ابعاد شخصیتی آیت الله العظمی فاضل لنکرانی(قده) در گفتگو با حضرت آيت الله فاضل لنكراني(دامت‌‌ بركاته)

۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۱

۱۲:۰۴

۴,۰۸۴

خلاصه خبر :
زندگي ايشان زندگي همراه با علم، تحقيق، جهاد، معنويّت و تقوا بود... يك وقت امام به ايشان فرموده بود كه «من شما را بزرگ كرده‌‌ام»...ايشان در تدريس بسيار قوي بودند، امروز بسياري از افرادي كه در حوزه علميه قم مشغول تدريس دروس خارج هستند از شاگردان ايشان بوده‌اند... در بُعد تأليفي ايشان جزء موفق‌ترين مراجع در تأليف است... ايشان يك فقيهي بود كه در عين اينكه به فقاهت بسيار بسيار اهميّت مي‌داد نسبت به فلسفه هم مسلّط بود...نسبت به قرآن و مباحث قرآني بسيار ايشان ذهن قوي داشت
آخرین رویداد ها


در گفتگوی پایگاه بین المللی همکاریهای خبری شیعه (شفقنا) با حضرت آيت الله حاج شيخ محمد جواد فاضل لنكراني(دامت‌‌ بركاته)، ابعاد شخصیتی حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی(قدس سره) بررسی شد.
تفصیل این گفتگو از این قرار است:

ابعاد شخصیتی آیت الله العظمی فاضل لنکرانی(قده) در گفتگو با حضرت آيت الله فاضل لنكراني(دامت‌‌ بركاته)

بسم الله الرحمن الرحیم


بنده از اهتمام اين سايت به طرح مسائل ديني تشكر مي‌كنم، خصوصاً مطالب مربوط به معارف شيعه و سيره علمي و عملي بزرگان و مراجع آن و از ارتباط بين اديان، كه از آن به گفتگوي بين اديان تعبير مي‌كنيم و در سيره ائمه طاهرين(عليهم السلام) هم بوده، نظير مناظراتي كه امام رضا(ع) با رؤساي اديان ديگر داشتند و همچنين پرداختن به مباحث فقهي و حقوقي، و نيز اطلاع‌رساني نسبت به اخباري كه در جهان اسلام و شيعه واقع مي‌شود. اميدوارم بتوانيد از اين طريق خدمتي به دين و مكتب اهل‌بيت(ع) داشته باشيد.

اما راجع به موضوعاتي كه خواستيد پيرامون آن صحبت كنم، هر يك از آنها خيلي مفصل است، يعني نمي‌شود در چند دقيقه راجع به مرحوم والد ما آيت الله العظمي فاضل لنكراني(رضوان الله تعالي عليه) صحبت كرد كه در آستانه پنجمين سال ارتحال ايشان هستيم، يعني پنجم ارديبهشت ماه كه مصادف با اوايل ماه جمادي الثاني مي‌شود و سالگرد ارتحال ايشان است.
در مورد ايشان كتاب‌هايي نوشته شده، سخنراني‌ها و مصاحبه‌هايي شده كه إن شاء الله اينها را جمع‌آوري مي‌كنيم و در يك مجموعه‌اي در اختيار علاقمندان و مقلّدين ايشان قرار مي‌دهيم كه مكرراً از ما درخواست كرده‌اند.

اكنون مي‌خواهم راجع به ايشان صحبت كنم كه بحث مفصلي دارد.

مطالب راجع به مركز فقهي ائمه اطهار(عليهم السلام) را كه يكي از بهترين يادگارها و آثار باقيمانده از ايشان است و در نوع خودش از ابتكارات ايشان در دوران مرجعيّت‌شان بود كه آن هم يك بحث مفصلي دارد و همچنين موضوعات ديگر در اوقات ديگر طرح مي‌نمائيم.

اما راجع به مرحوم والد؛ زندگي ايشان زندگي همراه با علم، تحقيق، جهاد، معنويّت و تقوا بود. شخصيتي كه از سيزده سالگي همراه با مرحوم شهيد آيت الله حاج آقا مصطفي خميني وارد حوزه علميه شدند، در بسياري از درسها هم مباحثه بودند، هم ايشان و هم مرحوم آيت الله حاج آقا مصطفي از نبوغ خاصي برخوردار بودند، من اين خاطره را كه شايد تا به حال گفته نشده؛ از يكي از بزرگاني كه الآن در تهران هست مي‌گويم يك وقت براي من نقل مي‌كرد كه در نجف بين مرحوم شهيد آيت الله حاج آقا مصطفي خميني با يكي از بزرگان فعلي نجف در يك مطلبي مباحثه‌اي واقع شد و بعد از آن مرحوم حاج آقا مصطفي فرمودند ما كه قم بوديم آقاي شيخ محمد فاضل در بحث خيلي قوي بود و از بحث با ايشان لذت مي‌بردم و الآن كه به نجف آمديم، آن بحث‌هاي قم ترك شده و ايشان حسرت آن بحث‌ها را مي‌خورد.

در مباحث علمي و فقهي هم مباحثه بودند، از اينرو رفت و آمد و معاشرت فراواني با هم در بيت امام داشتند.

حدود يازده سال درس فقه و اصول امام را شركت كرده بودند، با وجود اينكه ايشان شاگرد امام بود، يك وقت امام به ايشان فرموده بود كه «من شما را بزرگ كرده‌‌ام» كه اين البته يك جنبه‌اش جنبه‌ شاگردي والد ما نسبت به امام بود كه بالأخره استاد، شاگرد را تربيت مي‌كند و جنبه‌ي ديگرش هم ارتباط با مرحوم حاج آقا مصطفي بود. به همين جهت جزء بيت امام محسوب مي‌شد و در زندگي امام بود. والد ما مي‌فرمودند كه امام گاهي اوقات سراغ حاج آقا مصطفي را از من مي‌گرفت كه ايشان كجاست؟ من چند روز است ايشان را نديده‌‌ام.

ابعاد شخصیتی آیت الله العظمی فاضل لنکرانی(قده) در گفتگو با حضرت آيت الله فاضل لنكراني(دامت‌‌ بركاته)

از يك طرف اين نبوغي كه خود ايشان داشت و وجود استاد بزرگي مثل امام، مثل مرحوم آيت الله العظمي بروجردي، مثل مرحوم علامه طباطبائي و از آن طرف پدر ايشان كه از مجتهدين بنام و از شاگردان برجسته مرحوم آيت الله العظمي حاج شيخ عبدالكريم حائري بود. جدّ ما بر كتاب صلاة مرحوم حاج شيخ حاشيه‌اي دارد كه البته چاپ نشده است، از مجتهدين بنام بود، افرادي مثل مرحوم آيت الله مشكيني، مرحوم آقاي مجتهدي تهراني و عده زيادي از بزرگان، از شاگردان جدّ ما بودند، مرحوم والد ما در يك چنين مجموعه‌اي، يعني نبوغ ذاتي‌اي كه داشت، اساتيد بسيار برجسته‌اي داشت، خانواده‌اي كه در آن خانواده رشد كرده بود، ايشان از طرف مادي نسب‌شان از طريق امامزاده موسي مبرقع به امام جواد(ع) مي‌رسد. يعني والده‌شان از سادات مبرقع است، سادات مبرقع هم در قم افراد بسيار محترم، كه در بين‌شان افراد ملا و روحاني سرشناس بوده و هستند مجموعه اين امور دست به دست هم داد كه ايشان در زندگي علمي‌اش بسيار بسيار موفق و جلوتر از اقران خودش قرار بگيرد.

از جهت تدريس هم بسيار موفق بود در زماني كه مرحوم آيت الله العظمي بروجردي در مسجد اعظم درس مي‌گفتند ايشان در شبستان زير گنبد، بعد از درس آقاي بروجردي كتاب مكاسب را تدريس مي‌كردند و تقريباً مسجد زير گنبد پر از جمعيت مي‌شد، يكي از علماي بزرگ نجف كه الآن در تهران ساكن است گفت من تازه از نجف به قم آمده و در درس مرحوم آقاي بروجردي شركت مي‌كردم، بعد از درس ايشان ديدم زير گنبد شيخ جواني مكاسب مي‌گويد و جمعيّت زيادي هم نشسته، گفت من هم رفتم سر آن درس نشستم، سؤال كردم كه ايشان چه كسي هستند؟ گفتند ايشان حاج شيخ محمد فاضل لنكراني هستند.

ايشان در تدريس بسيار قوي بودند، امروز بسياري از افرادي كه در حوزه علميه قم مشغول تدريس دروس خارج هستند از شاگردان ايشان بوده‌اند، ما كمتر كسي را پيدا مي‌كنيم كه مدرس درس خارج باشد و در مباحث سطح يا خارج شاگرد ايشان نباشد، شاگردان خيلي خوبي را تربيت كردند كه در بين‌شان مجتهدين بسيار خوبي وجود دارد، ايشان حدود شصت سال تدريس داشتند. در سال آخر عمر شريفشان كه به علت بيماري درس را تعطيل كرده بودند، يكي از مسئولين كشور خدمتشان آمده بود و به ايشان عرض كرد كه چرا تدريس نمي‌كنييد؟ فرمود من بيش از پنجاه سال تدريس كردم اگر براي خدا بوده بس است، اگر براي غير خدا هم بوده بس است! همچنين در يكي از مصاحبه‌هايي كه مرحوم آيت الله العظمي آقاي اراكي داشتند ايشان وقتي از پدر ما نسبت به آن زمان قديم ياد مي‌كنند از ايشان تعبير به آقا محمد مدرّس مي‌كنند، يعني در آن زمان اين جنبه‌ي تدريس در ايشان قوي بوده است.

در بُعد تأليفي ايشان جزء موفق‌ترين مراجع در تأليف است، كتاب‌هايي كه در مباحث فقهي و اصولي از ايشان به يادگار مانده امروز در درس‌هايي كه خود مراجع دارند به عنوان منبع و مرجع مطرح مي‌شود، شرحي كه بر تحرير الوسيله‌ي امام نوشتند 28 جلد است و مركز فقهي ائمه اطهار: آن را چاپ كرده و اكنون نيز دفتر نشر آثار امام رضوان الله تعالي عليه تصميم گرفتند كه آن را يك دور چاپ كنند، چون الآن مفصل‌ترين شرحي كه بر تحرير است همين شرح مرحوم والد ماست، اين شرح را ايشان از قبل از انقلاب آغاز كرد، آن زماني كه اصلاً معلوم نبود انقلاب پيروز مي‌شود يا نه؟ با اينكه اساتيد ديگر در درسهاي خارج متن عروه را به عنوان متن كتاب درسي شان قرار مي‌دادند ايشان آمد متن تحرير الوسيله را قرار داد، البته در شروع درس خارج‌شان عروه را قرار داده بودند لذا بحث اجتهاد و تقليد عروه را هم گفتند و نوشتند، اما بعد تصميم گرفتند و ‌فرمودند من مي‌خواهم اين اثر علمي امام هميشه زنده بماند، ولو اينكه آن موقع احتمال هم نمي‌دادند انقلاب پيروز شود، از سال 50 ايشان شروع به شرح تحرير الوسيله كرد و اكنون 28 جلد شده كه يك دوره‌ي بسيار خوبي از فقه استدلالي است، تقريباً اكثر مباحث تحرير الوسيله غير از بحث بيع و خيارات و مقداري از بحث نماز را شرح كردند.

در ماه‌هاي آخر عمرشان به من وصيّت كردند كه من از شما مي‌خواهم اين را تكميل كنيد. لذا بعد از فوت ايشان چهار پنج سال است كه اين بحث بيع را مطرح مي‌كنم و يك جلد اين كتاب هم نوشته شده كه البته بايد بازبيني مجدّدي هم بشود.

