وقف؛ مقوّم نظام اجتماعی انسان و حلقه پیوند انسانها

۱۳ مهر ۱۴۰۲

۱۴:۱۲

۹۱۱

خلاصه خبر :
سخنرانی آیت الله فاضل لنکرانی در همایش یاوران وقف
آخرین رویداد ها

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحيمْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ

مناسبت بسیار بزرگ ولادت با سعادت اشرف کائنات پیامبر بزرگوار اسلام و همچنین میلاد مسعود امام صادق(علیه‌‌السلام) را خدمت شما سروران و بزرگواران تبریک و تهنیت عرض می‌کنم و همچنین مناسبت هفته وقف را گرامی می‌دارم. 

از برکات حکومت و نظام جمهوری اسلامی تحولی است که در مسئله وقف به وجود آمده و باید هم به وجود بیاید و قطعاً قدم‌های لازم‌تری هم باید برداشته شود.

وقف یکی از عناوینی است که هم در قرآن کریم و هم در روایات و هم در عمل پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا و دیگر ائمه(علیهم السلام) و اولیاء ما، وجود داشته و تأکید فراوانی هم بر آن هست. 

در مورد وقف معمولاً به این آیه شریفه «فأَمَّا مَنْ أَعْطى‌ وَ اتَّقى‌ وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى‌ فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى» استشهاد می‌کنند، این تصریح قرآن کریم است، حالا اعطا به عنوان خمس، زکات، صدقه یا وقف می‌تواند باشد، کسی که برای خدا اعطا کند مثل کسی که مالی را برای خدا وقف نموده و از ملک خودش خارج و درملک خدا داخل می‌کند، به اصطلاح فقها فکّ ملک کند، خداوند می‌فرماید «فسنیسره للیسری» راه دنیا و آخرت را برای او هموار می‌سازد.

چند نکته در مسئله وقف مهم است، یعنی باید به آن توجه شود تا اهمیّت وقف روشن گردد. اولین نکته این است که وقف یک عمل عبادی و یک عبادت در میان عبادت‌هاست، جدا از اینکه از زمان وقف این یک صدقه جاریه‌ برای واقف می‌شود تا زمانی که باقی بماند، و این یک ثواب و اجر دیگری برای او است، اما خود وقف یک عمل عبادی و یکی از مستحبات مؤکد در فقه ماست.

نکته دوم این است که ما در آیات و روایات نداریم که واقف باید مسلمان باشد، یا وقف برای مسلمان باید بشود. در کتاب‌های فقهی ما ذکرشده که مسلمان می‌تواند مالش را حتی برای کافر وقف کند، در این مجال کوتاه وارد بحث فقهی‌ آن نمی‌شوم اما جهت توجه به اهمیت وقف، دایره وقف، و اینکه هدف اصلی از وقف چیست ناگزیر به اشاره‌ای هستم.

در موضوع وقف غیر آنکه خداوند توفیق انجام عبادتی را به بنده‌اش می‌دهد و ثوابی در نامه اعمالش می‌نویسد هدف اصلی از وقف در درجه اول برانگیختن حسّ انسان‌دوستی و خدمت به بشر است. اصلاً یکی از مقوّمات نظام اجتماعی بشر وقف است، با وقف، بیمارستان‌ها درست می‌شود، دانشگاه‌ها مساجد و مدارس ساخته می‌شود، قاعدتاً مسئولین وقف به این جهت توجه دارند و مردم را هم ارشاد می‌کنند.

واقف می‌تواند جایی را وقف تفریح یا ورزش مردم کند. اگر این‌طور به جامعه القاء کنیم که وقف فقط برای تقویت دین است، فقط می‌توانند مسجد و مدرسه بسازند، اولاً این یک حرف غیر صحیحی است. ثانیا دایره وقف هم خیلی محدود می‌گردد و انگیزه‌ها خیلی کم می‌شود.

دایره وقف خیلی وسیع است، علاوه بر امور دینی که معمولاً افراد متدیّن به آن خیلی اهمیت می‌دهند، مثل نشر کتب، ساخت مساجد، مدارس، حسینیه‌ها، برگزاری مراسم عزاداری، احیای امر اهل‌بیت(علیهم السلام)، در سایر امور موردنیاز مردم مثل تفریح‌گاه، خوابگاه، مهمان‌سرا، آسایشگاه، و حتی منازل مسکونی برای سکونت هر کسی اعم از مسلمان و غیر مسلمان می‌توانند موقوفه درست کنند.

مثلاً امروز نظام اسلامی ما به لحاظ ارتباطی که با دولت‌ها و ملت‌های گوناگون دارد، کفاری از کشورهای مختلف به ایران می‌آیند، یک کسی می‌خواهد مکانی را وقف پذیرایی از اینها کند جواز این وقف در کلمات فقهای ما مطرح شده و اینجاست که عظمت فقه ما روشن می‌شود.

فقه ما آن‌قدر گسترده و مفید است که تمام این زوایای وقف را کاملاً بیان کرده و یکی از زوایای آن همین است که یک انسان مسلمان حتی می‌تواند مالی را برای غیر مسلمان وقف کند و اگر برای غیر مسلمان وقف کرد باید در همان مورد وقف مصرف بشود و هیچ کسی حق ندارد آن را تغییر بدهد، یعنی اگر فردی جایی را وقف کرد تا کفار چند روزی آنجا بمانند، کسی نمی‌تواند بگوید تا مسلمان هست نوبت به غیر مسلمان نمی‌رسد! این حرف‌ها از جهت فقهی صحیح نیست، نمی‌شود مورد وقف را حتی در این مورد تغییر داد، باید درست در همان مورد وقف بر طبق نظر واقف کاملاً عمل بشود.

امام خمینی(رحمة الله علیه) در تحریر الوسیله فرموده‌اند «‌الظاهر صحة الوقف علی الذمی»، وقف بر کافر ذمی مانعی ندارد، حتی وقف برمرتد ملی خصوصاً اگر این مرتد ملی یا کافر ذمی از ارحام انسان باشد. اما ایشان وقف برای کافرحربی و مرتد فطری را محل تأمل می‌دانند.

ببینید در مورد کافر حربی هم که اسلام شدیدترین حکم‌ را یعنی جواز قتل و غنیمت گرفتن اموالش را دارد، ایشان آن را محل تأمل؛ اما برخی از فقهای دیگر می‌گویند مطلقاً می‌شود برای کافر وقف کرد، چه کافر حربی باشد و چه کافر ذمی و مرتد و این نکته مهمی است.

فقهایی که یک چنین نظر وسیعی در باب وقف دارند به این آیه شریفه سوره ممتحنه تمسک می‌کنند «لَّا يَنهَیكُمُ ٱللَّهُ عَنِ ٱلَّذِينَ لَم يُقَتِلُوكُم فِي ٱلدِّينِ وَلَم يُخرِجُوكُم مِّن دِيَرِكُم أَن تَبَرُّوهُم وَتُقسِطُواْ إِلَيهِم»، با کفاری که با شما جنگ نکرده و شما را از وطن تان اخراج نمی کنند به نیکی و عدالت رفتار کنید.

البته کیفیت رفتار با کفار بحث بسیار مهمی است، از یک طرف قرآن کریم یکی از اوصاف مهم پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و مسلمانان را اشدّاء علی الکفار می‌داند از این طرف هم ملاحظه آنان را می کند ولی هر دو اینها قابل جمع است، «أشدّاء علی الکفار»، یعنی نگذارید کفار قوی و مجهز شوند و از جهت اقتصادی تقویت پیدا کنند، ولی از جهت حس انسان‌دوستی وقتی دین ما می‌گوید اگر حیوانی گرسنه باشد و انسان یک لقمه غذا به او بدهد، به برکت این لقمه غذا ممکن است او به بهشت برود، در مورد انسان کافر به طریق اولی سفارش می کند.

بحث انسانیت ونوع دوستی با مسئله حقوق فرق دارد. متأسفانه برخی نمی‌توانند مایز بین این دو را تشخیص بدهند لذا خلط مبحث کرده و نتایج دلخواه خود را از آنها می‌گیرند، از نظر ارزش‌های دینی و حقوق اساسی هرگز مؤمن و کافر با هم مساوی نیستند و فقهاء در جای خودش این را مطرح کرده‌اند، اما توجه نوع‌دوستانه به آنها مطلب دیگری است کثیری از فقها که کافر غیر اهل کتاب را نجس می‌دانند باز می‌گویند وقف برای او صحیح است و باید بر طبق آن وقف عمل شود‌، حتی این نکته مطرح است که آیا وقف برای کافر مشروط به آنست که ما احساس کنیم او جذب اسلام می‌شود؟ برخی از فقها گفته‌اند لزومی ندارد، اگر بدانیم یک کافری تا آخر عمرش جذب به اسلام نمی‌شود اما باز وقف برای او صحیح است.

