معناي «الله نور السموات و الارض»؛ اين نيست که خداوند وجود ندارد، بلکه معنايش اين است که خداوند جسم نيست، وجود مادي ندارد، بلکه حقيقت ذات خداوند؛ نور است که همه عالم با تجلي نور ذات خداوند روشن ميشود و علم خداوند، عين ذات او است و دو چيز نيست.
تعبيراتي که در مورد علم بکار رفته، که علم؛ حيات، قلب، نور، بصر و... است، اشاره به آثار و فوايد علم و دانش است، که علم و دانايي اين امتياز را دارد و مثل نور همه چيز را روشن ميکند، يعني علم در حقيقت نور در برابر تاريکي جهل است، و اين تعبير، تشبيه معقول به محسوس است.
در نتيجه ذات خداوند وجود دارد و اين آيه و روايات، ذات مجرد و غير مادي و غير حيز مکان را براي خداوند ثابت ميکند که حقيقت ذاتش؛ نور است، که از شدت ظهور، وجود خداوند مخفي مانده است، چون بشر تاب و توان ديدن تجلي نور خدا را ندارد، همانطور که قرآن در داستان حضرت موسي(عليه السلام) به اين حقيقت اشاره نموده است: «وَ لَمَّا جاءَ مُوسى لِميقاتِنا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ قالَ رَبِّ أَرِني أَنْظُرْ إِلَيْكَ قالَ لَنْتَراني وَ لكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكانَهُ فَسَوْفَ تَراني فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكّاً وَ خَرَّ مُوسى صَعِقاً فَلَمَّا أَفاقَ قالَ سُبْحانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنينَ»؛
"و هنگامى كه موسى به ميعادگاه ما آمد، و پروردگارش با او سخن گفت، عرض كرد: «پروردگارا! خودت را به من نشان ده، تا تو را ببينم»! گفت: «هرگز مرا نخواهى ديد! ولى به كوه بنگر، اگر در جاى خود ثابت ماند، مرا خواهى ديد»! اما هنگامى كه پروردگارش بر كوه جلوه كرد، آن را همسان خاك قرار داد؛ و موسى مدهوش به زمين افتاد. چون به هوش آمد، عرض كرد: «خداوندا! منزهى تو (از اين كه با چشم تو را ببينم)! من به سوى تو بازگشتم! و من نخستين مؤمنانم"
حقيقت نوري ذات خداوند در روايت از امام صادق(عليه السلام) چنين بيان شده است: « الشَّمْسُ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ نُورِ الْكُرْسِيِّ وَ الْكُرْسِيُّ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ نُورِ الْعَرْشِ وَ الْعَرْشُ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ نُورِ الْحِجَابِ وَ الْحِجَابُ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ نُورِ السِّتْرِ»؛
خورشيد؛ يک قسمت از هفتاد قسمت نور کرسي است، و کرسي يک جزء از هفتاد جزء نور عرش است و عرش يک هفتادم نور، حجاب است، و حجاب يک بخش از هفتاد قسمت نور ستر ميباشد.
ضمنا آيه «الله نور السموات» تفسيرهاي عرفاني عميقي ميتواند داشته باشد که از درک و بحث ما خارج است.
وجود خداوند
۰۴ شهریور ۱۳۹۴ ساعت ۱۸:۳۸
خداوند متعال در قرآن فرموده: «الله نور السّموات والارض»؛ يعني خداوند نور آسمانها و زمين است. در حديثي از پيامبر(ص) نقل شده: «الْعِلْمُ نُورٌ يقْذِفُهُ اللهُ فِي قَلْبِ مَنْ يشَاء»، يا حديث ديگري که از امام علي(ع) نقل شده که ميفرمايد: «انَّ العِلمَ حَياةُ القُلوبِ وَ نورُ البصارِ مِنَ العَمى وَ قُوَّةُ البدانِ مِنَ الضَّعفِ». آيا با توجه به اين روايات و آيه قرآن، نعوذ بالله يعني خداوند وجود ندارد و علم آدمي خداي اوست؟
پاسخ :
کلمات کلیدی :
۲,۸۵۴