ايشان يك فقيهي بود كه در عين اينكه به فقاهت بسيار بسيار اهميّت مي‌داد نسبت به فلسفه هم مسلّط بود، فلسفه را خوب خوانده و خوب هم فهميده بود، وقتي ما مراجعه كنيم به مباحث اصولي ايشان كاملاً مشهود است كه ايشان واقعاً فلسفه را خوب فهميده بوده، به ذهنم مي‌آيد كه ايشان در مباحث تفسيري مرحوم علامه هم شركت مي‌كرده، علاقه بسيار عجيبي به مباحث تفسيري داشت و لذا شروع كردند يك دوره تفسير بگويند و بنويسند، مقدماتش كه بحث‌هاي  مقدماتي تفسير قرآن است به نام مدخل التفسير از ايشان چاپ شده يك مقداري هم راجع به سوره حمد نوشته بودند كه ناتمام ماند و ادامه پيدا نكرد!

ابعاد شخصیتی آیت الله العظمی فاضل لنکرانی(قده) در گفتگو با حضرت آيت الله فاضل لنكراني(دامت‌‌ بركاته)

نسبت به قرآن و مباحث قرآني بسيار ايشان ذهن قوي داشت، ذوق بسيار خوبي داشت، استفاده‌هاي بسيار بديع و تازه‌اي را از آيات قرآن مي‌كرد كه ما در كلمات ديگران نديده بوديم. يادم هست يك روز در بحث فقه در مباحث حج فرمود من در اين آيه شريفه «و اتموا الحج و العمرة لله» بيش از صد مسئله‌ي فقهي استفاده كردم، از همين آيه كوتاه. ايشان نسبت به مسائل مستحدثه و ... هم بسيار توجه داشت، كه در آرائي كه از ايشان موجود است مشهود است مثلاً در بحث رؤيت هلال ايشان اولين كس در بين مراجع قم بود كه فتوا داد ديدن هلال با تلسكوپ كفايت مي‌كند، يا در اين مسئله‌ كه چنانچه زني در سنّ جواني رحمش را با عمل جراحي در بياورد، اگر شوهر او را طلاق داد آيا عده دارد يا خير؟ اين مسئله‌ي جديدي است، ايشان رساله‌اي در اين زمينه نوشته و از خود آيات قرآن استفاده كردند كه اين زن عده دارد، اينطور نيست كه بگوئيم اگر زني با عمل جراحي رحمش را در آورد ديگر نيازي به عدّه ندارد، نسبت به وحدت بين مسلمين توجّه خاصي داشت، البته فقط در همين دايره‌ي سياسي‌اش، نه اينكه ما بخواهيم از اصول و عقايد حقه خودمان تنزل كنيم و اين را مكرر در پيام‌هايشان تأكيد مي‌كردند وحدتي كه ما با اهل سنت داريم در مقابل آن دشمن مشتركي است كه در برابر اسلام ايستاده و توطئه مي‌كند نه اينكه ما بيائيم از حقايقي كه در مكتب شيعه وجود دارد و از مصائبي كه بر حضرت زهرا سلام الله عليها گذشته، دست برداريم، اينها حقايق مسلم تاريخي ماست و از اينها نبايد تنزل كنيم.

