جلسه ماهانه طلاب و فضلاي قمي با حضور حضرت استاد در آستانه ماه عزاداري ابا عبدالله الحسين(ع)، شنبه 15/10/86
۱۹ شهریور ۱۳۹۰
۱۷:۰۵
۱,۸۰۰
خلاصه خبر :
-
ولادت با سعادت حضرت جواد الائمه(علیه السلام) تبریک و تهنیت باد
-
انتصاب ناشایست هم شعبهای از شعوب جور و خیانت است
-
شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع واگذاری مسئولیتها را ساماندهی کند
-
علم اصول، منطق فهم دین
-
جشن میلاد حضرت زهرا(س) و آئین عمامهگذاری در حسینیه دفتر آیت الله فاضل لنکرانی
-
مقاومت؛ تنها راه عزت مسلمین و غلبه بر مستکبرین
الحمد لله رب العالمين و لصلاة و السلام على سيدنا و نبينا و حبيب قلوبنا ابى القاسم محمد (ص) و على آله الطيبين الطاهرين المعصومين و لعنة الله على اعدائهم اجمعين من الان الى قيام الدين.
عن الصادق (ع): «حدثنى ابى عن ابيه، ان رجلاً من اهل الكوفه كتب الى الحسين بن على (ع) يا سيدى اخبرنى بخير الدنيا و الاخرة فكتب (ع) بسم اللّه الرحمن الرحيم اما بعد فان من طلب رضى اللّه بسخط الناس كفاه اللّه امور الناس و من طلب رضى الناس بسخط اللّه وكله الى الناس»
در آستانه ماه محرم الحرام قرار داريم زمانى كه وظيفه روحانيت براى احيای دين و ترويج دين يك وظيفه مضاعفى مىشود، و يك حركت و جوششى در اين زمينه در حوزههاى علميه، در ميان فضلاء و در ميان روحانيت به وجود مىآيد.
در سالهاى گذشته نظير اين مجلس در اين مكان مقدس و در اين حسينيه كه مربوط به ساحت مقدس ابا عبدالله الحسين (ع) هست تشكيل مىشد اين جلسه
آقايان و فضلاء و شما بزرگان حوزه قم لطف فرموديد براى اين كه يك تذكره و يادبودى از اين مرجع بزرگوار باشد اين جلسه را در اينجا منعقد فرموديد، بنده خودم را كمتر از اين مىدانم كه وقت آقايان را تصديع بدهم و تضيع كنم اما اميدوارم نكاتى كه در ذهن خودم تنظيم كردم براى بيان آنها ان شاء الله مفيد باشد و بتوانيم از اين چند دقيقه بنحو احسن استفاده كنيم.
من ابتدا اين روايتى را كه خواندم از امام صادق (ع) كه از پدر بزرگوارشان و تا مىرسد به ابا عبدالله الحسين در اين روايت نقل شده است كه حضرت فرمودند: كه هر كسى كه رضاى خدا را در مقابل سخط مردم مطالبه كند خداوند همه امور او و آنچه كه مردم در رابطه با او دارد او را كفايت مىكند. اين يك مبناى بسيار مهمى است ما بايد دنبال تحصيل رضاى الهى باشيم، و اين يك مراحل بسيار متعددى دارد و چه بسا برخى از مراتبش براى ما قابل درك نباشد، بعنوان مثال عرض مىكنم آن كسى كه جاهل به دين هست اين در تحصيل رضاى الهى مراتب كمترى را مىتواند طى بكند، مراحل پاين ترى طى مىكند، آن كسى كه معرفتش به دين و به خدا و به حقيقت دين و حقيقت خدا ضعيف است اين دركش از آنچه كه چه چيزى مىتواند مطابق با رضاى خدا باشد اين خيلى محدود است. اگر يك شخص متدينى باشد، تحصيل رضاى خدا را در همين مقدار مىبيند كه يك واجبات ظاهرى را انجام بدهد يك محرماتى را هم ترك بكند اگر بتواند به بندگان و عباد خدا نفعى را هم عائد باشد.
اما يك مرتبه بالاتر، آن كسانى است كه اسم خودشان را عالم مىگذارندو خودشان را در وادى معرفت به خدا قلمداد مىكنند اينها روشن است كه براى تحصيل رضاى الهى يك ميدان خيلى وسيعترى دارند اينها وقتى كه درك مىكنند عمق دين را وقتى كه درك مىكنند حقيقت دين را، وقتى ابعاد دين را و آنچه كه خداى متعال از بشر خواسته ولو تا يك حدى بتوانند او را بفهمند روشن است كه براى تحصيل رضاى الهى چنين افرادى قابل مقايسه با آن جاهل نيست، سر اين كه حالا عبادت هفتاد سال يك جاهل با عبادت يك روز يايك شبانه روز يك عالم برابرى مىكند سرش در همين است! يك روحانى اين توفيق را پيدا كرده ابعاد و راههاى كه مىتواند تحصيل رضاى الهى بكند به اينها دست يابى پيداكرده اگر جاهل بعضى از ظواهر و پوسته دين، بعضى از امور ظاهرى را برايش دست يابى پيدا كرده عالم به يك طرق متعدد دست يابى پيدا كرده است.
و از اين جهت است كه او مىتواند مراتب بسيار بالاترى از رضاى الهى را درك بكند.
