بخشيدن تمام اموال در زمان حيات
۰۲ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۲۷
آيا شخص زنده ميتواند تمام اموال خود را به يکي از فرزندان خود ببخشد؟ اگر ميتواند بايد کتبي در وصيتنامه ذکر کند يا زباني هم بگويد کافي است؟
کلمات کلیدی :
۲,۱۱۷
خمس ارث
۰۲ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۲۷
آيا آنچه به انسان به ارث ميرسد بايد خمسش را بدهد(اگر مالك اصلي آن كه الان فوت شده تا حالا خمس نداده است)؟
کلمات کلیدی :
۲,۳۷۶
حکم تصرف در ملک موروثي که صلح عمري شده است
۰۲ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۲۷
پدرم در زمان حياتش، ملک مسکوني با متراژ 100 متر را به نام مادر ما صلح عمري کرد، که با حضور شهود انجام شد که در محضر حاضر بودند. پدر در محضر به مادر تأکيد کرد و او را مديون کرد که تا زمان حيات، در همان منزل سکونت داشته باشد و پس از فوتش بين ورّاث تقسيم شود. ولي يکسال بعد از فوت پدر و با اينکه من فرزند آخر خانواده بودم، تصميم گرفتم خانه پدري را که به نام مادرمان صلح عمري شده بود با موافقت مادر، به آپارتمان تبديل کنم. اما دچار طمع شده و به همان يک آپارتمان اکتفا نکردم و به ساخت و ساز روي آوردم و در اين چند سال با ساخت و سازهاي مکرر به کارم ادامه دادم. سؤال بنده اين است که آيا سود حاصل از اين ساخت و سازها به وراث تعلق ميگيرد يا همان خانه پدري به نرخ روز سهم آنها ميباشد.
کلمات کلیدی :
۲,۴۲۲
غصب خانه هدیه پدری به پسر
۰۲ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۲۷
قبل از ازدواج و زماني که در خدمت مقدس سربازي بود، پدرم منزلي خريداري نمودند و نيمي از آن را به خانم برادرم (بخاطر مهريهاش) و نيمي را به بنده بخشيدند و مقرر نمودند که بعد از ازدواج من، برادرم نيمي از اجاره مسکن مرا بپردازد تا زماني که من نيز بتوانم منزلي بخرم. متاسفانه در اين بين هيچ چيزی مکتوب نشد. بنده در سال 1378 ازدواج کردم و پدرم در زمان خواستگاري به حاضرين بخصوص همسرم و پدرشان گفتند که پسرم تازه از خدمت سربازي آمده و کار و مالي ندارد فقط نصف يک منزل مسکوني هست که به او و برادرش بخشيدهام. علي أيّ حال در زمان حيات پدر، برادر عزيزم سفارش ايشان مبني بر پرداخت نيمي از اجاره خانه بنده را انجام نداد، تا اينکه پدرم درسال 1386 فوت کردند.(خداوند او را بيامرزد). بنده چندين مرتبه بحث منزل را با بزرگان خانواده از جمله مادر و عمويم مطرح کردم ولي آنها مرا به صبر دعوت نمودند و من نيز به خواسته ايشان احترام گذاشتم. تا تابستان امسال که برادرم خودش بحث خانه را مطرح کرد و عنوان داشت نيمي از خانه برای خانم من است و نيمي از آن برای مادر و بقیه بچهها (ما دو برادر و سه خواهريم). من اعتراض کردم و موارد فوق را بيان داشتم ولي برادرم گفت که درصورتي که مادر و خواهرها از سهمشان بگذرند آن منزل نصفش براي خانم من و نيم ديگر براي من و توست. من موضوع را با مادر وخواهرهايم بيان داشتم وآنها اظهار داشتند که نيمی از زن برادرم و نيمي ديگر از من است. متاسفانه حالا که با پيشنهاد آنها بنده دنبال حقم هستم، خواهرانم مهريه مادر را از من طلب ميکنند و خودشان نيز از نصف خانه سهم ميخواهند. حال سؤالم اين است: 1- آيا من بايد مهريه مادرم را بپردازم؟ 2- آيا خواهرهايم از اين مال سهمي ميبرند؟ 3- تکليف برادرم چيست که کلا حرف پدر را نقض کرده (پرداخت نيمي از اجاره بهاي منزل من) و نه خانه را ميفروشد و نه نصف خانه را ميخرد؟ 4- با توجه به عدم رضايت من در رابطه با اقامت برادرم در آن منزل، آيا انجام فرايض ديني در آن منزل اشکالي ندارد؟
کلمات کلیدی :
۲,۴۴۴
احیای چاهی که تخریب شده بوده و ادعای ورثه
۰۲ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۲۷
در حدود 70 سال قبل چاه آبي توسط جد پدري ما(پدر بزرگ پدر بزرگ من) حفر شد. از اين چاه جهت آبياري احشام در مرتع استفاده ميشد. با کوچ اهالي به شهر در حدود 35 سال قبل، به علت نرم بودن خاک اطراف چاه، ديواره آن ريزش نموده و کاملا خشک شده بود. بعد از حدود 30 سال توسط پدر من مجددا خاک برداري و به آب رسيد. ايشان با نصب کول از ريزش ديواره جلوگيري نمودند و با حفر چاه ديگري در کنار چاه قبلي و اتصال آنها توسط کوره به يکديگر آب چاه را افزايش دادند. اين کارها در حدود 5 سال به طول انجاميد و ايشان هزينه و رنج بسياري در اين راه متحمل شدند. در اين مدت همواره از ديگر اقوام کمک خواستند. و ايشان را به مشارکت در اين راه فرا خواندند. ولي هيچ کس حتي سنگي را در آنجا جابجا نکرد. تنها يکي از برادرانشان مبلغي پول به ايشان دادند و از پدرم خواستند که وي را نيز شريک کنند.پدرم نيز پذيرفت. پدرم در آنجا مقداري درخت کاري و مقداري زعفران کاري انجام دادند. بعد از 4 سال که درختها بزرگ شدند. به يکباره ديگر اعضاي خانواده مدعي شدند که اين چاه ارث پدري ايشان است و کارهايي که شما در آن 5 سال انجام دادهايد بيهوده است و هيچ حقي براي شما ايجاد نميکند. آنها با زور و بدون کسب اجازه از پدرم و با وجود مخالفت ايشان اقدام به برداشت آب از چاه و انتقال آن توسط لوله به محل ديگري نمودند. پدرم هم که ديد ماندن در آنجا منجر به درگيري با برادر و خواهر خواهد شد. مزرعه و درختهاي چند ساله خود را رها کرد. سؤال بنده ان است که از نظر فقه اسلام، آيا اين چاه خشک با اين اوصاف، ارث پدري محسوب ميشود؟ و اگر چنين است تکليف بيش از 800 نفري که از جد ما بهره ميبرند و اکنون زنده هستند چيست؟ اگر ارث است تکليف زحمات و هزينه هايي که پدرم در آنجا انجام داده و همه در جريان بودند و هيچ اعتراضي نميکردند چيست؟ آيا جلب رضايت ايشان لازم نيست؟
کلمات کلیدی :
۳,۰۱۹
انتقال اموال پدر به فرزند در زمان حيات پدر
۰۲ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۲۷
مردی در زمان حیات خود طی نوشتهای در حضور شهود، تمام حق ارث پدری فرزند ارشد خود را به او منتقل نموده است و فرزند ارشد با اعلام رضایت خود، اموال منقول و غیر منقول را تحویل گرفته است. در سند عادی مذکور قید شده بعد از این تاریخ، اگر چنانچه فرزند ارشد، ادعای مال از خودش و سایر اولادش نماید، از درجهی اعتبار ساقط و باطل است و دیگر هیچگونه ارث پدری در نزد مشارٌإلیه نمانده است. حال نظر به اینکه وقوع ارث و انتقال ترکه به ورثه، معلق به وفات مورث است و قبل از وفات او، ارث محقق نمیشود، با توجه به مراتب فوق از نظر فقهی: 1- اموالی که در زمان حیات پدر به پسر ارشد منتقل شده، چه حکمی دارد؟ 2- اگر فرزند ارشد بعد از فوت پدر به طرفیت ورثه تقاضای تقسیم ترکه و ارث و میراث نماید، آیا طبق شرط قید شده در مکتوبه مذکور، انتقالات قبلی ساقط و باطل است و اموال جزء ترکه محسوب میشود و میبایست بین ورثه تقسیم شود؟ 3- در صورت منفی بودن جواب سؤال دوم، تکلیف اموالی که پدر در قبال ارث خود به فرزند بزرگتر منتقل نموده تا از اختلاف احتمالی نامبرده در آینده با دیگر ورثه جلوگيری کند، چه میشود؟
کلمات کلیدی :
۱,۹۶۶