نسبت به قرآن اين مسئله را نيز عرض كنم؛ يك روز جناب آقاي قرائتي خدمت ايشان تشريف آورده بودند؛ مرحوم والد ما به ايشان فرموده بودند كه آقاي قرائتي اين درسهايي از قرآن كه شما مي‌گوئيد بسيار خوب است و از ايشان تقدير كردند، واقعاً مي فرمودند براي نوع مردم بسيار خوب است، بعد فرمودند حالا يك بحث طلبگي با خودمان مي‌كنيم شما مي‌تواني از خود آيات قرآن امامت را براي من اثبات كني بدون استفاده از روايت و حديث؟ آقاي قرائتي به ايشان عرض كردند كه در اين مورد من هر آيه‌اي كه به ذهنم مي‌آيد تا يك روايتي كنارش نياورم نمي‌شود بر مسئله امامت تطبيق كرد. بعد خود ايشان چند آيه از اواخر سوره آل عمران را قرائت كردند كه شايد حدود نيم ساعت طول كشيد و امامت را از خود قرآن اثبات كردند بدون اينكه نياز به يك روايت باشد! خود آقاي قرائتي آن روز از اين ذهن قويّ تفسيري ايشان خيلي تعجب كرد. بعد از آن جلسه از ايشان خواهش كردم كه اين مطالبي را كه فرموديد بنويسيد تا بماند و ايشان هم در آخر كتاب الخمس‌ از شرح تحرير در چند صفحه اين مطلب را نوشتند. اين حاكي از انس ايشان با قرآن و علاقه‌اي بود كه نسبت به تفسير قرآن داشت، حتّي من در نوشته‌جات ايشان ديدم كه شروع كرده بودند به نوشتن مطالبي به نام حقايق قرآنيّه كه به بعضي از آيات و حقايقي كه در قرآن هست، مثل همين بحث امامت يا مباحث ديگر، خلقت آدم و ... بپردازند، كه آن هم متأسفانه ناقص مانده و نتوانستند دنبال كنند. لذا در بُعد علمي يك شخصيت جامع بود، نمي‌توانيم بگوئيم ايشان فقط يك فقيه بود، در عين فقاهت نسبت به فلسفه توجه داشت، نسبت به تفسير توجه داشت و مجموعاً از جهات علمي يك شخصيت جامعي بود.

در جهات تأليفي هم عرض كردم كه تأليفات ايشان بسيار زياد است، حالا ما داريم يك موسوعه‌اي را به نام موسوعة الإمام اللنكراني تنظيم مي‌كنيم كه حدود صد جلد مي‌شود، اعم از آنچه كه خود ايشان يا شاگردان ايشان، در فقه، اصول، تفسير، مباحث اخلاقي نوشته‌اند نظير كتابي كه همين اواخر از ايشان چاپ شد، يعني تأليف ايشان نيست بلكه مباحث اخلاقي است كه ايشان در درس براي طلبه‌ها مي‌گفتند و ما در ضمن يك كتاب به نام اخلاق فاضل چاپ كرديم، ‌كتاب بسيار خوبي است. در يك فرصت كوتاه چند ماهه آنرا دو سه دوره چاپ كرديم كه خيلي مورد استقبال مردم قرار گرفت. از همان ايامي كه ايشان درس مرحوم آقاي بروجردي مي‌رفتند موفق به تأليف بودند و در سن 24 سالگي تقريرات درس آيت الله العظمي بروجردي را نوشتند و چاپ شده، ايشان 24 ساله بوده كه اين كتاب چاپ شده، كتابي كه از همان زمان مورد توجه بزرگان قرار گرفت، الآن هيچ فقيهي نيست كه مباحث صلاة را بخواهد دنبال كند و نياز به اين كتاب نداشته باشد!

وي با تاکید بر اینکه آیت الله العظمی لنکرانی با زندگی خود اثبات کرد که طلبه نباید به دنبال تحصیل دنیا برود، تصریح کرد: ایشان معتقد بود که تحصیل دنیا مانعی صد در صد برای طلاب است و می‌‌تواند حرام هم اعلام شود.
این مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم با بیان اینکه زندگی آیت الله العظمی لنکرانی تا اواخر عمر در حد متوسط طلبه ها و بلکه پایین تر بود، خاطرنشان کرد: ایشان هیچگاه در دوران حیات، خانه و حتی یک متر زمین برای خود تهیه نکرد و خانه ای که داشتند از طرف پدر مادرمان به مادرمان رسیده بود. در حالی که صدها ساختمان در قم به دست ایشان ساخته شد یا بسیاری از فضلا و علما توسط ایشان خانه دار شدند.

