریهای است که ما مدتی است در فقه و اصول مطرح کردهایم و بر موارد مختلفی هم این نظریه را تطبیق كردهام.
ما در دین یك عناوین فوقانی و یك عناوین تحتانی داریم، در این بحث عنوان امر به معروف و نهی از منكر از عناوین تحتانی است، وقتی عنوان تحتانی شد لازم نیست شرایطش باشد مهم آن عنوان فوقانی است، عنوان فوقانی در كلمات امام حسین(ع) همان است كه در مدینه در مجلس ولید فرمود «و علی الاسلام السلام».
این را باید با فكر اجتهادی مطرح كرد، اگر علت قیام حضرت مسئلهی امر به معروف و نهی از منكر باشد سؤال این است كه چرا زنها را به همراه بردند؟ چرا بچهی شش ماهه كشته شد؟ حضرت كه فرمود «ایتینی بولدی الصغیر...» میدانست كه این بچه شهید میشود چه وجهی داشت كه بچه را به میدان بیاورد؟ آن هم میدانی كه لااقل احتمال میداد به این بچه تیر میزنند، كسی نمیتواند بگوید حضرت یقین داشت به این بچه تیر نمیزنند، بلکه برعکس حضرت یقین داشت كه به این بچه تیر میزنند ولی او را به میدان آورد.
این کار را با امر به معروف و نهی از منكر نمیشود توجیه كرد، ولی بر مبنای این كه یك واجبی فوق عنوان امر به معروف وجود دارد به نام «دفاع از کیان و بیضه اسلام» که انسان باید جان خودش و حتّی جان زن و بچه و نیز اموالش را برای حفظ و بقاء اسلام فدا کند.
این موضوع باید در حوزههای علمیه یك كرسی درس باشد و اولین پیشنهاد بنده به شما همین است كه این مؤسسه یك كرسی درس خارج برای این قضیه قرار بدهد و از یك استاد صاحب مبنا در مباحث خارج فقه و اصول برای تبیین این مباحث دعوت كند، نظیر همان مباحثی كه ما پیرامون علم امام حسین(علیه السلام) داشتیم كه آنجا هم اگر از دید اجتهادی وارد نشویم خیلی مشكل پیدا میكنیم، اما با نگاه اجتهادی مسائل خیلی روشن شده و كاملاً مورد قبول و پذیرش قرار میگیرد.
پیشنهاد دوم تربیت محقق حسینی است. الآن مركز فقهی ما در یک بخشی محقق مذاهب اسلامی تربیت میكند. این خیلی چیز خوبی است، ما باید به ویژه برای خود امام حسین(ع) محقق تربیت كنیم یعنی این مؤسسه در كنار این فعالیتها و نشاطات خوبی كه دارد باید یك بخشی هم به عنوان تربیت محقق حسینی داشته باشد و زیر نظر یك استاد یك دورهی دو سه ساله با عناوین مشخص طراحی شود.
موضوعات همین نشستهای علمی، یا بخش ترجمه، شبهات، تحقیق، رسالهها را میشود سرفصلهایی برای همین كلاسهای درسی قرار داد. شما در یك دورهی سه ساله 20 نفر را به عنوان محقق برای آینده این مؤسسه تربیت کنید.
اینطور نیست كه كار شما بعد از دو سه سال تمام شود، جریان امام حسین(ع) یك نوری است كه همینطور استمرار دارد و هر زمانی باید به اقتضاء و جایگاه خاص آن زمان از این نور استضاعه شود. همچنان که انقلاب اسلامی ایران اقتباس از نهضت حسینی است یا این جهادی که در عراق علیه داعش به راه افتاد مقتبس از قیام امام حسین است، یعنی مخالفین دین در هر زمانی تا قیامت هستند و ما باید از قضیهی امام حسین در هر زمانی برای مقابلهی با جریانهای انحرافی همان زمان استفاده كنیم.
اگر حوزههای علمیه، این مؤسسه و مراكز تحقیقی راجع به جریان امام حسین خیلی دقیق، عمیق، كار نکنند این جریانهای انحرافی میتوانند محتوا و باطن عاشورا را از آن بگیرند و آن را تبدیل به ضد دین و ضد اهداف امام حسین(علیه السلام) کنند، کما اینکه اکنون شاهد بعضی از این کارها هستیم. الآن مراکزی کاملاً فعال، در حال طراحی و برنامهریزی هستند که چطور قضیهی کربلا را در جامعه مطرح کنند تا ظلمستیزی در آن نباشد. مجاهد و جهادگر در پرتو آن تربیت نشود.
شرط تداوم این مؤسسه آن است كه كنار این تحقیقات و این تلاشها و نشاطها یك محققینی را برای آینده تربیت كند كه ضرورتهای زمان را ببینند و با اهداف و آرمانها و مبانی امام حسین علیه السلام آشنایی داشته باشند. الآن یكی از مشكلات ما در همین شبكههای ماهوارهای این است که توجه مردم را به یك خطیب حسینی جلب میکنند که حرفی میزند و تمام دنیا به آن میخندد! اینگونه دین را خراب میكنند، پس ما باید در این زمینه محقق و خطیب تربیت كنیم. کسانی که مقتل را درست بخواند، اشعار را درست بخواند، از خودش چیزی اضافه نكند.
بحمدالله این مؤسسه خیلی جامع است و جای تشکر و تقدیر از تولیت محترم عتبه حسینی جناب آقای شیخ عبدالمهدی دارد. از قول من به ایشان بگوئید از مهمترین كارهایشان این است كه این مؤسسه را بها بدهد و تقویت كند.
از اینكه فرمودید کتابخانه تخصصی مربوط به امام حسین(علیه السلام) در اینجا بهتر از عتبه است، خوشحال شدم ولی چهارهزار کتاب خیلی كم است به نظر من باید خیلی بیشتر از این باشد. هر آنچه كه مربوط به امام حسین است به زبان عربی، فارسی، انگلیسی، اردو و هر زبان دیگری جمعآوری كنید این خیلی مهم هست. شایسته است خود عتبهی حسینیه از سفارتهای عراق در دنیا بخواهد هر كتابی راجع به امام حسین نوشته و چاپ شده، جمعآوری کرده و برای عتبه بفرستند. این کتابخانه مهمترین سرمایه برای شما و آیندهی این مجموعه است.
پیشنهاد سوم این است که ما باید بتوانیم نهضت امام حسین(علیه السلام) را هر چه بیشتر قرآنی كنیم، مخصوصاً در مقابل اهلسنت این کار خیلی مهم است، من شنیدم كه یك وقتی در یکی از دانشگاههای مهم لندن همایشی راجع به امام حسین برگزار شده و یك زن ظاهراً مسیحی موضوع رؤیا و آثار و تأثیرات رؤیا را مطرح میكند و آن را پیوند به قیام امام حسین علیه السلام میدهد و نتیجه حرفش این بوده که تمام قضیهی امام حسین بر اساس یك رؤیا بوده است. همان خوابی كه در كنار قبر جدّش دید! و یا خوابی که حضرت در یکی از منازل بین راه دید و برای علی اکبر(علیه السلام) نقل نمود و در كتابهای ما هم موجود است.
سؤال این است آنها چرا این حرف را مطرح میكنند و چرا قضیهی امام حسین را از دیدگاه عقل مطرح نمیكنند كه موضوع بحث من در یكی از همایشهای عتبه حسینیه در دو سه سال پیش بود، چرا نمیآیند نهضت حضرت را از دیدگاه قرآن مطرح كنند؟ برای اینكه میخواهند اثبات کنند کل این ماجرا بر اساس یك رؤیا بوده است.
حال ما هر چه این نهضت را قرآنی كنیم و بگوئیم این نهضت بر چند آیه از آیات قرآن منطبق است، خواهیم توانست دنیای اهلسنت را از این طریق حسینی كنیم. وقتی ما اثبات كنیم كه حرکت امام(ع) بر اساس قرآن و یك وظیفهی الهی بوده است. خواه ناخواه آنها خضوع خواهند کرد. برای بررسی ریشههای قرآنی نهضت حضرت، صدها جلد کتاب هم نوشته شود باز کم است! این را در نشستهای علمی و ندبات خود دنبال کنید و از سخنرانان بخواهید در این زمینه صحبت کنند و بعد خود این مجموعهای میشود برای محققین كه راجع به این مسئله تحقیق كنند.
مثلاً در خطبههایی كه امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا خوانده بسیار به آیات قرآن استدلال كرده است. من نمیدانم اینها در یك جا جمع شده یا نه؟ این خیلی مهم است حضرت میخواستند به طرف مقابل بگویند كه كار من بر اساس قرآن است.
من همین روزها كه ولادت حضرت علی اكبر(علیه السلام) بود، در مورد روضهای كه خوانده میشود و امام حسین به خدا عرض میکند «اللَّهُمَّ اشْهَدْ فَقَدْ بَرَزَ إِلَیهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِك»، فكر میكردم كه چرا امام حسین این جمله را فرمود؟ آیا براساس مهر و علاقهای بود كه امام حسین به فرزند خود داشته؟ یا نه. حضرت میخواهد بگوید دشمن كسی را دید برای مقابله به طرفشان میآید كه شبیه رسول الله است ولی باز هم شمشیر زدند و دست از قتال برنداشتند.
مطلب دیگر اینكه قضیه شهید جاوید یك لطمهای بود به حوزههای علمیه و قضیهی امام حسین علیه السلام؛ من نمیدانم در دنیای عرب هم اثر گذاشت یا نه؟ در حوزه علمیه قم ردّیههایی بر این كتاب نوشته شد، مرحوم والد ما(رضوان الله علیه) كتابی به نام پاسداران وحی نوشتند که ترجمه عربی به نام حماة الوحی شد، این کتاب دو بخش است، یكی راجع به علم امام(علیه السلام) و یكی هم پاسخ به مطالب شهید جاوید است.
تألیف این کتاب هم داستان دارد. والد ما میفرمودند ما با نویسنده شهید جاوید سه چهار بار وعده كردیم كه بیا تا اشكالات كتابت را بگوئیم خودت حل كن، هر بار وعده گذاشتیم نیامد! لذا ما اشكالاتمان را نوشتیم و چاپ كردیم. به نظر من این کتاب یكی از دقیقترین جوابها بر شبهات شهید جاوید است.
آیت الله استادی(حفظه الله) گزارش تمام كتابهایی كه در رد شهید جاوید نوشته شده، از مرحوم علامه طباطبایی، میلانی، آیت الله صافی و والد ما، سید ابوالحسن رفیعی و شهید مطهری و... در یك كتاب تهیه کرده و اسمش را سرگذشت شهید جاوید نهاده است، ایشان این زحمت را كشیده و خیلی هم خوب است ولی باز هنوز جای كار دارد.
به نظرم باید در این مؤسسه یك گروهی تشکیل شود و نسبت به حرفهای شهید جاوید و جوابهایی كه داده شده كار عمیقتری انجام بدهند و این به عربی ترجمه و منتشر شود، چون میدانم این نظریه شهید جاوید که یك نظریه سطحی است و به حسب ظاهر هر كسی كه دقت نكند میگوید حرف خوبی است، امام حسین(ع) اول به قصد تشكیل حكومت اسلامی رفت و بعد كه دید نمیشود خواست برگردد نگذاشتند و كشته شد!
الآن بدترین كتابی كه در مورد امام حسین هست همین شهید جاوید است، متأسفانه زمانی در همین حوزه علمیه قم افرادی گفتند بهترین كتاب است. البته خود مؤلف میگوید من به دنبال تبیین عظمت حضرت هستم ولی تحلیل تحلیلی است كه اصل عظمت امام حسین را از بین میبرد، لذا به نظر من لازم است یك گروه فقط برای همین موضوع قرار بدهید، من در آن چهار جلسهای که پیرامون علم ائمه و بالخصوص علم امام حسین(علیه السلام) داشتم در آخرین جلسه یكی از اهدافم جواب مطالب شهید جاوید بوده است.
امیدوارم ان شاء الله هر كدام بتوانیم به اندازهی وسع علمی و سعهی وجودی خودمان در این قضیه كار كنیم، واقعاً قضیهی امام حسین(علیه السلام) فوق تصور بشری است، ولی به آن مقدار كه قابل تصور برای ما هست بتوانیم حقیقتش را استخراج کرده و به دنیا معرفی كنیم تا از انحرافات جلوگیری نماییم. از وظایف اصلی مؤسسه این است كه در هر زمانی انحرافاتی را كه در قضیه امام حسین به وجود میآید تشخیص بدهد و با آن مقابله كند و نگذارد كه خدای ناكرده مسیر اصلی این جریان تغییر پیدا كند.
خداوند ان شاء الله همه این تلاشها را به احسن وجه قبول كند.
والسلام عليکم و رحمة الله وبرکاته