این روایت در مورد مختار صحیح نیست و مختار شخصیت ارزشمندی بوده که به انتقام و خونخواهی اهل بیت(علیهم السلام) قیام کرد.
مختار از مشهورترين شخصيتهاي عرب است كه تاريخ اسلام به خودش ديده است. نقش زيادي در حوادث مهم سياسي - اجتماعي داشته است. در سال 61، زماني كه مسلم بن عقيل(ع) به كوفه آمد تا براي حضرت أبا عبدالله(ع) بيعت بگيرد، او اولين نفري بود كه با مسلم(ع) پيمان بست، سپس خانهاش را در اختيار مسلم قرار داد تا در آنجا، مسلم از مردم بيعت بگيرد.
پس از ورود ابن زياد به كوفه و فراري شدن مردم از دور مسلم، مختار به همراه عدهاي ديگر از بزرگان كوفه به زندان افتاد. پس از جريان كربلا، با وساطت شوهر خواهرش؛ عبدالله بن عمر از زندان آزاد شد. به مکه رفت و پس از اطلاع يافتن از آمادگي مردم كوفه، در سال 64 هجري از مكه وارد كوفه شد.
در اين زمان قيام توابين با شكست روبرو شده بود. مختار پس از شكست قيام توابين، در تاريخ چهارشنبه 16 ربيعالثاني سال 66 هجري با شعار يا لثاراث الحسين(ع) و بر اساس كتاب خدا و سنت رسولالله(ص)، براي طلب خون امام حسين(ع) و ياري مظلومان قيام كرد و همه قاتلين جريان كربلا و كساني كه در آن واقعه نقش داشتند را به سزاي عملشان رساند؛ يا به قتل رساند و يا آواره كرد و خانه آنها را ويران نمود، تا غمهاي دل اهلبيت(ع) و محبّين ايشان تا حدودي تسكين يابد.
از مجموع قرائن و روایات به دست ميآيد كه خروج و قيام مختار، مورد رضايت خداوند و چهارده معصوم(ع) بوده است.
مثلا یکی از قرائن این است؛ زماني كه ميثم به همراه مختار در زندان به سر ميبرد، ميثم به او خبر داد كه او بر عليه قاتلين كربلا قيام خواهد نمود، بيشك اگر قيام او مورد رضایت اهل بيت(ع) نبود، ميثم اين امر را به مختار گوشزد ميكرد.
از ظاهر برخي ديگر از روايات به دست ميآيد كه قيام او با اذن و اجازه خاص امام سجاد(ع) بوده است.
از جملهي اين روايات، اجازهاي است كه وي از محمد بن حنفيه گرفته است.
ممکن است گفته شود اجازه از محمد حنفیه دلیل بر رضایت ائمه(ع) از قیام او نمیشود.
ولی با توجه به اینکه از طرفی، مختار ميدانست هر گونه حكومت و سياستي جز به فرمان معصوم صحيح نيست، و از سوی دیگر با توجه به شخصیت و تقوای محمد، او بدون اذن امام زمانش، اجازه چنین کاری را صادر نمیکند، و عدم اذن مستقیم از امام(ع) به خاطر رعایت شرایط تقیه بوده است؛ او براي گرفتن اجازه به سراغ محمد بن حنفيه ميرود. در اين ديدار محمد بن حنفيه او را به تقوا سفارش ميكند و با رعايت شرايط تقيه، سخناني ميگويد كه مختار از آن، اجازه براي قيام میفهمد.
و با توجه به شخصيت معنوي محمد بن حنفيه، ميتوان گفت اجازه او با اذن امام سجاد(ع) بوده است.
هرچند بعضی روایات در مذمت مختار نقل شده، لیکن این روایات از نظر سند اشکال دارد و ممکن است از جعلیات باشد، ولی در مقابل این روایات، روایات دیگری در مدح مختار وارد شده است، از جمله:
از حضرت اميرمؤمنان علی(ع) نقل شده که فرمود:
1. سيُقتل ولدي الحسين و سيَخرج غلام من ثقيف و يَقتل من الذين ظلموا...
به زودي فرزندم حسين كشته خواهد شد، ولي طولي نميكشد كه جواني از قبيله ثقيف قيام خواهد كرد و از اين ستمكاران، انتقام خواهد گرفت.
2. از امام حسین(علیه السلام) نقل شده که پس از خطبهاي كه در راه كربلا ایراد نمودند، فرمودند: «پروردگارا، آن جوانمرد ثقيفي را بر آنان مسلط كن تا جام تلخ مرگ و ذلت را به ايشان بچشاند و از قاتلان ما احدي را معاف نكند. به جاي هر قتلي، كشتني و به جاي ضربت، ضربتي؛ و انتقام مرا و خواندن و دوستان و شيعيانم را از اينها بگيرد».
3. پس از ارسال سر بريده عمر سعد و ابن زياد نزد امام سجاد(ع)، ايشان در حق مختار فرمودند: «حمد و ستايش، خدايي را كه انتقام ما را از دشمنانم گرفت و خداوند به مختار، پاداش و جزايي خير عطا فرمايد».
4. پس از ارسال سر بريده عمرسعد و ابن زياد، محمد حنفيه، فرمودند: «خداوند به او پاداش خير دهد و بهترين پاداش را بدهد. همانا او انتقام ما را گرفت و رعايت حق او بر همه فرزندان بني مطلب واجب گرديد».
5. نزد امام باقر(ع) سخن از مختار به ميان آمد: عدهاي به وي ناسزا ميگفتند، حضرت فرمودند: «به مختار ناسزا نگوئيد، زيرا او بود كه قاتلين شهدای ما را كشت و انتقام خون، را (از دشمنان) گرفت و... .
6. از امام صادق(علیه السلام) نیز نقل شده که فرمود: «(پس از حادثه كربلا)، هيچ زني از زنان بنی هاشم آرايش نكرد و خضاب نگذاشت، تا زماني كه مختار، سر بريده ابن زياد و عمر سعد را براي ما فرستاد».
از مجموع اين احاديث به دست ميآيد كه در شخصيت و حُسن عقيده مختار هيچ شك و شبههاي نيست و قيام او مرضیّ خدا و اهل بيت پيامبر(ص) بوده است.
مختار ثقفی در نگاه احاديث
۲۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۴۲
درباره مختار ثقفي يک روايتى مشهور است که گویا رسول اکرم(ص) از کنار جهنم عبور میکند و مختار در جهنم فریاد میکند که یا رسول الله کمکم کن و رسول الله به او اعتنا نمیکند. بعد از ایشان، اهل بیت(ع) هم عبور میکنند و مختار را شفاعت نمیکنند. نوبت میرسد به امام حسین(ع) ایشان هم اعتنا نمیکند و رسول الله میفرماید که یا حسین او انتقامت را از دشمنت گرفت برو شفاعت کن. آیا این روایت صحيح است؟ لطفا منزلت مختار را در احادیث معصومین(ع) بيان فرماييد.
پاسخ :
از ظاهر برخي ديگر از روايات به دست ميآيد كه قيام او با اذن و اجازه خاص امام سجاد(ع) بوده است.
از جملهي اين روايات، اجازهاي است كه وي از محمد بن حنفيه گرفته است.
ممکن است گفته شود اجازه از محمد حنفیه دلیل بر رضایت ائمه(ع) از قیام او نمیشود.
ولی با توجه به اینکه از طرفی، مختار ميدانست هر گونه حكومت و سياستي جز به فرمان معصوم صحيح نيست، و از سوی دیگر با توجه به شخصیت و تقوای محمد، او بدون اذن امام زمانش، اجازه چنین کاری را صادر نمیکند، و عدم اذن مستقیم از امام(ع) به خاطر رعایت شرایط تقیه بوده است؛ او براي گرفتن اجازه به سراغ محمد بن حنفيه ميرود. در اين ديدار محمد بن حنفيه او را به تقوا سفارش ميكند و با رعايت شرايط تقيه، سخناني ميگويد كه مختار از آن، اجازه براي قيام میفهمد.
و با توجه به شخصيت معنوي محمد بن حنفيه، ميتوان گفت اجازه او با اذن امام سجاد(ع) بوده است.
هرچند بعضی روایات در مذمت مختار نقل شده، لیکن این روایات از نظر سند اشکال دارد و ممکن است از جعلیات باشد، ولی در مقابل این روایات، روایات دیگری در مدح مختار وارد شده است، از جمله:
از حضرت اميرمؤمنان علی(ع) نقل شده که فرمود:
1. سيُقتل ولدي الحسين و سيَخرج غلام من ثقيف و يَقتل من الذين ظلموا...
4. پس از ارسال سر بريده عمرسعد و ابن زياد، محمد حنفيه، فرمودند: «خداوند به او پاداش خير دهد و بهترين پاداش را بدهد. همانا او انتقام ما را گرفت و رعايت حق او بر همه فرزندان بني مطلب واجب گرديد».
5. نزد امام باقر(ع) سخن از مختار به ميان آمد: عدهاي به وي ناسزا ميگفتند، حضرت فرمودند: «به مختار ناسزا نگوئيد، زيرا او بود كه قاتلين شهدای ما را كشت و انتقام خون، را (از دشمنان) گرفت و... .
6. از امام صادق(علیه السلام) نیز نقل شده که فرمود: «(پس از حادثه كربلا)، هيچ زني از زنان بنی هاشم آرايش نكرد و خضاب نگذاشت، تا زماني كه مختار، سر بريده ابن زياد و عمر سعد را براي ما فرستاد».
از مجموع اين احاديث به دست ميآيد كه در شخصيت و حُسن عقيده مختار هيچ شك و شبههاي نيست و قيام او مرضیّ خدا و اهل بيت پيامبر(ص) بوده است.
کلمات کلیدی :
۶,۸۸۴