عمق نگاه و باور شهيد سليمانی به دين
۱۴ دی ۱۴۰۱
۱۶:۳۷
۷۴۱
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرحمن الرحیم
«وَلا تَهِنوا وَلا تَحزَنوا وَأَنتُمُ الأَعلَونَ إِن كُنتُم مُؤمِنينَ»
سومین سالروز شهادت یکی از سرداران بزرگ اسلام و انقلاب، شهید بزرگوار آقای حاج قاسم سلیمانی(رضوان الله تعالی علیه) است.
این جلسه محترم و معظم که به همت اداره اوقاف قم تشکیل شده برای گرامیداشت این شهید بزرگوار است. ما باید توجه کنیم این شهید بزرگوار چطور شد که به این مرتبه رسید كه عمر پربركت او در مسير جهاد در راه خدا سپری شد و خاتمه حیاتش به افتخار شهادت و بعد از شهادت هم شاهد موج تأثیرگذاری آن در داخل و خارج ایران بين جوامع و اقشار مختلف مردم بوده و هستيم.
چه عامل مهمی موجب چنین نتیجهای شد كه این شخص به این مراتب رسید و عزت خدادادی بزرگی به او عنایت گرديد. ما شهدای بزرگی تقدیم این انقلاب و اسلام كرديم و هر شهیدی هم به سهم خود بدون هیچ تردیدی در تحکیم و تقویت اسلام و این نظام دخیل و مؤثر است، امكان ندارد خون پاك شهداء هیچ تأثیرگذاریای نداشته باشد. هر ایثاری، مجاهدتي، جانبازی و فداکاریاي حتی اگر کسی یک کلمه برای خدا و اسلام گفته باشد تأثیر خودش را دارد. اما درجات و دایرهی این تأثیر به جهت خصوصیات هر شهید بروز خاصی پیدا میکند.
در مورد این شهید بزرگوار مطالب زیادی برای ما گفتهاند و ما هم شنیدهایم، توجهی که به اهلبیت(علیهم السلام) داشت مخصوصاً اخلاصشان به فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و آن اعتقاد راسخي که به اصل اسلام و مکتب اهلبیت(علیهم السلام) داشت، اعتقاد محكم به روحانیت، مرجعیت و ولایت فقیه که همه شنيديم چند روز قبل از شهادتش کفن خود را خدمت مراجع بزرگ میآورد و از آنها میخواهد که آن را امضا کنند. حتی بعضی از مراجع به او گفتند شما خود یک شخصیت جهادی بزرگی هستید و به راحتی حاضر نبودند به خاطر شأن والاي او آن كفن را امضاء کنند، اما او مقید بود پای خاتمه زندگی او امضای یک مرجع تقلید و کسی باشد که نیابت از امام زمان(علیهالسلام) دارد، این ویژگیها بسیار مهم است.
مقصود بحث من در اين جلسه بيان آن نگاهی است که شهید سلیمانی به دین داشت. چيزي كه این مرد بزرگ را آنچنان عاشق حضور در میدانهای بسیار سخت كرد، چه در دوران دفاع مقدس در ايران و چه بعد از آن در سنگر دفاع از مظلومين لبنان و فلسطين و مدافعين حرم در سوريه و عراق و خارج از کشور.
آن نگاهی که این مرد به دین داشت باید امروز در جامعه ما نهادینه شود و مردم ما، روحانیت، دانشگاهیان و اقشار مختلف توجه عمیقی به اين نگاه کنند و ببینند چقدر اين نوع نگاه مهم است.
اين سردار بزرگ معتقد بود اسلام باید در اوج و در قله قرار بگیرد و مسلمانها باید دست بالا و برتر را داشته باشند، مسلمين نباید تحت چپاول کفار و تحت يوق آمال و آرزوهای آنها قرار بگیرند و این قانون قرآن است كه میفرماید «وَلا تَهِنوا وَلا تَحزَنوا وَأَنتُمُ الأَعلَونَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» اي مسلمانان در مقابله با کفار سستی نکنید و ضعف نشان ندهید، شما نه تنها مساوی با آنها نیستید بلكه جامعهای عالی و اعلا در مقابل آنها هستید، ایمانتان ایمان محکمی باشد.
این آیه در دو جای قرآن تکرار شده آيه 139 سوره مبارکه آل عمران و هم در آيه 35 سوره مبارکه محمد(صلی الله علیه و آله) كه ميفرمايد سستی به خرج ندهید و دنبال سازش با کفاری که میخواهند ریشه شما را بزنند نباشید و بدانيد كه «فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَكُمْ»، شما برتر هستيد و خدا با شماست این یک قانونی است که قرآن بیان میکند.
اولاً فهم این قانون که خدا از جامعه مسلمین، آنها که زیر پرچم اسلام و قرآن هستند چه میخواهد؟ بسيار مهم است. خدای تبارک و تعالی میگوید شما باید دست بالا و برتر را داشته باشید در مسير كسب علم راه علم و همه منابع و امکانات علمی برای مسلمین باز است، پس شما در كسب علوم بدرخشید و در دنیا برترین گروهها باشید. در قدرت نظامی باید دست بالا را داشته باشید، نباید از نظر قوت و قدرت نظامی در مقابل کفار ضعف داشته باشید، آیات دیگری هم هست که دلالت ميكند مسلمانها در مقابل کفار بايد خود را تجهیز و تقویت کنند اما در هیچ آیهای نمیگوید شما باید برتر باشید، برتری را از همین آیه استفاده میکنیم.
در امور اقتصادی اجتماعي ـ فرهنگي و سياسي هم مسلمانان باید حرف اول را بزنند، به قول ما طلبهها این انتم الاعلون اطلاق دارد و همهی این شئون را در برمیگیرد.
دین به ما اینطور دستور میدهد و میگوید هر فرد مسلمان باید به دنبال اعتلای اسلام باشد آن هم نه در داخل وطن و نه در شهر و محل خودش، بلكه در هر جای که شد پای پرچم و علم اسلام سینه بزند، هر جا لازم بود برای دفاع از اسلام حضور پیدا کند، هر جایی دید دشمن برای اسلام توطئه میچیند حضور پیدا کند، این منطق اسلام و منطق قرآن است. اگر ما میبینیم نیروی سپاه قدس ما به فرماندهی این شهید بزرگوار رزمندگانی را تربیت میکند و به سوریه و عراق و لبنان و جاهای دیگر میبرد، برای عمل به این دستور قرآن است. دستور قرآن این است که شما باید دست بالا داشته باشید و قويتر از کفار باشید.
در زماني كه دشمن نقشهی خاورمیانه جدید و تصرف کشورهای اسلامی را طراحی کرده، وقتي نقشه اشغال عراق، سوریه، ایران، بحرین و تمام کشورهای اسلامی در دستور کار اسرائیل قرار گرفته و آنها دنبال علوّ خود و زیر پا گذاشتن اسلام هستند، دنبال برتری کفر و ذلت و خواري و به بردگی کشاندن مسلمانها هستند، اینجا منطق اسلام چیست؟ آیا اسلام میگوید چون در ایران زندگی میکنی به تو ارتباطی ندارد؟
متأسفانه یک عدهای این حرف را میزنند که فلسطین به ما چه ارتباطی دارد؟ خود فسلطینیها بنشینند تکلیفشان را با اسرائیل روشن کنند، داعش به عراق و سوریه حمله کرده به ما چه ارتباطی دارد؟! این افراد در درجه اول دين را نفهمیدهاند! با آیات قرآن ارتباط ندارند و با حقیقت دین آشنا نیستند، اگر کسی واقعاً به قرآن و دستورات دینی توجه کند، در هر زمان و مكاني که اسلام در خطر باشد باید حضور پیدا کرده و تا حد ممكن از اسلام دفاع كند.
در فقه خود ما جهاد به سه نوع تقسیم شده است جهاد ابتدایی، جهاد دفاعی و جهاد ذبی. بگذریم از اینکه در این دهههای اخیر بعضی از روشنفکرمآبها دنبال این هستند که بگویند نه، ما یک جور جهاد بیشتر نداریم و آن هم جهاد دفاعي است، وقتی دشمن حمله کرد شما باید دفاع كني و تا زماني كه دشمن به شما حمله نکرده وظیفهای ندارید. علت اين حرف آن است كه اين افراد از فقه و قرآن دور هستند، اگر ما آیات جهاد ابتدائی را در قرآن شمارش کنیم از آیات نماز و روزه و حج و زكات بیشتر است. در اکثر سورههای قرآن مسئلهی جهاد و شهادت در راه خدا ذكر شده است. مگر اینها در قرآن نیست؟
حدود 25 سال پیش در زمان حیات مرحوم والد ما یک قرآنی را در کویت برای آموزش در دبستانها و دبیرستانها، چاپ و منتشر كرده بودند كه در آن تمام آیات جهاد حذف شده بود. دشمن میداند چکار کند! میگوید اگر یک مسلمان با دستور جهاد آشنا باشد جهت انجام تكليف و وظيفهاش آرام نمینشیند، لذا آیات جهاد را حذف کردند تا به فکر خام و باطن خود ابتلا به جهاد پیدا نکنند، دیدند نمیشود! این قرآن میلیاردها تیراژ دارد مگر میشود این آیات را حذف کرد؟ گفتند چه کنیم؟ نقشه كشيدند كه جهاد را خراب كنند. لذا داعش را به دست سازمانهای امنیتی خود درست کردند تا به دنیا بگویند جهادی که قرآن میگوید این است که سر انسانهای بیگناه را به راحتی جدا کرده و زنها را به كنيزي ميبرند.
میخواستند چنين تصويري از اسلام و فرهنگ جهادش به دنیا نشان بدهند، چرا در برابر دشمني كه اين چنين کار میکند، توجه ما کم باشد؟ و بگوئيم چرا ما در سوریه حضور پیدا کردیم، چرا حاج قاسم از این کشور به آن کشور، از این بیابان به آن بیابان دنبال از بین بردن داعش و دشمنان اسلام بود؟ اولاً دشمن چنین هدف بسیار بزرگی را در سر دارد كه اسلام را از بین ببرند و ثانياً با جناياتي که این مدت به وسيله داعش و داعشيان مرتكب شدند اسلام هراسی را در غرب ترويج دادند تا جلوي نفوذ اسلام را در جوامع غربي بگيرند.
خود آمریکا با به شهادت رساندن حاج قاسم تروریست بودنش را به صورت علنی به دنیا اثبات کرد، یک کسی که مهمان نخستوزیر عراق بود نزديك فرودگاه عراق به شهادت میرسانند، آنها ميگويند مسلمانها تروریست هستند. چطور عناوین را جابجا كرده و جاي ظالم و مظلوم را عوض ميكنند.
تمام اين توطئهها برای اینست که خودشان سلطه پیدا کنند و ریاست و حکومت و سلطنت و آقایی بر تمام مردم دنیا خصوصاً مسلمانها داشته باشند و این هشداري است که از اول قرآن به مسلمانان فرموده است: «لَنْ يجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا»، مسلمانان بدانيد خداوند هیچوقت نخواسته است كه یک کافر رئیس شما باشد و هيچ مسلماني حق ندارد کافري را رئیس خود تلقی کند، جامعه مسلمين بايد برتر از كفر باشد «و أنتم الاعلون».
شهید بزرگوارحاج قاسم سلیمانی این بُعد از دین را بهخوبي فهمید، به همین جهت آرام و قرار نداشت. دوستانش نقل میکنند اصلاً خواب نداشت، زمان كوتاهي میخوابید و وقتي برمیخاست میگفت بلند شويد برویم بايد در فلان جبهه حاضر شویم؟ شهید سلیمانی دنبال این نبود که بخواهد یک جایی را تصرف کند و یک حکومت یا قدرتی در کنار قدرتها تشکیل دهد. به دنبال این بود که اسلام اعتلا پیدا کند، آنچه که امروز جامعه ما، مراکز علمی ما، اقشار مختلف مردم و جوانان ما به آن نیاز دارد همین قضیه است، ما باید به این سمت حرکت کنیم، اگر شهدای دیگر اصل شهادت را در جامعه ما زنده کردند و به فرهنگ شهادت عینیت بخشیدند شهید سلیمانی علاوهی بر این، حقیقت جهانی بودن دین را و اینکه مسلمین به سمتی روند که زمينهساز حکومت جهانی حضرت حجت(عج) شوند را آشكار ساخت.
در کنار این فکر، اخلاص لازم بود. انسان اگر همه چیز را دین ببیند خودش را فراموش میکند، اگر همه چیز را خدا ببیند خودش را فراموش میکند، اگر مردم را به عنوان عیال خدا ببیند تمام سختيها را براي نجات آنها به جان ميخرد و این هم یکی از ابعاد و ویژگیهای بسیار مهم این شهید بزرگوار است که ما در ديگران کمتر دیدهایم.
باید مسئولین ما اين ويژگيها را الگوی خود قرار بدهند، در صداوسيما ميبينيم كه چگونه در جمع خانوادهی شهدای مدافع حرم حاضر ميشد آن هم نه با حضور پنج دقیقهای، بلكه مينشست تا با بچههای آن شهید خوش و بش کند و آرامشان کند، به آنها بگوید اگر پدرتان رفت من خادم شما هستم، این خیلی ارزش دارد، او خودش را فراموش کرده بود، چون دنبال تعیّن و قدرت و مقام برای خودش نبود. او تربیت شدهی امام و ذوب شده در ولايت بود.
این روزها ممکن است برخي بگویند مکتب سلیمانی يعني چه؟ مکتب سلیمانی مکتب امام، مکتب رهبری، مکتب اسلام و مکتب اهلبیت(علیهم السلام) است، وقتی میبينيم نگاه شهید سلیمانی به دین چه بود نگاهش به نظام اسلامي، نگاهش به مردم و نگاهش به ولايت چه بود ما هم همان نگاه را داشته باشیم.
این جملهای است که شهید سلیمانی فرمود و با شهادت خودش هم آن را امضا کرد، ولی باید برای همهی ملت ایران باور باشد که امروز ایران و نظام اسلامی حرم است و اگر این حرم صدمه بخورد تمام حرمها از بین میرود، هیچ تردیدی در این مطلب وجود ندارد، او با همه وجود این مسئله را دید، وقتی میگوید از این نظام اسلامی دفاع کنید چون میبیند دشمن با تمام امکانات برای بلعیدن ایران و از بین بردن اسلام به میدان آمده، نه فقط ایران، اگر موفق شوند ایران را از بین ببرند مگر ميگذارند عتبات و مظاهر دینی باقی بماند؟ مگر میگذارند کعبه و مکه و مدینه باقی بماند؟
ما از این شهید بزرگوار باید اين مسائل را درس بگیریم، او برای خدا به میدان آمد، برای اسلام به میدان آمد، مکتب او مکتب اهلبیت (علیهم السلام) بود، نگاه و فکر او به دین و مردم راه داشت.
یکی از برجستگیهای این شهید بزرگوار عشقش به همه مردم بود لذا همه مردم هم عاشق او شده بودند! او برای همه مردم احترام قائل بود، همه مردم هم برای او احترام قائل شدند، او دنبال رشد یک انسان بود نه دنبال حذف او. دنبال این بود که اگر یک انسانی هم با نظام ما، با انقلاب ما و حتی با دین زاويه دارد او را جذب و حفظ کنیم، نگذاریم این مخلوق خدا از بین برود، اینها از ارزشهایی است که در متن دین ما وجود دارد، چیزهایي نیست که بگوئیم از جیب خودش آورده بود.
واقعاً امام را شناخت، رهبری را شناخت، مرجعیت و روحانیت و مردم را شناخت، این میشود همان مکتب امام و اهلبیت(علیهم السلام) كه با همه وجود بايد به آن خدمت کرد.
شهید سلیمانی با تلاشها و مجاهدتهای خويش انقلاب را جهانیتر کرد، انقلاب ما از اول جهانی بود چون قيامي در مقابل کفر و استکبار و آمریکا بود و مبارزه با مستكبرين از شعارها و اهداف انقلاب بود و این شهید بزرگوار با مجاهدتهای خويش جهانی بودن انقلاب و لزوم مبارزه با استکبار را برای همه مسلمانها، تثبيت كرده و الگويي براي همه مسلمانان و آزادگان جهان در هر نقطهای از دنیا گرديد. البته شهادت او برای خودش افتخار است، رسید به آنچه میخواست برسد.
خدای تبارک و تعالی نيز چنين تدبیر نمود كه اين فرمانده لشگری که صدها یا شاید هزاران شهید از آن لشگر تقدیم اسلام شده باید در دفاع مقدس بماند و بعد از دفاع مقدس نوبت به مدافعين حرم برسد و این جهاد را در عرصه بین المللی هم انجام بدهد آنگاه خداوند او را به فيض شهادت نائل کند و چه مقام بزرگی هم به او عنایت کرد.
خوشا به حال این شهید بزرگوار، همیشه باید یاد این شهید بزرگوار گرامی داشته شود، باید افکار و اندیشههای او که برخاسته از افکار و اندیشههای دین و مکتب اهلبیت(علیهم السلام) است هر چه بيشتر در دبستانها، دبیرستانها، دانشگاهها و حوزههای علمیه ما، تجلي و عينيت پيدا كند. ما به عنوان یک طلبه به این سپاهی عزیز افتخار میکنیم، ما به عنوان یک روحانی او را هم در کنار الگوهای بزرگ در میان روحانیت و شهدای روحانی، الگوی خود قرار میدهیم و افتخار به اسلام ميكنيم که چنین انسانی را تربیت کرده است.
امیدواریم خدای تبارک و تعالی این شهید بزرگوار را با ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) و شهدای صدر اسلام محشور بفرماید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته