در جلسات گذشته این کتاب جهاد نفس وسائل الشیعه را شروع کردیم، بحمدالله یک
باب آن تمام شد، حالا بخواهیم وارد بحثهایی شویم که بالأخره آیا از این
روایات وجوب جهاد نفس استفاده شده یا نه؟ خود صاحب وسائل از آن وجوب را
استفاده کرده آیا تهذیب نفس بر انسان واجب است یا نه؟ ما گفتیم جهاد نفسی
که در اینجاست و مدعاست، اگر این منحصر به انجام واجبات و ترک محرّمات
باشد، شکی در آن نیست. اما اگر آمدیم مفهوم جهاد نفس را توسعه دادیم، آنکه
دارد قیل یا رسول الله و ما الجهاد الاکبر فلما رجعوا قال مرحباً بقوم
قَضَوُا جهاد الاکبر و بقی علیهم الجهاد الاکبر، یعنی جهاد با دشمن را به
عنوان
جهاد اصغر قرار داده، این قرینه میشود که این جهاد نفس یک مفهوم
گستردهتری از واجبات است و از ترک محرمات است یعنی ما باشیم و این روایت
تمام واجبات جهاد اصغر است، نماز، روزه، حج و ... میشود چنین استفادهای
از این روایات کرد که بگوئیم تمام اینها جهاد اصغر است، حتی امر به معروف و
نهی از منکر که خیلی عجیب است آن هم اگر از مصادیق جهاد باشد که هست، باز
هم جهاد اصغر است و امر به معروف و نهی از منکر نسبتش به بقیهی فرائض که
میدانید چیست، کنفسة است این تعبیر کنفسةٍ خیلی تعبیر عجیبی است، تمام
واجبات کنفسةٍ، آنچه که آدم میدمد در دستش و یک رطوبتٌ مائی در دستش ایجاد
میشود، همهی واجبات به این اندازه است ولی امر به معروف مثل اقیانوس و
دریا میماند، ولی باز هم آن جهاد اصغر است، پس معلوم میشود جهاد نفسی که
پیامبر(ص) فرمودند یک معنای وسیعتر از اینهاست، یعنی مراقبت بر نفس است،
انسان مراقبت کند نفسش نفس سرکشی نشود، غضبش را کنترل کند، حیاءش را رعایت
کند، ادبش را رعایت کند، ادب مع الله، ادب مع الوالدین را، ادب با همسر را،
ادب با مردم را، با همهی افراد، مثلاً یک روایتی که در خصال مرحوم صدوق
هست دارد ینبقی للمؤمن که هشت تا خصال داشته باشد، وقار داشته باشد، اینها
همه از ابعاد جهاد نفس است، اگر کوهی از مشکلات به سراغش آمد، اما این
استواری خودش، سنگینی خودش، متانت خودش را حفظ کند، صبر داشته باشد. حالا
ما صبر را نمیتوانیم بگوئیم یکی از واجبات است، اگر این باشد که خیلی از
ما دائماً داریم ترک واجب میکنیم، جهاد نفس یک مفهومی است که اینها را هم
شامل میشود، بعد به این مفهوم وسیعش آنچه که هست اینست که خیلی بر آن
تأکید شده و ما نمیتوانیم از این روایات به قرینهی صدها روایت دیگر در
باب شکر، یکی از چیزهایی که در نفس است اینست که نفس انسان باید شکور باشد،
نمیتوانیم بگوئیم شکر یکی از واجبات است! یکی از فرائض است، لذا با این
معنای وسیعش ما نمیتوانیم وجوب را که مرحوم صاحب وسائل فرمودند استفاده
کنیم.
روایتی که از امام صادق(ع) خواندیم که من ملک نفسه إذا رغب،
اگر میل به چیزی پیدا کرد نفسش را کنترل کند نه اینکه إذا رغب إلی الحراما!
مطلقا، حالا اگر رغبت به یک خانهی کذایی پیدا کرد، ماشین کذا، اموال کذا،
مقام کذا، کاملاً ملکَ، یعنی برای خودش روشن کند که چه بشود و چه نشود علی
السویه است، این مالک میشود، ملک نفسه یعنی افسار خودش را در دست دنیا
قرار ندهد حالا که دنبال خانهی بزرگ است از هر راهی این را تهیه کند، إذا
رغبت و إذا رحب و إذ اشتهی، و إذا غضب و إذا رضی، اینها همه جهاد نفس است،
پس ما از این روایات وجوب جهاد نفس را نمیتوانیم استفاده کنیم که صاحب
وسائل استفاده کرد، فقط میشود استفاده کرد تأکید و شدّت اهمیت را.
انشاءالله از هفته آینده یا در درس فقه این باب دوم را شروع میکنیم.
اهمیت جواد با نفس
۰۵ بهمن ۱۳۹۴ و ۱۲:۴۳
در جلسات گذشته این کتاب جهاد نفس وسائل الشیعه را شروع کردیم، بحمدالله یک باب آن تمام شد، حالا بخواهیم وارد بحثهایی شویم که بالأخره آیا از این روایات وجوب جهاد نفس استفاده شده یا نه؟ خود صاحب وسائل از آن وجوب را استفاده کرده آیا تهذیب نفس بر انسان واجب است یا نه؟ ما گفتیم جهاد نفسی که در اینجاست و مدعاست، اگر این منحصر به انجام واجبات و ترک محرّمات باشد، شکی در آن نیست. اما اگر آمدیم مفهوم جهاد نفس را توسعه دادیم، آنکه دارد قیل یا رسول الله و ما الجهاد الاکبر فلما رجعوا قال مرحباً بقوم قَضَوُا جهاد الاکبر و بقی علیهم الجهاد الاکبر، یعنی جهاد با دشمن را به عنوان جهاد اصغر قرار داده، این قرینه میشود که این جهاد نفس یک مفهوم گستردهتری از واجبات است و از ترک محرمات است یعنی ما باشیم و این روایت تمام واجبات جهاد اصغر است، نماز، روزه، حج و ... میشود چنین استفادهای از این روایات کرد که بگوئیم تمام اینها جهاد اصغر است، حتی امر به معروف و نهی از منکر که خیلی عجیب است آن هم اگر از مصادیق جهاد باشد که هست، باز هم جهاد اصغر است و امر به معروف و نهی از منکر نسبتش به بقیهی فرائض که میدانید چیست، کنفسة است این تعبیر کنفسةٍ خیلی تعبیر عجیبی است، تمام واجبات کنفسةٍ، آنچه که آدم میدمد در دستش و یک رطوبتٌ مائی در دستش ایجاد میشود، همهی واجبات به این اندازه است ولی امر به معروف مثل اقیانوس و دریا میماند، ولی باز هم آن جهاد اصغر است، پس معلوم میشود جهاد نفسی که پیامبر(ص) فرمودند یک معنای وسیعتر از اینهاست، یعنی مراقبت بر نفس است، انسان مراقبت کند نفسش نفس سرکشی نشود، غضبش را کنترل کند، حیاءش را رعایت کند، ادبش را رعایت کند، ادب مع الله، ادب مع الوالدین را، ادب با همسر را، ادب با مردم را، با همهی افراد، مثلاً یک روایتی که در خصال مرحوم صدوق هست دارد ینبقی للمؤمن که هشت تا خصال داشته باشد، وقار داشته باشد، اینها همه از ابعاد جهاد نفس است، اگر کوهی از مشکلات به سراغش آمد، اما این استواری خودش، سنگینی خودش، متانت خودش را حفظ کند، صبر داشته باشد. حالا ما صبر را نمیتوانیم بگوئیم یکی از واجبات است، اگر این باشد که خیلی از ما دائماً داریم ترک واجب میکنیم، جهاد نفس یک مفهومی است که اینها را هم شامل میشود، بعد به این مفهوم وسیعش آنچه که هست اینست که خیلی بر آن تأکید شده و ما نمیتوانیم از این روایات به قرینهی صدها روایت دیگر در باب شکر، یکی از چیزهایی که در نفس است اینست که نفس انسان باید شکور باشد، نمیتوانیم بگوئیم شکر یکی از واجبات است! یکی از فرائض است، لذا با این معنای وسیعش ما نمیتوانیم وجوب را که مرحوم صاحب وسائل فرمودند استفاده کنیم.
روایتی که از امام صادق(ع) خواندیم که من ملک نفسه إذا رغب، اگر میل به چیزی پیدا کرد نفسش را کنترل کند نه اینکه إذا رغب إلی الحراما! مطلقا، حالا اگر رغبت به یک خانهی کذایی پیدا کرد، ماشین کذا، اموال کذا، مقام کذا، کاملاً ملکَ، یعنی برای خودش روشن کند که چه بشود و چه نشود علی السویه است، این مالک میشود، ملک نفسه یعنی افسار خودش را در دست دنیا قرار ندهد حالا که دنبال خانهی بزرگ است از هر راهی این را تهیه کند، إذا رغبت و إذا رحب و إذ اشتهی، و إذا غضب و إذا رضی، اینها همه جهاد نفس است، پس ما از این روایات وجوب جهاد نفس را نمیتوانیم استفاده کنیم که صاحب وسائل استفاده کرد، فقط میشود استفاده کرد تأکید و شدّت اهمیت را.
انشاءالله از هفته آینده یا در درس فقه این باب دوم را شروع میکنیم.
کلمات کلیدی :
۱,۶۱۸ بازدید