البته رضى الله عنهم همه مراتب را شامل مىشود و لكن اين مرتبه عالى كجا و آن مراتب ديگر كجا!
ما اگر دنبال استنباط احكام شرعى باشيم بايد با اين معيار پيش برويم كه دنبال اين هستيم كه حكم خدارا بدست بياوريم و ببينيم خدا چه مىخواهد از ما، نه اينكه ما چه بخواهيم و چه ميل ماست و چه مطابق با اين نفوس و عقول ناقصه ماست، دنبال اين باشيم كه ببينيم كه خدا چه خواسته است، و اگر با اين نور رضايت الهى پيش برويم هم عنايت مىكند به انسان و انسان موفق مىشود كه آنچه كه رضاى الهى است انجام بدهد.
اين روايت مطلب زياد دارد و من فقط به يك معناى اجمالى اش اشاره كردم كه حالا در اثناء مطالبى كه مىخواهم عرض بكنم باز ممكن است به بعضى از نكاتش اشاره بكنم.
من اولين نكته كه مىخواهم در آن بحث بكنم اين است كه وضعيت كنونى روحانيت در عصر حاضر را ببينيم چيست؟
و اين از مطالب بسيار ضرورى است، روحانيت بايد بنشيند وضعيت كنونى خودش را و انتظاراتى كه از روحانيت وجود دارد و مطالباتى كه از روحانيت در جامعه كنونى است اينها را مقايسه بكنيم با زمانهاى گذشته، مثلاً در اين بحث اين نكته روشن مىشود يكى از سؤالهاى كه گاهى در افواه مطرح مىشود كه آيا اگر روحانيت اگر امام بزرگوار اگر شاگردان امام در خرداد 42 اينها به صحنه نمىآمدند آيا دين محفوظتر نبود؟ بايد به اين سؤال ما پاسخ بدهيم، آيا امروز كه به بركت رهبری هاى امام و دماء الشهداء و اين فداكارىها و جانبازى انقلاب ما يك موجودى است حدود سى سال بررسى كنيم كه آيا حضور و عظمت روحانيت امروزه در چه حدى است و چگونه است من اين سؤال را براى اين مطرح مىكنم كه هر وقت يك انتخاباتى در كشور مطرح مىشود، هر وقت يك مسئلهاى در انقلاب مطرح مىشود گاهى اوقات زمزمه مىشود كه روحانيت اگر فاصله بگيرد چه بسا اولى باشد، سؤال هم مىكنيم كه دليل اينها چيست؟ آنهايى كه با يك نپختگى و با يك سطحى نگرى قضاياى را دنبال مىكنند معتقد هستند كه چه بسا آن شاكله اصلى و آن ماهيت اصلى روحانيت و آن وظيفه اصلى روحانيت كه حفظ دين بوده چه بسا شايد نشده به آن نحوه واقعى كه انجام بشود، اين را بايد خيلى منصفانه بصورت علمى، دقيق بدور از هرگونه تعصبى ابعادش را بايد حوزه علميه بررسى بكند در اين جلسه و در امثال اين جلسه هم نمىشود اين مسئله را كاملاً بررسى كرد اما بنحو اجمال ما بعد از اين مدت تأثير حكومت اسلامى را در ابقاء دين بوضوح ديديم، اين از چيزهاى است كه واقعاً هيچ كسى و هيچ منصفى نمىتواند انكار بكند، اگر اين حكومت اسلامى كه الان هست، اگر نبود دين در ميان مردم آن دينى كه قرآن از آن حكايت مىكند، آن دينى كه يك ابعاد وسيع دارد آن دينى كه دنبال سعادت بشر است آن دينى كه دنبال اين است كه جامعه يك جامعه زنده، مستقل، عزتمند پويا چنين دينى در جامه حضور نداشت، ما به بركت حكومت توانستيم تا يك حدى، هيچ كسى هم نمىآيد ادعا كند امروز همه ابعاد دين اسلام و مكتب اهل بيت در جامعه پياده شده است اما يك ابعاد و اركان مهمى مرسوخ شده و در جامعه الان بصورت مستحكم وجود دارد من يك وقتى فكر مىكردم اين كه در فقه ما نسبت به حكومت جائر اين همه بحثها و اين همه مخالفتها هست، اگر كسى قاضى باشد براى حكومت جائر او حرام است به اشد حرمت، تا آن كسى كه يك قلم و دواتى را براى حكومت جائر مىكند چرا؟ چرا اين سؤالى است كه واقعاً در فقه دنبال بشود اين كه اين همه در اسلام و در فقه ما نسبت به حكومت جائر حتى اگر انسان قلباً هم بخواهد يك جائرى ولو براى يك ثانيه ادامه حيات پيدا بكند چرا اين قدر مورد توبيخ و مذمت و تحريم قرار گرفته است؟ اين نه فقط براى اين است كه ظلم مىشود، ممكن است بدون حكومت هم ظلم بشود بعضى از جاها هست حكومت هم وجود ندارد ظلمهاى هست بيش از ظلمى كه يك حكومت ممكن است داشته باشد اما نكته اصلى اين است همانى كه امام حسين (ع) در برخورد با يزيد بيان فرمود طبع يك حكومت اين است كه همه چيزها و همه حقايقها را دگرگون مىكند، اگر حكومت حكومت جور شد، بسمت اقتضا و بسمت انحطاط و بسمت اين كه تمام ارزشها از بين برود، مردم را سوق مىدهد طبع حكومت اين است و خاصيت حكومت اين است، شما ببينيد! در طول تاريخ حكومت كه در اختيار اهل سنت بوده اگر از اين زاويه ما بررسى بكنيم كه فتاواى كه در پرتوى بعضى از اين حكومتها آمده در ظاهر دين و در جامعه تزريق شده و چه بدعتهاى را در جامعه براى هميشه پايدار كرده خيلى فراوان است، الان هم هست! از آن طرف وقتى حكومت حكومت عدل باشد، حكومت مشروع باشد حكومتى باشد كه واقعاً بر اساس مبانى به وجود بيايد بر اساس اين كه مدعى اين است كه مىخواهيم قرآن و سنت پيامبر و ائمه را ما جارى بكنيم در جامعه اين خيلى از فرهنگها و خيلى از افعال و خيلى از كارها را مىتواند در جامه رواج بدهد و جامعه يك جامعه موفق و سعادتمندى بشود.