وی تصریح کرد: حدود 55 سال پیش، آیت الله بروجردی بابت درس هایی که ایشان نوشته بودند، 20 هزار تومان به جدمان می‌‌دهند و می‌‌گویند که با این پول برای آقای شیخ محمد منزلی بخرید. در آن زمان 20 هزار تومان به قدری زیاد بود که با آن می‌‌شد خانه ای 500 – 600 متری در قم تهیه کرد اما جد ما به پدرمان گفته بودند که شما می‌‌توانید از این پول استفاده کنید اما ما به خاطر تعداد بالای افراد خانه به این پول احتیاج داریم، در عین حال دوست نداریم که شما از پیش ما بروید لذا پدر بنده هم بدون هیچ توقعی به پدرشان می‌‌گویند که اختیار پول با شما و هر چه می‌‌خواهید با آن انجام دهید؛ این روحیه، روحیه گذشت از دنیاست که در زندگی ایشان بسیار دیده می‌‌شد.
ایشان بدون هیچ تردیدی در دوراهی اسلام و دنیا، راه خدا و اسلام را بر می‌‌گزیدند، ایشان با پنج اولاد در دو اتاق زندگی می‌‌کرد و زندگی بسیار محدودی داشت چراکه از ابتدا به دنبال علم و تقوا و بندگی خدا بود و آثاری که باقی مانده نشان دهنده ارتباط ایشان با خداست.

وي با بیان اینکه آیت الله العظمی لنکرانی بعد از کلاس پنجم وارد درس طلبگی شده بود، اظهار کرد: ایشان شاگرد اول کلاس پنجم بود و مدیر مدرسه به جدمان گفته بود که اگر ایشان درسش را ادامه دهد، قطعا از دانشمندان و نوابغ زمانه خود خواهد شد اما ایشان وارد طلبگی شد و با جدیت ادامه داد تا به این مراتب عالی رسید.

همچنين پدرم معتقد بود که باید در کار مردم به آنها کمک کرد، بعد از انقلاب هر کس به ایشان مراجعه می‌‌کرد و کار داشت، سفارش او را به مسئولين می‌‌کرد و برای گشایش کار مردم نامه می‌‌نوشت؛ حتی اوایل انقلاب حاج احمد آقا به ایشان اعتراض کرد که شان شما این نیست که برای همه نامه بنویسید اما ایشان می‌‌گفت که مردم گرفتارند و تنها کاری که از بنده بر می‌‌آید، نوشتن نامه و سفارش است، مسوول مربوطه هم اگر در توان داشت می‌‌تواند اقدام کند. البته سفارشی که خلاف شرع و قانون باشد، جایز نیست و ایشان انجام نمی‌‌داد اما سفارشی که گشایشی در کار مردم ایجاد کند، اشکالی ندارد.

فرزند آیت الله العظمی لنکرانی(ره) در بیان خاطره ای تصریح کرد: روزی به پدر اطلاع دادند که قبری پایین پای پدر شما کنده‌‌اند که پای پدر شما معلوم شده است. تا آن زمان، جد بنده حدود 9 سال بود که از دنیا رفته بودند، مرحوم پدر هم فرمودند اینکه جنازه پدر بعد از 9 سال تازه مانده است به این علت است که ایشان به مشكلات طلبه‌‌ها بسیار رسیدگی می‌‌کردند و امین درجه یک مرحوم بروجردی بودند و هر چه ایشان از آقای بروجردی می‌‌خواستند، انجام می‌‌دادند.

وی افزود: بسیاری مواقع بود که وقتی خدمتشان می‌‌رسیدیم، ایشان ناراحت بودند، وقتی سوال می‌‌کردیم، به عنوان مثال می‌‌گفتند که چون سیب زمینی گران شده است. می‌‌گفتیم که اگر سیب زمینی گران شده، چرا شما ناراحت هستید؟! ایشان هم می‌‌گفتند که من حساب کردم، دیدم کارگری که 6-7 بچه دارد و سر سفره نان و سیب زمینی به بچه هایش می‌‌دهد، چه باید بکند؟ برای همین ناراحت هستم.

