سوال خود را بپرسید

۱۸ اسفند ۱۳۹۰ ساعت ۱۵:۴۰

با توجه به اختياراتي که خداوند به انسان داده و با توجّه به اين مسأله که بيشتر مردم دنيا بي‌‌حجاب هستند و هيچ اتفاق خاص و غير خاصي هم در آن کشورها نمي‌‌افتد که در کشور ما هم نيفته(يعني هر اتفاقي مثل زلزله و سيل و غيره آنجا مي‌‌افتد اينجا هم مي‌‌افتد)، چه لزومي دارد که خانم‌هاي ما حجاب داشته باشند و مگر از حجاب استفاده نکنيم چه اتفاقي مي‌‌افتد؟ با توجه به اين مسأله، به دليل گرماي شديد هوا در تابستان و همچنين دست و پاگير بودن حجاب، جز اينکه جلوي پيشرفت ما را بگيرد، فايده ديگري ندارد.

پاسخ :

1- حجاب يک ضرورت است و دليل حفظ حجاب؛ «قرآن» است و از ضروريات دين محسوب مي‌‌شود. 
فلسفه حجاب و ريشه واقعي پديده‌‌ی پوشش زن از مرد را بايد در يک تدبير ماهرانه غريزي جستجو کرد که خداوند در نهان او قرار داده است.
درباره ريشه اخلاق جنسي زن، از قبيل حياء، عفاف، تمايل، ستر و پوشش زن از مرد، بحثي است که اين امور از کجا سرچشمه گرفته است.
هرچند نظريه‌هاي متعدد و مختلف بيان شده، اما دقيق‌‌ترين نظريه آن است که اين اخلاق براي زن، تدابيري است که خود زن بايک نوع الهام براي پوشاندن خود و در نتيجه براي حفظ موقعيتش در برابر مرد به کار برده است. پس در حقيقت مسئله حجاب، به فطرت زن بر مي‌‌گردد و ريشه در فطرت او پيدا مي‌‌کند.
از طرف ديگر اين سؤال مطرح است که آيا تمتعات و بهره بردن مرد از زن، رايگان باشد يانه؟ آيا مرد حق دارد تا از هر زني در هر محفلي حداکثر بهره را ببرد يا خير؟
اسلام که به روح مسائل مي‌‌نگرد جواب مي‌‌دهد خير، بلکه مردان فقط در محيط خانوادگي و در کادر ازدواج مشروع، با يک سلسله تعهدات، با حفظ کرامت زن مي‌‌توانند از زناني که به عنوان همسران قانوني آنها مي‌‌باشند بهره‌‌مند گردند.
بنابراين فلسفه پوشش و حجاب زن را از نظر اسلام براي جلب مصالح و دفع مفاسد است که به بعضي از آنها اشاره مي‌‌نمائيم.

الف) آرامش روحي و رواني
غريزه جنسي غريزه نيرومند است که هر چه بيشتر اطاعت شود و زمينه اعمال آن گسترده‌‌تر گردد، سرکش‌تر مي‌‌شود، تا حدّي که ممکن است انسان را به جنون شهوت برساند.
آزادي‌‌هاي بي بندوبار و برهنه بودن زنان آنهم همراه با آرايش‌‌هايي که صورت مي‌‌گيرد، کشش و التهابات جنسي را از افزايش مي‌‌دهد و حريم ميان زن و مرد را از بين مي‌‌برد و اين مسئله آرامش روحي و رواني را در مردان و نيز در خانواده‌‌ها از بين مي‌‌برد و نگراني روحي در خانواده‌‌هاي به وجود مي‌‌آيد.
اسلام براي تعديل غرايز سرکش و رام کردن آن تدابيري انديشيده است، که يکي از آنها چشم پوشي مرد و زن نامحرم از همديگر است و اين مسئله با پوشش زنان رعايت مي‌‌گردد و به اين روش رابطه زن و مرد در محيط خانواده از طريق ازدواج مشروع با الفت و پيوند خاصي برقرار مي‌‌گردد و نگراني متزلزل شدن خانواده ها از بين مي‌‌رود.

