راه معیت با اهل بیت با استفاده از حدیثی از امام جواد
۱۲ دی ۱۳۹۴ و ۱۳:۴۹
بسم الله الرحمن الرحیم
يکي از اصحاب امام جواد(ع) ميگويد: نامهاي خدمت حضرت نوشتم و عرض کردم «علّمني شيئاً إذا أنا قلته کنت معکم في الدنيا و الآخرة»، يک چيزي به من ياد دهيد که، اگر آن را بگويم، در دنيا و آخرت با شما باشم.
امام(ع) هم با خط شريف خودشان مرقوم فرمودند که: «أکثر من تلاوة إنا أنزلناه و رطب شفتيک بالاستغفار».
اين
حديث آن مقداري که با فهم قاصرمان ميتوانيم بفهميم، خيلي حرف دارد؛ اولاً
اين راوي، راويي بوده که، يک مطلب مهمي را از امام خواسته است. حلقهاي که
از آن تعبير ميکنم به حلقهي معيتي را، بين خودش و ائمهي معصومين(عليهم
السلام) جويا شده، نگفته چيزي به من ياد دهيد که، من بهشت بروم و درجات
بالاي بهشت را خدا نصيبم کند، نگفته چيزي به من ياد دهيد که، مقامات بالايي
در دنيا يا آخرت پيدا کنم، گفته چيزي را به من ياد دهيد که، معکم، هميشه
با شما باشم در دنيا و آخرت.
اين معيت چه معيتي است؟ پيداست که مراد از اين معيت، معیت و همراهی ظاهري نيست که بخواهد هميشه خدمت حضرت باشد و با حضرت نشست و برخواست
کند، اين معيت يک معيت رتبي، معنوي، روحي و روحاني است، نه معيت جسماني
که، اگر فرسنگها هم بين اين راوي و امام (عليه السلام) فاصله باشد، اما
اين معيت روحاني و نفساني محقق ميشود.
اولاً اين نکته خيلي مهم است
که ببينيد، رُوات از ائمه، بعضيهايشان چه مرحلهاي از درک و شعور را
داشتند و چه تقاضاهايي داشتند؟ خود همين يک جنبهي تربيتي دارد که، اگر
انسان با يک بزرگي ارتباط پيدا کرد، سعي کند نهايت استفاده را از او داشته
باشد، نه اينکه در يک موارد محدود، مشکلات ظاهريه، يا خوش و بشهاي ظاهريه
بخواهد استفاده کند.
اينجا بحث خيلي عميقي که هست، ارتباط نفوس در
همين دنيا با يکديگر است و اين ارتباط يک مسئلهاي است که ديگر نيازي به
درس، بحث و اين مسائل هم ندارد. انسان اگر به مرتبهاي برسد که، نفس خودش
را با يک نفس کاملي مرتبط کند، مثل اين است که خود را در معرض آبشاري يا
انوار خيلي پر شعاع و پرنوري قرار داده و هميشه به نفس او اشراق ميشود.
دعاي و توجه و مراقبت آن نفس کامل، قطعاً به اين نفس هم سرايت پيدا ميکند.
بعضيها
نقل ميکردند که، اين نماز اول وقت خواندن يک جهتش اين است که، وقتي امام
زمان(عج) در اول وقت ميگويد: «اياک نعبد»، ما هم در همان مقوله داخل
ميشويم، ما هم جزء همان گروهي ميشويم که حضرت در رأس آن گروه است و اين
ديگر يک لطافت و ظرافت خيلي بالايي پيدا ميکند.
علي اي حال اين يک
بحث خيلي وسيعي است، از نظر جسمي اگر دو نفر کنار يکديگر باشند، ميتوانند
ضعف جسمي يکديگر را حل کنند، پس قطعاً از نظر روحي، دو نفس که با يکديگر
ارتباط پيدا ميکنند، آثار خيلي عجيبي دارد.
علي اي حال اينجا اين
خواسته را از امام کرده که، «معکم في الدنيا و الآخرة».
امام(عليه
السلام) هم در مقام جواب ميفرمايد: «اکثر من تلاوة إنا أنزلناه» سورهي
قدر را زياد بخوان، البته سورهي قدر سورهاي است که، در بعضي از تعابير
آنطوري که در ذهنم آمده، ربيع القرآن و بهار قرآن است. در روايات دارد که،
«لکل شيءٍ ربيع و ربيع القرآن سورة القدر».
جايي که حقايق قرآني
شکفته ميشود و بروز پيدا ميکند، نه تنها حقايق قرآني، همهي حقايق، جايي
که تلألؤ خاصي دارد، سورهي قدر است. حضرت ميفرمايند: سورهي قدر را زياد
بخوانيد. -از آن طرف ما ميبينيم حالا اين ماه رجب و شعبان و رمضان که
ميرسد- در ماه رمضان آن مقداري که من در ذهنم هست، به هيچ چيزي مثل
خواندنِ سوره قدر سفارش نشده است. شبي هزار مرتبه خواندن، از دستوراتي است
که بزرگان داشتند و خيليهايشان عمل ميکردند و خيلي آثار عجيبي هم ديدند.
اين
قضيه را من شنيدم، نميدانم واقعيتش تا چه اندازه است؟ منتهي از افراد
موثق شنيدم، راجع به يکي از بزرگان مراجع نجف نقل شده که، ايشان فرموده بود
من در همان دوران طلبگي وقتي حدود سنّ 30 سال را داشتم، يک ماه رمضان
مراقبت کردم بر خواندن سورهي مبارکه قدر، شبي هزار مرتبه، در اواخر ماه
رمضان، در حال خواندن اين سورهي شريفه بودم، ده سال آيندهي خودم را ديدم
که، روي کرسي تدريس نشستم، قيافه پيرتر و کاملتر شده، مشغول تدريسم،
طلبههاي زيادي هستند، ده سال بعد رسيدم به کرسي خارج، همينطور تا رسيدم به
مرجعيت، توجه مردم، آمد و شد مردم به منزلم، تمام اينها را در آن عالم
ديدم، تا وقتي که فوت کردم. وقتي که فوت شدم از مأذنهي نجف شنيدم فرياد
ميزدند، مات فلاني، او فوت شد و اعلام ميکردند. همين جا بود که در اثر
ترس و اضطراب، آن حالت از بين رفت و ديدم همان جوان 30 سالهاي هستم که
مشغول خواندن سوره قدرم.
اين قضيه را براي استادشان مرحوم قاضي(ره)
نقل کرده بودند و مرحوم قاضي(ره) فرموده بود، اي کاش يک مقداري بيشتر تحمل
ميکرد، عالم برزخ خودش را هم ميديد و اتفاقاتي که در عالم برزخ براي او
رخ ميداد را هم ميديد.
در روايت ندارد «اکثر من قرائة إنا
أنزلناه» تلاوت غير از مسئله قرائت است، تلاوت خواندن با تدبر و فهم است،
يک وقت عوام اين سوره را ميخوانند، شايد يک ميليون مرتبه هم بخوانند، ثواب
هم دارد، اما پردهاي در باطنشان کنار نميرود، اما ما که بحمدالله
مقدماتي را طي کرديم، ميتوانيم مبتدا و خبر را بفهميم، فعل و فاعل را
بفهميم، بايد اين را با تدبر بخوانيم.
واقعاً وقتي که انسان سورهي
قدر را ميخواند، باورش شود که همهي مقدرات در اختيار خداوند و ولي خداست،
اين دو رکن مهم در اين مسئلهي سوره قدر وجود دارد، ملائکه که بر ولي خدا
که نازل ميشوند، تمام به اين منتهي ميشود که همهي مقدرات انسان در
اختيار خدا و ولي خداست و ارتباط با ولي خدا دارد.
معيت به اين است
که منِ طلبه باورم شود که، همهي عنايات مربوط به امام زمان(عليه السلام) است، همهي برکات عالم مرهون وجود شريف امام زمان(عليه السلام) است، سلامت
ما، مرهون عنايت آن حضرت است.
متأسفانه انسان چقدر در روز به اين
مسئله توجه دارد که، امام و ولي خدا در مقدّرات او چقدر نقش دارد. خود بنده
خيلي در اين مسئله عقب ماندم و بايد انسان واقعاً اين مسئله را جبران کند.
دوم هم مسئله استغفار است. ملاحظه و دقت بفرماييد، بين استغفار و
اين نکاتي که در سورهي قدر عرض کرديم، به خاطر بيتوجهي به ولي خودمان، به
خاطر بيتوجهي به اينکه همهي امور دست خداست، هميشه بايد استغفار کنيم،
خيلي غفلت داريم.
اين صحبت کردن و حرف زدن، اينکه ذهن ما کلمات را
رديف ميکند، تا انسان بتواند چند مطلب بگويد، اينها همه اگر انسان توجه
نداشته باشد، خيلي کارش دچار مشکل ميشود، بايد انسان دائماً استغفار کند و
به منبع و واسطهي فيض، که امام زمان(عليه السلام) است توجه داشته باشد.
راه معیت با اهل بیت با استفاده از حدیثی از امام جواد
۱۲ دی ۱۳۹۴ و ۱۳:۴۹
بسم الله الرحمن الرحیم
اين حديث آن مقداري که با فهم قاصرمان ميتوانيم بفهميم، خيلي حرف دارد؛ اولاً اين راوي، راويي بوده که، يک مطلب مهمي را از امام خواسته است. حلقهاي که از آن تعبير ميکنم به حلقهي معيتي را، بين خودش و ائمهي معصومين(عليهم السلام) جويا شده، نگفته چيزي به من ياد دهيد که، من بهشت بروم و درجات بالاي بهشت را خدا نصيبم کند، نگفته چيزي به من ياد دهيد که، مقامات بالايي در دنيا يا آخرت پيدا کنم، گفته چيزي را به من ياد دهيد که، معکم، هميشه با شما باشم در دنيا و آخرت.
اين معيت چه معيتي است؟ پيداست که مراد از اين معيت، معیت و همراهی ظاهري نيست که بخواهد هميشه خدمت حضرت باشد و با حضرت نشست و برخواست کند، اين معيت يک معيت رتبي، معنوي، روحي و روحاني است، نه معيت جسماني که، اگر فرسنگها هم بين اين راوي و امام (عليه السلام) فاصله باشد، اما اين معيت روحاني و نفساني محقق ميشود.
اولاً اين نکته خيلي مهم است که ببينيد، رُوات از ائمه، بعضيهايشان چه مرحلهاي از درک و شعور را داشتند و چه تقاضاهايي داشتند؟ خود همين يک جنبهي تربيتي دارد که، اگر انسان با يک بزرگي ارتباط پيدا کرد، سعي کند نهايت استفاده را از او داشته باشد، نه اينکه در يک موارد محدود، مشکلات ظاهريه، يا خوش و بشهاي ظاهريه بخواهد استفاده کند.
اينجا بحث خيلي عميقي که هست، ارتباط نفوس در همين دنيا با يکديگر است و اين ارتباط يک مسئلهاي است که ديگر نيازي به درس، بحث و اين مسائل هم ندارد. انسان اگر به مرتبهاي برسد که، نفس خودش را با يک نفس کاملي مرتبط کند، مثل اين است که خود را در معرض آبشاري يا انوار خيلي پر شعاع و پرنوري قرار داده و هميشه به نفس او اشراق ميشود. دعاي و توجه و مراقبت آن نفس کامل، قطعاً به اين نفس هم سرايت پيدا ميکند.
بعضيها نقل ميکردند که، اين نماز اول وقت خواندن يک جهتش اين است که، وقتي امام زمان(عج) در اول وقت ميگويد: «اياک نعبد»، ما هم در همان مقوله داخل ميشويم، ما هم جزء همان گروهي ميشويم که حضرت در رأس آن گروه است و اين ديگر يک لطافت و ظرافت خيلي بالايي پيدا ميکند.
علي اي حال اين يک بحث خيلي وسيعي است، از نظر جسمي اگر دو نفر کنار يکديگر باشند، ميتوانند ضعف جسمي يکديگر را حل کنند، پس قطعاً از نظر روحي، دو نفس که با يکديگر ارتباط پيدا ميکنند، آثار خيلي عجيبي دارد.
جايي که حقايق قرآني شکفته ميشود و بروز پيدا ميکند، نه تنها حقايق قرآني، همهي حقايق، جايي که تلألؤ خاصي دارد، سورهي قدر است. حضرت ميفرمايند: سورهي قدر را زياد بخوانيد. -از آن طرف ما ميبينيم حالا اين ماه رجب و شعبان و رمضان که ميرسد- در ماه رمضان آن مقداري که من در ذهنم هست، به هيچ چيزي مثل خواندنِ سوره قدر سفارش نشده است. شبي هزار مرتبه خواندن، از دستوراتي است که بزرگان داشتند و خيليهايشان عمل ميکردند و خيلي آثار عجيبي هم ديدند.
اين قضيه را من شنيدم، نميدانم واقعيتش تا چه اندازه است؟ منتهي از افراد موثق شنيدم، راجع به يکي از بزرگان مراجع نجف نقل شده که، ايشان فرموده بود من در همان دوران طلبگي وقتي حدود سنّ 30 سال را داشتم، يک ماه رمضان مراقبت کردم بر خواندن سورهي مبارکه قدر، شبي هزار مرتبه، در اواخر ماه رمضان، در حال خواندن اين سورهي شريفه بودم، ده سال آيندهي خودم را ديدم که، روي کرسي تدريس نشستم، قيافه پيرتر و کاملتر شده، مشغول تدريسم، طلبههاي زيادي هستند، ده سال بعد رسيدم به کرسي خارج، همينطور تا رسيدم به مرجعيت، توجه مردم، آمد و شد مردم به منزلم، تمام اينها را در آن عالم ديدم، تا وقتي که فوت کردم. وقتي که فوت شدم از مأذنهي نجف شنيدم فرياد ميزدند، مات فلاني، او فوت شد و اعلام ميکردند. همين جا بود که در اثر ترس و اضطراب، آن حالت از بين رفت و ديدم همان جوان 30 سالهاي هستم که مشغول خواندن سوره قدرم.
اين قضيه را براي استادشان مرحوم قاضي(ره) نقل کرده بودند و مرحوم قاضي(ره) فرموده بود، اي کاش يک مقداري بيشتر تحمل ميکرد، عالم برزخ خودش را هم ميديد و اتفاقاتي که در عالم برزخ براي او رخ ميداد را هم ميديد.
در روايت ندارد «اکثر من قرائة إنا أنزلناه» تلاوت غير از مسئله قرائت است، تلاوت خواندن با تدبر و فهم است، يک وقت عوام اين سوره را ميخوانند، شايد يک ميليون مرتبه هم بخوانند، ثواب هم دارد، اما پردهاي در باطنشان کنار نميرود، اما ما که بحمدالله مقدماتي را طي کرديم، ميتوانيم مبتدا و خبر را بفهميم، فعل و فاعل را بفهميم، بايد اين را با تدبر بخوانيم.
واقعاً وقتي که انسان سورهي قدر را ميخواند، باورش شود که همهي مقدرات در اختيار خداوند و ولي خداست، اين دو رکن مهم در اين مسئلهي سوره قدر وجود دارد، ملائکه که بر ولي خدا که نازل ميشوند، تمام به اين منتهي ميشود که همهي مقدرات انسان در اختيار خدا و ولي خداست و ارتباط با ولي خدا دارد.
معيت به اين است که منِ طلبه باورم شود که، همهي عنايات مربوط به امام زمان(عليه السلام) است، همهي برکات عالم مرهون وجود شريف امام زمان(عليه السلام) است، سلامت ما، مرهون عنايت آن حضرت است.
اين صحبت کردن و حرف زدن، اينکه ذهن ما کلمات را رديف ميکند، تا انسان بتواند چند مطلب بگويد، اينها همه اگر انسان توجه نداشته باشد، خيلي کارش دچار مشکل ميشود، بايد انسان دائماً استغفار کند و به منبع و واسطهي فيض، که امام زمان(عليه السلام) است توجه داشته باشد.
منبع : ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 165
کلمات کلیدی :
۲,۵۴۴ بازدید