وقتى انسان در زندگى بزرگان اهل دقت نگاه مىكند، کساني كه واقعاً قدم به
قدم به دقت پيش آمدند، يك سال از عمر ايشان به اندازه ده سال ديگران است.
ممكن است ديگران مطالب را بيشتر در ذهن شان انبار كنند، اما هيچ وقت قدرت
استنباط پيدا نمىكنند. درس خارج بايد طورى باشد که سال كه تمام مىشود،
وقتى طلبه به خودش نظر ميکند، احساس كند كه قوتش بيشتر شده و مىشود.
مانند ورزش است. در ورزش، انسان روز اول وزنه يك كيلويى را به زور بلند
مىكند، يك سال كه مىگذرد وزنه پنجاه كيلويى را به راحتى بلند مىكند.
الان كه كم كم به آخر سال نزديك مىشويم، واقعاً ببينيد در درس هايى كه
شركت كرديد،کدام درس شما را قوى كرده است؟ کدام روش شما را قوى كرده است؟
الان اگر بخواهيد بر يك نظريه اى اشكال كنيد، به يک کتاب مراجعه كنيد و
قوّت مراجعه خود را بسنجيد؟ واقعاً توصيه مىكنم نگذاريد عمرتان هدر رود.
ما الان ميتوانيم همه مطالب بزرگان را خيلى شسته و رفته و آماده و دسته
بندي شده، ارائه کنيم؛ در اين بحث، پنج نظر را سريع ذكر كنيم و در يك مدت
كوتاه، فقه و اصول مان را به يك جايى برسانيم، ولى من اين را جفا به طلبه
مىدانم. ما دنبال اين هستيم كه مطالب را واقعاً تحقيقى بحث کنيم، كه
علماء ما، نسلاً بعد النسل، تحقيق كردهاند تا به اين كتاب عميقى كه شيخ
انصارى(ره) نوشته رسيده است. بعد هم بزرگان ديگر تا مرحوم امام(رض).
قدر اين نعمت اين است كه ما بيشتر فكر كنيم. وقتى انسان كتاب امام(ره) را
ملاحظه کند، به خوبى مىتواند بفهمد كه آن مرد با آن عظمت علمى، با آن
استعداد قوى، با آن نبوغ، ولى براى هر صفحه، ساعت ها وقت گذاشته و فكر كرده
است. بدون فكر كه نمىشود مطلبى را گفت. مثلاً در همين تقريرات ثلاثه؛
براى اينكه آن را بيان كنيم و بفهميم، بايد دو روز آن را نقل کنيم، جزئياتش
را ذكر كنيم، با اين حال آيا همه آن را فهميدهايم؟ آن هم يك امر ديگرى
است. كسى كه اينها را بيان كرده چقدر فكر كرده و چقدر زحمت كشيده است؟ قدرش
به اين است كه ما اينها را دنبال كنيم. اينها چيزهايى نيست كه ما بخواهيم
با سرعت از آن عبور كنيم. من واقعاً معتقدم اين روشى كه ما داريم، اگر كسى
واقعاً مرتب كار كند، مرتب حضور در درس پيدا كند، مؤثر است. اينکه درس را
يك روز بيايدو يك روز نيايد، اصلاً فايده اى ندارد. آن هم مثل ورزش
مىماند. انسان يك روزى ورزش كند و يك ماه ورزش نكند، چه بسا بدنش بدتر از
همان يك ماه قبل شود. بايد ذهن همينطور دائماً كار كند. فقيه كسى است كه
ذهنش بصورت مرتب و بصورت مسلسل در مسائل كار كند. اگر اينطور شد، اين ذهن
قوى مىشود و مىتواند اظهار نظر كند.
اگر واقعاً با توجه به همين روش و با همين نكاتى كه عرض مىكنم، چهار پنج
سال اين بحث ها را ادامه دهيد، قطعاً خودتان اهل نظر مىشويد، حتي کساني
كه استعدادشان متوسط است. به شما عرض كنم؛ بسيارى از بزرگان ما كه بعداً
محقّق و صاحب نظر شدند، اينطور نبود كه استعدادشان در حد بالايى باشد،
معمولاً استعداد هايشان متوسط بوده، اما استعداد متوسطى بوده كه منظم كار
كرده، پیگيرى كرده، درس و مطالب را در رده دوم و سوم و چهارم زندگى قرار
نداده است، بلکه در رده اول قرار داده است و با شوق و علاقه ادامه داده
است. وقتى انسان واقعاً گرسنه است با چه شوقى كنار سفره غذا مىنشيند، و
با چه شوقى غذا مىخورد، در درس هم بايد همين باشد، با شوق بنشينيد درس
گوش كنيد، با شوق مطالعه كنيد و با شوق بنويسيد. تا بتوانيد إن شاء الله به
يك مراحل خوب علمى برسيد. آمين رب العالمين
شیوه ی دستیابی به اجتهاد
۱۲ بهمن ۱۳۹۴ و ۱۰:۳۰
وقتى انسان در زندگى بزرگان اهل دقت نگاه مىكند، کساني كه واقعاً قدم به قدم به دقت پيش آمدند، يك سال از عمر ايشان به اندازه ده سال ديگران است. ممكن است ديگران مطالب را بيشتر در ذهن شان انبار كنند، اما هيچ وقت قدرت استنباط پيدا نمىكنند. درس خارج بايد طورى باشد که سال كه تمام مىشود، وقتى طلبه به خودش نظر ميکند، احساس كند كه قوتش بيشتر شده و مىشود. مانند ورزش است. در ورزش، انسان روز اول وزنه يك كيلويى را به زور بلند مىكند، يك سال كه مىگذرد وزنه پنجاه كيلويى را به راحتى بلند مىكند. الان كه كم كم به آخر سال نزديك مىشويم، واقعاً ببينيد در درس هايى كه شركت كرديد،کدام درس شما را قوى كرده است؟ کدام روش شما را قوى كرده است؟ الان اگر بخواهيد بر يك نظريه اى اشكال كنيد، به يک کتاب مراجعه كنيد و قوّت مراجعه خود را بسنجيد؟ واقعاً توصيه مىكنم نگذاريد عمرتان هدر رود. ما الان ميتوانيم همه مطالب بزرگان را خيلى شسته و رفته و آماده و دسته بندي شده، ارائه کنيم؛ در اين بحث، پنج نظر را سريع ذكر كنيم و در يك مدت كوتاه، فقه و اصول مان را به يك جايى برسانيم، ولى من اين را جفا به طلبه مىدانم. ما دنبال اين هستيم كه مطالب را واقعاً تحقيقى بحث کنيم، كه علماء ما، نسلاً بعد النسل، تحقيق كردهاند تا به اين كتاب عميقى كه شيخ انصارى(ره) نوشته رسيده است. بعد هم بزرگان ديگر تا مرحوم امام(رض). قدر اين نعمت اين است كه ما بيشتر فكر كنيم. وقتى انسان كتاب امام(ره) را ملاحظه کند، به خوبى مىتواند بفهمد كه آن مرد با آن عظمت علمى، با آن استعداد قوى، با آن نبوغ، ولى براى هر صفحه، ساعت ها وقت گذاشته و فكر كرده است. بدون فكر كه نمىشود مطلبى را گفت. مثلاً در همين تقريرات ثلاثه؛ براى اينكه آن را بيان كنيم و بفهميم، بايد دو روز آن را نقل کنيم، جزئياتش را ذكر كنيم، با اين حال آيا همه آن را فهميدهايم؟ آن هم يك امر ديگرى است. كسى كه اينها را بيان كرده چقدر فكر كرده و چقدر زحمت كشيده است؟ قدرش به اين است كه ما اينها را دنبال كنيم. اينها چيزهايى نيست كه ما بخواهيم با سرعت از آن عبور كنيم. من واقعاً معتقدم اين روشى كه ما داريم، اگر كسى واقعاً مرتب كار كند، مرتب حضور در درس پيدا كند، مؤثر است. اينکه درس را يك روز بيايدو يك روز نيايد، اصلاً فايده اى ندارد. آن هم مثل ورزش مىماند. انسان يك روزى ورزش كند و يك ماه ورزش نكند، چه بسا بدنش بدتر از همان يك ماه قبل شود. بايد ذهن همينطور دائماً كار كند. فقيه كسى است كه ذهنش بصورت مرتب و بصورت مسلسل در مسائل كار كند. اگر اينطور شد، اين ذهن قوى مىشود و مىتواند اظهار نظر كند. اگر واقعاً با توجه به همين روش و با همين نكاتى كه عرض مىكنم، چهار پنج سال اين بحث ها را ادامه دهيد، قطعاً خودتان اهل نظر مىشويد، حتي کساني كه استعدادشان متوسط است. به شما عرض كنم؛ بسيارى از بزرگان ما كه بعداً محقّق و صاحب نظر شدند، اينطور نبود كه استعدادشان در حد بالايى باشد، معمولاً استعداد هايشان متوسط بوده، اما استعداد متوسطى بوده كه منظم كار كرده، پیگيرى كرده، درس و مطالب را در رده دوم و سوم و چهارم زندگى قرار نداده است، بلکه در رده اول قرار داده است و با شوق و علاقه ادامه داده است. وقتى انسان واقعاً گرسنه است با چه شوقى كنار سفره غذا مىنشيند، و با چه شوقى غذا مىخورد، در درس هم بايد همين باشد، با شوق بنشينيد درس گوش كنيد، با شوق مطالعه كنيد و با شوق بنويسيد. تا بتوانيد إن شاء الله به يك مراحل خوب علمى برسيد. آمين رب العالمين
کلمات کلیدی :
۱,۴۲۸ بازدید