نمادهاي شهري را باید به نحوی طراحی کنیم که آن جوهر دین، آن زیبایی و هویت اصلی دین را به جامعهی امروز منتقل کنیم
۰۵ مهر ۱۳۹۵
۱۹:۱۴
۱,۷۰۳
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
حضور قرآن در نظام آموزشی حوزه؛ از واقعیت تا داوری ناعادلانه
-
قم به جهت جایگاه بین المللی آن، باید دارای بهترین امکانات باشد
-
مراسم سوگواری سالروز تخریب قبور ائمه بقیع(ع)
-
تخریب مرقد مطهر ائمه بقیع(ع) حرکتی بسیار حساب شده بود
-
ثمره ماه رمضان، توفیق دستیابی به کنوز الهی
-
قدردانی حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(دام ظله) از تفقد آیت الله فاضل لنکرانی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
اما بعد از انقلاب دین به عنوان اداره حکومت مردم مطرح شده، و در همهی رشتهها جریان و سریان پیدا کرده، مخصوصاً بُعد فقه و بیان احکام. امروز در خود حوزهی علمیه راجع به فقه معماری بحث میشود، همينطور در فقه پزشکی، فقه سیاسی، فقه بینالملل، فقه کودک، فقه زنان و... اکنون تعداد گرایشهای فقهی خیلی زیاد است و در این ميان مسئلهی فقه معماری یک مسئلهی بسیار مهم است.
من فقط در همین رابطه این آیهی شریفه را قرائت میکنم و آقایانی که اهل تحقیق هستند آن را دنبال کنند.
در آیه 61 از سوره هود خدای تبارک و تعالی میفرماید «وَ إِلى ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فيها فَاسْتَغْفِرُوه...»، به قوم خودت بگو خدا را عبادت کنند که غیر از او خدایی نیست. خدا شما را از همین زمین خلق کرد و از شما ميخواهد که آن را آباد کنید. ببینید خود این کلمهی «وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فيها» میتواند پایهی یک فکر در همهی مجموعههای کشور قرار گيرد.
اسلام دنبال این نیست که کسی روی این زمین چادرنشين باشد بلکه دنبال آباداني زمين است. يکي از اهداف دين اين است که بشر بتواند این زمین را که نعمت بزرگ خداست در مسیر احیا و آبادانی قرار دهد. همانگونه که دين میگوید به خدا شرک نورز و خدا را عبادت کن این مطلب بسیار مهم را هم میگوید، يک بُعد از آبادانی زمین همین مسائل معماری و شهرسازی و خانهسازی است که باید برادران بزرگواری که در شهرداری حضور دارند نسبت به آن یک کار اساسی انجام دهند.
ما باید برنامه جامع معماری اسلامی را تدوین کنیم، این وضع نباشد که تناسب بین ساختمانها و مراکز در هیچ جهتی رعایت نمیشود. در حالی که در دین به تمام این امور سفارش شده است، در مورد اینکه مسجد کجا ساخته شود؟ خانه کجا ساخته شود؟ فاصلهها چقدر باشد؟ ارتفاع هر يک چقدر باشد؟ و... .
از چیزهایی که در اسلام شدیداً نهی شده بلند مرتبه سازی و ساخت ساختمانهای بلند است که قطع نظر از اینکه زیبایی شهر را از بین میبرد مفاسد فراوان دیگری هم از جهت روحی، اخلاقی و جهات دیگر به دنبال دارد، اين برنامه جامع بايد تدوین شود حالا اگر مهندسین و طراحان ما، یک المان و نماد دینی را در یک جایی قرار بدهند که ساختمانهای اطراف آن کاملاً تضاد با آن نماد دارد این کار ارزش خودش را از دست خواهد داد، پس این جهت باید مورد دقت قرار بگیرد.
روایتی را از پیامبر اکرم(ص) قرائت میکنم و مقداري راجع به آن توضیح میدهم، پیامبر فرمود: «وابنوا مدائنکم مشرفة» ممکن است مشرقة باشد! تقاضا میکنم به معنای حديث خوب دقت بفرمايید، میفرماید شهرهایتان را مشرفه یعنی ذات شرف، با عظمت و با رفعت بسازيد، یعنی طوری ساخته شود که هر کسی از بیرون میآید به عظمت ساکنان آن شهر، مردان و زنان و اندیشمندان و بزرگان آنجا پی ببرد. این یک دستور بسیار مهمی است.
اگر از شما بپرسند دليل المان و نمادسازی شهري چيست؟ یک دلیلش را انسان میفهمد که میخواهیم واژههای اخلاقی، سیاسی و اعتقادی را عملاً به جوانها و مردم نشان بدهیم اما این فرمایش پیامبر یک امر بسیار عمیقتر و وسیعتر از این معناست، میفرماید شهر مسلمانها باید مشرفه باشد، یعنی جوانی که در خیابان حرکت میکند به اصالتهای تاریخی فرهنگی، ديني و حماسهها و مجاهدتهای مجاهدین آن شهر پي ببرد.

اکنون میبینیم این حرکت در کشور آغاز شده، برای شهدا نماد سازی میکنند که باید باشد، برای شهدای منا و نيز واژههای فرهنگی، شهادت، مجاهدت، ایثار و برای اسطورههای ادبی و هنری ما المان نماد شهري درست میکنند که باید هم باشد! ولی برادران بزرگوار و مسئولین محترم در اين نمادها حقیقت دین را دنبال کنید نه گوشهای از دین را، به این معنا که نیايیم با طراحي یک المان به جوان امروزی بگوئیم تمام دین همین است، خوب به این مطلب دقت کنید و تقاضا میکنم اگر رسانهها این مطلب را ثبت میکنند صحیح منتقل کنند، در اینکه باید واژههای فرهنگی، اعتقادی، سیاسی، اسطورهها، شخصیتها، حماسهها، همه چیز به صورت نمادهاي شهري به اذهان ناظرین و جوانان منتقل شود هیچ بحثی نیست ولی نباید کسی نتیجه بگیرد دین همهاش همین است، باید به نحوی طراحی کنیم که آن جوهر دین، آن زیبایی و هویت اصلی دین را به جامعهی امروز منتقل کنیم، طراحان محترم ما این فکر را باید داشته باشند. که البته کار بسيار مشکلي است.
مجرد اینکه در یک شهری چند تا نماد از مسائل سیاسی و جنگ و شهادت قرار دهيم چه نتیجهای خواهیم گرفت؟ ممکن است در کتابهای تاریخی آن شهر هم باشد. باید بحث شود که چه توقع و انتظاری از المان داریم که این توقع و انتظار براي جوانان ما يا کسی که از خارج میآید و تاریخ کشور را مطالعه میکند برآورده نمیشود. قطعاً در این طراحیها دنبال انتقال آثار هستیم، پس بیائیم زیبایی دین و حقیقت آن را در قالب این طرحها عرضه کنیم. همین که رسول اکرم فرمودند: «وَابنوا مَدائِنَکُم مُشَرَّفَةً»، معنای مشرفه این است که ما به دیگران بگوئیم مردم مسلمان این کشور، این عقاید و این هویت اصلی و این زیباییها را دارند.
مثالی را عرض کنم. قاعدتاً در بحث المان و نماد شهری، آقایان برای ترویج نماز و عبادات طراحی میکنند. گاهی اوقات بعضی از طرحها را که انسان مشاهده میکند، با آنکه طرحهای خوبی هم هست ولی همین عبادت را یک وقت در این طرح ما به صورت اینکه کسی خدا را عبادت میکند، طراحی مینماییم این نما را آدم در مسجد هم میبیند که انسانهایی ایستادهاند و خدا را عبادت میکنند، اما باید فکر کنیم چگونه این بیان رسول خدا را که بسیار مهم است نمادسازی کنیم: «أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ وَ تَفَرَّغَ لَهَا فَهُوَ لَا يُبَالِي عَلَى مَا أَصْبَحَ مِنَ الدُّنْيَا عَلَى عُسْرٍ أَمْ عَلَى يُسْرٍ»؛ رسول اکرم(ص) فرمود برترین مردم کسی است که با عبادت عاشقانه برخورد کند، طراحان باید روی این فکر کنند و کار من نیست، فقط مفهوم را به شما میگويیم. برای گرایش هرچه بیشتر جامعه ما به نماز، روی این جهت کار کنیم تا مردم دریابند عبادت چیزی است که انسان باید عاشقانه با آن برخورد کند، این تعبیر را رسول اکرم در قالب لفظ بیان فرموده که برترین مردم کسی است که عاشق عبادت باشد و آن را همانند معشوق در آغوش بگیرد و در قبلش آن را دوست داشته باشد، «تفرغ لها» یعنی با فراغ بال سراغ آن رود و به چیزی غیر از آن اهمیت ندهد.
«فَهُوَ لَا يُبَالِي عَلَى مَا أَصْبَحَ مِنَ الدُّنْيَا عَلَى عُسْرٍ أَمْ عَلَى يُسْرٍ»؛ اینقدر با عبادت عاشقانه برخورد میکند که برایش فرق نمیکند مشکلات مالی دارد یا ندارد، میگوید فعلاً با خدای تبارک و تعالی خلوت خود را داشته باشم، حال این مفهوم را که رسول اکرم در قالب لفظ بیان کرده، در قالب هنر، اعم از فیلم و تئاتر و نقاشی و کتاب و... میشود ارائه داد، هنرمندان عزیز بدانند اینقدر سوژههای زیبا و مهم در روایات وجود دارد که یک وقتی در بحث فیلمهای کوتاه برای نماز، بنده هفت هشت سوژه خدمت هنرمندان عزیزمان ارائه دادم.
متاسفانه فیلمهای ما به این سمت نرفتهاند، نهایتاً وقت اذان کسی را نشان میدهند که سر حوض وضو میگیرد و نماز میخواند، در کجای این تصویر عشق به عبادت و آرامشی که عبادت برای انسان به وجود میآورد، نشان داده میشود؟!!
اینکه رسول اکرم(ص) میفرماید نسبت به عبادت باید اینچنین برخورد شود که فرد هنگام عبادت به چیزی غیر از آن فکر نکند، اینکه فردا مشکلات مالی دارد یا ندارد، جهتش آن است که عبادت یک آرامش به وجود میآورد، ما در بحثهای روانشناسی سراغ ریشهیابی در این روایات نرفتهایم تا دریابیم عبادات چه آرامشی برای بشر ایجاد میکند.
این فرمایش پیامبر(ص) که در قالب لفظ بیان شده، در قالب فیلم هم قابل نمایش است، همینطور در قالب المان و نماسازی. هنرمندان و طراحان ما، روی این مسئله فکر کنند که چطور میشود عشق به عبادت را در میدان شهر نماسازی کرد به طوری که یک جوان وقتی به آن نما نگاه میکند به فکر این بيفتد که با عبادت باید برخورد دیگری غیر از برخورد تکلیفی کند.
درست است اسلام نماز را واجب کرده و این یک دستور تکلیفی است، اگر نماز آدم درست باشد و در اعمال دیگر او نقصانی وجود داشته باشد خدا به خاطر نماز از آن نواقص میگذرد، ولی باید بدانیم برخوردهای معنوی و باطنی آثار، در مورد نماز به مراتب بیشتر از برخوردهای تکلیفی است، ما باید این گونه برخوردها و نگاههای دین را به جامعه تزریق کنیم.
پس اصل نماسازی شهری و المان ریشهی دینی دارد و بر اساس روایت «وَابنوا مَدائِنَکُم مُشَرَّفَةً»، بیائیم دین را از یک واژههای محدود که در آن محصور کردهایم، خارج کنیم. من خیلی روشن عرض کنم گرچه بالاترین و پرافتخارترین واژه و حقیقت در دین؛ شهادت در راه خداست، ولی نیائیم دین را در همین واژه خلاصه کنیم که چنین تلقی شود اگر کسی شهید نشد هیچ ارزشی ندارد، یا دین منحصر در علم و عبادت و واژههای محدود، محصور نیست، دین، یک مجموعهی عظیمی است که ما موظف هستیم این عظمت را نشان دهیم.
سخنران وقتی میخواهد از دین سخن بگوید نیاید دین را در نماز و روزه و بعضی امور خلاصه کند، اگر این کار را کرد معلوم میشود اسلام شناس نیست! حتی الآن که از زیبایی صحبت میکنیم باز دین در این هم منحصر نیست، گاهی اوقات بعضی سخنرانان میگویند فقط آیات رحمت خدا را بخوانید، دین فقط رحمت است و غیر از آن چیز دیگری نیست، البته رحمت خدا بر غضب او سبقت و غلبه دارد، ولی مگر ما در قرآن آیات دیگری نداریم؟ از آن طرف هم اگر فقط مردم را از دین بترسانیم بگوئیم اگر نماز نخواندید عاقبتتان جهنم است، این هم غلط است، بیاییم دین را با همهی ابعادش هم بشناسیم و هم آن را به هر طریقی که امکان دارد، معرفی کنیم.
وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین