1- تعريف لباس شهرت چيست؟
2- چه مواردي از حکم لباس شهرت استثنا ميشود؟
آيا لباس عفاف همانند پوشيه يا چادر و يا لباس روحانيت و يا صنوف و... از حکم لباس شهرت خارج است يا به واسطه تشخيص موضوع از حکم خارج ميشود؟
3- (اگر به واسطه تشخيص موضوع خارج ميشود) تشخيص اين موضوع با مرجع است يا مقلد؟ و آيا مرجع مرحوم در اين مورد تشخيص موضوع، فتوا دارند؟ که در اينصورت درخواست راهنمايي دارم.
پاسخ :
برای روشن شدن معنای لباس شهرت باید چند نکته را موردتوجه قرار دهیم:
1. ظاهر این تعبیر آن است که شهرت، وصف برای خود لباس است، یعنی لباسی که از نظر حسن و یا قبح موجب اشتهار میشود. این عنوان وصف برای لابس نیست، مگر بالعرض. به عبارت دیگر، مراد لباسی است که به جهتی از جهات از قبیل رنگ یا نوع و جنس و یا دوخت و یا کوتاه و بلندی آن ایجاد شهرت برای لابس میکند.
2. در این عنوان، مطابقت با زیّ(شان) لابس یا عدم مطابقت دخالت ندارد و چه بسا لباسی عنوان شهرت داشته باشد، امّا مطابق با زیّ شخص باشد. اگر فردی لباس یا ماشین بسیار گران قیمتی تهیه کند که مناسب با شأن او باشد این عنوان شهرت را دارد اما مخالف با زیّ او نیست و از طرفی ممکن است چیزی مخالف زیّ انسان باشد اما موجب اشتهار نباشد. بنابراین بین این دو عنوان، عموم و خصوص من وجه است.
از این بیان روشن میشود آنچه را که مرحوم سید در عروة الوثقی آورده است که لباس شهرت چیزی است که بر خلاف زیّ لابس باشد و عدهای هم تبعیت نمودهاند مورد قبول نیست.
3. متعلق حکم در لباس شهرت، خصوص افراد مؤمن نیست، بلکه لباس شهرت مورد نهی است، أعم از اینکه لابس مؤمن باشد یا غیر مؤمن. بنابراین نباید حکم را بر محور هتک مطرح نمود تا اختصاص به هتک مؤمن پیدا کند به عبارت دیگر در ادله و روایات این عنوان هیچ اشاره ای به مسأله هتک نشده است و لباس شهرت نسبت به هتک نیز عموم و خصوص من وجه است.
4. از برخی روایات وارده در لباس شهرت استفاده میشود که پوشیدن لباس های خشن و مندرس که معمولا صوفیه استفاده میکرده اند از مصادیق لباس شهرت است، اما باید توجه داشت که لباس شهرت منحصر به این مورد نیست و این مصداق یکی از موارد لباس شهرت است کما اینکه لباس کفر و فسوق هم همیشه ملازم با شهرت ندارد.
5. ممکن است برخی لباس ها در برخی مکانها عنوان شهرت و موجب برای شهرت باشد، اما در برخی مکانها و زمانها موجب برای شهرت نباشد، یعنی این عنوان به اختلاف زمان و مکان تغییر میکند از این جهت است که برخی، تلحّی؛ یعنی انداختن تحت الحنک در عمامه را در زمان معاصر از مصادیق شهرت شمردهاند. مرحوم فیض کاشانی در مفاتیح آورده است: «إن الحنک صار فی هذ الزمان لباس شهرة».
6. در این مورد روایات متعددی در جلد پنجم وسائل الشیعه باب 22 از احکام الملابس و یا کافی ج 6/ 445 آمده است که به برخی از آنها اشاره مینمائیم.
الف: در صحیحه یا تصحّحه ابی ایوب الخزّاز از امام صادق(ع) آمده است: «إن الله یبغض شهرة اللباس».
ب: خبر ابی سعید از امام حسین(ع): «من لبس ثوبا لیشهره کساه الله یوم القیامة ثوبا من النار».
ج: مرسل ابن مسکان: «کفی بالرجل خزیّا أن یلبس ثوبا مشهّرا»
د: مرسل عثمان ابن عیسی از امام صادق(ع): «الشهرة خیرها و شرّها فی النار».
ها: خبر علی بن فضال عن ابی الحسن الرضا(ع) «مَنْ شَهَرَ نَفْسَهُ بِالْعِبَادَةِ فَاتَّهِمُوهُ عَلَى دِينِهِ فَإِنَّ الله عَزَّ وَ جَلَّ يَكْرَهُ شُهْرَةَ الْعِبَادَةِ وَ شُهْرَةَ اللِّبَاسِ».
