بيانات آیت الله فاضل لنکرانی در مراسم افتتاحیه سال تحصيلي 95ـ94 مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)
۲۸ شهریور ۱۳۹۴
۱۷:۲۹
۱,۵۷۱
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
گرامیداشت شبهای قدر و شهادت امیرالمؤمنین(علیه السلام)
-
پیام تسلیت آیت الله فاضل لنکرانی به آیت الله العظمی نوری همدانی دامت برکاته
-
پاسخ به اشکالی به فرمایش آیت الله فاضل لنکرانی در معنای حدیث قدسی «الصوم لی و انا اجزی به»
-
پاسخ به اشکالی به فرمایش آیت الله فاضل لنکرانی در معنای حدیث قدسی «الصوم لی و انا اجزی به»
-
سلسله دروس ماه مبارک رمضان آیت الله فاضل لنکرانی
-
نشست علمی «توسعهپذیری آیات الاحکام»
بسم الله الرَّحمن الرَّحیم الحمدلله ربِّ العالمین
و صلَّی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و لعنةُ الله علی أعدائهم أجمعین
قَالَ رَسُولُ اللهِ(ص): «مَا أَنْعَمَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى عَبْدٍ بَعْدَ الْإِيمَانِ بِاللهِ أَفْضَلَ مِنَ الْعِلْمِ بِكِتَابِ اللهِ وَ مَعْرِفَةِ تَأْوِيلِهِ وَ مَنْ جَعَلَ اللهُ لَهُ مِنْ ذَلِكَ حَظّاً ثُمَّ ظَنَّ أَنَّ أَحَداً لَمْ يُفْعَلْ بِهِ مَا فُعِلَ بِهِ وَ قَدْ فُضِّلَ عَلَيْهِ فَقَدْ حَقَّرَ نِعَمَ اللهِ عَلَيْهِ».
شروع سال تحصیلی جدید را در این مجموعه مبارک خدمت شما اساتید و فضلا تبریک عرض میکنم.و صلَّی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و لعنةُ الله علی أعدائهم أجمعین
قَالَ رَسُولُ اللهِ(ص): «مَا أَنْعَمَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى عَبْدٍ بَعْدَ الْإِيمَانِ بِاللهِ أَفْضَلَ مِنَ الْعِلْمِ بِكِتَابِ اللهِ وَ مَعْرِفَةِ تَأْوِيلِهِ وَ مَنْ جَعَلَ اللهُ لَهُ مِنْ ذَلِكَ حَظّاً ثُمَّ ظَنَّ أَنَّ أَحَداً لَمْ يُفْعَلْ بِهِ مَا فُعِلَ بِهِ وَ قَدْ فُضِّلَ عَلَيْهِ فَقَدْ حَقَّرَ نِعَمَ اللهِ عَلَيْهِ».
در این روایت که در تفسیر منسوب به امام عسکری(ع)[ص:15] وارد شده، رسول خدا(ص) فرمودهاند برترين نعمتي که خداي تبارک و تعالي به بندگان خود عنایت کرده، همان ایمان به خداست. بعد از ایمان، نعمتی که از همهی نعمتها برتر است علم به کتاب خدا و معرفت به تأویل آن است.
حال علم به کتاب خدا را چه کسی میتواند تحصیل کند و چه کسانی میتوانند مدعی معرفت تأویل کتاب خدا بشوند؟ کسانی که واقعاً این دروس عمومی حوزه را به نحو احسن بگذرانند، بتوانند در مباحث اصولی صاحب مبنا شوند، آن گاه بتوانند عارف و عالم به کتاب خدا و تأویل کتاب خدا بشوند.
گرچه امروز به حسب ظاهر در حوزه علميه رشتهی تفسیر و کلام از فقه و اصول جداست، اما واقع مطلب این است که همه به یک هدف که علم و معرفت به کتاب خدا باشد منتهي ميشود. این نکته را برای این عرض کردم که هرچند بحث تفسیر اهمیّت بسیار بالایی دارد ولی شما فضلای محترم و اساتید بزرگوار میدانید کسی که از فقه و اصول قوی بهرهمند نباشد نمیتواند تفسیر قوی داشته باشد.