نتیجه سخن آنکه دایره وقف پیوند بین همه انسان‌هاست نه فقط پیوند میان مسلمان‌ها. ضمن اینکه آن جهات مهم حقوقی و اجتماعی باید در جای خودش محفوظ باشد، کافر هیچ‌گاه نمی‌تواند حاکم بر مسلمین شود «‌لَنْ يجْعَلَ اللهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا».

 لذا باید توجه همه اقشار جامعه و مردم را به این نکته جلب کنیم که وقف دایره‌اش وسیع است، برای امور دینی، امور علمی، امور بهداشتی، امور امنیتی، امور تفریحی، برای همه امور وقف تحقق پیدا می‌کند حتی برای غیر مسلمانان.

نکته سوم اینکه حالا که نظام ما یک نظام اسلامی است باید پژوهش‌های فقهی عمیق حول وقف که بحمدلله اساسش در کتاب‌های فقهاء وجود دارد کاملاً صورت بگیرد.

ما از یک طرف می‌گوئیم اداره محترم اوقاف باید حقّ وقف را کاملاً ادا کند و تردیدی در آن وجود ندارد. اگر مستاجر موقوفه‌ای که ارزش بسیار زیادی دارد بخواهد رقم کمی اجاره‌بها دهد این ظلم است و تضییع وقف. ولی از طرف دیگر اگر کسی زمینی را وقف کرد برای دفن مُردگان، اینجا نباید سازمان اوقاف نگاه اقتصادی به این موقوفه کند، معمولاً در روستاها زمین‌های اطراف امامزادگان را وقف می‌کنند، حالا سازمان محترم اوقاف بخواهد با دید انتفاعی وارد شود، نه! اجازه بدهید به همان مورد وقف عمل شود، اگر زمینی وقف شده برای دفن اموات، سازمان اوقاف حق ندارد پولی برای دفن بگیرد.

بله هزینه‌های نگهداری، خادم، آب و برق، امری جدا و روشن است. اما متأسفانه امروز در نظام اسلامی می‌بینیم این چنین عمل نمی‌شود، این هم از جهت فقهی مشکل دارد و هم در نظر مردم مشکل ایجاد می‌کند، مردم از ما زیاد می‌پرسند که این به چه نحوی باید باشد؟

این تذکر را قبلاً خدمت دوستان داده‌ام، مکانی که وقف شده برای منفعت بردن مردم، مثلاً آن را وقف آب انبار کرده‌اند تا مردم از آب آنجا استفاده کنند، حالا این آب انبار منسوخ شده و دیگر به درد نمی‌خورد آیا سازمان اوقاف می‌تواند نگاه منفعت‌طلبانه و اقتصادی به آن مکان نماید؟ قطعاً نمی‌شود.

بله یک مکانی را واقفش گفته وقف می‌کنم اجاره دهید و اجاره‌‌بهای آن را صرف دانش‌آموزان بی‌بضاعت و ایتام کنید، شما آن را به بالاترین قیمت اجاره دهید و اجازه ندهید سر سوزنی از حق وقف ضایع شود.

نکته چهارم که به دنبال همین نکته است؛ ما باید وقف کردن را برای مردم آسان کنیم، تا به راحتی و با خیال راحت اموال خود را وقف کنند، جهت عمده‌ای که امروز روند وقف را کند کرده ضوابط دست و پاگیر آن است. ما مواجه با این هستیم که مردم می‌گویند راهی برای اینکه مال خود را  بدون وقف برای امور خیر اختصاص دهیم وجود دارد یا نه؟ می‌خواهیم بعد از مُردن‌ این مال بماند تا مردم یا ایتام یا فقرا استفاده کنند، اما نمی‌خواهیم وقف کنیم، می‌گوئیم چرا؟ می‌گویند سازمان اوقاف یک ضوابط و شرایطی قرار داده که موقوفه را از اختیار متولی خارج می‌سازد.

وقف اگر متولی خاص داشته باشد که مشروع نیست سازمان اوقاف درآن ورود پیدا کند، مگر آنکه متولی صلاحیت تولیّت نداشته و مال موقوفه را حیف و میل می‌کند، اینجا اوقاف حتماً باید وارد شود و خودش تولیت آنجا را به عهده گیرد. اما اگر وقف متولی خاص دارد و او هم آن را خوب اداره می‌کند، نباید با ضوابط دست و پا گیر شرایطی ایجاد کنیم که واقف را مأیوس از وقف کند!

الآن یک آقایی برای من کاغذی آورد که اگر کسی بخواهد جایی را وقف کند باید در یک محضر رسمی فرمی پر کند و تمام اختیارات موقوفه را به سازمان اوقاف بسپارد، روشن است که مردم اینچنین سراغ وقف نخواهند رفت. ما باید این گره‌ها را بازکنیم، در هفته وقف آسیب‌های وقف را شناسایی کنیم؟ علت کاهش گرایش مردم به وقف را بیابیم. البته در همین جمع واقفین و یاوران وقف حضور دارند. بحمدالله در کشور ما وقف جایگاه اساسی خود را دارد، ولی آن رشد مورد توقع را نداشته، مانع این رشد چه بوده؟

با حوزویان مشورت کنید، خدمت فقهاء و علمای حوزه، موضوعات را بدهید تا بررسی شود و تا می‌شود کار را برای مردم آسان کنید که یک کسی که می‌خواهد وقف کند خیالش از هر جهت راحت باشد.

نکته آخر اینکه در سال‌های گذشته هم خدمت آقایان عرض کرده‌ام، شما باید از مصارف وقف یک گزارش شفاف به مردم داشته باشید، بگویید امسال صد موقوفه داشتیم و این‌قدر درآمدش بوده و دراین موارد هزینه شده و این مبلغ اضافه آمده یا کسر آورده‌ایم. این را از طریق رسانه ها برای مردم بیان کنید. امروز که بحث شفافیت از مباحث روز جامعه است یکی از جاهایی که در آن شفافیت لازم است مصرف بیت‌المال و مصرف موقوفات است.

من یک وقتی به مرحوم والدمان عرض کردم چه اشکالی دارد که پایان هر سال گزارش همین وجوهاتی که به عنوان سهم امام خدمت شما می‌آورند را به مردم ارائه کنیم که چه مقدار شهریه پرداخت کردیم، این مقدار مدرسه ساختیم، این مقدار به ایتام دادیم، ولو مردم از ما چنین مطالبه‌ای ندارند، آنها حسب اعتمادی که به مرجع تقلید خود به عنوان نائب امام زمان دارند چنین مطالبه‌ای نمی‌کنند، ولی اگر چنین گزارشی مطرح ‌شود گرایش مردم به دادنِ سهم امام بیشتر می‌شود. البته عرض کنم که خود من که در بطن این قضیه بودم خبر دارم این وجوهاتی که به دفتر مراجع می‌دهند بسیاری از آقایان هیچ صرف زندگی شخصی‌شان نمی‌کنند.

در باب وقف هم همین کار بشود، البته شاید هم شده باشد من اطلاع نداشته باشم! گاهی اوقات برخی از موارد را در صدا و سیما مطرح کرده‌اند ولی باید یک شفافیت کامل ارائه دهید که همه بدانند امسال موقوفات چه بوده؟ کجا مصرف شده؟ کجا را به چه کسانی و با چه شرایطی اجاره داده‌اند؟ ضوابط وقف هم کاملاً رعایت شده، این سبب گرایش بیشتر مردم می‌شود.

در هر صورت من از زحمات مسئولین محترم اوقاف تشکر می‌کنم امیدوارم که وقف متوقف نشود، وقف یک رشد بالنده‌ای در سایه نظام جمهوری اسلامی داشته باشد و ان شاءالله نقطه قوتی برای نظام ما باشد.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته



برچسب ها :

فاضل لنکرانی وقف اوقاف همایش یاوران وقف اوقاف و امور خیریه یاوران وقف اهمیت وقف وقف برای پیوند بین انسانها وقف حلقه پیوند انسانها وقف مقوم نظام اجتماعی وقف برای غیر مسلمین