حالا ما بياييم با اين بيان اگر اين انقلاب ما نبود، در همين حوزه علميه خودما آيا خبرى از اين حوزه مباركه با اين عظمت آيا اثرى از اين بود؟ آيا اثرى از اين تحقيقات بسيار وسيعى كه امروز توسط فضلاء اين حوزه، بزرگان اين حوزه دارد مطرح مىشود آيا اثرى از اينها بود؟ آيا در سطح عمومى جامعه دين تا چه اندازهاى مىتوانست مطرح باشد؟ انصافش اين است كه امروز گرايش مردم به دينشناسى، گرايش مردم به شناخت احكام دين و ابعاد دين قابل مقايسه با قبل از انقلاب نبوده و بايد بر اين نكته ما اذعان بكنيم بايد بر اين نكته ما اعتراف بكنيم.
صرف نظر از اينكه وقتى يك حكومتى در يك نكته از نقاط جغرافيايى به وجود مىآيد اين آثارى را در كل منطقه و در كل نقاط ميگذارد، امروزه روحيه اسلام خواهى، اسلامطلبى، روحيه گرايش به مكتب اهلبيت در دنيا خيلى عجيب رو به فزونى است، اينها به بركت اين انقلاب است.
حالا روحانيت كه بالاخره پرچمدار اين انقلاب بوده در اين هم كه ترديدى وجود ندارد اين اقتضاى اين را دارد كه روحانيت در زمان كنونى حضور خودش را در ميدان هاى انقلاب قويتر بكند، حضور خودش را در نهادهاى تأثير گذار در اين نظام خيلى قويتر بكند، شما باز همين مسئله را يك مقدارى بيشتر ما مطرح بكنيم ببينيد ما به بركت اين انقلاب چهرههاى مختلفى را از دشمنى يافتيم و ياد گرفتيم، قبل از انقلاب دشمنى را در اين معنا مىكرديم كه يك گروهى بيايند به يك كشورى حمله بكنند بعد فهميديم كه نه، يك دشمنى فرهنگى وجود دارد، يك هجوم فرهنگى وجود دارد، امروزه يكى از نكات (من تقاضايم اين است كه به اين نكته خوب دقت بفرماييد!) يكى از نكاتى كه مطرح است اين است كه دشمنان ما كه آنهاى قويتر از گذشته دارند كار مىكنند، اگر يك وقتى كسى فكر كند كه آنها حالا مأيوس شدهاند اين يك خيال واهى است، امروزه دنبال يك هجوم علمى و يك استحاله دينى بالخصوص در كشور هست نه در كشور ما در كل جامعههاى دينى هست و با برنامه ريزى ما گاهى اوقات فكر مىكنيم كه اگر يك نظريهاى را در يك نقطهاى از دنيا يك كسى بعنوان دين مطرح كرده فكر مىكنيم كه يك آدمى است كه خودش نشسته فكر كرده يك نظريه باطلى را ابداع كرده اما حقيقتاً اينطور نيست، من نمىدانم اين قضيه را شنيديد! گفتنش براى انسان سخت است كه همين چندى پيش شورى پژوهشى الازهر مصر با انتشار يك اعلاميهى بيان كرد كه هر زنى كه در مصر يا در هر نقطه از نقاط اسلامى در دنيا از راه زنا باردار مىشود سقط جنينش لازم است واقعاً آدم بيايد بررسى كند چطور شد اين فتوا از الازهر مصر در آمد سقط جنين يك مطلبى است كه مسلماً خود فقهای اهل سنت تا حالا كسى را نداشتيم در ميان آنها مواردى را حتى تجويز بكنند، يك موارد خيلى ضرورى آنجايى كه موجب مرگ مادر بشود، اما چطور مىشود اينها يك چنين فتواى را مىدهند آيا اين مسئله راه را براى اين فساد باز نمىكند! كه ديگر اين فساد را انجام بدهند سقط جنينش هم كه جايز است ديگر مشكلى وجود ندارد بارى لا ابالى گرىها، من نمىتوانم باور كنم كه واقعاً اين يك پژوهش علمى و فقهى بوده كه اينها را اينجا رسانده است، يا امروز در كشور خود ما ببينيد در همين تهران گروهى هستند كه شبانه روز دارند كار مىكنند كه اين قوانين و اين احكامى كه در اسلام ميان زن و مرد بينش اختلاف هست همه را از بين ببرد، اصلاً بنايشان اين است ممكن است يك طلبهاى را هم پيدا بكنند و يك دانشجوى را هم پيدا بكنند و يك مقدار هم بعضى از الفاظ روشنفكرى را هم به او بگويند او هم كه مبانى اجتهادى ندارد بر دارد يك مقاله، دو مقاله بنويسند بعد هم به استناد آن يك مقاله و دو مقاله بروند در مجلس و بگويند اين قانون را اصلاح بكنيد! بيدارى روحانيت در زمان معاصر بايد چند برابر باشد البته بسيارى از تحقيقات هم هست كه واقعاً يك محققى خودش از ساليان دراز دارد كار مىكند به يك نتيجهاى مىرسد اما اين جهات را ما بايد امروز در كشور خودمان توجه داشته باشيم.
وظيفه روحانيت خيلى سنگين است براى دشمنان فرقى بين شيعه و سنى نيست آنها دنبال اضمحلال فقه چه فقه سنى و چه فقه شيعه است اين جمله امام بزرگوار بود كه فراموش نكرديد كه خيلى پر معناست اين جمله، امام رض فرمودند كه اگر يك زمانى اين فقه سنتى از حوزهها گرفته شد آن زمان زمانى است كه انقلاب از بين خواهد رفت! ما انقلاب مان براى احياء همين احكام و اجراى همين احكام حكومت اسلامى مان براى همين است، امروز هم بحمد الله داريم مىبينيم در قضاى اسلامى، روزى نيست كه از مراكز قضايى استمدادى از حوزههاى علميه نكنند، و حوزههاى علميه هم بكار افتادهاند در پاسخ گويى به اين مطالبات، اينها نكات بسيار مهمى است كه بايد به آنها توجه داشته باشيم.
بالاخره من در اين بخش مىخواهم اين را عرض كنم اگر كسى منصفانه بررسى بكند حكومت اسلامى منشأ ارزشهاى
بسيار بسيار مهمى بوده است، كسى هم منكر اين نيست كه بعضى از نواقص و كاستىها بوده اما اين منشأ ارزش بوده كسى ترديد نكند، كسى نگويد ما در ميدانهاى قبلى كه حضور پيداكرديم چه شد؟ حالا براى چه حضور پيدا كنيم، دشمن امروز دنبال القاء روحيه بى تفاوتى در درجه اول در خود روحانيت است ما اين را بوضوح داريم مىبينيم دنبال اين هستند كه روحانيت مخصوصاً آنهايى كه دستى در علم و تحقيق دارند اينها را يك مقدار جدا كنند از بدنه نظام و از بدن انقلاب و اين می طلبد كه ما توجه داشته باشيم.
اين نكته را باز من يادم آمد از والد راحل مان (رضوان اللّه تعالى عليه) قبلاً هم من عرض كردم اينجا هم عرض بكنم، ايشان مكرر حتى تا روزهاى آخر مىفرمودند از زمانى كه ما به دنبال امام (رض) حركت كرديم تا اين زمان (دو سه ماه قبل از فوت شان) فرمودند من لحظهاى در حقانيت راه امام ترديد نكردم بلكه هر روز بر ضرورت او بيشتر واقف شدم، و اين خيلى ارزش دارد خيلى مهم است اگر اين انقلاب نبود چه از دين باقى مانده بود، چه از حوزهها باقى مانده بود و چه از دين باقى مانده بود؟ حالا گاهى اوقات مىداند يك مجموعهاى بعضى از اشكالات يا گاهى اوقات بعضى از محرمات را دارد بايد آرام آرام اينها را حل كرد و برايش يك تدبيرى را انديشيد اين نكته و من دنبال اين نكته باز اين تقاضا را عرض مىكنم كه وقتى ما وظيفه مان سنگينتر است وقتى ما دشمنىهاى گستردهترى را داريم مىبينيم اين مىطلبد كه از جهت علمى بيشتر كار كنيم باز يادتان نرفته و در ذهن شريف تان هست والد راحل ما مىفرمودند كه قميون از يك استعداد بسيار خوبى برخوردار هستند استعدادى كه در طلبهها و فضلاى قم هست يك استعداد قابل توجهى هست و بيشتر بايد كار بكنند و بيشتر بايد از اين استعداد خودشان استفاده كنند ما نيازى به اين داريم كه امروز بيش از گذشته در مسائل علمى كار كنيم امروز رسيديم به اين نقطه كه فقه ما موارد پژوهشى خيلى فراوان دارد، من يادم است وقتى ما مكاسب مىخوانديم يك استادى داشتيم يك روزى او مىگفت ديگر در فقه و اصول كفگير به ته ديگ خورده و همه مطالب را همه بيان كردهاند، حالا مىفهميم نه تازه در اين ديگ برداشه شده است تازه ميدانهاى فراوانى است كه بزرگان و فقهاء بايد پژوهش كنند و كار كنند و اين مطالبات و اين چيزهاى كه در دنياى امروز وجود دارد اينها را پاسخ بگويند و مورد بحث قرار بدهند.
به دنبال اين نكته مناسبت بسيار مهم ماه محرم است، شما بهتر از ما، ماه محرم را مىدانيد اقتضائاتش را بهتر مىدانيد ضرورت حفظ شعائر حسينى بدست روحانيت است اين نكتهاى است كه روشن است.
اما باز ما يكى از نكاتى كه مىبينيم كه دارد از خارج از ايران دارد برنامه ريزى مىشود براى خاموش كردن و كم رنگ كردن ماه محرم است.
سى دىهاى بسيار فراوان و متنوع در اشكال به اين قضيه در اشكال به ابعاد اين قضيه در همه امورى كه مربوط به عزادارى است امروز وجود دارد شايد بعضى از اينها را شما هم ديده باشيد تعابيرى كه نسبت به ابا عبدالله الحسين در اين سى دىها بكار برده مىشود كه واقعاً بدن يك انسان بما هو انسان مىلرزد از اين تعابير آنها دنبال اين هستند كه اين را از ما مردم بگيرند دنبال اين هستند كه كم رنگ بكنند، البته يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ آنها مىخواهند اين كار را بكنند اما خدا كه اجازه نمىدهد، اما وظيفه ما چيست؟
ما بايد هر سال با شكوه بيشترى برگذار كنيم، هيچ وقت اين را بعنوان يك كار عادى تلقى نكنيم هر سالى يك جلوه جديدى است هر سالى يك بروز جديدى است هر سالى يك ظهور كاملترى از اين حادثه را ما بياوريم در ميدان، آنچه كه بزرگان ما فرمودند، آنچه كه در طول تاريخ بوده، آنچه كه امام مىفرمود كه مكرر مىفرمود كه همين عزادارىهاى سنتى را حفظ كنيد، بلى بايد جلوگيرى بكنيم از اينكه عدهى مىخواهند خرافاتى را راه بدهند و تزريق بكنند به اين قضيه، از طريق اشعارى كه مداحان محترم اهل بيت اينها مىخوانند كار مىكنند اشعارى را درست كردند در اختيار اينها قرار دادند كه شما برخوردهاى مراجع را با اين گونه كه حالا بحمد الله تعداد نادرى هم هست اشعارى را درست كردند درش تعابيرى را قرار دادند كه اصلاً درست نقطه مقابل هدف امام حسين (ع) است و هم وهن براى شيعه و هم براى ضد براى دين و مبانى دين تعابير مثل زينب اللهى و اين تعابيرى كه بوى كفر و شرك ازش مىآيد حالا هرچه مىخواهند توجيه كنند، قابل توجيه نيست اينها.
اما بايد مراقب باشيم كه ديگران رخنه نكنند نه اينكه بياييم آنچه كه هست اين را از دست مردم بگيريم مردم به خوبى در طول تاريخ توانستند اين عزادارى را به بهترين نحو انجام بدهند و هيچ هم فرو گزار نكردند در اين قضيه، بايد همينها حفظ بشود، بايد يك مقدارى حالا بعضى از امورى كه موجب سامان دادن و بهتر برگزار كردن است اينها باشد اما اينكه بگوييم حالا امسال اين قسمتش را حذف كنيم به نظر ما، نه به نظر ما يعنى مراجع بزرگ قبلاً هم فرمودهاند و حالا هم مىفرمايند اگر يك چيزى به خيال يك كسى شباهت به يك چيزى دارد اين مجوز اين نمىشود كه انسان بگويد كه اين را نبايد در اينجا قرار داد! بلى اگر يك چيز بين الفسادى است بايد با آن مقابله كرد يك چيزى واقعاً موجب وهن است بايد با آن مقابله كرد اما چيزى كه اين چنين نيست ما نمىتوانيم تغيير بدهيم، بايد عزادارىها را با شكوه بيشتر بر گزار بكنيم، بايد پيوند بين انقلاب و بين حادثه عاشورا را براى مردم بيشتر روشن كنيم كه هم امام فرمود و هم يك واقعيت عينى است كه اين انقلاب ما متخذ و مقتبس از حركت ابا عبداللّه الحسين (ع) است .
و اين هم نكته بسيار مهمى است در قضاياى عزادارى كه فضلا و بزرگان مورد توجه قرار دادهاند و اميدواريم كه امسال يك عزادارى با شكوه بيشترى يعنى هرچه عزادارى ما شكوهش بيشتر باشد ترديدى و يأس در دشمنان بيشتر مىشود و ما اگر مظاهرش را كم رنگ بكنيم اين موجب خشنودى آنها خواهد بود.
و آخرين نكته كه عرض مىكنم بحث انتخابات مجلس شورى اسلامى است كه اين مرتبط به همان نكته اول است فرمودند شرايط كنونى حالا چه در قم و چه در مجموعه كشور يك شرايط بسيار حساسى است، عمل كردهاى اين مجلس و مجلس ششم دور از انظار و نظرات آقايان نيست، و من اين نكته را اينجا عرض بكنم حالا با قطع نظر از اين كه بايد اين را تصريح بكنيم به اينكه روحانيت موفقيتش در طول اين انقلاب مرهون اين بوده كه در يك جناح خاص قرار نگرفته است و بايد همه ما مراقب اين قضيه باشيم اگر روحانيت را بخواهند (مقصودم از روحانيت، بدنه روحانيت است) حالا ممكن است يك طلبهاى برود در يك حزبى حالا او امر عليحدهاى است اگر روحانيت را ازش بخواهند بعنوان جناحى و بعنوان سياسى و بعنوان حزبى استفاده بكنند اين روحانيت ديگر تأثيرى در جامعه نخواهند داشت به او نگاهى يك حزب مىكنند نگاه يك اهداف آن حزب را مىكنند رنگ آن حزب را در جبين او مىبينند ديگر نمىگويند براى خدا دارد حرف مىزند ديگر نمىگويند او براى اسلام دارد فرياد مىزند و اين نكته خيل مهمى است اگر خداى ناكرده اين ضعيف بشود و روحانيت در يك جناح قرار بگيرد يك خطر بسيار بزرگى هم براى انقلاب و هم براى حوزه است.
روحانى وقتى دارد حرف مىزند ،وقتى دارد از انقلاب صحبت مىكند وقتى دارد از مسائل مربوط به نظام صحبت مىكند واقعاً از سر ديانت و از سر دين دارد با اآنها حرف مىزند اگر جناحى شد اين تلقى را ديگر مردم ندارد، ديگر مردم اين اعتبار را براى او قايل نيستند الان كه مىخواهم اين نكته را عرض مىكنم نه اينكه بخواهيم بگوييم آقا گروهى كه در اين كشور هستند اين گروه باطل است و آن گروه درست است كارى نداريم به گروهها، كارى نداريم به جناحها نه آن اسمى كه براى اين گروه است درست با مسمى مطابقت مىكند و نه بالعكس، كارى به اينها نداريم ما اصلاً، ولى من ياد اين نكته افتادم كه در مجلس ششم وقتى كه جمعى از نمايندگان مجلس آن تحصن را به وجود آوردند بر آن زمانى كه بحث خروج از حاكميت و اين شعارهاى اين چنينى داده مىشد من يادم نمىرود كه والد ما (رضوان الله تعالى عليه) بقدرى از اين قضيه ناراحت بودند كه يك روزى يكى از همان نمايندگان مجلس ششم آمده بود خدمت ايشان ايشان با پرخاش فرمودند شما با اين تحصن انقلاب را لبه پرتگاه برديد! ببينيد چقدر حساسيت دارد، يك عمل يك كار چه اثرى مىتواند داشته باشد كه حالا ما بگوييم حالا مجلس مىخواهد تشكيل بشود كارى نداريم كه چه كسى مىخواهد برود مجلس اين بر مىگردد به همان روايتى كه من اول خواندم ان من طلب رضى اللّه آن كسى كه بى تفاوت است نسبت به مسائل جامعه و مسائل انقلاب اين طلب رضى نفسه، بگويد من اينطورى آسيب نمىبينم من اينطورى راحتتر هستم، اين براى من اعتبار بيشترى دارد كه من دخالتى نكنم حرفى نزنم سكوت كنم بى تفاوت باشم بين آن روحانى كه منعزل از جامعه و حوادث جامعه است و چه بسا در بيت خودش به شب زنده دارى و تهجد مشغول است و آن كسى كه آمده در صحنه مىخواهد ببيند چه چيزى دين مردم را حفظ مىكند بلى البته يك عدهاى هم خداى ناكرده مىآيند در صحنه براى قدرتطلبى، براى تكاثر اموال، ولى همان نحوى كه امام آمد در صحنه، همان نحوى كه بزرگان ما حضور داشتند در صحنه نگران دين مردم بودند، نگران معيشت مردم بودند، نگران مشكلات مردم بودند آيا بين اين دو نفر از روحانيت آ يا مىشود ما بگوييم هردو طلب رضى الله؟ آن كسى كه مىگويد من مىروم در گوشه خانهام مىنشينم كارى ندارم به من چه ارتباطى دارد، و آن كسى كه واقعاً براى خدا مىآيد در ميدان هردويشان رضى الله است قطعاً يكى از آنها رضى الله است يكى اش رضى نفسه است يكيش رضاى غير الله است و رضاى شيطان است، نمىفهمد رضاى شيطان است.
واقعاً توجه داشته باشيد چه مىخواهد در جامعه ما اتفاق بيفتد، مجلس باز فراموش نمىكنم شايد من بتوانم بگويم اگر انسان بررسى كند در فرمايشات امام (رض) نسبت به مجلس از هر چيز ديگرى بيشتر برايش اهميت قايل بودند، مجلس است كه دارد قوانين را مطرح مىكند، مجلس است كه قوانين را دارد تصويب مىكند قوانين اگر قوانين اسلامى باشد اين موجب عزت است، موجب بقاء دين است، و بايد نسبت به اين مسئله ما اهتمام داشته باشيم.
باز من فراموش نمىكنم در همين مجلس هفتم گاهى اوقات يك قضاياى به وجود مىآمد مراجع بزرگوار دخالت مىكردند تذكر مىدادند و بحمد الله در اين مجلس هفتم از اين جهت ما بايد اين را بگوييم واقعاً آنچه را كه اينها مىفرمودند مورد عنايت اينها قرار مىگرفت.