وقتی مسوولان دولتی و دیگر مقامات به دیدارشان می‌‌آمدند، از آنها حتي براي يك بار خواسته شخصی نداشتند و فقط به فکر مردم بودند، حدود 40 سال در ماه رمضان مواد غذایی مانند برنج و روغن و ... تهیه می‌‌کردند و به مستمندان می‌‌دادند، ما هم سعی کردیم تا این کار ایشان را ادامه دهیم و ترک نکنیم.

وی افزود: ایشان از شرایط جامعه هم به خوبی اطلاع داشتند و اطلاعات کافی در مورد دیگر کشورهای اسلامی هم داشتند و  ساعتی را برای شنیدن اخبار در نظر گرفته بودند.
آيت الله لنکرانی با بیان اینکه پدر بزرگوارشان آینده نگری بسیار خوبی هم داشتند، اظهار کرد: ایشان 6 سال پیش در مورد جریان انحرافی هشدار لازم را به مسوولان دادند که مبادا صبح بیدار شوید و ببینید که همه چیز از دست رفته است. برای حوزه هم آینده نگری داشتند. به نحوی که برنامه هایی که در حال حاضر اجرا می‌‌شود، از برنامه های ایشان است که در سال های اولیه طراحی کردند؛ البته به شورای عالی حوزه اعتراض می‌‌کردند که چرا بعد از گذشت سه دهه از انقلاب هنوز برنامه جدیدی در حوزه پیاده نمی‌‌شود زیرا اگر ما حوزه را بالنده بخواهیم، نیازمند برنامه جدید است.
رییس مرکز فقهی ائمه اطهار، این مرکز را از یادگارهای بسیار مهم و ماندگار آیت الله العظمی لنکرانی دانست و گفت: ایشان معتقد بودند که ما در آینده با کمبود مجتهد مواجه خواهیم شد، لذا باید مرکزی برای تربیت فقهای آشنا به مشکلات روز وجود داشته باشد که الحمدالله این مرکز در مشهد، افغانستان، سوریه، لندن، مالزی و اندونزی شعبه دارد و مشغول به فعالیت است.

وي با بیان اینکه آنچه بیشتر از هر چیزی در پدر بروز داشت، ارادت به اهل بیت(ع) بود، تصریح کرد: بیش از 60 سال است که روضه ایام فاطمیه و محرم و صبح های جمعه برگزار می‌‌شود. ایشان در عین حال مردم را به شرکت در عزاداری حضرت زهرا دعوت می‌‌کردند و تاکید داشتند که مردم باید فاطمیه را به عاشورای دوم تبدیل کنند. هم چنین در ماه های آخر عمرشان گفتند که من 50 سال درس خواندم، تدریس کردم، شاگرد تربیت کردم و کتاب نوشتم، اما به هیچ کدام از اینها در آن دنیا امید ندارم. آنچه به آن امید دارم، فقط فاطمه زهراست و فریادی که برای ایشان زدم.

به همين جهت هم ایشان روز شهادت حضرت زهرا(س) تشییع شدند چراکه پیوند قوی بین ایشان و حضرت وجود داشت.

بنده هم به طلاب می‌‌گویم که اگر می‌‌خواهید به نتیجه روشنی در زندگی علمی خود برسید، رمز آن؛ همین اخلاص و ولایتمداری نسبت به امیرالمومنین(ع) و فاطمه(س) و اولاد ایشان است که تسلیم محض بودند.

اين خاطره را عرض كنم: یکی از علمای بزرگ قم اواخر عمرش، در کتاب کشکول خود، وجود «حدیث دوات و قلم» را انکار کرد. مرحوم پدر نامه‌‌ای به ایشان نوشتند که چرا این حدیث را که 100 سال در کتب اهل سنت آمده و هنوز هم نتوانستند آن را جواب دهند، انکار می‌‌کنید؟ اما ایشان قبول نکرد. از طرفی آن بزرگوار 7–8 سال در بعثه آقا بود. وقتی ايام حج رسيد، آقا گفتند که راضی نیستم ایشان را به حج ببرید. هم چنین این شخصیت بسیار محترم بود و به روضه ما می‌‌آمد، اما بعد از این قضیه وقتی ایشان به روضه می‌‌آمد، آقا سرشان را پایین می‌‌انداختند و نگاه نمی‌‌کردند و می‌‌فرمودند که من از ایشان ناراحت هستم، بگویید اینجا نیاید. ایشان در مسایل ولایت با کسی رو دربایستی نداشت و بسیار محکم بود زیرا تمام وجودش با مساله ولایت آمیخته شده بود.
مکرراً به علما می‌‌فرمود که وحدت بین شیعه و سنی امری مسلم است، اما وحدت به اين معنا نیست که شما از عقاید مسلم شیعه تنزل کنید یا از مصائبی که بر فاطمه(س) وارد شده، چشم پوشی کنید، بلکه وحدت این است که در مقابل دشمن مشترک، ید واحده شویم و این همان حرفی است که امام(رض) می‌‌فرمودند.

ابعاد شخصیتی آیت الله العظمی فاضل لنکرانی(قده) در گفتگو با حضرت آيت الله فاضل لنكراني(دامت‌‌ بركاته)

والد ما مي‌گفتند یک سال به مشهد مشرف شدم، بعد از زیارت وداع، دیدم که مردم با شور و شوق خود را به ضریح امام می‌‌رسانند، پیش خود افسوس خوردم که چرا به خاطر شرایط جسمی نمی‌‌توانم نزدیک ضریح شوم. اما هنوز چند قدم از حرم بیرون نرفته بودم که آقایی مرا صدا کرد و گفت که آیا می‌‌خواهید نزدیک ضریح بروید؟ به او گفتم البته. ایشان هم مسیر را همانند جاده‌‌ای هموار برای من باز کرد؛ به گونه‌‌ای که توانستم صورت خود را به ضریح بچسبانم و به راحتی زیارت امین الله را بخوانم. بعد از آن آقا پرسیدم که شما از کجا فهمیدید که من دوست دارم به کنار ضریح بروم؟ آقا هم فرمود؛ وقتی شما به بیرون می‌‌رفتید صدایی به گوش من آمد که تصمیم گرفتم شما را به اینجا بیاورم.
اینها همه به خاطر ارتباطات قوی بود که ایشان با ائمه(ع) داشتند. در روضه‌‌ها چنان اشک می‌‌ریختند که شانه هایشان تکان می‌‌خورد. هم چنین معتقد بودند که نباید بگوییم چون ائمه بقیع ضریح ندارند، مظلوم هستند زیرا مظلومیت بقیع به خاطر این است که آنها صاحب مدینه بودند اما نقل احادیث آنها ممنوع بود. آنها فرزند پیامبر بودند اما نمی‌‌توانستند نامی از ایشان ببرند.
فرزند آیت الله العظمی فاضل لنکرانی گفت: روزی حاج آقاي انصاريان به دیدن آقا آمدند که در اتاق تنها بودند. پدرم از ایشان می‌‌خواهند که برایشان روضه بخوانند و آقای انصاریان هم قبول می‌‌کنند چراکه ایشان شیفته روضه بودند. آقای انصاریان به ما می‌‌گفت که پدرتان در مراتب توحید به مراتبی رسیده است که ما از آن خبر نداریم.

وي افزود: ایشان در علم، سیاست، تقوی، مردم داری، ولایتمداری، اخلاق، رفتار با خانواده و طلاب، بی نظیر و جامع بود که البته خودشان این خصوصیات را مرهون پدر بزرگوارشان، آیت الله بروجردی و امام راحل می‌‌دانستند.

از خداوند متعال مي‌خواهم ایشان را مورد رحمت واسعه خود قرار داده و همه ما را امانت دار خوبی برای زحماتی که بزرگان دین کشیدند، قرار دهد.

والسلام عليكم و رحمة الله بركاته
برچسب ها :