بنده یک وقتی بحث آیات معاد را مطرح کردم، یکی از آقایان گفت این سبک بیان از آیات تا حالا سابقه نداشته! گفتم چطور؟ گفت این یک سبک اجتهادی است، یک سبک فقاهتی و اصولی است. بههرحال وقتی یک فقیه قرآن را تفسير کند با کسی که حظی از فقه و اصول ندارد بسيار تفاوت ميکند.
بنابراین گرچه به حسب ظاهر اين علوم متعدد هستند اما در هدف مشترکاند و ما خدا را شاکر هستیم که این مجموعه را به نام فقه و اصول شروع کردیم و امروز بخش تفسیری بسیار قوی و با سبک آموزشي خوبی داریم که این شیوه آموزشي در خودِ حوزهی قم هم نظير ندارد.
ما مراکز تخصصی تفسیر در قم داشتیم که بعد از گذراندن دورههای متعدد هنوز نتوانستهاند مفسر و متخصص تفسيري به حوزههای علمیه تحویل بدهند اما امید به این مجموعه هست چون از اول با این انگیزه ایجاد شده و بحمدالله در مدرسهی علمیه ائمه اطهار(عليهم السلام) هم گرایش تفسیر وجود دارد.
پس بر حسب این روایت، همهی ما ـ چه بخش تفسیر و چه بخش فقه و چه بخش کلام ـ به دنبال علم به کتاب خدا و معرفت به تأویل آن هستیم و بر طبق فرمايش رسول خدا اگر کسی در این مسير قرار داشته باشد و چنين گمان کند که دیگری بر او فضیلت دارد «فَقَدْ حَقَّرَ نِعَمَ اللهِ عَلَيْهِ» این فرد تمام نِعَم خدا بر خودش را کوچک شمرده است.
نکته در همین جاست؛ کسی که خدا بهره و حظي از این علم در اختیار او بگذارد «وَ مَنْ جَعَلَ اللهُ لَهُ مِنْ ذَلِكَ حَظّاً» ـ چون حظ کامل مختص ائمه طاهرین(علیهم السلام) است ـ رسول خدا میفرماید کسی که یک حظی از علم کتاب و معرفت تأویل به کتاب را داشته باشد و گمان کند که دیگری چیزی دارد که او ندارد و دیگری را بر خودش تفضیل بدهد، این تمام نعم خدا را تحقیر کرده نه اینکه بگوئیم در این یک مورد اشتباه فکر میکند و ناشکری کرده، یعنی طلبه اگر ارزش طلبگی خودش را نداند و چنين توهم کند که راه دیگري بر این راه تفضیل دارد، تمام نِعَم خدا را تحقیر کرده، و ناشکری نسبت به تمام نِعَم الهی کرده است. این اهمیت کار ما و شما و بخشهای مختلفی است که در این مجموعه وجود دارد.
ما خدا را بر اين لطف و نعمتش شاکر هستیم. عبارتی از مرحوم والد ما آیت الله العظمی فاضل(رضوان الله تعالی علیه) خوانده شد که ایشان در سال 76 که اين مرکز را تأسيس نمودند فرمودند ما به دنبال ايجاد یک تحوّل در حوزهی علمیه هستیم، به دنبال اینکه مرکزی تشکیل شود و فقهای ارزشمند تحويل حوزه دهد. حالا ایشان از فقه شروع کردند اما در همان زمان حیات مبارکشان بخش کلام تأسیس و دنبال شد.
در آن زمانی که این مرکز میخواست تأسیس شود یادم هست در ضرورت تأسیس چنین مراکزی یک مقداری تردید وجود داشت و شاید حالا هم براي بعضی از اساتید بزرگوار این ذهنیت باشد که چرا ما در درون حوزه چنین مجموعه هایی را ایجاد کنیم، نخبهها را از درسهای بیرون جدا کنیم و در یک مجموعههای خاص قرار بدهیم.
پاسخ این مسئله خیلی روشن است، امروز مراکز مهم آموزشی دنیا به این ضرورت رسیدهاند که برای نخبگان باید برنامهی خاص باشد، همه مراکز علمي چه در حوزه و چه در دانشگاهها باید برای دانشپژوهان نخبه برنامه خاص داشته باشند و استعدادهای خاص شناسایی شود. امروز زمانی نیست که ما این تفکیک را انجام ندهیم و بگوئیم همه با یک برنامه، با یک سبک و روش، پيش روند هر کسی هم هر کاری خواست خودش انجام بدهد، بطلان این فکر امروز بر همه روشن است. واقعاً مسئولین حوزه باید این فکر را دنبال کنند که برای نخبگان برنامههای قوی درست کنند.