ب) استحکام پيوند خانوادگي
شکي نيست که هر چيزي که موجب تحکيم پيوند خانوادگي و سبب صميميت رابطه زن و شوهر گردد براي خانواده مفيد است و درايجاد آن بايد حد اکثر کوشش و تلاش مبذول داشته شود.
اختصاص يافتن استمتاعات جنسي در محيط خانواده و بين زن و شوهر، پيوند خانوادگي و الفت بين زن و شوهر را محکم مي‌‌سازد، ولي با بودن زنان برهنه و بي‌‌حجاب و آرايش کرده در کوچه‌‌هاي و خيابان ها، بدهي است که توجه مردان به آنها جلب مي‌‌شود و همين امر سبب مي‌‌شود که مردان به همسران مشروع خود کم توجه گردند و در نيتجه ارکان خانواده‌ سست و متزلزل مي‌‌گردد، و الفت، صميميت و محبت بين زن و شوهر نابود مي‌‌گردد.
فلسفه پوشش و منع کاميابي جنسي از غير همسر مشروع از نظر نظام خانوادگي این است که همسر قانوني شخص از لحاظ رواني، عامل خوشبخت کردن مرد به شما ر مي‌‌آيد و توجه مردان به همسران قانوني‌ آنها بيشتر و محکمتر مي‌‌گردد و در نتيجه خود زنان از احترام خاص بهره‌‌مند مي‌‌گردند و کرامت آنها در نظام خانواده محفوظ مي‌‌ماند.
در حالي که در جوامعي که بي حجابي رايج است در اثر بي حجابي و کشش مردان به سوي زنان بيرهنه و بي حجاب، فحشاء بين مردان و زنان به وجود مي‌‌آيد و در چنين جامعه، کانون خانواده بر اساس بي اعتمادي و حتي گاهي با دشمني پايه گذاري مي‌‌شود و نتيجه آن سست شدن نظام خانواده و ايجاد تزلزل درمحيط اجتماع مي‌‌گردد.
بر همين اساس است که در جامعه غرب، کانون خانواده آن قدر سست و لرزان مي‌‌باشد که از نظر عدم الفت و محبت، بين همسر و فرد بيگانه چندان فرق گذاشته نمي‌‌شود.

ج) پاکي نسل
در محيطي که بي حجابي رائج و ارتباط بين زنان و مردان آزاد مي‌‌باشد و جامعه‌اي که زنها مي‌‌توانند آزادانه با هر مرد نا محرم رابطه برقرار کند، فرزندان نامشروع زياد متولد مي‌‌گردند و پاکي و طهارت نسل از بين مي‌‌رود و در چنين شرايطی، مردان خانواده نمي‌‌‌توانند اعتماد کنند که فرزندي که توسط همسر او به دنيا آمده، فرزند او مي‌‌باشد و باشک و ترديد به اين مسئله نگاه مي‌‌کند که آيا اين نوزاد از نسل او و فرزند او مي‌‌باشد يا از نسل مرد نامحرم ديگري مي‌‌باشد.

د) حفظ احترام و کرامت زن
با آنچه گفته شد روشن شد که حفظ ارزش، کرامت و احترام زن نيز در حفظ پوشش وحجاب خود آنها مي‌‌باشد، زيرا تنها دراين صورت است که رابطه مرد و زن، محدود بين زن و شوهر مي‌‌گردد و مردها علاقمند به همسران قانوني خود مي‌‌گردند و کرامت و احترام آنها را پاس مي‌‌دارند.
شايد شما فکر مي‌‌کنيد که حجاب براي زن محدوديت است، در حالي که حجاب مصونيّت است نه محدوديت و علّت آن هم اين مطلب است که زن با پوشيدگي و حجاب و حفظ عفت و عصمت، امنيت خود را تأمين کرده و زيبائي‌های خود را از ديد افراد هرزه و چشم چران و شهوتران پوشيده و در نتيجه از بسياري از خطرها محفوظ مي‌‌ماند و ترويج بي حجابي و عرياني باعث نا امني جامعه و تحريک شهوت مردان هوسباز و در نتيجه تعرض آنها به حريم خانمها مي‌‌شود.
در هر صورت در جامعه‌‌اي که خانم ها از پوشش استفاده کنند کارهاي خلاف عفت و عصمت کم مي‌‌شود و سلامت و طهارت نسل تضمين مي‌‌شود، و در جوامعي که خانم ها با تبرج و بي حجابي جلوه‌‌هاي زيباي خودرا در معرض نمايش مي‌‌گذارند شاهد فراوان فساد و فرزندان نا مشروع هستيم. 
آيا از خود سؤال کرده‌‌ايد که در جوامع غربي چه ضربه‌‌هاي جبران ناپذيري به زنان و حقوق آنان با اسم آزادي و انسانيت وارد شده است؟ آيا بي حجابي و بد حجابي جامعه را آلوده نمي‌کند؟
علاوه بر اينها هرکس دين را پذيرفت بايد طبق قوانين آن عمل کند و در هيچ جاي دنيا تخلف از قوانين آزاد نيست. در آزاد ترين کشورهاي دنيا، مردم موظف به پيروي از قوانين هستند.
در دنياي امروز که سخن گفتن از حجاب براي برخي افراد ناخوشانيد است، بايد به مفاسد بی حساب و مشکلات و گرفتاريهای روز افزونی که در جوامع بي حجابی به وجود آمده توجه نمائيم.
آمارهاي قطعي و مستند، نشان مي‌‌دهد که با افزايش بي حجابي و برهنگي درجهان طلاق و از هم گسيختگي زندگي زناشوئي در دنيا به طور مداوم بالارفته است. و عاطفه و محبت دراين جوامع نابود شده است و زندگي خانوادگي و کانون گرم خانواده ومحبت خانوادگي و امثال عملا منتفي است و بر عکس در محيطي که حجاب است، عفت و حيا نيز هست، محبت و عاطفه خانوادگي نيز وجود دارد.
هم چنين در جوامعي که بي حجابي و برهنگي وجود دارد، دامنه فحشا و افزايش فرزندان نامشروع که از دردناکترين پيامدهاي بي حجابي است، افزايش دارد و در نتيجه؛ فساد، جنايت و ناامني، زندگي اجتماعي را هر روز بيش از قبل تهديد مي‌کند. ولي چنين جناياتی در جامعه و محيطي که همراه با حجاب و حيا مي‌باشد به ندرت اتفاق مي‌‌افتد.
اگر خوب دقت کنيد اسلام با دستور حجاب، حقوق و کرامت زن را درجامعه به طور کامل احيا نموده است و در غير اين صورت زن، آلت دست هوسبازان مي‌‌شود همانگونه که امروز در جامعه غربي از زن به عنوان يک کالاي تجاري استفاده مي‌‌شود.
باز به اين نکته توجه کنيد که: خلقت و آفرينش زن و مرد براساس وظيفه طبيعي هريک که در اين عالم دارد از نظر کشش و جاذبه با هم فرق مي‌‌کند که اين خود بحث مفصل نياز دارد و به طور خلاصه، زن با جاذبه و کشش و عاطفه بيشتر از مردان خلق شده است، لذا صداي زن ديدن بدن زن براي مرد به نحوي جاذبه دارد که روي روح و روان او اثر مي‌‌گذارد.اما ديدن بدن مرد براي زن نوعا آن جاذبه‌‌اي را ندارد که روي روح و روان زن اثر بگذارد.
2- همان طوري که از فلسفه حجاب روشن شد، حجاب وسيله عقب ماندگي نيست و نبايد عقب ماندگي خود را به مسأله حجاب نسبت بدهيم و همانطور که بي‌‌حجابي در کشورهاي ديگري وسيله پيشرفت آنها نيست بلکه پيشرفت و ترقي محصول تلاش و کوشش انسان است و کساني که تلاش و کوشش داشته باشند پيشرفت مي‌‌کنند و افراد تنبل عقب مي‌‌ماند.
3- مسأله زلزله و سيل و حوادث ديگر هر چند يک حوادث طبيعي است ولي اين حوادث بدون اراده خداوند در هيچ جاي از دنيا جريان پيدا نمي‌‌کند. و طبيعي است که اين نوع حوادث در کشورهاي اسلامي يا به خاطر امتحان است يا کيفر گناهان نوع مردم مي‌‌باشد.
البته بي حجابي گناه است و اگر به صورت نوعي دربيايد و رنگ عمومي بگيرد بدون مکافات و گرفتاريهاي اجتماعي نيست.
اما در کشورهاي غير اسلامي توجه داشته باشيد که آنها چون از نعمت‌‌هاي آخرت محرومند کمتر در دنیا گرفتار بلا مي‌‌شوند و مثل جامعه اسلامي به مکافات عمل و رفتار شان در دنيا گرفتار نمي‌‌شوند بلکه خوبيهاي انها به صورت نعمت‌‌هاي مادي در دنيا به آنها داده مي‌‌شود اما جامعه اسلامي اگر گناه زياد شود چون خداوند مي‌‌خواهد کيفر آنها را در همين دنيا بيايد تا از عذاب آخرت نجات پيدا کنند يا لااقل از عذاب آخرت آنها کم شود مکافات رفتار آنها را به صورت بلاهاي طبيعي در زندگي اجتماعي به وجود مي‌‌آورد.
در هر صورت حجاب يک امر ضروري است و کسي که ديندار است هوای گرم و سرد در حفظ حجاب براي آنها مطرح نيست و بي حجاب مساوي با بي بندوباري و فساد اخلاقي است بلکه بي حجابي باعث از بين رفتن امنيت اجتماعي و عمومي مي‌‌باشد.

کلمات کلیدی :

حجاب ضرورت حجاب فلسفه حجاب حجاب و آرامش روحی و روانی استحکام پيوند خانوادگي فلسفه پوشش نظام خانواده پاکی نسل کرامت زن

۳,۴۲۷