سخنرانی حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) در جمع خواهران کانون مبلغین منطقه 22 تهران

۰۵ مهر ۱۳۹۲

۱۴:۴۰

۳,۱۱۶

خلاصه خبر :
اگر راجع به حجاب روی همین آیه(59 سوره احزاب) دقت شود، یک سر سوزنی اشکال و شک و تردید برایشان باقی نمی‌ماند . . . حضرت زهرا(سلام الله علیها) هم وقتی می‌خواستند برای حمایت از امیرالمؤمنین(ع) به مسجد بروند؛ تاریخ می‌گوید حضرت اول خمارش را برداشت و بعد جلبابش را...اگر کسی بگوید روزه را قبول دارم و نماز را قبول ندارم! یا نماز و روزه را قبول دارم اما حجاب را قبول ندارم، این اسلام نمی‌شود
آخرین رویداد ها

بسم الله الرّحمن الرّحیم

خدمت شما خواهران بزرگوار که بحمدالله در مسئولیت تبلیغی قرار دارید و دنبال پاسخ روشن برای سؤالات خواهران مسلمان ما هستید خیرمقدم عرض می‌کنم. در سؤالات مربوط به خواهران، باید در درجه‌ی اول بخشی از خود خواهران إقناع شوند یعنی در این مسائل اگر ما موفق نشویم به جمعی از خواهران جواب روشن و دقیق ذکر کنیم تا آنها قانع شده و بتوانند با زبان خودشان با سایر خواهران صحبت کنند در مسائل مربوط به بانوان موفق نخواهیم شد.

اما نسبت به سؤال «لزوم رعایت حجاب بر بانوان»؛ در جزوه «حجاب و نظام اسلامی» که خدمت شما داده شده جواب این سؤال کاملاً آمده است. برخی می‌گویند اساساً قرآن آیه‌ای راجع به حجاب ندارد، یا می‌گویند اگر هم دارد کجای قرآن مسئله چادر مطرح شده؟ جواب سؤال اول این است کسی که آشنایی اجمالی با قرآن داشته باشد، قرآن در آیات متعددی راجع به حجاب دستور خیلی روشن دارد که بخش آن مربوط به خود زن‌ها و یک دستوراتی هم مربوط به مردهاست.

روشن‌ترین آیه در مورد حجاب زنها آیه شریفه 59 سوره احزاب است: «يَا أَيُّهَا النَّبِىُّ قُلْ لِاَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ» آیات دیگری هم هست، بحث مفصل حجاب در قرآن یک بحث تخصصی است. یک سؤال این است که آیا خداوند مسئله‌ی حجاب را مرحله به مرحله واجب کرده؟ یک مرحله فرموده موهایتان را بپوشانید، در مرحله دیگر فرموده گردن و سینه با خِمار (مقنعه) پوشیده شود، و مرحله آخر چادر است؟‌ یا اینکه اسلام از اول چنان بر مسئله حجاب تأکید داشت که وجوب آن را تدریجی نکرد. مثلاً راجع به حرمت خمر، همه قبول دارند که تدریجی بوده، خدا اول فرمود وقتی مست هستید نماز نخوانید «لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى‏» همینطور مرحله به مرحله تا فرمود «إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطان‏» اما در مورد حجاب اختلافی است بعضی مفسرین می‌گویند تدریجی است و بعضی می‌گویند نه، خدا به یک باره حجاب را برای زن‌ها واجب کرده.

اما این آیه در میان آیات حجاب جزء آخرین آیات مربوط به حجاب است، خدا می‌فرماید «يَا أَيُّهَا النَّبِىُّ قُلْ لِاَزْوَاجِكَ» به زن‌های خودت بگو، «وَبَنَاتِكَ» به دخترانت، «وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ» یعنی زن‌های مؤمنین. معلوم می‌شود که این دستور فقط مربوط به خانواده‌ و زنان پیغمبر، نظیر «فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجاب‏» نیست که مردم همینطور می‌آمدند خانه پیامبر و گاهی اوقات از زن‌های پیامبر چیزی طلب می‌کردند، خدا فرمود وقتی از همسران پیامبر چیزی می‌خواهید از پس پرده طلب کنید، اما این آیه شامل هم زنهای پیامبر است، هم دختران ایشان و هم تمام زنهای مؤمنه. باز نه فقط زنهای مؤمنین که در جزیرة العرب هستند، چون قرآن برای همه بشر است تا روز قیامت. کلمات کلی شامل همه انسان‌ها می‌شود. مثل «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى‏ رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقيه‏»؛ «یا أیّها الإنسان»، یعنی هر انسانی، نه فقط انسانی که در زمان رسول خداست، هر انسانی تلاش می‌کند که خدا را ملاقات کند، اینجا هم نساء المؤمنین شامل همه‌ی زنها می‌شود.

بعضی گفته‌اند آیه مربوط به زنهای حرّه‌ای (غیر کنیز) بوده که مورد اذیت و آزار قرار می‌گرفتند، شأن نزول آیه همین است، زن‌ها می‌خواستند بروند مسجد نماز بخوانند، جوان‌های ناباب در کمین بودند، بعضی از آنها را مورد تعرض قرار می‌دادند ولی شأن نزول همیشه به عنوان یک بهانه است، یعنی ممکن است قضیه‌ای شأن نزول آیه‌ای باشد اما حکم آن یک قاعده‌ی کلی است و چنین چیزی در قرآن زیاد به کار رفته است. مواردی که مربوط به یک جنگ یا قضیه جزئی بوده، اما خدا همان را منشأ برای دستور و حکم کلی قرار داده، به اصطلاح ما طلبه‌ها شأن نزول آیه را تقیید نمی‌زند و محدود نمی‌کند، مثل اینکه در زمان ما فرض کنید یک حادثه‌ای در شهری اتفاق بیفتد مجبور شوند در مجلس یک قانون بگذرانند وقتی قانون شود این کلی می‌شود و فقط مخصوص به همان شهر با آن جزئیات و اشخاص نخواهد بود.

 اگر راجع به حجاب روی همین آیه دقت شود، یک سر سوزنی اشکال و شک و تردید باقی نمی‌ماند! اینکه می‌فرماید بگو به زن‌ها و دختران خودت و همه‌ی زن‌های مؤمنین تا روز قیامت، این یک قانون کلی است. حال چه دستوری می‌دهد؟ «أن يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ» اینجا معنای دو کلمه باید روشن شود؛ جلابیب و یدنین، جلابیب جمع جلباب است، جلباب را همه‌ی کتب لغوی می‌گویند پارچه‌ای است که از بالای سر تا روی پا را فرا می‌گیرد. ما در قرآن کلمه‌ی خُمر به معنای مقنعه هم داریم در لغت به مقنعه، خِمار می‌گویند و پارچه‌ای است که سر و گردن را تا روی سینه بپوشاند، همین مقنعه‌هایی که زنهای مسلمان در بعضی از کشورهای اسلامی دارند.

اما جلباب از مقنعه و خمار بلندتر است، از سر تا روی پا را می‌پوشاند. بعضی از افرادی که از جهت علمی ضعیف‌اند می‌گویند در بعضی از کتاب‌های لغت نوشته شده جلباب یعنی مقنعه. بله این از خصوصیات لغت عرب است که گاهی اوقات یک کلمه‌ای را در بعض معنایش و یا بالعکس استعمال می‌کنند، مثلاً می‌گوید من یک انسان را دیدم، در حالی که فقط سرش را دیده! اشکالی ندارد ولی وقتی می‌گوئیم انسان یعنی تمام هیکل او. جلباب را در کتب لغت عربی و فارسی ببینید، فرهنگ معین، فرهنگ دهخدا و مقامات حریری را ببینید، این کتابها می‌گویند جلباب به معنای چادر است و تصریح به چادر می‌نمایند.

نسبت به حضرت زهرا(سلام الله علیها) هم وقتی می‌خواستند برای حمایت از امیرالمؤمنین(ع) به مسجد بروند؛ تاریخ می‌گوید حضرت اول خمارش را برداشت و بعد جلبابش را. معلوم می‌شود جلباب با خمار تفاوت دارد و پس جلباب؛ چادر است.

اما معنای «یدنین علیهنّ»؛ یدنین از ماده «دنوّ» است، «دنوّ» اگر با «إلی» بیاید یعنی نزدیک شدن، اما اگر با «علی» بیاید به معنای آویزان کردن است، عرب پرده‌ای را که آویزان کنند، «أدنی علیه» می‌گوید.

قبل از نزول این آیه از جلباب استفاده نمی‌شد، نه اینکه بگوئیم جلباب را استفاده می‌کردند ولی رها بوده، و خدا امر فرمود دو طرف چادرتان را به هم نزدیک کنید، خیر به عنوان پوشش استفاده نمی‌کردند، مگر کسی به خاطر نجات از سرما یا جهت دیگری استفاده می‌کرد، خدا می‌فرماید جلباب‌هایتان را عنوان پوشش ـ سرتاسری ـ قرار بدهید. چقدر آیه روشن است، می‌گوید به همه‌ی زنها بگو جلباب را آویزان کنند، لذا ما باشیم و این آیه حتی صورت و دستهای زن نیز باید پوشیده شود، اما روایات آن را استثنا می‌کند و می‌گوید صورت زن و دستها تا مچ مانعی ندارد.

اما مراد از «أدنی أن یعرفن» در عبارت «یدنین علیهنّ من جلابیبهن ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ»، چیست؟ یعنی این کار را انجام بدهند تا به پاکدامنی شناخته شوند.

یعنی قرآن می‌گوید یکی از راههای تشخیص زنان اهل عفّت و پاکدامنی این است که ببینید حجاب دارد یا نه؟ نمی‌خواهیم بگوئیم هر کسی حجاب ندارد پاکدامن نیست، بلکه می‌گوئیم حجاب یکی از علائم غالبی برای این است که زنی بگوید من در مسیر پاکدامنی و عفاف هستم. همچنانکه نمی‌خواهیم بگوئیم هر کس حجاب دارد پاکدامن است، خدای ناکرده ممکن است در واقع اینطور نباشد، کما اینکه لباس طلبگی علامت این است که پوشنده آن آشنایی و بهره‌ای از دین دارد و بلندگوی دین و اسلام است! البته ممکن است لباس را یک آدم غیر صالح هم بپوشد، اما وقتی ما این لباس را تن هر کسی ببینیم می‌گوئیم این کارشناس دین است، این پوشش زن هم بیانگر این است که زن به جامعه اعلام می‌کند من می‌خواهم در مسیر پاکدامنی و عفّت باشم، نگاه حرام به من نکن، قصد سوء به من نداشته باش، چادر بهترین وسیله‌ای است که اسلام برای زن قرار داده.

پس ما در قرآن آیات حجاب داریم و بهترین آنها این آیه است که کاملاً بر مسئله چادر دلالت دارد.
البته بحث‌های دیگری هم مطرح است نظیر آن که اگر لباسی به قدری گشاد باشد که مثل چادر پوشش کامل داشته باشد یا یک مقنعه‌ی خیلی گشاد با مانتوی خیلی گشاد که تا روی پایش را بپوشاند، آیا این جای چادر را می‌گیرد یا نه؟ این بحثی است که در بین فقها مطرح است ولی قرآن بر مسئله چادر به خوبی دلالت دارد، اگر بزرگان ما فرمودند چادر حجاب برتر است بدین معناست که قرآن تصریح به آن کرده است لذا باید رعایت شود.

اما مطلب بعدی که فرمودند کسانی که چادر ندارند زودتر ازدواج می‌کنند؛

اولاً من این را قبول ندارم، حتّی پسرهایی که خدای ناکرده با دخترهایی ارتباط غیر صحیح دارند، و به موازین شرعی عمل نمی‌کنند وقت ازدواجشان که می‌شود غالباً می‌گویند ما همسر چادری می‌خواهیم، من اطلاع دارم پسرهایی که در خارج زندگی کرده و مراتب عالیه‌ی از علم را هم دارند به مادرشان در ایران سفارش کرده‌اند که برای ما دختر چادری خوب انتخاب کنید، یعنی خود آنها می‌دانند اگر گوهری باشد در میان این چادریهاست، آن کسی که لاابالی است و خودش را رها کرده و هر روز در معرض قرار می‌دهد که گوهر نیست.

گاهی اوقات در بعضی از سؤالات می‌گویند خانمی هست که نمازش را اول وقت می‌خواند، روزه‌اش را هم می‌گیرد، خمس و زکاتش را هم می‌دهد اما حاضر نیست چادر داشته باشد موهای سرش را بیرون انداخته و با این وضع بیرون می‌آید، این افراد باید توجه داشته باشند قرآن می‌فرماید کسانی که بعضی از دستورات خدا را قبول کنند و بعضی را قبول نکنند «اولئک هم الکافرون» فرقی نمی‌کند!

اگر کسی بگوید روزه را قبول دارم و نماز را قبول ندارم! یا نماز و روزه را قبول دارم اما حجاب را قبول ندارم، این اسلام نمی‌شود. مسلمان آن است که تسلیم همه‌ی دستورات خدا باشد. در جایی که می‌گوید باید اطاعت از پدر و مادر کنید تصدیق کند، آنجایی که می‌گوید حق زن یا شوهر را باید ادا کنی تصدیق کند، آنجا که می‌گوید باید زکات بدهی و جهاد بروی تصدیق کند، در زمان رسول خدا هم افرادی بودند که به ایشان عرض می‌کردند هر چه بگوئی نماز بخوان می‌خوانیم ولی ما حوصله ‌جهاد را نداریم، خدا فرمود اینها مسلمان نیستند!

حالا چه فرقی می‌کند بگوئیم یک زنی می‌گوید همه را قبول دارم غیر از حجاب و ما هم ساده لوحی کرده می‌گوئیم چه بسیار زن‌هایی هستند که حجاب ندارند، اما از این زنهای چادری ما در انجام عبادات بهترند، این حرف کاملاً غلط است! چطور می‌شود چنین چیزی باشد؟ زنی که حجاب ندارد در عمل می‌گوید من دستور خدا را در این مورد قبول ندارم مگر اینکه زن جاهل قاصر باشد و اصلاً به گوشش نخورده که در قرآن راجع به حجاب آیه آمده است. دستور خدا و رسول اوبر حجاب یک مسئله‌ی مسلم و ضروری است.

سخنرانی حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) در جمع خواهران کانون مبلغین منطقه 22 تهران

بنابراین من به شما عرض می‌کنم هر مردی ولو اینکه فاسق‌ترین آدمها باشد، وقتی می‌خواهد زن بگیرد دنبال زن پاکدامن است و همه‌ی مردها می‌دانند اگر به نسبت هم حساب کنیم، تعداد زنان عفیف و پاکدامن در میان زن‌های با حجاب و چادری قابل مقایسه با آن قشر نیستند! بالأخره از قدیم می‌گفتند دزدی که نمازخوان است از دزدی که نماز نمی‌خواند بهتر است.

از نظر آمار نیز نمی‌شود تهران را معیار قرار داد، اولاً در کل کشور این چنین نیست که غلبه با این باشد که جوانها در امر ازدواج دنبال خانم‌های مانتویی باشند، شاید در تهران و بعضی از شهرهای بزرگ، آن هم در بخشی از آن چنین باشد، باید کل آمار را گرفت و در مناطق مختلف تهران، کانونهای ازدواج، مدارس، دفاتر ثبت و از جوانانی که می‌خواهند ازدواج کنند نظرسنجی شود، اما به نظر ما واقعیت خارجی اینطور نیست.

نکته بعدی این است اگر هم فرض کنیم جوانان بیشتر دنبال خانم‌های مانتویی هستند آیا این سبب می‌شود که خواهران ما چادرشان را کنار بگذارند؟‌ چادر دستور خداست و وظیفه‌ی شرعی است، آثار اجتماعی و روانی دارد، این اواخر هم می‌گویند آثار جسمی خوبی هم دارد. زن در این وضع بیشتر سلامت خودش را حفظ می‌کند. چادر یک دستور الهی و یک ارزش است، نه وسیله تحقیر زن.

خدا هیچ گاه نمی‌خواهد با تکلیف و احکام خود انسان را تحقیر کند، هر تکلیفی که خدا متوجه انسان کرده چه مرد باشد یا زن، موجب رشد و سعادت اوست. اگر فرموده صبح خواب شیرین را کنار بگذار و نماز بخوان این کار رشد انسان را به دنبال دارد، حال اگر یک فرقه و مذهب جعلی بگوید نباید نماز خواند! چنانچه عده‌ای از جوانها به سراغ این فرقه ‌روند! بگوئیم نماز نخوانیم چون جوانان گرایش به این فرقه دارند، نه، ما باید برای خواهران روشن کنیم حجاب تکلیف و ارزش است و تکلیف هم سبب رشد انسان است، همان طور که نگاه به پدر و مادر عبادت است و موجب رشد انسان می‌شود انجام عبادات و ترک محرّمات سبب رشد شما می‌شود. پس ازدواج کردن یا نکردن نباید در افراد با ایمان تغییری ایجاد کند، همچنانکه اگر یک خواهر محجبه‌ای ازدواج کرد و بعد شوهرش گفت باید چادرت را کنار بگذاری، آیا می‌توان گفت چون شوهرش می‌گوید، پس چادر را کنار بگذارد؟ اسلام می‌گوید تو باید دستور خدا را اطاعت کنی نه دستور آن مرد را که منکر و ترک معروف را از شما طلب می‌کند.

پس اولاً این آمار به نظر ما درست نیست اگر آمار بگیرید نسبت دختران با حجاب که ازدواج کرده‌اند بیشتر از دیگران است. ثانیاً ‌بر فرضی که درست باشد نباید این نتیجه را داشته باشد که خواهران ما حجاب را کنار بگذارند، البته در مورد ازدواج ما معتقدیم یک علل و اسبابی وجود دارد، آنها که چادری‌ هستند ازدواجشان پایدارتر و محکم‌تر است، شما به دفترخانه‌های طلاق مراجعه کنید سؤال کنید از ده تا وصلتی که خدای ناکرده منجر به طلاق می‌شود چند تا چادری‌اند و چند تا مانتویی؟ اکثراً مانتویی هستند، اینکه من می‌گویم ـ خودم آمار نگرفته‌ام ـ تلویزیون را نگاه کنید گاهی اوقات صحنه‌هایی را از دادگاه‌ها نشان می‌دهد من در این صحنه‌ها شاید اصلاً چادری ندیدم، غالباً مانتویی‌ها هستند.

به نظر ما آمار ازدواج چادری‌ها و پایداری زندگی‌شان از دیگران بیشتر است، هر چند این مطلب نباید برای ما در انجام وظیفه دینی نقشی داشته باشد، ما باید فرهنگ قرآنی حجاب را در جامعه به خواهران‌مان بگوئیم که این دستور خداست و در قرآن آمده، خدا هم نمی‌خواهد در تکلیفش انسان را تحقیر کند، حتی در جایی که انسانی مرتکب خطا یا جنایتی شود با آنکه حکم می‌کند باید بر او حدّ‌جاری کرد و شلاق زد، باز برای این است که هم او اصلاح ‌شود و هم جامعه. لذا حجاب یک ارزش است و این ارزش را باید ان شاء الله حفظ کنید و روز به روز ترویج دهید.

از جنبه اخلاقی هم در یک آیه‌ای می‌فرماید «ذلک أطهر لقلوبکم و قلوبهنّ» یعنی حجاب زن موجب طهارت قلوب شما زن‌ها و هم مردان است، وقتی یک مردی می‌بیند خانمی محجبه‌ است سعی می‌کند فکر سوء نکند و نظر بدی نسبت به او نداشته باشد این امر طبیعی است یک زن اگر خودش بدون چادر و آرایش کرده و با وضع بسیار بد در جامعه حضور یابد به صورت طبیعی افراد به او نگاه می‌کنند، حالا اگر کسی تقوا داشته باشد بلا فاصله نگاهش را برمی‌گرداند و اگر نداشته باشد ادامه می‌دهد، خدا می‌گوید رعایت حجاب موجب طهارت قلوب مردان و هم موجب طهارت قلوب خودشان هست.

گاهی اوقات تلویزیون جمله‌ای از کلمات مرحوم شهید مطهری رضوان الله علیه مطرح می‌کند، بسیار جمله‌ی خوبی است؛ می‌فرماید خوبی‌ها، ارزشها، ایمان، در قلبی وجود دارد که گناه نکند، اگر قلب به سوی گناه برود ایمان فرو می‌ریزد، اگر انسان به طرف گناه رود خوبی‌ها فرو می‌ریزد، شما فکر کنید چطور می‌شود یک فردی مادرش را به قتل برساند؟ این در حیوانات هم تحقق پیدا نمی‌کند، اگر نفس انسان سرکش شد دیگر برای او زن، مادر و برادر فرق نمی‌کند! اما اگر گناه نکرد، این ظرف همچنان پاکیزه باقی می‌ماند و ایمان او روز به روز افزایش پیدا می‌کند و روز به روز به خدا نزدیک می‌شود، یعنی شما مادامی که حجاب دارید دائم می‌خواهید تقرب به خدا پیدا کنید، پس این یک فایده‌ی حجاب است، که به نص قرآن موجب طهارت قلوب مردان و قلوب زن‌ها است.

سؤال: حکم شرعی کاشتن ناخن برای بانوان چیست؟

کسی که کاشت ناخن برای او ضرورتی ندارد اگر بداند این کار مانع وضو و غسل او است حرام است، یک وقت خانمی است که ناخن‌هایش از بین رفته و لازم است که ناخن بکارد بر او حرام نیست، ولی کسی که روی ناخن معمولی‌اش یک ناخن دیگر قرار می‌دهد که مانع غسل و وضو است کارش حرام است. اما وقتی این را کاشت، چون کَندن آن مستلزم اذیت و حرج است، وضوی او درست است منتهی وضویش جبیره‌ای می‌شود، مثل کسی که آب دارد و می‌تواند با آب وضو بگیرد اما آبش را دور بریزد. این دور ریختن آب حرام است اما برای نماز چاره‌ای جز تیمم ندارد. بعد که با تیمم نماز خواند آن نماز صحیح است.

سؤال: سر کردن روسری‌های رنگی چه حکمی دارد؟

این به اختلاف موارد مختلف می‌شود، نمی‌شود به نحو کلی حکم کرد، بعضی از روسری‌ها خیلی جاذبه دارد، فرض کنید همین چادر را اگر کسی زینتی‌اش کند، اگر به قدری تزیین کند که جلب توجه نماید حکم زینت را پیدا می‌کند، حاکم تشخیص این مسئله هم عرف و خود شما مردم هستید، ربطی به فقیه ندارد، فقیه می‌گوید اگر در عرف جامعه و بین خودتان زینت به حساب آید اشکال دارد. اگر زینت نیست اشکالی ندارد، حالا اگر یک خانمی یک روسری قهوه‌ای دارد و چادرش هم بالای سرش هست اشکالی ندارد، باید ببینید که عرف می‌گوید این زینت است یا نه؟ کما اینکه در مورد صورت زن، امام خمینی رضوان الله علیه و مرحوم والد ما می‌فرمودند زن صورتش را می‌تواند باز نگه دارد ولی به شرطی که آرایش نکرده باشد! اگر آرایش کرده باشد زینت است، ما هم اینطور گفتیم که مواردی که صورت زن اصلاح طبیعی شده باشد اشکالی ندارد مثل مردها، اما مواردی که فوق آن است و مواد آرایشی استفاده می‌کنند که زینت می‌شود و اشکال . لذا هر چه که به آن زینت گفته شود ممنوع است، در روسری‌ هم مسئله دائر مدار عرف است و این ربطی به فقیه ندارد.

سؤال: برخی می‌گویند امر به معروف و نهی از منکر مربوط به حق الله است و رعایت حجاب حق الناس است، لذا مشمول امر به معروف و نهی از منکر نمی‌شود.

اولاً در میان فقها کسی را نداریم که در امر به معروف و نهی از منکر، قائل به تفصیل شده باشد و بگوید نسبت به آنچه که مربوط به حق الله است شما وظیفه دارید اما حق الناس را نه. ثانیاً مسئله‌ی حجاب حق الله است، درست است که فوایدی هم برای مردم دارد اما عنوان حقّ الناس را پیدا نمی‌کند، لذا هیچ وجهی برای این مطلب نیست و خواهران ما اگر کسی را دیدند حجابش را رعایت نمی‌کند باید امر به معروف و نهی از منکر کنند، اینکه بگوئید حق الناس هست یا نیست نقشی در این مسئله ندارد.

سؤال: چرا در مورد حجاب مسئولین ما اقدام مناسب را انجام نمی‌دهند؟

در کشور ما نهادهای مختلف وظیفه‌شان را راجع به حجاب درست انجام ندادند و متأسفانه در دولتهای گذشته این مسئله همینطور باقی مانده تا حالا. ما معتقدیم که اگر در مسئله‌ی حجاب، اولاً از جهت فرهنگی کار کنند، صدا و سیما کار کند. من یک وقتی دیدم یکی از خانم‌ها در تلویزیون راجع به حجاب به قدری قشنگ و دقیق و روی ضوابط فقهی حرف می‌زد که خدا را شکر کردم که در میان زن‌ها افرادی هستند که به خوبی تمام شبهات حجاب را پاسخ می‌دهند. بخش عظیمی از خانم‌هایی که خود را ملزم به رعایت حجاب نمی‌بینند حجاب را به عنوان یک امر خشن، به عنوان تحجرگرایی، مایه‌ی عقب ماندگی، تحت تأثیر حرفهایی که از دنیای غرب به کشورهای اسلامی آمده، می‌گویند حجاب عقب‌ماندگی است، زن باید آزاد باشد، حجاب با آزادی زن سازگاری ندارد، پس در درجه‌ی اول باید شبهات حل شود، و تا زنها نتوانند در جامعه این را درست بپذیرند تأثیر ندارد.

لذا من در درجه‌ی اول توصیه می‌کنم که کار فرهنگی کنید، و از مدارس شروع  کنید، در مدارس دخترانه مثل همین جلسه را برگزار و از یک روحانی وارد که مسلط بر مسائل حجاب باشد، دعوت کنید تا شبهات آنها را پاسخ دهد، ارزش این از هزار کارخانه‌ی چادر بیشتر است، شما اگر یک زن را معتقد به چادر کنید او می‌تواند هر زنی که راجع به چادر صحبت کند متقاعد سازد. در درجه‌ی دوم باید مراکز و نهادهای فرهنگی کشور هماهنگ باشند، ما نباید تابع غرب و لباسهای غربی باشیم و ببینیم آنها چگونه برای ما برنامه‌ریزی کنند، به خود آئیم و مسئولین کشور و بانوان با ابتکار و فکر خود ان شاء الله این موضوع را حل کنند، از اینکه رئیس جمهور محترم جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای روحانی نیز در همین ماه‌های اول مسئولیت خویش نسبت به این مسئله حساسیت نشان داده‌اند و دستور پیگیری اجرای قانون حجاب و عفاف را صادر فرمودند، ما واقعاً تشکر می‌کنیم.

حساسیتی که ما در هشت سال گذشته نه تنها ندیدیم بلکه خلافش را شاهد بودیم، باید مسئولین ما اعم از رئیس جمهور و مسئولین اجرایی، همه نسبت به این مسئله حساسیت داشته باشند، این همه مراجع ما راجع به حجاب فریاد می‌زنند، اگر مسئولین کشور اهمیت بدهند إن شاء الله حل می‌شود. امیدوارم با یک برنامه‌ی دقیق و عمیق و کارشناسی شده این مسئله به نتیجه‌ی خوبی برسد.

سؤال: در رابطه با آموزش حجاب به دختران خردسال چه توصیه‌ای می‌فرمائید؟

اسلام می‌گوید دو سال قبل از بلوغ بچه را نسبت به تکالیفش تمرین بدهید، البته رفتار خود مادر و رعایت حجاب او نقش خیلی مهمی دارد، دختران پذیرش بیشتری از مادر دارند. کلمات مادر به طور کامل در ذهن و روح دختر ثبت می‌شود. اگر دختر ببیند مادرش باحجاب است، ببیند مادر اول وقت سجاده پهن می‌کند او هم می‌گوید برای من سجاده تهیه کنید، برای من چادر تهیه کنید. اما اگر مادر خودش خدای ناکرده مقیّد نباشد فایده ندارد، دختر هم شاید بدتر از او بار بیاید، لذا باید تمرین کند آن هم نه با اجبار! بلکه با یک زبان خیلی نرم بگوید، آن خدایی که تو را خلق کرده و ما را به وجود آورده، اگر این حجاب را داشته باشی تو را بیشتر دوست دارد، در این صورت با تمام وجود این بچه می‌پذیرد، اینها خیلی نقش دارد، لذا فرزندان را باید تمرین بدهیم منتهی تمرین هم خیلی باید روش‌مند و دقیق باشد که نسبت به تکالیف زده نشود.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته



برچسب ها :