بايد بسيار توجه بكنيم واقعاً افرادى كه من حالا باز اين ضابطه را خود شما بهتر از ما بلد هستيد، قم يك خصوصيت ويژه دارد آنهايى كه در مجلس حضور پيدا مىكنند بايد افرادى باشند كه بتوانند انعكاس دهنده نظرات روحانيت و حوزه و مرجعيت باشد، اين غير از يك نمايندهاى است كه در يك شهر ديگر انتخاب مىشود، قم امروز بعنوان ام القرى علمى است بعنوان ام القرى دينى است همه به آن توجه دارند، بايد افرادى كه واقعاً بتوانند انعكاس دهنده باشد، بتوانند نظرات حوزه و نظرات بزرگان را بخوبى منتقل بكنند به اين مجلس و در قوانين اين مجلس تأثير گذار باشد.
بايد كسانى باشند كه واقعاً ارزشهاى انقلاب را درك كرده باشد ارزشهاى اسلام را درك كرده باشند اينها معيارهاى كلى است كه عرض كردم هم از قبل مطرح بوده و هم بزرگان فرمودند و مطالبى است كه آقايان مد نظر دارند و اميدوارم كه انشاء اللّه در اين دوره از قم يك افرادى كه واقعاً ارزشمند باشند و مورد توجه بزرگان اينها در مجلس حضور پيدا كنند، من خاتمه عرايضم باز اين سه محورى كه عرض كردم مجدداً تكرار مىكنم كه يك محور اين است كه آقايان بيايد هر روحانى، هر گروهى هر مجمعى از روحانين از هر شهرى واقعاً شرايط كنونى روحانيت در عصر حاضر را كاملاً بررسى كند، حالا منتظر اين هم ننشينيم كه سمينارها برگزار بشود كه حالا توضيحش را دادم و مسئله ماه محرم و توجه به احيا عزادارى سنتى و مسؤوليت بسيار خطير انقلابى كه در رابطه مجلس شوراى اسلامى داريم، من عذر خواهى مىكنم از شما بزرگان، شما سروران و خودم را هم در حدى نمىدانم كه براى شما صحبت كنم اما ديگر آقايان اين وظيفه را بر عهده من گذاشتند و الا من خودم را يكى از طلاب كوچكى از شما بزرگان قم مىدانم.
پروردگارا! انقلاب ما را محفوظ بفرما!
حوزههاى علميه ما را مراجع ما را علمااو بزرگان ما را محفوظ بفرما!
مسئولين نظام را خدمت گذاران به اين انقلاب را رهبر معظم انقلاب را مؤيد و محفوظ بدار!
بما توفيق خدمت به دين بيش از گذشته عنايت بفرما!
خداوندا دين را هرچه بيشتر در جامعه مازنده بفرما!
امام زمان را از ما راضى و خشنود بدار!
ما را موفق به وظايف شرعى بفرما!
ما را مديون خون شهداء قرار نده!
خدايا يك مجلس بسيار با عظمت كه موجب قوت اسلام و انقلاب هست براى ما مقرر بفرما
و السلام عليكم و رحمت اللّه و بركاته.
پرسش و پاسخ :
س 1 - آيا اين شهريهى را كه پرداخت مىكنيد از كجاست و آيا بيشتر مىشود و استمرار خواهد داشت يانه؟
ج - اين قضيه شهريه از وجوهاتى است كه يك مقدارى از قبل در اختيار مرحوم والد بوده، يك مقدارى از چكهاى است كه در اختيار ماست و يك مقدارى هم از دست گردانهاى كه دارند مىآورند و ما خودمان را بعنوان يك امانت دار مىدانيم البته آقا در آن وصيت نامه شان اين اختيار را دادند به ما كه يا شهريه بدهيد يا براى مركز فقهى نگهداريد مإ؛ّّ واقعاً باتوكل بر خدا و الان با خيلىها كه مشورت كرديم گفتند همين مقدار موجود را حفظ كنيد براى مركز فقهى، مركز فقهى ما، بحمد الله هم در قم و هم در مشهد و هم در افغانستان و هم در سوريه در اين سال تحصيلى دائر است و ان شاء الله دعا بفرماييد كه اينها اگر مورد رضاى خداست باقى بماند اگر هم نيست كه هرچه خدا مىخواهد انجام بشود.
اين شهريه ارتباطى به هيچ مرجع ديگرى ندارد، ارتباطى به هيچ شخصيت ديگرى ندارد مربوط به خود مرحوم والد است.
س 2 - اينكه مىگوييد بعضى از تعابير بووى شرك را مىدهد واقعاً بوى شرك مىدهد يا شرك است؟
ج - واقعاً شرك است، در يك استفتاى كه از والد ما شد، ايشان تصريح فرمودند اين تعابير اگر با قصد جدى گفته بشود شرك است.
يك استفتائاتى از ايشان در سه چهار سال پيش در همين رابطه شد، من تقاضا مىكنم آقايان آن را ببينند حتماً.
س 3 - به فكر معيشت طلاب باشيد!
ج - اين را از بزرگان بايد بخواهيد من هم مثل شما به بزرگان عرض مىكنم به فكر معشيت طلاب باشند.
س4 - فرمايشات رهبرى را در حوزه زنده كنيد.
ج - اين مطلب بسيار خوبى است من هم در درس اول به مناسبت اين فرمايشاتى كه رهبر بزرگوار انقلاب فرمودند آنجا من نكاتى را گفتم حالا آقايانى كه با روزنامهها ارتباط دارند حتماً ديدهاند من يكى از نكاتى كه نوشته بودم اينجا مىخواستم بگويم اين جمله ايشان است كه عدهاى از زنها از نمايندگان مجلس جلسهاى داشتند خدمت ايشان جملهاى كه ايشان دارند اين است «در مورد ارث، زن از همه اموال شوهر ارث مىبرد فقط در بحث زمين از قيمت آن ارث مىبرند، در باره تساوى ديه زن و مرد نظرات ديه زن و مردم را ديدم تساوى نظريه محكمى ندارد، همه نظرات تساوى مخالف اسلام است، شما هم دنبال تساوى ديه زن و مرد نرويد، تساوى مرد و زن غلط است و با مسائل فقهى انطباق ندارد تعجب مىكنم يك عالم چگونه به اين حكم مىرسد؟
س5- نظر جامعه مدرسين را خواستهاند.
ج - جامعه مدرسين يك جلسهى را فردا شب دارند تصميم مىگيرند در اين زمينه.
س6 - چرا از طلاب قمى كه در بين آنها عالم انقلابى و با هوش كم نيستند در قضا و حاكم شرعى استفاده نمىشود و نمىكنيد؟
ج - درست است اين مطلب البته يك جلسه بسيار خوبى را برادر بزرگوار ما جناب حجة الاسلام و المسلمين بنایی تشكيل دادند با يك جمع محدودى از فضلاء در آن جلسه حركتهاى بسيار خوبى مربوط به حوزه و استفاده از طلاب فاضل و با استعداد قمى دارد تدارك مىشود.
س7 - چرا براى طلاب قمى يك شهريه علحيده ماهانه ترتيب داده نشده است؟
ج - اين را بايد از نمايندگان طلاب قم سؤال كنيد كه چرااينها دنبال اين قضيه نبودند
س8- شما مسائلى را در عزادارى مطرح كرديد براى تبيين بيشتر مثالهاى را در رابطه با عزادارى سنتى ذكر كنيد!
ج - عزادارى سنتى همينى است كه هست، گريه كردن، سينه زدن، زنجير زدن، پرچم آوردن بيرون، علم آوردن، علم آوردن آن مقدارش كه مزاحم يك خيابان را ميگيرد بلى نمىشود آورد ولى آن علمهاى كه قديم هم محدود مىآوردند اگر آقايان عزادارى يزد را ديده باشند از تلويزيون يك چيزهاى است كه چندين برابر اين علمهاى معمولى است در سال گذشته سؤال شد از والد ما (رض) كه اين علمها اشكالى دارد مسؤول صدا و سيما يك وقت تلفونى اين را سؤال كرد ايشان فرمودند هيچ اشكالى ندارد.
س9- راجع به نظر مقام معظم رهبرى در مور تحول جدى در حوزه
ج - عرض كردم اين را ما قبلاً در مجلس درس مفصل بحث كرديم آقايان به نوار آن بحثها مراجعه كنند.
س10 - چرا دفاتر مرحوم آقا هنوز فعال است؟
ج - عرض مىكنم كه ما بعد از ارتحال آقا تصميم بر اين بود كه بعد از چهلم دفاتر را بصورت كلى ما ديگر ببنديم من رفتم تهران كه در تهران دو دفتر هم داريم آنجا دو جلسه گذاشتيم با اعضاء دفاتر تهران اينها به آنها اعلام كرديم كه چهلم تمام شد و بنا داريم دفاتر را جمع كنيم، نكته مهم اين است كه مقلدين زيادى از ايشان بر ايشان باقى ماندهاند، و اينها سؤالات دارند آن آقايان تهران هم به ما گفتند كه جواب اين سؤال را كى بايد بدهد؟ حتى من يك روز خودم از ساعت 10 تا 12 رفتم آنجا ما ده خط تلفن در يكى از دفاتر داريم يك دقيقه قطع نمىشد، و من واقعاً شبهه كردم در اينكه فعلاً اينها را ببنديم هر وقتى ديديم نياز نيست مىبنديم، آقايان هم نگران نباشند بر باز بودن اين دفاتر.
حسينيه اينجا راهم آقايان مىدانند كه اين از ثلث مرحوم جد ما بوده و بعد هم مرحوم والد ما مجموعاً اينجا را وقف براى حسينيه كردند و ملك شخصى نيست.
واقعاً آقايان! من اين را عرض كنم روحانيت واقعاً افتخار بكند نه از باب اينكه ايشان پدر ما بود، من اين را عرض مىكنم و خدا را شاهد مىگيرم بر آنچه كه مىگويم هيچ كم و زياد نيست اين جمله كه ما اينجا نوشتيم و زديم كه تمام اموالى كه مربوط به اينجانب است هيچ كدام مال شخصى نيست ما بعد از ارتحال ايشان حتى بگوييم يك دانه ليوان مورد بحث واقع بشود كه اين به كى مىرسد وجود ندارد، ايشان وقتى از دنيا رفت غير از اين اموال كه همهاش مربوط به بيت المال است يك مقدار عبا و قباى شخصى داشتند و اين واقعيت دارد كم و زياد هم نيست و شما ببينيد از اين ثبت قم يا ثبت كل كشور مىتوانيد سؤال كنيد اين مرجع تقليد در طول عمر خودش، نه در جوانى، نه قبل از مرجعيت نه بعد از مرجعيت يك سر سوزن ملك شخصى ايشان نداشته و اين مطلب روشنى است و واقعاً بايد افتخار كرد اين را.