از سال 76 به بعد ما خوشحالیم و خدا را شاکریم که مراکز متعددی در زمینهی فقه و اصول در حوزه قم تشکیل شده و باید هم بشود، مرحوم والد ما همان زمان میفرمود ای کاش بقیه آقایان و بزرگان هم بیایند این کار را شروع کنند و بحمدالله این کار شروع شد، یکی دو سال بعد بعضی از مراکز تأسيس شد، ما باید در حوزه استعدادیابی کنیم، من این را عرض کنم که امروز روحانیای که برای حوزه بخواهد بماند و تدریس يا تحقیق کند یک شرایطی باید داشته باشد.
روحانیای که بخواهد در داخل ایران تبلیغ کند شرایط ديگري باید داشته باشد، اما بدانید شرایط یک روحانی که بخواهد خارج از ایران برود با ملتهای مختلف بخواهد برخورد کند، کاملاً تفاوت دارد.
مدتي قبل از من دعوت کرده بودند برای سخنراني در اجلاسيه علمای اروپا در آلمان، من هم موفق شدم و رفتم، پس از بازگشت در جلسهی جامعه مدرسین گزارشی از این سفر را خدمت دوستان و بزرگان میدادم گفتم آقایان حوزه باید برای خارج از کشور، اروپا و آمریکا و کشورهای مختلف، افرادی را با برنامههای خاص تربیت کند، مقصود هم از برنامه خاص این نیست که سطح علمی را پائین بیاوریم و دانشگاهی کنیم يا حتي از دانشگاهی هم پائینتر، سه چهار سال دورهاي بگذارند بعد این طلبه بخواهد برود در آن طرف دنیا تبلیغ کند، چنين برنامهاي درست نتیجهی عکس میدهد، برنامه خاص به اين است که براي یک روحانی مُلّا، مجتهد، فقیه و مفسری که به درد خارج از ایران ميخورد آموزش ببيند که این فقر امروز در آنجا کاملاً مشهود است.

مردم آنجا با فرهنگ خاص خود و با خصوصیاتی که آنجا وجود دارد نیازمند فقها و مجتهدان و عالمان به قرآنی هستند که اسلام و تشيع را به خوبي معرفي کنند. لذا من به این فکر افتادم، حالا توفیق پیدا کنم یا نکنم نميدانم، اينکه ما براي خروجیهای مرکز فقهی يعني کساني که دورهشان تمام میشود و آمادگي سفر به خارج از کشور را دارند یک دورهی چند ساله بگذاریم خودمان این کار را در حد وسع انجام بدهیم. امروز ما میفهمیم که ضرورت تشکیل این مراکز چقدر زیاد بوده و ميتوان امید داشت به اینکه محصول این مراکز برای کشورهای خارجی مفيد باشند.
نکته دیگر اینکه ما در کنار مسائل آموزشی بحمدالله در بُعد پژوهش هم موفقیّتهای خوبی داشتیم، امروز بسیاری از وزارتخانهها و مراکزی که در جمهوری اسلامی فعال هستند وقتی نیازهای پژوهشیِ فقهی پیدا میکنند با ما تماس میگیرند با اینکه ما یک مرکز دولتی نیستیم بلکه مرکز مستقل حوزوی هستیم و من از اول هم عرض کردم که این مرکز مربوط به همه مراجع، اساتید و حوزویان است، اما خودشان میگویند ما وقتی از پژوهشهاي فقهي اين مرکز استفاده میکنیم برای ما اطمینان بخشتر است.
امروز در مورد مسائل امنیتی و دفاعی فقه دفاع و امنیت را دنبال میکنیم، مربوط به فقه رسانه گروه پژوهشي تشکیل دادیم، درباره فقه قضا، فقه سیاسی، فقه کودک، فقه پزشکي نيز همينطور کارهای خودشان را به خوبی پیش میبرند. البته در کنار اين کارها پژوهشهای اصلی حوزوی هم انجام ميگيرد نظير تطبیقات قواعد فقهیه که براي محققی که میخواهد در مورد یک قاعدهی فقهی بحث کند روشن ميکند فقها در چند جای فقه به این قاعده استدلال کردهاند. جلد اول اين موسوعه منتشر شده است.
همچنين کتاب تمسّک ائمهی اطهار(ع) به آیات قرآن که فاضل محقق حضرت آقای طبسی زحمت آن را کشيدند این هم از عنایات ائمه معصومین(ع) به این مجموعه است، یک مجموعهای که ابتدا در صدد کارهای آموزشی بوده اما امروز این کارهای پژوهشی محض حوزوی و پژوهشهايي که نظام اسلامی ما به آن نیاز دارد، در آن انجام ميشود.
راجع به مسئلهی حرمت سلاح های کشتار جمعی دو سال در همین مرکز جلسات مختلف بسیار عمیق فقهی تشکیل شد و چند تا مقالهی خوب از آن بیرون آمد و در اختیار مسئولين امر و پژوهشگران قرار داده شد.
نکتهای که این اواخر به برخي از مسئولین نظام گفتیم اين است که حوزه علمیه امروز برای دنیا حرف دارد، مسئول محترم سازمان فرهنگ و ارتباطات با معاونینش یک جلسهای با بنده داشتند، جلسه بسیار خوبی بود؛ قسمتي از فعالیتهایشان را که گفتند، من تشکر کردم از این همه فعالیتها که فعالیتهای بسیار خوبی هم هست، سپس گفتم شما از یک نکته غافل هستید، شما باید امروز حوزهی علمیه را به دنیا معرفی کنید، چرا باید تحقيقات و پژوهشهای حوزه در حوزههای علمیه بماند و حتی از قم هم بیرون نرود، مع الأسف حوزهی علمیه نجف «صانها الله من الحوادث»، هنوز خالی از پژوهشها و تحقیقات جديد است، پژوهشهاي 50 سال اخیر مربوط به حوزه علمیه قم است. من خودم نجف مشرف بودم، اکثر کتابفروشیها را دیدم بسیاری از کتابهای فقهای ما، مفسران ما، حکمای ما، بزرگان حوزه که در این 50 سال منتشر کردهاند در آنجا وجود ندارد.
یک وقتی مرحوم والد ما(قده) به مدير محترم حوزه فرمود یک نمایشگاه دائمی درست کنید هر کسی از بیرون حوزه میآید ببیند که این حوزه محصولاتش خیلی زیاد است، یک نفر صد جلد کتاب نوشته، پنجاه جلد کتاب تخصصی نوشته، چرا امروز نباید دنیا از حرفهای حوزههای علمیه اطلاع داشته باشد! ما امروز با سازمان ملل، با مدعیان حقوق بشر نه تنها بحث سیاسی بلکه بحثهای علمیِ قوی داریم، شاید برای اولین بار بیانیهی حقوق بشر در قم مورد نقد علمی قرار گرفته (نه نقد سیاسی)، اما چه کسی باید این را به مجامع علمي و دانشگاهي دنیا معرفی کند؟ چه کسی باید اينرا به مراکز سیاسی دنیا و سازمان ملل اطلاع رسانی کند؟ در مورد همین سلاحهای کشتار جمعی استدلالاتی که فقه شیعه دارد، یک استدلالات خیلی قوی است که دنیا از آن اطلاع ندارد!
متأسفانه در همین زمان ما در دانشگاههای آمریکا، اروپا، فقه شیعه، تفسیر شیعه، کلام شیعه، توسط عالمان شیعه بیان نمیشود. بلکه یک استاد یهودی آنرا تدريس ميکند اما او مگر چقدر از واقعیت فقه شیعه اطلاع دارد؟ من یاد این خاطره افتادم در سال 1369 مرحوم والد ما برای عمل قلب به لندن رفته بودند که آن زمان در ایران نه تنها نمیتوانستند عمل قلب انجام بدهند بلکه عکسی را که ایرانیها میگرفتند آنجا قبول نمیکردند ولی حالا بحمدالله اين تحول عظیم در علم پزشکي در ايران به وجود آمده که براي درمان برخي بيماريها از کشورهاي ديگر به ايران ميآيند. ايشان از مسئولین سفارت سؤال کردند دانشگاههای اینجا اگر بخواهند راجع به شیعه سؤال بپرسند از چه کسی میپرسند؟ گفتند اسماعیلیه مرکز عظیمی اینجا دارد که از آنها سؤال میکنند، یعنی اسماعیلیه در آنجا پاسخگوی فکر شیعه است.
امروز حوزهی علمیه آمادگی انتقال فکر شیعه به جهان را دارد، حرف برای بیرون از ایران، برای دانشگاهها، مراکز علمی، نخبگان دنیا زیاد دارد ولی متأسفانه اسباب و وسائل فراهم نیست.
من به مسئول محترم سازمان فرهنگ و ارتباطات پیشنهاد دادم که از دانشگاهها دعوت کنید که به اینجا بیایند، و از ما هم دعوت کنید به آنجا برویم، نه فقط از این مرکز بلکه از مجموعه حوزه.
سال گذشته یکی از اساتید مهم الازهر جناب آقاي دکتر کريمه به اینجا آمد و به من گفت در اين سفر اصلاً فکرم و نگاهم به مرجعیت شیعه عوض شد، ما فکر میکرديم مراجع شیعه در قم فقط یک فتوایی میدهند و خمسی میگیرند و کاری به چیزی ندارند اما امروز میبینم در این مرکز با این منشورات و تحقیقات شما دنبال بررسی و پاسخ به مشکلاتی هستيد که در دنیای اسلام وجود دارد.
در همین بخش کلامی ما در سال گذشته نشستهای بسيار خوبی در مباحث تفکیری برگزار شد که من به سهم خود از ایشان تقدیر میکنم، هر کدام از اين نشستها خودش برای طلبهها و حوزه مؤثر بود.
امروز در اینکه ضابطهی کفر چیست، مبنا و اعتقادات شیعه را کسی نیست به دنیا ـ حتی به مراکز دیگر مسلمانها ـ برساند چه رسد به غیر مسلمانها.
من ضمن تشکر از همه اساتید و فضلا تقاضا میکنم از این شرایط به نحو احسن استفاده کنید، همین که مرحوم والد ما فرمودند «الله یعلم ما فی الضمائر»، إن شاء الها در یک درجهی ناچیزش هم ما دنبال این هستیم اینجا فقیه، مفسر، مدافع مکتب اهلبیت تربیت شود تا برای همه ملتها مفید باشد، چیز دیگری در ذهن نیست، بحمدالله در این مجموعه جناح بندیهای سیاسی وجود ندارد، اساس سیاست جمهوری اسلامی حاکم است، چون مرحوم والد ما به انقلاب بسيار معتقد بود و میفرمودند من عمرم را در انقلاب صرف کردم، گاهی اوقات از برخي مسائل خیلی ناراحت میشدند و حرص میخوردند، به ایشان عرض میکردیم اینقدر ناراحت نشوید، فرمودند شما نمیدانید من از اول جوانی پای انقلاب و پشت سر امام بودم، تا آخر هم سرِ سوزنی نسبت به راه امام تردید نکردم.
آن فکر بر این مجموعه حاکم است، یعنی سیاستهای کلی نظام، افکار و انديشههاي امام راحل و رهبری معظم انقلاب که استمرار خط امام است بر اینجا حاکم است و در این هيچ تردیدی نیست از اول مراقب این بودیم که جناحهای سیاسی به این مجموعهها لطمه نزنند که بخواهند از این مجموعهها برای خودشان استفاده کنند که بزرگترین خیانت است، جناحهای سیاسی که دنبال این هستند که یک طلبه فاضل را برای خودشان مصادره کنند به جای اینکه این طلبه در روح مردم و نفوس مردم تأثیرگذار باشد، علم آن جناح را فقط بر دوش بگیرد، این خیانت بزرگی است که آن جناح میکند و اگر طلبه هم متوجه مقصود آنان باشد او هم شریک در این جرم است.
ما سعی کردیم وارد این جناحبنديها نشویم و بحمدالله نشدیم، نه راست نه چپ، نه اصلاح طلب و نه اصولگرا، فوق اینها هستیم، ما حوزه را فوق اینها میدانیم و چون اگر اين باشد نشاط علمی و معنوی وجود دارد.
من تقاضا میکنم نسبت به مسائل علمی جديت نماييد و در کنار آن به مسأله تهذیب بسیار اهمیت بدهید که امروز نياز بزرگ حوزههای علمیه است. و آرزوی ما و همهی امید ما به این است که حضرت ولی عصر(عج) این عمل ناچیز را از همهی ما به لطف و کرمش قبول بفرماید.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته