درس بعد

اولين قسم از اقسام تلقيح

درس قبل

اولين قسم از اقسام تلقيح

درس بعد

درس قبل

موضوع: تلقیح مصنوعی


تاریخ جلسه : ۱۳۸۴/۱۱/۴


شماره جلسه : ۴

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • اولین قسم از اقسام تلقیح

دیگر جلسات


بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين


طرح اولين قسم از اقسام تلقيح

بعد از اينکه اصل اولي در مسئله که عبارت از اصالة البرائة نقلي و عقلي است را تحکيم کرديم وارد مسئله تلقيح مي‌‌شويم. در اين مسئله تلقيح، اقسام و فروعات متعددي وجودي دارد. اولين قسم اين است که اگر نطفه مردي را از راه وسائل و ابزار، در مهبل يا در رحم زوجه شرعي خودش قرار دهند، يعني از راه طبيعي اين امکان وجود ندارد اما از راه وسائل و ابزار اين امکان وجود دارد، آيا اين جايز است يا نه؟ در اين مورد به حسب اين عنوان -يعني تلقيح نطفه زوج و زوجه که بين هر دو زوجيت شرعيه برقرار است- دليلي بر حرمت نداريم و همان اصالة البرائة عقلي و نقلي در اينجا جريان دارد.

در بين آيات و روايات هيچ دليلي نداريم که عمل تلقيح بايد از راه طبيعي در رحم زوجه شرعيه صورت بگيرد. اين جا اين بحث مطرح مي‌‌شود که اگر اين کار مستلزم نظر و لمس باشد که بايد پزشک زوجه اين مرد را نظر و لمس کند و از راه نظر و لمس، مني را در رحم اين زوجه قرار دهد، از اين جهت ممکن است اشکالي توليد شود، اما از نظر خود اصل لقاح و تلقيح هيچ اشکالي در اين فرض وجود ندارد. اگر بين اين زوج و زوجه واقعا يک اضطرار و يک حرجي وجود داشته باشد، مثلاً در حدي هستند که زندگي آنها در معرض از هم پاشيدن است، قاعده لا حرج مشکل اين نظر و لمس را هم برمي‌‌دارد، مي‌‌گويد اينجا که اضطرار وجود دارد طبيب اگر زوجه آن شخص را نظر يا لمس کند براي اينکه بتواند مني را در رحم او قرار دهد اشکالي ندارد.


طرح يک سؤال

اينجا بحثي - که البته بايد در کتاب النکاح مطرح کرد - اين است که آيا ادله اي که دلالت بر حرمت نظر و لمس به اجنبيه دارد، فقط نظر به آنچه که به عنوان ظاهر جسمي او هست را شامل مي‌‌شود که نظر به مو و بدن او حرام است؟ يا اينکه نه، اين باطن اجنبيه را هم شامل مي‌‌شود؟ فرض کنيد دکتري مي‌‌خواهد شکم زني را جراحي کند، اينجا هيچ چيز از ظاهر اين زن پيدا نيست، بلکه روده و قلب و کليه او پيداست و برای ديگران که در آنجا حضور دارند ولو عنوان دکتر را هم ندارند بگوييم نظر به اين مانعي ندارد، قلب اين زن را اگر نگاه کنند و بخواهند با دست قلب را دربياورند اشکالي ندارد.

اين متوقف بر اين است که ادله حرمت نظر و لمس را بررسي کنيم و ببينيم آيا از ادله حرمت نظر و لمس مثل: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ» يا ادله و روايات ديگري که وجود دارد استفاده مي‌‌شود که فقط نظر به ظاهر حرام است و آنچه که عنوان باطن زن را دارد اشکال ندارد، مثلاً اگر زن دهانش را در مقابل دندانپزشک باز کرد بگوييم اين هم عنوان باطن را دارد يا بگوييم ظاهر و آنچه که در حکم ظاهر است؟ آنوقت مسئله دهان و دندان و مهبل هم شامل ظاهر مي‌‌شود و قلب و کليه و... عنوان باطن را پيدا کند. اين بحث بايد در کتاب النکاح مطرح شود.


ادامه بررسي فرع اول

ما روي اين فرض بحث مي‌‌کنيم که اگر گفتيم نظر و لمس مطلقا حرام است حتي نسبت به باطن، اينجا اگر براي اين زوج و زوجه اضطرار باشد و ادامه زندگي عنوان حرج را داشته باشد لا حرج اين حرمت را برمي‌‌دارد. إنما الکلام در آنجايي که اضطرار نيست اما ميل باطني زن و مرد اين است که اولاد داشته باشند، اگر هم نداشته باشند زندگي آنها خوب است، مثل افرادي که عمري با هم زندگي کردند و مشکلي نداشتند و اولادي هم خدا به آنها نداد. اما به اولاد بي ميل هم نيستند، يعني مسئله اضطرار در کار نيست بلکه مجرد معالجه است.

آيا از نظر شرعي اين زوج و زوجه به ملاک معالجه نه به ملاک اضطرار و به ملاک ضرورت، مي‌‌توانند بگويند ما مي‌‌خواهيم معالجه کنيم؟ يا فرض کنيد زني بيني بزرگي دارد مي‌‌خواهد معالجه کند و کوچک کند و اضطراري هم در کار نيست و براي صرف زيبايي مي‌‌خواهد اين کار را انجام دهد کما اينکه رايج و شايع است، آيا زن مي‌‌تواند تا اندازه اي که به حد اضطرار نرسيده و صرف معالجه است خود را در اختيار طبيب مرد قرار دهد؟ آن هم معالجه چيزي که ضروري نيست. بعضي از معالجه ها عنوان ضروري دارد مثلا ناراحتي قلبي دارد و دکتر مرد و زن هم وجود دارند امّا اعتمادش به دکتر مرد بيشتر از زن است، همين کافي است که به دکتر مرد معالجه کند. در جايي که اضطراري نيست و ملاک، مجرد معالجه و علاج است، آيا از ادله مي‌‌توانيم استفاده کنيم که اين زن خود را در اختيار دکتر اجنبي قرار دهد تا نطفه شوهر او را در رحم او قرار دهد و مستلزم نظر و لمس هم باشد.


بيان روايتي در باب علاج زن توسط مرد

اينجا يک روايت معتبر از ابو حمزه ثمالي از امام باقر ع داريم در ج 14 وسائل، ص 172، باب 130 از مقدمات نکاح، حديث اول است. «قال سألته عن المرأة المسلمة يصيبها البلاء في جسدها» از امام باقر(ع) سؤال کرده است از يک زن مسلماني که بلا به بدنش اصابت کرده، امّا کسر وامّا جرح يا يک جراحت و شکستگي بر او وارد شده «في مکان لا يصلح النظر إليه» در قسمتي از بدن او است که نظر به او جايز نيست، فرض کنيد بعضي ها وجه الکفين را استثناء مي‌‌کنند اما مي‌‌گويد اين شکستگي يا جراحت در قسمتي است که نظر به آنجا جايز نيست - در روايات بعضي اوقات کلمه لا يصلح آمده منتهي به معناي عدم جواز است - سائل مي‌‌گويد «يکون الرجل أرفق بعلاجه من النساء» مرد بهتر مي‌‌تواند علاج کند تا زنها «أيصلح عن النظر إليها» آيا نظر به اين زن براي طبيب جايز است يا نه؟

«قال إذا اضطرت إليه فليعالجها إن شاءت» اگر زن مضطر به اين مرد شد اين مرد بيايد اين زن را معالجه کند. اينجا اذا شرطيه داريم، روي نظر مشهور که در باب مفهوم شرط قائلند به اينکه جمله شرطيه مفهوم دارد مفهوم کلام امام(ع) اين است که اگر اضطرار پيدا نکند حق ندارد «اذا اضطرت إليه» اگر زن اضطرار پيدا کرد، معنايش اين است که اگر بخواهد به دکتر زن مراجعه کند او نمي تواند او را معالجه کند يعني اگر معالجه صحيح به دست مرد است مرد معالجه کند. اگر از راه کامپيوتر بتوانيد کلمه علاج يا يعالجه را بياوريد در فقه براي معالجه ببينيد روايت ديگري داريم يا نه؟

ظاهراً همين يک روايت است، اگر روايت ديگري بود به بنده هم بگوييد تا در روايات ديگر هم دقت کنيم. ما از نظر دليل شرعي تعبدي، يک دليلي براي اين که به مجرد اينکه خودش را بخواهد معالجه کند اما ضرورتي ندارد حال بخواهد خود را در اختيار اجنبي قرار دهد، دليلي بر جواز آن نداريم.چون در اينجا ادله حرمت نظر به أجنبيّه و ادله حرمت لمس نسبت به اجنبيه اطلاقش باقي مي‌‌ماند. يعني فرض کنيد دو بچه دارد و مي‌‌خواهد بچه سومي داشته باشد اما راهش اين است که برود دکتر و از راه وسائل و ابزار بخواهد نطفه را در رحمش قرار دهد، اطلاق ادله حرمت نظر و لمس اينجا را مي‌‌گيرد و مي‌‌گويد لا يجوز.


نتيجه بررسي صورت اول تلقيح

آن ادله فقط در فرض ضرورت کنار مي‌‌رود، اما با قطع نظر از اضطرار و حرج، بگوييم فقط به صرف العلاج من دون اضطرار و حرج، اينجا اطلاق ادله حرمت نظر و لمس به اجنبيه شامل مي‌‌شود و بايد گفت که از نظر فقهي جايز نيست. اين حکم اين صورت اول؛ از نظر اينکه آيا جايز است يا نه؟ و مسئله نظر و لمس که روشن شد.


طرح صورت دوم از اقسام تلقيح

صورت دوم که بحث مهمي است و عمده بحث در صورت دوم است اين است که نطفه مردي را در رحم يک زني که زوجه او نيست قرار بدهند. اينجا هم صور متعددي دارد؛ يا آن زن شوهر دارد، يا ندارد يا آن زن محرم نسبي اين مرد هست يا نيست، يا آن زن محرم سببي آن مرد است يا نه. اينجا صور متعددي دارد که غالبا حکمش واحد است. زن و شوهري هستند که بچه دار نمي شوند و مشکل در مرد است، حالا بروند نطفه مرد ديگري را بگيرند و در رحم آن زن قرار دهند و بين آن زن و مرد هيچ ارتباط زوجيت برقرار نيست، آيا اين جايز است يا نه؟ اينجا هم روايات و هم آياتي داريم که از آن حرمت استفاده مي‌‌شود و بايد اين روايات و آيات را بخوانيم.


ادله حرمت صورت دوم

اولين روايت: «علي بن ابراهيم عن ابيه عن عثمان بن عيسي عن علي بن سالم عن ابي عبدالله(ع) قال: ان اشد الناس عذاباً يوم القيامة رجلاً اقر نطفته في رحم يحرم عليه». شديدترين عذابها در روز قيامت براي مردي است که نطفه خود را در رحم زني قرار بدهد که آن رحم بر او حرام است. يعني بين اين مرد و آن زن علاقه ملک يمين و زوجيت شرعيه وجود ندارد. چون رحم جائز يا از راه زوجيت است يا ملک يمين.


بررسي سند روايت

قبل از اينکه دلالت اين روايت را بررسي کنيم اين روايت سندش خوب است فقط در يک نفر به نام علي بن سالم اشکال است. ما در بين روات دو علي بن سالم داريم؛ يکي علي بن سالم بطائني واقفي مسلک داريم و يک علي بن سالم داريم که مجهول است. برخي از بزرگان مي‌‌گويند علي بن سالم مردد بين دو نفر است و ما نمي‌‌دانيم کداميک است و اعتباري ندارد. اما کساني که توثيقات عامه را حجت مي‌‌دانند که ما هم حجت مي‌‌دانيم، مرحوم شيخ مفيد در کتاب ارشاد تمام رواتي که از اصحاب امام صادق(ع) هستند توثيق کرده است به توثيق عام، که يکي علي بن سالم است.

لذا اگر ما توثيق عام را کافي بدانيم اين روايت معتبر مي‌‌شود. کساني که مثل مرحوم آقاي خوئي که در اوائل مباحث علمي خود توثيقات عامه را حجت مي‌‌دانستند اما در اواخر عمر از اين مبنا برگشتند و فرموده بودند توثيقات عامه حجيت ندارد در سند اين روايت مشکل دارند، اما کسي که توثيق عام را حجت مي‌‌داند، چون شيخ مفيد با جلالتي که دارد تمام اصحاب امام صادق را توثيق کرده است، اين براي ما قابل اعتبار است. پس سند روايت بحثي ندارد اما بحث مهم در دلالت اين روايت است. ببينيم آيا از اين روايت استفاده مي‌‌شود که اگر با ابزار، نطفه را در داخل رحم زني قرار دهند که بر او حرام است اين هم حرام است يا نه؟

برچسب ها :

تلقیح مصنوعی مکاسب محرمه صور تلقیح مصنوعی دلیل نداشتن لزوم تلقیح طبیعی حرمت نظر و لمس غیر ضروری پزشک نامحرم تلقیح مصنوعی بین زوج و زوجه عدم حرمت تلقیح مصنوعی بین زوج و زوجه با فرض اضطرار دلالت روایت ابو حمزه بر جواز معالجه ضروری توسط پزشک نامحرم تلقیح مصنوعی بین غیر زوج و زوجه حجیت توثیقات عام

نظری ثبت نشده است .