و: در مکام الاخلاق، امام صادق(ع): «َ كَفَى بِالرَّجُلِ خِزْياً أَنْ يَلْبَسَ ثَوْباً مُشَهِّراً وَ يَرْكَبَ دَابَّةً مُشَهِّرَةًُ» ز: در الجماع الصغیر 2/ 703: «أَنَّهُ نَهَى عَنْ لِبْسَتَيْنِ المشهورة فی حسنها و المشهورة فی قبحها» با توجه به اینکه اولاً: بسیاری از این روایات از نظر سند ضعیف است و ثانیا در میان قدماء فتوی بر حرمت وجود ندارد و ثالثا: تعبیر به مبغوضیت در صحیحه ابی ایّوب اعم از حرمت و کراهت است، کما اینکه این تعبیر در مورد طلاق هم وارد شده است، باید گفت نتیجه، حکم به کراهت لباس شهرت است، آری اگر لباس شهرت را به معنای لباسی که موجب هتک است بگیریم به جهت اینکه بر مؤمن هتک خویش جایز نیست باید فتوی به حرمت داد والله العالم.
از مطالب ذکر شده نتیجه گرفته میشود که چنانچه لباسی از مصادیق شهرت باشد کراهت و یا حرمت دارد و دیگر با حفظ عنوان لباس شهرت نمیتواند استثنائی برای آن قرار داد.
اما توجه داشته باشید، پوشیه یا چادر که برای رعایت انجام واجب است، هیچ گاه عنوان لباس شهرت را ندارد و به عبارت دیگر از خصوصیات لباس شهرت، محرم یا مکروه بودن آن است که به قصد انجام واجب یا مستحب نباشد، اما اگر به این عنوان باشد دیگر موضوع از لباس شهرت خارج است و آنچه را که مرحوم فیض در مورد تلحّی بیان نمودهاند قابل پذیرش نیست. اگر شخصی به قصد انجام استحباب این عمل را انجام دهد نمی توان آن را از مصادیق لباس شهرت به حساب آورد.
به عبارت دیگر، در لباس شهرت، این خصوصیت وجود دارد که شخصی با قطع نظر از الزام یا استحباب شرعی لباسی که او را مشهور میکند بپوشد.
لباس روحانیت یا صنوف دیگر هم چون پوشیدن آن به عناوین دیگری غیر از اشتهار است، از همین قبیل است. بنابراین خروج این موارد موضوعی است نه حکمی و تشخیص موضوع گرچه با عرف است اما باید این خصوصیات را که لباس شهرت در روایات این چنین است که فقط برای شهرت باشد نه انجام امور مذهبی، مورد توجه قرار داد.
لباس شهرت و استثناهای آن
۳۰ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۰۷
1- تعريف لباس شهرت چيست؟ 2- چه مواردي از حکم لباس شهرت استثنا ميشود؟ آيا لباس عفاف همانند پوشيه يا چادر و يا لباس روحانيت و يا صنوف و... از حکم لباس شهرت خارج است يا به واسطه تشخيص موضوع از حکم خارج ميشود؟ 3- (اگر به واسطه تشخيص موضوع خارج ميشود) تشخيص اين موضوع با مرجع است يا مقلد؟ و آيا مرجع مرحوم در اين مورد تشخيص موضوع، فتوا دارند؟ که در اينصورت درخواست راهنمايي دارم.
پاسخ :
1. ظاهر این تعبیر آن است که شهرت، وصف برای خود لباس است، یعنی لباسی که از نظر حسن و یا قبح موجب اشتهار میشود. این عنوان وصف برای لابس نیست، مگر بالعرض. به عبارت دیگر، مراد لباسی است که به جهتی از جهات از قبیل رنگ یا نوع و جنس و یا دوخت و یا کوتاه و بلندی آن ایجاد شهرت برای لابس میکند.
2. در این عنوان، مطابقت با زیّ(شان) لابس یا عدم مطابقت دخالت ندارد و چه بسا لباسی عنوان شهرت داشته باشد، امّا مطابق با زیّ شخص باشد. اگر فردی لباس یا ماشین بسیار گران قیمتی تهیه کند که مناسب با شأن او باشد این عنوان شهرت را دارد اما مخالف با زیّ او نیست و از طرفی ممکن است چیزی مخالف زیّ انسان باشد اما موجب اشتهار نباشد. بنابراین بین این دو عنوان، عموم و خصوص من وجه است.
از این بیان روشن میشود آنچه را که مرحوم سید در عروة الوثقی آورده است که لباس شهرت چیزی است که بر خلاف زیّ لابس باشد و عدهای هم تبعیت نمودهاند مورد قبول نیست.
3. متعلق حکم در لباس شهرت، خصوص افراد مؤمن نیست، بلکه لباس شهرت مورد نهی است، أعم از اینکه لابس مؤمن باشد یا غیر مؤمن. بنابراین نباید حکم را بر محور هتک مطرح نمود تا اختصاص به هتک مؤمن پیدا کند به عبارت دیگر در ادله و روایات این عنوان هیچ اشاره ای به مسأله هتک نشده است و لباس شهرت نسبت به هتک نیز عموم و خصوص من وجه است.
4. از برخی روایات وارده در لباس شهرت استفاده میشود که پوشیدن لباس های خشن و مندرس که معمولا صوفیه استفاده میکرده اند از مصادیق لباس شهرت است، اما باید توجه داشت که لباس شهرت منحصر به این مورد نیست و این مصداق یکی از موارد لباس شهرت است کما اینکه لباس کفر و فسوق هم همیشه ملازم با شهرت ندارد.
5. ممکن است برخی لباس ها در برخی مکانها عنوان شهرت و موجب برای شهرت باشد، اما در برخی مکانها و زمانها موجب برای شهرت نباشد، یعنی این عنوان به اختلاف زمان و مکان تغییر میکند از این جهت است که برخی، تلحّی؛ یعنی انداختن تحت الحنک در عمامه را در زمان معاصر از مصادیق شهرت شمردهاند. مرحوم فیض کاشانی در مفاتیح آورده است: «إن الحنک صار فی هذ الزمان لباس شهرة».
6. در این مورد روایات متعددی در جلد پنجم وسائل الشیعه باب 22 از احکام الملابس و یا کافی ج 6/ 445 آمده است که به برخی از آنها اشاره مینمائیم.
الف: در صحیحه یا تصحّحه ابی ایوب الخزّاز از امام صادق(ع) آمده است: «إن الله یبغض شهرة اللباس».
ب: خبر ابی سعید از امام حسین(ع): «من لبس ثوبا لیشهره کساه الله یوم القیامة ثوبا من النار».
ج: مرسل ابن مسکان: «کفی بالرجل خزیّا أن یلبس ثوبا مشهّرا»
د: مرسل عثمان ابن عیسی از امام صادق(ع): «الشهرة خیرها و شرّها فی النار».
ها: خبر علی بن فضال عن ابی الحسن الرضا(ع) «مَنْ شَهَرَ نَفْسَهُ بِالْعِبَادَةِ فَاتَّهِمُوهُ عَلَى دِينِهِ فَإِنَّ الله عَزَّ وَ جَلَّ يَكْرَهُ شُهْرَةَ الْعِبَادَةِ وَ شُهْرَةَ اللِّبَاسِ».
و: در مکام الاخلاق، امام صادق(ع): «َ كَفَى بِالرَّجُلِ خِزْياً أَنْ يَلْبَسَ ثَوْباً مُشَهِّراً وَ يَرْكَبَ دَابَّةً مُشَهِّرَةًُ»
ز: در الجماع الصغیر 2/ 703: «أَنَّهُ نَهَى عَنْ لِبْسَتَيْنِ المشهورة فی حسنها و المشهورة فی قبحها»
با توجه به اینکه اولاً: بسیاری از این روایات از نظر سند ضعیف است و ثانیا در میان قدماء فتوی بر حرمت وجود ندارد و ثالثا: تعبیر به مبغوضیت در صحیحه ابی ایّوب اعم از حرمت و کراهت است، کما اینکه این تعبیر در مورد طلاق هم وارد شده است، باید گفت نتیجه، حکم به کراهت لباس شهرت است، آری اگر لباس شهرت را به معنای لباسی که موجب هتک است بگیریم به جهت اینکه بر مؤمن هتک خویش جایز نیست باید فتوی به حرمت داد والله العالم.
از مطالب ذکر شده نتیجه گرفته میشود که چنانچه لباسی از مصادیق شهرت باشد کراهت و یا حرمت دارد و دیگر با حفظ عنوان لباس شهرت نمیتواند استثنائی برای آن قرار داد.
اما توجه داشته باشید، پوشیه یا چادر که برای رعایت انجام واجب است، هیچ گاه عنوان لباس شهرت را ندارد و به عبارت دیگر از خصوصیات لباس شهرت، محرم یا مکروه بودن آن است که به قصد انجام واجب یا مستحب نباشد، اما اگر به این عنوان باشد دیگر موضوع از لباس شهرت خارج است و آنچه را که مرحوم فیض در مورد تلحّی بیان نمودهاند قابل پذیرش نیست. اگر شخصی به قصد انجام استحباب این عمل را انجام دهد نمی توان آن را از مصادیق لباس شهرت به حساب آورد.
به عبارت دیگر، در لباس شهرت، این خصوصیت وجود دارد که شخصی با قطع نظر از الزام یا استحباب شرعی لباسی که او را مشهور میکند بپوشد.
لباس روحانیت یا صنوف دیگر هم چون پوشیدن آن به عناوین دیگری غیر از اشتهار است، از همین قبیل است. بنابراین خروج این موارد موضوعی است نه حکمی و تشخیص موضوع گرچه با عرف است اما باید این خصوصیات را که لباس شهرت در روایات این چنین است که فقط برای شهرت باشد نه انجام امور مذهبی، مورد توجه قرار داد.
کلمات کلیدی :
۴,۴۹۳