درس بعد

آیات الاحکام/ حجاب

درس قبل

آیات الاحکام/ حجاب

درس بعد

درس قبل

موضوع: حجاب


تاریخ جلسه : ۱۳۸۷/۲/۲۳


شماره جلسه : ۴۰

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • نشان دادن زن بدنش را(غیر از عورت) به محارم

  • نظر محارم به بدن زن

  • خلاصه مباحث گذشته

  • فرق بین محرم فقهی و محرم عرفی

  • محور بحث

  • ادله فقهاء بر جواز نظر به محارم

  • بررسی مفاد آیه شریفه

  • پاسخ حضرت استاد به مستشکل

  • مبنا و نظر حضرت استاد

دیگر جلسات
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين


خلاصه مباحث گذشته
يكى از نكاتى كه در رابطه با اين آيه شريفه «وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ » (سوره نور، آیه 31) بايد مورد بحث واقع بشود اين است كه آيا مى‌توانيم از این آیه شریفه استفاده كنيم كه ابداء زينت براى اين دوازده گروهى كه در آيه شريفه ذكر شده است كه تماماً عنوان محارم را دارند (يا محارم بالمصاهره است و يا محارم نسبى است ) ابداء زينت براى اينها جايز است يانه؟ آیا از اين آيه شریفه استفاده مى‌شود كه زن مى‌تواند به آن كسى كه محرم با او هست بدن خودش را عرياناً نشان بدهد! غير از مسئله عورت؛ كه اجماع بر لزوم ستر عورت هست و فقط نسبت به بعوله و ملك يمين استثناء شده است.

 آيا زن مى‌تواند سائر اعضاء بدنش را به محرم خودش نشان بدهد و ابداء كند و همچنين آيا محارم مثل پسر، پسر برادر، پسر خواهر، نوه و هر كسى كه عنوان محرم را دارد، آيا محرم مى‌تواند به همه اعضاء بدن زنى كه محرم او هست نگاه بكند «الا العورة» يا اينكه نه از آيه چنين چيزى استفاده نمى‌شود! قبل از اينكه مفاد آيه را بررسى كنيم، به این نکته اشاره کنم که مسئله از نظر فقهى مورد اجماع است؛ يعنى اجماع فقهاء بر اين است كه محرم مى‌تواند به همه‌ى اعضاء بدن زنی كه با او محرم است نگاه بكند «الا العورة»

فرق بین محرم فقهی و محرم عرفی
این نکته را عرض کنیم که بین محرم فقهی و محرم عرفی فرق وجود دارد؛ محرم عرفی یعنی آن کسی که نگاه كردن به او جايز است. مانند مادر، خواهر، اينها مى‌شوند محرم عرفى، يعنى «من يجوز النظر اليه». اما محرم فقهى يعنى «من يحرم نكاحهن عليه» كسى كه ازدواج با او حرام است، محرم فقهى يعنى كسى كه ازدواج با او حرام است، آن وقت روى اين حساب اخت الزوجه محرم فقهى است، محرم فقهى يعنى كسى كه نکاح با او حرام است اما محرم عرفى نيست، اينجا هم فقهاء عبارت را روى همين محرم فقهى آورده‌اند. 

مثلاً مرحوم سيد در (مسئله 32 نكاح عروه) مى‌فرمايند: « يجوز النظر الى المحارم التى يحرم عليه نكاحهن»[1] محارم را معنا مى‌كنند التى يحرم عليه نكاحهن آن وقت «نسباً او رضاعا او مصاهرة ما عدى العورة مع عدم تلذذ و ريبه» مى‌فرمايند به اين محارمی كه نكاح با آنها حرام است، نكاح با مادر حرام است، با خواهر حرام است، با خاله حرام است با عمه حرام است. اينجا خيلى از فقهاء گفته‌اند حق اين بود كه مرحوم سيد « يحرم دائماً» می فرمود! چون جمع بین اختین جایز نیست و نكاح او حرام است اما نظر به او جايز نيست، منتهی آن يك حرمت موقت است يعنى تا ماداميكه خواهر او در حباله مرد است با او نمى‌شود ازدواج كرد، خواهر او كه طلاق داده شد يا از دنيا رفت مى‌شود با او ازدواج كرد، مراد از محرم فقهى يعنى «من يحرم ابداً و دائماً عليه نكاحهن.»

محور بحث
اينجا بحث در اين است آن كسى كه محرم فقهى است و نكاح با او برای همیشه حرام است آيا نظر به اعضاء او جايز است يانه؟ همه فقهاء فرموده‌اند كه با دو قيد جایز است: 1- عورت نباشد (الا العورة) 2- لذت و ريبه‌اى هم در كار نباشد. اين کتاب عروه ای که در اين اواخر چاپ شده با پانزده حاشيه از حواشى بزرگان و اعاظم از فقهاء، هيچ كسى را من نديدم كه بر اين مسئله حاشيه‌اى زده باشند. امام (رض) در تحرير هم همين نظر را دارند، مرحوم والد ما هم (رض) در این مسئله نه بر عروه حاشيه‌اى دارند و نه در آن شرحى كه بر تحرير مرقوم فرموده‌اند، با متن مخالفت نكرده‌اند بلكه موافقت كرده‌اند.

و نظر همه ی این بزرگان بر اين است كه نظر به محرم من دون ريبة و لذت (غير از عورة) جايز است .

ادله فقهاء بر جواز نظر به محارم
دلائلی را که فقهاء آورده‌اند براى اين معنا عبارتند از:

1- اجماع و ضرورت. مسئله از مسائل مسلمه و اجماعيه است، بالاتر ازاين اجماع، صاحب جواهر ادعاى ضرورت مى‌كند. ضرورت يعنى ضرورت فقه است، ضرورى فقه يعنى آنى كه جاى مناقشه فقهى در آن نيست، همه ی فقهاء فرموده اند جايز است.

2- سيره متشرعه من زمن الرسول (ص) الى زماننا هذا. سیره متشرعه اينطور نيست كه درخانه اگر فرض كنيم مادر گردنش پيدا باشد، يا يك مقدارى از سينه او پيدا باشد، يا بازوى او پيدا باشد اينجا استنكارى بكنند و اين را جايز ندانند؛ سيره متشرعه بر چنين معناى هست. اينطور نيست كه در خانه مادر خودش را بپوشاند فرض كنيد كه فقط موى سر او پيدا باشد غير از موى سر ساير اندام هم گاهى اوقات پيداست متشرعه از اين اباى ندارند و استنكار نمى‌كنند.

3- روایات تغسیل: علاوه ی بر اجماع و ضرورت و سيره متشرعه، در باب غسل ميت رواياتى وارد شده است كه در آنجايى كه مماثل وجود ندارد محارم مى‌توانند زنى را كه از دنيا رفته يك مردى كه محرم او هست مى‌تواند حتى مجردتاً و عارية باستثناء عورت او را بشويد.

بررسی مفاد آیه شریفه
از همه ی اينها كه بگذريم، مى‌خواهيم ببینیم از آيه شريفه آيا اين معنا استفاده مى‌شود يانه! آيه شريفه مى‌فرمايد: «وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوْ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُوْلِي الْإِرْبَةِ مِنْ الرِّجَالِ أَوْ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ...» ما قبلاً راجع به اين آيه شريفه بحث‌هاى زيادى كرديم، اگر در ذهن شريف تان باشد، در جملات قبل اين آيه «وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا» آنجا گفتيم مجموعاً سه احتمال راجع به زینت وجود دارد.

مبنای مشهور: مشهور زینت را به مواضع الزینه معنا کرده اند، لا يبدين اين مواضع زينت را الا آن مواضع ظاهره. حالا طبق همين معنا پيش برويم اگر ما زينت را به مواضع زينت معنا كرديم، که مواضع ظاهره مثل وجه و كفين است . آن جمله دومى كه مى‌فرمايد : «وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ» گفتيم مواضع زينت باطنى مانند سينه، بازو، مچ پا كه خلخال به او مى‌بندند، که همه اینها می شود جزء مواضع زینت باطنه. اگر گفتيم آيه مى‌فرمايد مواضع زينت یعنی آن مواضع ظاهره جايز است، نتيجه اين مى‌شود مواضع زينت باطنى را براى اين دوازده گروه می توانند نشان بدهند، حالا مواضع زينت باطنه را بگوييم گردن هست، يك مقدار پايينتر سينه است، اين اندازه، بازو مواضع زينت باطنی است، مچ پا از مواضع زينت باطنى است. نتيجه اين ميشود که آيه بر اين كه زن خودش را عارياً به محرمش نشان بدهد الا العروة دلالت ندارد؛ طبق اين بيان نتيجه اين مى‌شود كه زن به محرم خودش مى‌تواند مواضع زينت باطنه را فقط نشان بدهد. اما ثدى، شكم و ران زن اينها كه مواضع زينت باطنه نيستند! اينها جایى نيست كه بخواهد زينت بشود؛ اينها را دلالت ندارد. پس طبق بيان مشهور كه در اينجا مى‌گويند مراد مواضع زينت هست نتيجه اين مى‌شود.

مبنای فخررازی: مبنای دوم كه فخر رازى در تفسير داده بود و مرحوم والد ما (رضوان الله عليه) هم همين را پذيرفتند فرموده اند: مراد از زينت يعنى خود زن؛ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ اى انفسهن، براى اينكه زن خودش عنوان زينت را دارد، زن به تمامه عنوان زينت را دارد. اگر اين معنا را پذیرفتیم به خوبى دلالت بر مانحن فيه دارد؛ چون آيه مى‌فرمايند: «و لا يبدين زينتهن اى انفسهن الا ما ظهر منها» ما ظهر و جه و كفين است. در ادامه می ‌فرمايند : «و لا يبدين زينتهن» الا براى اين دوازده گروه، آيه مى‌گويد انفسهن را خودشان را مى‌توانند براى اين دوازده گروه نشان بدهند، موى سر، گردن، سینه، شكم، ران و هرجا را مى‌توانند نشان بدهند فقط عورت را حق نشان دادن ندارند.

پاسخ حضرت استاد به مستشکل
داريم مى‌گوييم نظر به محارم، نظر به اعضاء بدن محارم جايز است با دو قيد؛ يكى اين كه عورت نباشد. دوم نظر با لذت و ريبه هم نباشد. و در اينكه مراد از عورت چيست آن را هم در فقه بحث كرده‌اند، مشهور مى‌گويند عورت قُبل و دُبر هست اما يك روايت معتبرى وجود دارد كه مراد از عورت «ما بين السرة و الركبة» است بين ناف تا ران را عورت اطلاق مى‌كنند، كه آن در جاى خودش بايد مطرح بشود. اما عورت نباشد، لذت و ريبه هم نباشد مى‌شود نظر به محرم كرد و بالعكس محارم هم مى‌توانند به فرزندان خودشان، مادر مى‌تواند به همه اعضاء بدن فرزندش الا العورة، اعضاء برادرش الا العورة، زن به اعضاء پدر شوهرش الا العورة، همه را مى‌تواند نظر بكند.

 هر كسى كه عنوان محرم را پيدا كرد حالا يا محرم عرفى بگوييد يا محرم فقهى كه معنا كرديم هم مردى كه محرم فقهى است می تواند نگاه كند، هم زنى كه محرم فقهى است مى‌تواند نگاه كند. عروس مى‌تواند به همه ی بدن پدر شوهر خودش نگاه كند الا العورة، داماد مى‌تواند به بدن مادر زن خودش نگاه كند الا العورة، همه اينهاى كه عنوان محرم را دارند . حالا البته اين نكته را عرض بكنيم بحث فقهى يك بحثى است اما كنار اين بحث فقهى دستوراتى كه در اسلام وجود دارد براى اين كه آن ادله كلى كه مسئله لزوم رعايت حیا را مطرح می کند اموری که سبب شکسته شدن حیا و عفت درمیان خانواده مى‌شود آنها هم يك بحثهاى ديگرى است كه در جاى خودش بايد مطرح بشود، در بحث فقهى ما فقط دائر مدار اين احكام تكليفيه هستيم، مى‌خواهيم ببينيم از نظر حكم تكليفى اگر عروس به بدن پدر شوهر خودش نگاه كرد، من دون لذت و ريبة حرام است ياجايز است؟ اگر داماد به بدن مادر زن نگاه كرد، پسر به بدن مادر نگاه كرد اينها را مى‌خواهيم ببينيم از نظر فقهى جايز است يا جايز نيست؟ اما از نظر تربیتى، از نظر رعايت حيا، و از نظر ومسائل ديگر آن يك عناوين ديگرى دارد كه بايد در جاى خودش مورد بحث قرار بگيرد.

مبنا و نظر حضرت استاد
تا اينجا دو مبنا را توضيح داديم، اما مبناى سوم كه مبناى خود ما بود، عرض كرديم كه «زينت» در اينجا معناى لغوى مراد است؛ يعنى «ما تتزين به المرأة» زينت نه بمعناى مواضع زينت است، نه بمعناى ذات زن است بلكه همان زينت مصنوعى كه خود زن براى خودش قرار مى‌دهد؛ ما تتزين به المرأة. اگر گفتيم «ما تتزين به المرأة» هست نتيجه مثل نتيجه مبناى اول است؛ يعنى آن مواضعى كه زن زينت ظاهرى مى‌كند، گفتيم اگر زينت ظاهرى مثل انگشتر نشان دادنش جايز باشد، ملازمه دارد كه موضعش هم جايز باشد. آن وقت و لا يبدين زينتهن الا براى اين دوازده گروه، يعنى زينت باطنى كه مصنوعى است، گوشواره ای كه به گوش است، (در بعضى از كلمات گوشواره را هم جز زينت ظاهره حساب كرده‌اند، اما غالباً جزء زينت باطنه مى‌دانند)، گوشواره و گردنبند جزء زينت باطنى است. این مقدار را آیه فقط دلالت دارد؛ روی مبنای ما آیه دلالت براین که زن جميع اعضاء بدن خودش را الا العورة بتواند براى محرم ابداء بكند ندارد؛ فقط مواضع زينت باطنى را و خود زينت باطنى آن مقدارى كه زينت باطنى است، مثلاً بازو محل زينت باطنى هست، گردن و سينه تا آن مقدارى كه گردنبند متعارف است مواضع زينت باطنى هست اما بقيه اعضاء عنوان مواضع زينت باطنى را ندارد. اين نتيجه ی سه مبناى كه قبلا بيان كرديم. آيه اين مقدارش را دلالت دارد روى اين توضيحى كه عرض كرديم.

اجماع داريم، سيره قطعيه داريم، ضرورت داريم روايات هم عرض كرديم هم در باب تغسيل اموات داريم هم در بعضى از ابواب ديگر. فقط تنها چيزى كه در مقابل اين ادله ممكن است مطرح بشود آن حديثى است كه از تفسير ابى الجارود نقل كرديم، قبلاً روايتش را گفتيم و مفصل مورد بحث قرار داديم. در تفسير ابى الجارود از امام باقر (ع) نقل مى‌كند كه از حضرت سؤال شده ( البته تفسير ابى الجارود در ضمن تفسير على بن ابراهيم قمى هست) راجع به اين آيه و لا يبدين زينتهن الا ما ظهر منها - اول مى‌گويد ما ظهر منها يعنى كحل، خاتم، ثياب بعد مى‌گويد: «الزينة ثلاث، زينة للناس - زينت للناس را مى‌گويد - فهو ما ذكرناه - زينت للناس همينى است که ما ذکر کردیم یعنی کحل و خاتم و ثیاب و سوار اینها زینت للناس است - و زينة للمحرم - آن وقت به زينت للمحرم كه مى‌رسد مى‌گويد : زينت للمحرم موضع القلاده = گردنبند - و الدملچ = بازو بند - و الخلخال - اينها را مى‌گويد زينت براى محرم است. 

بعد مى‌گويد: اما زينت الزوج فالجسد كله» آنى كه زينت براى زوج است تمام جسد است. آيا به اين روايت ابى الجارود مى‌شود استدلال كرد؟ يعنى مفهومش پس اين است؛ زينت براى محرم را مى‌گويد موضع قلاده فما فوقها، موضع دملچ فما دونها، موضع خلخال ما اسفل منه، بگوييم پس مفهومش اين است که ران زن، شكم، كتف‌هاى زن اينها را حتى محرم هم نمى‌تواند ببيند؛ قبلاً ما گفتيم كه اولاً ابى الجارود از نظر سند مورد اعتبار نيست، خودش ضعيف است روايتش روايت مورد قبولى نيست.

 اما با قطع نظر از اين اشكال سندى يك روايت در مقابل اين همه ادله که اجماع داريم، سيره دايم، ضرورت فقه داريم آيه طبق بعضى از معانى داريم اينها را انسان بخواهد همه راكنار بزند و بخواهد به ظاهر اين روايت عمل كند نمى‌شود، پس چه كنيم؟ يا بايد بگوييم حمل بر كراهت مى‌كنيم، يعنى وقتى اجماع مى‌گويد نظر به همه اعضاء بدن محرم جايز است الا العورة، سيره مى‌گويد نظر جايز است الا العوره، ضرورت مى‌گويد، روايات ديگر مى‌گويد، اطلاق آيه مى‌گويد، بگوييم اين قرينه مى‌شود بر اينكه اينجا كه مى‌گويد اما زينة المحرم يعنى اگر زايد بر اين ديده بشود كراهت دارد، ما بياييم اين را حمل كنيم كه غير از اين سه موضع از اعضاء و اندام باطنى زن دیدنش كراهت دارد. البته اشكال اين كراهت هم اين است كه كسى فتواى به كراهت هم نداده است؛ ممكن است از جهت صناعت علمى به اين نتيجه برسيم آن هم با فرض اين كه حالا سند روايت را كسى اشكال نكند، نتيجه اين مى‌گيريم اين همه ادله را قرينه بگيريم بر اينكه مراد از اين كراهت است اما اشكالش اين است كه كسى فتواى به كراهت نداده است، هيچ كس نيامده بگويد آقا زايد بر اين كراهت دارد، نه غير از عورت گفته‌اند من دون لذت و ريبه جايز است.

 پس خبر ابى الجارود را يا بايد بگذاريم كنار، يا روايت را در اینجا حمل بر كراهت نمایم . نسبت به اجماع، فقط مرحوم علامه در تحرير يك مخالفت ماى كرده است، علامه در تحرير فرموده:« ليس للمحرم التطلع فى العورة و الجسد عارياً» عاريا نمى‌تواند عورت و جسد را ببينند اما ديگران همه گفته‌اند مانعى ندارد و مسئله مسلم اجماعى است.

وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین.



[1] ـ العروة الوثقى (للسيد اليزدي)، ج‌2، ص: 803‌.

برچسب ها :

آیات حجاب حجاب آیات الاحکام نکات آیه وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ نکات آیه 31 سوره نور فرق بین محرم فقهی و محرم عرفی مراد از محرم درفقه ادله فقهاء بر جواز نظر به محارم مواضع زینت حکم نظر به محارم معنای عورت روایت ابی جارود در مورد مواضع الزینه وجوب ستر کفین و وجه ستر وجه ستر کفین وجوب ستر کفین و وجه، حجاب، ستر وجه، ستر کفین، آیات الاحکام، آیات حجاب نظر محارم به بدن زن نظر به عورت زن

نظری ثبت نشده است .