راجع به دعاي عرفه يك مطلب راجع به آن ذيلي است كه در
دعاي عرفه آمده و بعضي به اين ذيل گاهي اوقات اهتمام بيشتري دارند. در این باب مطلبی را می خواهم عرض کنم. بحثي واقع شده كه اين ذيل آيا مربوط به امام(ع)
است و جزء دعاست يا ربطي به امام(ع)
ندارد؟! كفعمي در كتاب بلد الأمين و مجلسي در زاد المعاد كه در گذشته به جاي
مفاتيح در اختيار مردم بود و كتاب دعاي بسيار خوبي است. اين ذيل را
نياوردهاند، خود مرحوم مجلسي در جلد 98 بحار اين عبارت را دارد «قد أورد
الكفعمي أيضاً هذا الدعا في البلد الأمين و إبن طاووس في مصباح الزائر» «كما
سبق ذكرهما ولكن ليس في آخره فيهما بقدر ورقٍ تقريب» مجلسي ميگويد از اين
عبارت الهي «أنا الفقير في غناي فكيف لا أكون فقيراً في فقري» نه در مصباح
الزائر سيد ابن طاووس آمده و نه در بلد الأمين كفعمي آمده. در بعضي از نسخ اقبال
سيد آمده «وكذا لم يوجد هذه الورقة في بعضٍ نسخ العتيقة من الإقبال» ـ در
بعضي از نسخ اقبال هم نيامده! سپس مرحوم مجلسي ميفرمايد اين الفاظ و تعابيري كه در
اين اضافه آمده با سياق تعابيري كه در دعاي معصومين:
در كتب ادعيه آمده سازگاري ندارد «و إنما هي علي وفق مزاق الصوفية» اين با
مزاق صوفيه سازگاري دارد «ولذلك قال بعض الأفاضل أنّ كون هذه الورقة» يا «ذهب
بعض الأفاضل إلي كون هذه الورقة من مزيدات بعض مشايخ الصوفية و من إلحاقاته و
إدخالاته» بعضي از مشايخ صوفي آمدند اين را اضافه كردند.
اين عبارات را وقتي انسان ميبيند، مييابد واقعاً حق با مرحوم مجلسي است، عباراتي
است كه به سبك و سياق ائمه نميخورد، شما اگر صحيفهي سجاديه را از اول تا آخر
ببينيد، من يادم نميآيد چنين تعبيري آمده باشد، يا عبارت «الهي طهّرني من شكّي
و شركي قبل حلول رمصي» من هر چه در ذهن خودم مرور كردم، (البته تتبّع كامل
نكردم)، ببينم آيا در دعاي ابوحمزه، در صحيفه سجاديه، در دعاهاي ديگر يك جا آمده كه
امام معصوم بفرمايد الهي طهّرني من شكّي و شركي، ممكن است يك وقتي تعبير اين
باشد «أعوذ بك من الشكّ و الشرك» يعني به تو پناه ميبرم تا شك و شرك در
وجود ما هيچ وقت نيايد، اما تعبير «الهي طهّرني من شكّي و شركي قبل حلول رمصي»
قبل از اينكه مرگ من و زمان وارد شدن به گور فرا برسد من را تطهير كن، نيست. يا يك
تعبير ديگر «الهي حقّقني بحقايق أهل القرب واسلك بي مسلك أهل الجذب» تعبير
به اهل جذب و اهل قرب از اصطلاحات عرفا و صوفيه است، مقرّبين در قرآن آمده،
«السابقون السابقون اولئك المقرّبون» اما اهل قرب نه. يا عبارت «الهي علمت
باختلاف الآثار و تنقّلات الأطوار أنّ مرادك منّي عن تتعرف إليّ في كلّ شيءٍ حتّي
لا أجهلك في شيء» اينها تعابيري است كه واقعاً مناسب با امام معصوم(ع)
و سياق ادعيه نيست و از اين جهت انسان ظنّ قوي پيدا ميكند كه اين ذيل دعاي عرفه از
امام(ع)
نيست، حالا اگر كسي خواست اين را به عنوان رجا بخواند و يا به عنوان احتمال مانعي
ندارد، ولي نميتوانيم بگوئيم اين كلامي است كه امام حسين(ع)
فرموده، مخصوصاً وقتي آن «يارب، يارب» كه در قسمت انتهايي قبل هست در نقلها دارد
كه اينقدر امام و اهلبيت و يارانش گريه كردند و اين يارب را گفتند تا غروب شد و
بعدش هم آمين گفتند، دعا تمام شد و به طرف مشعر حركت كردند.
بعضيها نقل كردند كتابي هست به نام «الحكم العطائية» متعلق به يكي از عرفا
و صوفيهاي قرن هشتم، يا اواخر قرن هفتم، كه داراي مقامات عرفاني بوده به نام
ابن عطاي اسكندراني، بعد يك كسي گفته من اصلاً تمام اين مضامين را در آن كتاب
ديدم، بعيد نيست كه بعداً ارام آرام به اين دعا ملحق شده و در ذيل اين دعا آورده
شده است.
بررسی انتساب ذیل دعای عرفه به امام
۱۲ دی ۱۳۹۴ و ۰۹:۴۳
راجع به دعاي عرفه يك مطلب راجع به آن ذيلي است كه در دعاي عرفه آمده و بعضي به اين ذيل گاهي اوقات اهتمام بيشتري دارند. در این باب مطلبی را می خواهم عرض کنم.
بحثي واقع شده كه اين ذيل آيا مربوط به امام(ع) است و جزء دعاست يا ربطي به امام(ع) ندارد؟! كفعمي در كتاب بلد الأمين و مجلسي در زاد المعاد كه در گذشته به جاي مفاتيح در اختيار مردم بود و كتاب دعاي بسيار خوبي است. اين ذيل را نياوردهاند، خود مرحوم مجلسي در جلد 98 بحار اين عبارت را دارد «قد أورد الكفعمي أيضاً هذا الدعا في البلد الأمين و إبن طاووس في مصباح الزائر» «كما سبق ذكرهما ولكن ليس في آخره فيهما بقدر ورقٍ تقريب» مجلسي ميگويد از اين عبارت الهي «أنا الفقير في غناي فكيف لا أكون فقيراً في فقري» نه در مصباح الزائر سيد ابن طاووس آمده و نه در بلد الأمين كفعمي آمده. در بعضي از نسخ اقبال سيد آمده «وكذا لم يوجد هذه الورقة في بعضٍ نسخ العتيقة من الإقبال» ـ در بعضي از نسخ اقبال هم نيامده! سپس مرحوم مجلسي ميفرمايد اين الفاظ و تعابيري كه در اين اضافه آمده با سياق تعابيري كه در دعاي معصومين: در كتب ادعيه آمده سازگاري ندارد «و إنما هي علي وفق مزاق الصوفية» اين با مزاق صوفيه سازگاري دارد «ولذلك قال بعض الأفاضل أنّ كون هذه الورقة» يا «ذهب بعض الأفاضل إلي كون هذه الورقة من مزيدات بعض مشايخ الصوفية و من إلحاقاته و إدخالاته» بعضي از مشايخ صوفي آمدند اين را اضافه كردند.
اين عبارات را وقتي انسان ميبيند، مييابد واقعاً حق با مرحوم مجلسي است، عباراتي است كه به سبك و سياق ائمه نميخورد، شما اگر صحيفهي سجاديه را از اول تا آخر ببينيد، من يادم نميآيد چنين تعبيري آمده باشد، يا عبارت «الهي طهّرني من شكّي و شركي قبل حلول رمصي» من هر چه در ذهن خودم مرور كردم، (البته تتبّع كامل نكردم)، ببينم آيا در دعاي ابوحمزه، در صحيفه سجاديه، در دعاهاي ديگر يك جا آمده كه امام معصوم بفرمايد الهي طهّرني من شكّي و شركي، ممكن است يك وقتي تعبير اين باشد «أعوذ بك من الشكّ و الشرك» يعني به تو پناه ميبرم تا شك و شرك در وجود ما هيچ وقت نيايد، اما تعبير «الهي طهّرني من شكّي و شركي قبل حلول رمصي» قبل از اينكه مرگ من و زمان وارد شدن به گور فرا برسد من را تطهير كن، نيست. يا يك تعبير ديگر «الهي حقّقني بحقايق أهل القرب واسلك بي مسلك أهل الجذب» تعبير به اهل جذب و اهل قرب از اصطلاحات عرفا و صوفيه است، مقرّبين در قرآن آمده، «السابقون السابقون اولئك المقرّبون» اما اهل قرب نه. يا عبارت «الهي علمت باختلاف الآثار و تنقّلات الأطوار أنّ مرادك منّي عن تتعرف إليّ في كلّ شيءٍ حتّي لا أجهلك في شيء» اينها تعابيري است كه واقعاً مناسب با امام معصوم(ع) و سياق ادعيه نيست و از اين جهت انسان ظنّ قوي پيدا ميكند كه اين ذيل دعاي عرفه از امام(ع) نيست، حالا اگر كسي خواست اين را به عنوان رجا بخواند و يا به عنوان احتمال مانعي ندارد، ولي نميتوانيم بگوئيم اين كلامي است كه امام حسين(ع) فرموده، مخصوصاً وقتي آن «يارب، يارب» كه در قسمت انتهايي قبل هست در نقلها دارد كه اينقدر امام و اهلبيت و يارانش گريه كردند و اين يارب را گفتند تا غروب شد و بعدش هم آمين گفتند، دعا تمام شد و به طرف مشعر حركت كردند.
بعضيها نقل كردند كتابي هست به نام «الحكم العطائية» متعلق به يكي از عرفا و صوفيهاي قرن هشتم، يا اواخر قرن هفتم، كه داراي مقامات عرفاني بوده به نام ابن عطاي اسكندراني، بعد يك كسي گفته من اصلاً تمام اين مضامين را در آن كتاب ديدم، بعيد نيست كه بعداً ارام آرام به اين دعا ملحق شده و در ذيل اين دعا آورده شده است.
منبع : بلدالأمین، زاد المعاد، بحار ، ج 98
کلمات کلیدی :
۲,۰۷۳ بازدید