بیانات آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) در دیدار مسئولين اداره ورزش و جوانان استان قم ـ94/3/17
۱۸ خرداد ۱۳۹۴
۲۱:۳۱
۱,۷۹۸
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
عید سعید فطر تبریک و تهنیت باد
-
امروز دشمن درجه یک اسلام، اسرائیل است
-
شرکت در مراسمات مذهبی بهترین شاهد بر غلط بودن القائات دشمنان مبنی بر دین گریزی جوانان است
-
نورهای هستی
-
پیام تسلیت آیت الله فاضل لنکرانی به آیت الله العظمی نوری همدانی دامت برکاته
-
پاسخ به اشکالی به فرمایش آیت الله فاضل لنکرانی در معنای حدیث قدسی «الصوم لی و انا اجزی به»
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین
و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم أجمعین
من ابتدا به سهم خودم تشکر ميکنم از اينکه در اين مسئولیت مهم که مرتبط با جوانان و ورزش است انجام وظيفه ميکنيد. و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم أجمعین
خوشحالی ما از اين جهت است که ميبينيم افرادی که متصدی مسئولیتی میشوند، با استفاده از تجربیات دیگران، و نوآوريهاي خودشان به دنبال این هستند که گامهايي به جلو برداشته و یک کاری انجام دهند و همینطور که فرمودید قدمهای خوبی تا به حال برداشته شده و امیدوارم که إن شاء الله در آینده بیشتر هم توسعه پیدا کند.
در مورد جوانها به دو مطلب باید توجه بيشتري کنیم؛ اول اینکه نسبت به جوان يک بررسي ميداني دقيق صورت پذيرد و تبيين شود سنّ جوانی از چه زمانی آغاز میشود. از چه سنّی یک انسان را به عنوان جوان تلقی میکنیم؟ یعنی فردي که نوجوانیاش تمام شده و به دوران جوانی پا گذاشته است.
حتّی به معناي دقيقتر اگر بخواهیم برای جوان کار کنیم باز باید دوران نوجوانی او را هم در نظر بگیریم. براي آنکه در جامعه ما جوانان در یک مسیر دینی، عقلایی و صحیح حرکت کنند ما بايد از دوران نوجوانی برای آنها برنامه داشته باشیم، بايد با مطالبات و خواستههاي آنها در اين دوران آشنا باشيم و بدانيم بعد که به دوران جوانی انتقال پیدا میکنند آیا این خواستهها و مطالبات تغییر پیدا میکند یا نه؟
اين مطلب نیاز به بحثهای نظری و علمی دارد ما نباید از اين امر مهم غافل شویم، بگوئیم معلوم است چه کسی جوان است. جوان کسی است که سنّش به 15 ـ 16 سال رسيده است. نخير مجموعههايي امثال مجموعه شما باید از نظر علمی بررسي کنند در اين سنين نوجواني و بعد هم جواني چه تحولی در انسان پیدا ميشود. همينطور در دورههای بعد، در روایات و متون و منابع دینی ما هم به اين امور کاملا اشاره شده است.
براي خدمت به جوانان ما بايد دقيقا بدانيم جوانی از چه دورانی آغاز میشود و چه اقتضاءاتی دارد؟ و براساس آن برنامهریزی کنیم، الآن عمده بحثها در مورد جوانان حول مسأله اوقات فراغت و ازدواج است و اینکه آموزشهای قبل و بعد از ازدواج به آنها داده شود که اتفاقا خیلی هم خوب است و از چیزهایی است که واقعاً باید انجام شود.
همینطور که فرمودید واقعیت خارجی خیلی از زندگیها که دچار اشکال میشود اساسش این است که اين زوج جوان نمیدانند زندگی یعنی چه؟ ازدواج یعنی چه؟ دو طرف چه وظایفی دارند و چه روابطی از جهت عاطفی و غیر عاطفی باید با هم داشته باشند، ولی عرض بنده این است که ما بايد اساس و پایه را درست کنیم، یعنی قبل از اینکه اینها به سنّ ازدواج برسند، براي پاسخ به مطالبات آنها برنامهريزي صحيح کنیم، فقط نگوئیم برای اوقات فراغت جوانها برنامهریزی کنیم که البته براي آن هم باید برنامهریزی شود، یک سایتی باشد که هر خانوادهای بتواند با مراجعه به آن ببیند در شهر خودش چه برنامههایی و چه مراکزی برای ایام تابستان گذاشتهاند؟
گاهی اوقات بنده به عنوان یک شهروند این شهر منتظرم ببینم کجا یک تابلو يا اعلامیهای نصب شده و به درد بچههایم بخورد؟ حال اگر یک سایتی بهعنوان بانک اطلاعات، بهوجود آيد که برنامه مراکز فعال در دوران فراغت تابستان را ارائه دهد این بسیار کار خوبی است.
منتها عرض بنده این است که نبايد امر جوانان را خلاصه در دوران فراغت و دوران ازدواج کرد. این کافی نیست! خیلی هم نتیجه نمیدهد.
شما باید با تک تک جوانها از آغاز دوران جوانیشان ارتباط برقرار کنيد. بايد جوان را تعریف کرد و به کسی که وارد این سن میشود بگوئیم شما اکنون به این دوران وارد میشوید، دوران جوانی این خواص را دارد، آکنده از شور و احساسات و انرژی است، زمان شکوفا نمودن استعدادها و قواي دروني انسان است و بايد از اين فرصت به خوبي استفاده کنيد.
گاهی برخي افراد ميگويند ما که نفهمیدیم نوجوانی ما چطور گذشت، حالا هم میگذرد. این واقعاً غلط است. ما باید بگوييم هر انسانی را در جامعه، در هر دورانی، من حتّی به نظرم میرسد که حتی در دوران کودکی، یعنی به بچهی سه ساله باید گفت که تو در دوران کودکی هستی، او این سؤال را نمیکند که دوران کودکی یعنی چه؟فرقش با بزرگتر شدن یعنی چه؟ سنّش هم اقتضا نمیکند! ولی ما باید تا اندازهای به او توجه بدهیم و بگوئیم از دوران کودکی خود و از اقتضاءاتی که خداوند برای تو ايجاد نموده است خوب استفاده کن.
در روایات ما اصول اين مطالب وجود دارد که با یک کار علمی و دقيق نتایج خوبی از آن به دست میآید. این مجموعهی ورزش و جوانان یک جزوهی مختصر در این رابطه تهيه کند و براي جوانان ما روشن نمايد جوانی چیست، کسی که به سن جوانی میرسد از چه ظرفيت و استعدادي برخوردار ميشود که در دوران ديگر عمرش نخواهد داشت، از اين ظرفيت چگونه استفاده کند، چه آسیبها و خطراتی او را تهديد ميکند و چگونه از روحيات خود مراقبت کند. سپس او را با تبيين واقعيت وجودياش به دین هم گره بزنیم.
اگر این کار انجام شود، یعنی با هر جوانی از بدو جوانیاش اينچنين ارتباط برقرار شود و با توجه به توانمنديها و علاقههايش براي او برنامهريزي شود جوانان ما از اين نعمت و فرصت گرانبهاي جواني بهخوبي استفاده خواهند کرد.
در دوران اول انقلاب ستادهای مقاومت محلی بود برای جذب اکثر جوانان. البته آن موقع انگیزهی جنگ و دفاع هم بود که اقتضاءات خودش را داشت، الآن ما در هر محلهای چه مراکزی داریم که مثل آن و بلکه قویتر از آن بتواند جوانان را بهسوي خود جذب کند، یک زماني بسيج ـ سازمان تبليغات ـ کانونةاي فرهنگي ـ هنري تأسيس ميکردند. اکنون هم که وزارت ورزش و جوانان میخواهد چنين کاري انجام دهد.
البته اينکار چیز خوبی بود، فکر میکنم هنوز هم باشد. ايجاد ارتباط بين جوانها و مسجد یکی از چیزهایی است که نباید از آن غفلت کرد. اگر بخواهیم یک جوان را در همهی ابعاد زندگیاش از جمله، علمی، سیاسی، اجتماعی موفق به بار آوريم یکی از بهترین و مؤثرترین و کارآمدترین اهرمها مسجد است، اینها را با مسجد مرتبط کنیم، ارتباط با مسجد يعني چه؟
جوان مثل یک آدم 50 ساله نیست که چند ساعت در روز عبادت کند. او عبادت معمولیاش را انجام میدهد و بعد دنبال این است که یک کارایی و فعاليت اساسي داشته باشد و خلاقيتهاي خود را ظهور و بروز دهد. بنابراین باید برای اینها یک برنامهریزی اساسی شود. ما بايد جوان را بشناسیم، سپس او را به خودش بشناسانیم اقتضاءات جواني مطالبات و آسیبهایش را بیان کنیم و او را در برنامه زندگياش ياري کنيم.

غير از مساجد مراکز ديگري هم باشد که این جوانها همیشه با آن مراکز مرتبط باشند. اعم از مراکز علمي، ورزشی یا هنری. البته براي تحقق چنين امر مهمي بايد کليه مراکز و نهادهاي آموزشي و تربيتي با هم همکاري و هماهنگي داشته باشند. بهزيستي براي دوران کودکي، آموزش و پرورش براي دوران نوجواني و مجموعه وزارت ورزش و جوانان و وزارت علوم براي جوانان برنامهريزي داشته باشند.
مطلب دوم اینکه ورزشکاران و مربیهاي میادین ورزشی خیلی تأثيرگذار هستند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم جوانان ما با قهرمانهای ورزشی، یک نحوه ارتباط فرهنگی دارند تا حدي که گاهی اوقات ظاهرشان را مثل آنها درست میکنند. این یک امر طبیعی است. منتهی باید مدیریت شود.
من این مطلب را عرض کنم واقعاً برای ورزشکاران احترام قائلیم، بالأخره ورزشکارها افراد ارزشمند و سرمایههای ملی یک کشور هستند این را هم خودشان و هم مردم میدانند لذا باید خیلی مراقب خودشان باشند. کمپيني تشکیل میشود که جنبهی ضد دینی و ضد اخلاقی دارد، ورزشکاران عزيز ما مراقب باشند از آنها سوء استفاده نشود.
چند روز پيش در خبرها دیدم که کمپینی درست شده برای مخالفت با عدم حضور زنها در ورزشگاه، شما ميدانيد هیچ مرجع تقلید و مجتهد و روحانیای و هیچ انسان عاقلی با ورزش زن مخالف نیست، با حضور زنان در جاهایی که زنها ورزش میکنند مخالف نیست، مخالفت مراجع با حضور زنها در ورزشگاههايي که مردان ورزش ميکنند، براي پيشگيري از فساد است.
همین اواخر شنيديد که در تهران بعد از یک مسابقه چه مقدار مشکل به وجود آمد؟ ما میخواهیم زنها مصون از این قضایا باشند، نمیخواهیم در معرض خطر و فساد قرار بگیرند، میدان ورزش جای هیجان است، وقتی هیجان به وجود آمد این اگر قابل کنترل نباشد صدمه وارد میکند.
من یادم هست که مرحوم والد ما فرمودند دولت اگر دلسوز زنهاست یک ورزشگاه مختص به زنها با بهترین امکانات درست کند که زنها آنجا بروند تماشا کنند.
اینکه امروز خارجیها هم اصرار دارند که در ایران زنها در ورزشگاهها حضور پیدا کنند چون یکی از راههای فساد و به تباهی کشاندن جوانها همین است.
من در خبرها دیدم متأسفانه بعضی از ورزشکارها به این کمپین پیوستهاند و آن را تأیید کردهاند! این افراد بدانند اگر این کار را بکند آن جوانی هم که علاقمند به او هست همین مسیر را طی میکند، به اين نکتهی بسیار مهم توجه کنید واقعاً اين افراد اگر به مسائل فرهنگی و دینی توجه نداشته باشند بسیار مشکلساز خواهد شد. یکی از مسئولیتهای مهم وزارت ورزش و جوانان این است که نسبت به مربيان و ورزشکاران که تأثیرگذار در نسل جوان ما هستند کار شود.
البته براساس منطق، نه بر اساس تعصب یا اجبار و زور...، اصلاً کار فرهنگی و دینی اگر مسئلهی زور به میدان بیاید از بین میرود بيتأثير ميشود. شما ببینید همهی افتخار ما در صحنه ورزش این است که در این کشور افرادي در اوج قهرمانی بودند از خود گذشتند ولی حاضر نشدند که تن به ذلت داده و با طاغوت دست سازش بدهند. این برای ما ارزش دارد.
حال نبايد تمام این ارزشها کنار گذاشته و معیارهای دیگری مطرح شود که برخي از آنها ضد اخلاق و دین هستند. اصلاً اگر از خود خارجیها هم سؤال کنند که در ورزشگاههایتان اگر زن و مرد مختلط نباشند بهتر است يا نه؟ قطعاًمیگویند بهتر است، شاید آنجا هم الآن توانایی جدا کردن نداشته باشند ولی عقلای آنها همین حرف را میزنند. اگر ما مسائل دینی را هم درنظر نگيريم و بگوئیم میدان ورزش بايد میدانی باشد که اقتضاءات ورزش و جوانمردی در آن وجود داشته باشد، باز هم بايد محفوظ از این زد و خوردها، و اهانتها و حرفهاي زشت باشد!
بنابراین بايد نسبت به مربيان ورزشکاران کار بشود، من نمیدانم نسبت کار فرهنگی و دینی با این قهرمانان ورزشی ما چقدر هست؟ البته بسياري از اين عزيزان براي ما ارزشمند هستند، در میدانهای ورزشي نام ائمه طاهرین را میبرند و افتخارشان این است که تحت نام و عنايت امیرالمؤمنین، امام حسین، حضرت عباس علیهم السلام، قدرت خود را اعمال میکنند ولی اينکه گاهی شنیده میشود که بعضیها ضوابط را رعایت نمیکنند اين باید حل شود.
پس عرض من در این خلاصه میشود که برای همهی وقت جوان برنامهریزی کنید، نه فقط برای وقت فراغت و مسئلهی ازدواجش، بیائیم اقتضاءات جوانی را در درجهی اول به خودش تفهیم کنیم و بگوئیم در چه مسیری باید قرار بگیرد که این کار اگر در اوایل انجام شود خیلی از مشکلات به آساني حل میشود. مطلب دوم اينکه نسبت به کساني که الگوی جوانها قرار میگیرند کارهای عمیقتر دینی و فرهنگی انجام بدهیم که بتوانند خیلی خوب تأثیر گذار باشد.
تا میتوانید مطالعه و مشورت کنید، ببینید در این شرایطی که دنیا در حال برنامهریزی علیه جوانهاست، چه کار بايد کرد.
دنیا در مقابل کشورهای استقلال طلب مثل ایران، به دنبال این است که نسل جوان را تهی کند، یک نسلی باشند که مفید، کارآمد، مؤثر و مدافع از کشور نباشند، دشمن روی این مسئله خیلی کار میکند، شاید در این زمینه صدها کتاب و فیلم تهيه و منتشر کرده یا بعداً منتشر میکنند این مبالغه نیست و خودتان هم میدانید، حال که آنها اینقدر قوی کار میکنند ما هم باید خیلی قویتر کار کنیم، منابع ما کم نیست و میتوانیم قویتر کار کنیم.
إن شاء الله خدا کمک کند و بتوانیم قدمهاي بسیار بزرگی برای جوانها برداریم و از اين نظر استان قم را برای همهی استانهای کشور در رأس و الگو قرار بدهید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته