سلب توفيق توبه، با زير پا نهادن عظمت خدا، حتی با ارتکاب گناه صغيره
۱۳ خرداد ۱۳۹۷
۱۳:۱۳
۱,۱۹۵
چکیده :
نشست های علمی
-
آپارتمانسازي جزء فرهنگ ما که نيست، هيچ! جزء دين ما هم نيست
-
ظرفيتهای فقه برای نظامسازی
-
نقش علم اصول در إتقان علم کلام و علوم ديگر
-
در تشریع، عدالت به عنوان ملاک جعل احکام نیست و اگر هم باشد، در موارد بسیار جزئی و نادر است
-
از متون دینی استفاده میشود که تمام ادیان آسمانی با تروریسم و خشونت مخالفند
-
اندیشه امام خمینی (ره) در سیاست خارجی
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمين و الصلاة و السلام علي سيدنا و نبينا و حبيب قلوبنا ابي القاسم محمد و علي آله الطيبين الطاهرين المعصومين و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ وَ مَنْ يَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّيْطانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَ لكِنَّ اللهَ يُزَكّي مَنْ يَشاءُ وَ اللهُ سَميعٌ عَليمٌ»(نور/21)
الحمدلله رب العالمين و الصلاة و السلام علي سيدنا و نبينا و حبيب قلوبنا ابي القاسم محمد و علي آله الطيبين الطاهرين المعصومين و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ وَ مَنْ يَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّيْطانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَ لكِنَّ اللهَ يُزَكّي مَنْ يَشاءُ وَ اللهُ سَميعٌ عَليمٌ»(نور/21)
شب
نوزدهم ماه مبارك رمضان است. خدا را شاكر هستيم كه ما را زنده نگه داشت و
تا امروز موفق به درك اين ماه رمضان عزيز شدهايم و إن شاء الله با دعاي
خير ائمه طاهرين(عليهم السلام) موفق به درك همهي اين ماه، خصوصاً درك
ليلهی قدر شويم.
حال اين شيطان چيست يا کيست؟ کجاست؟ و چه قدرتي دارد؟ چگونه انسان را بارها فريب میدهد و او را بر زمين میزند اما باز غافل از او هستيم.
همانطور که ما بايد خودشناسي و خداشناسي داشته باشيم، لازم است درس شيطان شناسي نيز داشته باشيم.
آيات و روايات مربوط به شيطان به قدري زياد است که انسان بايد از خدا بخواهد عمري به او عنايت کند تا بفهمد شيطان چيست.
در اين آيه شريفه خداوند میفرمايد: «يا بَني آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ»؛ نميگويد اي کساني که مؤمن يا مسلمان هستيد، بلکه خطاب به همهي انسانها میفرمايد که مراقب باشيد شيطان شما را فريب ندهد، همانطور که آدم و حوا را از بهشت خارج کرد، يعني اگر مراقب نباشيم و يک لحظه از اين دشمن اصلي غفلت کنيم ما را از همهي سعادتها محروم میكند، حضرت آدم با اغواي شيطان و نزديك شدن به شجرهی ممنوعه از بهشت اخراج شد كه همهي ظرافتها و نكتهها در اين است كه خدا نفرمود از اين درخت نخور، بلکه فرمود نزديك اين درخت نشو.
يعني اگر انسان نزديك گناه بشود به دام گناه میافتد، لذا بايد مراقبت كند که نزديك گناه نشود، وقتي بوي گناه از يك مجلسي يا از کسب يك مالي يا كلامي استشمام کرد بلا فاصله خود را از آن دور کند.
در اين آيه شريفه خداوند میفرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ» دنبال قدمهاي شيطان نرويد. يعني اگر انسان غفلت کند شيطان، قدم به قدم او را به سوي خود میکشاند.
معناي واضحش اين است
كه شيطان يك دفعه نميگويد بفرما سرِ سفرهي گناه، شيطان هيچ وقت اين كار
را نميكند، مگر نسبت به انسانهاي بسيار ضعيف النفس.
خطوات
جمع خطوه است به معناي قدم، شيطان قدم به قدم انسان را به دنبال خودش
میكشاند، يك دفعه نميگويد اين پول دزدي است، مال مردم است و حرام، بردار
استفاده کن. بلکه در قدم اول او را وسوسه میکند که تو گرسنهاي و بر آدم
گرسنه هم حرج نيست. وقتي به اين وسوسه توجّه کرد قدم بعدي را بر میدارد
که اين همه افراد ثروتمند با مال دزدي به مکنت رسيدهاند در حالي که تو که
الآن محتاج و نيازمند هستي و همينطور قدم به قدم او را جلو میبرد تا به
گناه آلوده کند.
اين از چيزهايي است كه هر كسي در خودش نگاه
كند اين قدمهاي شيطان را میبيند، ما كه معصوم نيستيم بگوئيم هيچ كدام
از ما اصلاً فكر گناه هم نكردهايم خود فكر گناه يك قدم براي انجام گناه
است.
در شب عروسي فرزندش میگويد: يك شب
است، چه اشكالي دارد، من يك دختر يا يك پسر که بيشتر ندارم، آنگاه يک مراسم
آن چناني پر از اسراف و گناه برگزار میکند. اين هم يک گام شيطاني است.
البته در برگزاري اينگونه مراسم هر کسي بايد مطابق شأن خود عمل کند. لازم نيست همه يکسان باشند. يکسان قرار دادن افراد حرف غير عقلايي است. ولي بايد بدانيم شيطان با وسوسههايش قدم به قدم ما را به سوي گمراهي میکشاند. در بين ما طلبهها وقتي يک مقدار دايرهي علممان وسيع شود به ذهن القاء میکند تا امام معصوم چقدر فاصله داريم؟ بعد میگويد فاصلهاي نداريد و از همين طريق زمينه انحراف را ايجاد میکند.
لذا در تاريخ
مشاهده میشود بعضي از افراد گمراه نظير علي محمد باب بنيانگذار مذهب
بابيّت که ابتدا يک آخوند و طلبه بود، چه ادعاهايي که مطرح نکرد؟ اول گفت
من باب مهدي و نماينده خاص امام زمانم، هر كسي بخواهد با آن حضرت ارتباط
يابد بايد از طريق من باشد. الآن هم در زمان ما در عراق بعضيها ادعاهاي
عجيب و غريبي مطرح کرده و میگويند من فرزند امام عصر هستم يا من امام
سيزدهم هستم. مطالبي كه در اخبار هم آمده است.
به
هرحال كساني را كه در طريق علم مبتلا به ضعف هستند قدم بقدم میکشاند تا
به آنجا که به همين انسان میگويد چه چيز تو از خدا كمتر است نعوذ بالله؟!
در
ميان افراد ديگر هم همينطور از افراد بدهكار میپرسند چرا بدهي مردم را
نميدهي؟ میگويد فلاني مال من را خورده، من هم مال اين را میخورم. همه
اينها خطوات شيطان است كه خود قرآن تعبير میكند «زيّن لهم الشيطان
اعمالهم»، هر وقت ديديم يك كار بد و زشت را توجيه میكنيم، به جاي اينكه
از خدا عذرخواهي و استغفار كنيم، از خودمان بدمان بيايد که چنين حركتي را
انجام ميدهيم بگوئيم ديگران اين خطا را میكنند ما هم اين كار را انجام
میدهيم.
اگر بنا بر اين استدلال باشد در
صدر اسلام هم بتپرستاني كه با پيامبر خدا مخالفت میكردند میگفتند
«إنا وجدنا آباءنا علي ذلك»، پدران ما بت میپرستيدند و ما هم بت
میپرستيم، آنها مشرك بودند و ما هم مشرك هستيم، اينها توجيه شيطاني است.
اگر ديديم يك كاری زشت و ناپسند است، آن را توجيه نكنيم، اگر توجيه كرديم «اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ»، پيش خواهد آمد. تعابير قرآن راجع به شيطان عجيب است. میفرمايد افرادي که شيطان بر آنها مسلط شود مال حرام میخورند میگويند عيبي ندارد ديگران میخورند ما هم میخوريم، دروغ میگويند، غيبت میكنند، تهمت میزنند، هزار كار زشت انجام میدهند و براي خودشان دليل هم میآورند. حتّي از جنايتكارهاي تاريخ وقتي میپرسند چرا فلان جنايت را مرتکب شديد؟ آن را توجيه میکنند. اين توجيه نشانه تسلط شيطان بر او است.
در يك روايتي امام معصوم(عليه السلام) میفرمايد: «إِنَّ الشَّيْطَانَ يُدِيرُ ابْنَ آدَمَ فِي كُلِّ شَيْءٍ»، شيطان نسبت به همه چيز دور فرزندان آدم يعني دور همهي بشر میچرخد، خيلي عجيب است. گاهي اوقات آدم میگويد من كجا و شيطان كجا؟ شيطان از من دور است، اينطور نيست. شيطان فقط از يك گروه آن هم معصومين(عليهم السلام) دور است، البته آن هم با يك بيان بسيار دقيق اعتقادي.
شيطان هر آن در خواب و بيداري، روز و شب، دور انسان أعم از جوان و پير میچرخد.
اينکه انسان وقتي از سرّ شخصي آگاه شد ميل دارد آن را براي کسي بگويد، اين ميل و علاقه را شيطان به وجود میآورد تا هم صاحب راز و هم فاش کننده آن را رسوا کند.
در چند آيه از قرآن خداوند میفرمايد: «يا أَيُّهَا
الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ». در سوره مبارکه
نور میفرمايد: «مَنْ يَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّيْطانِ فَإِنَّهُ
يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ» اگر ديديد نفستان میگويد دنبال
اين کار حرام و زشت برو بدانيد شيطان به سراغ شما آمده. فرقي هم نميکند
قولي باشد يا عملي، از يک نگاه کوچک به يک نامحرم گرفته تا گناهان بزرگ.
گاهي
اوقات شيطان میگويد تو الآن جوان هستي وقت براي توبه داري، حالا يک نگاه
به نامحرم يا تماشاي يک فيلم مستهجن مسئلهاي نيست. پس فردا توبه میكني
و تمام میشود، خدا هم كه كريم و رحيم و تواب است. خود همين وسوسه يک گام
شيطان است.
اگر كسي بخواهد وقت گناه يك چنين وعدهاي به خودش
بدهد بايد به اين نکته توجّه پيدا کند که چه اطمينانی هست که بتوانيم توبه
کنيم؟ شايد غضب خداوند در همين گناه باشد و اگر کسي مستوجب غضب خدا شد تا
آخر عمر موفق به توبه نميشود.
در روايتي وجود مبارك پيامبر اكرم(ص) میفرمايد: انساني که نسبت به نمازهاي يوميه خود مراقبت کند شيطان از دست او خسته میشود. امّا اگر انسان نماز را ضايع کند، شيطان خيالش راحت شده و میگويد حالا ديگر در دام من میافتي. اين مطلب مهمي است.
بايد تلاش کنيم حال که به برکت ماه مبارک رمضان موفق به نماز اول وقت شدهايم، اين توفيق را حفظ کنيم، شيطان دنيا و آخرت انسان را نابود میکند. قرآن میفرمايد: «كَمَثَلِ الشَّيْطانِ إِذْ قالَ لِْلإِنْسانِ اكْفُرْ فَلَمّا كَفَرَ قالَ إِنّي بَريءٌ مِنْكَ إِنّي أَخافُ اللهَ رَبَّ الْعالَمينَ»(حشر/16)؛ شيطان انسان را دعوت به کفر میکند بعد که انسان دعوت او را اجابت کرده و کافر میشود میگويد به من ربطي دارد میخواستي کافر نشوي، کافر شدن خود را گردن من مگذار.
بعضي از اصحاب رسول خدا(ص) با نگراني خدمت حضرت عرض كردند يا رسول الله ما منافق شديم. پيغمبر فرمود چرا؟ گفتند شيطان اين افکار کفر آلود را در ذهن ما انداخته است. پيغمبر فرمود نه، شيطان سراغ شما آمده و اول يك سؤال كرده كه چه كسي شما را خلق كرده؟ گفتيد خدا. دوباره پرسيده چه كسي خدا را خلق كرده؟ و شما در جواب او در مانديد! بعد پيغمبر فرمود اين كار شيطان است، که نخست سراغ اعمالتان میآيد، از خراب شدن اعمال كه مأيوس شود سراغ اعتقادات شما میآيد.
در ماه رمضان
اعتقاداتمان را محكم كنيم، طوري خود را بسازيم و پرورش دهيم كه شيطان به
سراغ ما نيايد. خداي تبارك و تعالي در آيه 42 سوره مباركه حجر میفرمايد:
«إِنَّ عِبادي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلاّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ
الْغاوينَ»؛ تو بر بندگان من تسلّط نداري مگر آن افرادي که خود به دنبال
تو بيايند.
در مباحث اعتقادي اين بحث مطرح
است که اصلاً خدا چرا شيطان را خلق کرد؟ بزرگان ما میگويند شيطان كلب
معلّم يعني يك سگ آموزش ديده است و خدا او را براي امتحان انسانها خلق كرده
است. اگر شيطاني نبود ديگر راه بدي بسته میشد و انسان فكر و عمل بد
نميكرد، همه سراغ كارهاي خوب میرفتند. اما وقتي شيطان و جنود او از جن و
انس هستند، انسان گرفتار وسواس آنها میشود.
پيغمبر(ص) به ابوذر فرمود يا اباذر تو از شياطين انس هم به خدا پناه میبري؟ ابوذر عرض كرد يا رسول الله، شيطان که از جن است مگر ما شيطان انسي هم داريم؟ فرمود بله شيطان انس به مراتب بدتر و گمراه كنندهتر از شيطان جن است.
در روايتي امام صادق(عليه السلام) میفرمايند «مَا اجْتَمَعَ ثَلَاثَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَصَاعِداً إِلَّا حَضَرَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مِثْلُهُمْ، فَإِنْ دَعَوْا بِخَيْرٍ، أَمَّنُوا» سه تا مؤمن -مراد از مؤمن در اينجا شيعه است- يا بيشتر با هم جمع نميشوند مگر اينكه خداوند به همان تعداد ملائكه در كنارشان قرار میدهد. وقتي اين شيعيان دعا میکنند آن ملائکه آمين میگويند «وَ إِنِ اسْتَعَاذُوا مِنْ شَرٍّ دَعَوُا اللهَ لِيَصْرِفَهُ عَنْهُمْ»؛ اگر از شر و بدي از فتنهها، مريضيها، بيآبروييها، به خدا پناه برند آنها دعا میکنند که خدا بلاها را از آنها بگرداند، «وَ إِنْ سَأَلُوا حَاجَةً تَشَفَّعُوا إِلَى اللهِ وَ سَأَلُوهُ قَضَاءَهَا»؛ و اگر از خدا حاجتي بخواهند، واسطه میشوند که خدايا حاجت اين بندگان مؤمن را بده.
بعد میفرمايد «وَ مَا اجْتَمَعَ ثَلَاثَةٌ مِنَ الْجَاحِدِينَ إِلَّا حَضَرَهُمْ عَشَرَةُ أَضْعَافِهِمْ مِنَ الشَّيَاطِينِ فَإِنْ تَكَلَّمُوا تَكَلَّمَ الشَّيْطَانُ بِنَحْوِ كَلَامِهِمْ وَ إِذَا ضَحِكُوا ضَحِكُوا مَعَهُمْ وَ إِذَا نَالُوا مِنْ أَوْلِيَاءِ اللهِ نَالُوا مَعَهُمْ فَمَنِ ابْتُلِيَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ بِهِمْ فَإِذَا خَاضُوا فِي ذَلِكَ فَلْيَقُمْ وَ لَا يَكُنْ شِرْكَ شَيْطَان...»؛ هرگاه سه نفر از منکرين ولايت اميرالمؤمنين(عليه السلام) گرد هم جمع شوند، خداوند ده برابر آنها از شياطين کنارشان قرار میدهد، که اگر اين سه نفر تکلم کنند، شيطانها هم همان حرف آنها را میزنند، اگر خنده کنند آنها نيز میخندند. يعني عذاب الهي آنها را فرا میگيرد به خاطر آنکه شيطانها در کنارشان قرار گرفتهاند و با اين کلمات از دين بيشتر خارج میشوند.
سپس
امام(ع) به شيعيان توصيه میکند اگر زماني گرفتار بعضي از اين منکرين
ولايت شديد و در جمع آنها نشسته بوديد، برخيزيد و إلا شما هم شريک شيطان
میشويد.
طبق آيات قرآن هر جا اختلاف باشد، منشأ اختلاف؛ شيطان است. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبين». ريشه اختلاف مالي و غير مالي، شيطان است. اگر يك اختلافي بين ما هست هيچگاه نگذاريم بماند و ريشهدار شود. شيطان امر به بدي، به فحشاء و منكر میكند. هر جا ذهن انسان تمايل به کار خلاف يا يک حرف خلاف يا گرفتن مال کسي بدون حق پيدا کرد، اينها وسوسه شيطان است و نبايد بگذاريم در زندگي ما وارد شود و ما پيرو گامهاي شيطان شويم.
در روايات آمده است: «إِنَّ لِلْقَلْبِ أُذُنَيْن» يا «مَا مِنْ قَلْبٍ إِلَّا وَ لَهُ أُذُنَانِ، عَلى إِحْدَاهُمَا مَلَكٌ مُرْشِدٌ، وَ عَلَى الْأُخْرى شَيْطَانٌ مُفْتِن»، قلب هر انساني دو گوش دارد، البته مقصود اين گوش ظاهري نيست، يعني دو منفذ براي روح انسان وجود دارد که دائماً بر يکي از آن دو، ملكي از ملائكه الهي میدَمَد و میگويد تو از خدايي و به سوي خدا برميگردي و يك روزي بايد زندگي ابدي خود را شروع كني، پس دستورات خدا را انجام بده و دنبال كار خلاف نرو، نگذار آلوده به گناه شوي.
از يك منفذ ديگر، شيطان میگويد بگذار در اين دو روز دنيا به تو خوش بگذرد، جوان هستي جواني كن، حلال و حرام يعني چه؟ اينها حرفهايي است كه اين آخوندها در آوردهاند و همه چيز مال خدا و بندههاي خداست.
از اينرو به راحتي حاضرند براي تأمين منافع خود، آبروي شخصي را بريزند يا حق كسي را پايمال كنند، از درد ديگران دردمند که نيستند، بلكه خوشحال هم میشوند، اينها وسوسهها و نقشههاي شيطاني است که در انسان میدَمَد. هيچ كسي هم از اين مسائل جدا نيست، هيچ كس نميتواند بگويد از اول كه به دنيا آمدم تا وقت مرگ، فقط ملائكه الهي به من الهام كرده و میکنند.
طبق اين روايات هر انساني غير از حضرات معصومين(عليهم السلام) هم الهامات ملكوتي دارد و هم القاءات شيطاني. اين يك ضابطهاي است كه از روايات به دست میآوريم.
براساس آيه شريفه «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» ريشه اين روايات در خود آيات قرآن است.
انسان
سعادتمند كسي است كه فريب القاءات شيطاني را نخورد، براي دو روز دنيا حرام
روي هم جمع نكند و بعد يك روزي برسد و بگويد حالا من با اين همه مال حرام
چه كنم؟ اين همه حق مردم را بر گردن خودش قرار ندهد، بيائيم واقعاً زندگي
خود را درست كنيم.
حيف است. عمر بسيار زود میگذرد، چه بزرگاني در اين محل بودند، چه علمايي، چه پيرمردهايي و چه جوانهايي كه اکنون در اين مجلس و بين ما نيستند. ما هم معلوم نيست تا مراسم إحياي دوم يا تا سال بعد در اين دنيا باشيم.
إن شاء الله از اين لحظات به نحو أحسن استفاده كنيم و از اميرالمؤمنين(عليه السلام) كه امشب شب ضربت خوردن آن امام متقين است، استمداد جوييم و خدا را به آن قطرات خوني كه از فرق مبارک حضرتش جاري شد قسم بدهيم كه همهی ما را به نحو احسن هدايت فرمايد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته