انتخابات، بها دادن به مردم و میدان دادن به آنهاست
۰۴ بهمن ۱۴۰۲
۱۱:۵۶
۶۳۰
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
صدا و سیمای قم باید معرِّف حرکتهای عمیق علمی حوزه باشد
-
وعده صادق ۲؛ باعث شادی قلوب مردم و مجاهدین و مرهمی بر زخم دل جبهه مقاومت شد
-
مرقومه آیت الله فاضل لنکرانی در دفتر یادبود شهید پر افتخار فرمانده مجاهد حزب الله لبنان
-
برگزاری مجلس بزرگداشت شهادت سید حسن نصرالله از طرف آیت الله فاضل لنکرانی
-
پیام تسلیت حضرت آیت الله فاضل لنکرانی به مناسبت شهادت سید مقاومت؛ سید حسن نصرالله
-
اين وقايع نشان میدهد اسرائیل به اوج استیصال رسیده و خودش فهميده دیگر باقی ماندنی نیست
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحيمْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
حرف خیلی زیاد است و من فقط به بعضی از مطالب که اولویت دارد اشاره میکنم.
اولین مطلب اینکه ریشهی این نگرانیها و آسیبهایی که امروز ملاحظه میکنیم این است که هنوز حقیقت دین را برای جامعه و نسل امروز درست روشن نکردهایم. انقلاب ما بر اساس دین بود. انقلابی که امام بزرگوار برپا کرد و شهدای گرانقدرمان خون خود را تقدیم آن کردند برای این بود که دین خدا قوت پیدا کند، برای این بود که دین خدا محور قرار بگیرد.
در آیه شریفه «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا» خدای تبارک و تعالی به وجود مبارک پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) بعد از آن همه تحمل سختی ها در دریافت وحی و ابلاغ رسالت، باز به عنوان یک تکلیف میفرماید دین را محور کار خود قرار ده. این تکلیف به پیامبر، تکلیف به همه مردم بوده و هست و خیلی حرف دارد، یعنی همیشه یک فرد مسلمان باید راهی را طی کند که موجب تقویت دین و استمرار آن بشود. در این انقلاب ولو اینکه همه الحمدلله متدیّن بوده و هستند، اما این جناحبندیها و گروهبندیها و نزاعهایی که بر سر مسئولیتها شد همه با حقیقت دین فاصله داشته و با آن سازگاری ندارد بالأخره دین در این جبههبندیها گم میشود، نسبت به همه جریانات سیاسی وضع همینطور است، چه اصلاحطلب چه اصولگرا و چه جریانهای دیگر. مادام که این مسئله را حل نکنیم همیشه این مشکلات خواهد بود.
بالأخره باید به یک محوری ملتزم شویم که همه ما در برابرش خاضع باشیم، وحدت مردم اول انقلاب در گرو دین بود، چرا در جریان انقلاب همه با هم متحد بودند؟، چرا بین پیر و جوان، زن و مرد، حوزوی و دانشگاهی، بازاری و کشاورز، تمییزی نبود؟ برای اینکه محور دین بود. یک وحدت تحسین برانگیزی را دین بین آحاد مردم ایجاد کرد.
دشمن دائماً کار میکند تا دین را ناکارآمد نشان بدهد. ببینید چه ضرباتی از همین راه بر ما وارد کرده؟ یک عدهای که اول انقلاب سنگ انقلاب و ولایت فقیه را به سینه میزدند، امروز میگویند به این نتیجه رسیدیم که ولایت فقیه در شرایط امروزی دنیا نمیتواند پاسخگوی نیازهای مردم باشد. این حرف قطعاً به این جهت است که دین را نفهمیدهاند، تردیدی نیست که تلقیشان از دین یک تلقی غیر صحیح بوده و آن را درست نفهمیده و همینطور در جریان انقلاب جلو آمدند که امروز به راحتی آن را انکار میکنند.
هر چه فکر میکنم آن نقطه اصلی که بتواند ما را به آن شور و شوقی که در اول انقلاب بود برگرداند چه میتواند باشد؟ جز آنکه واقعاً بایستی دین را بیشتر بفهمیم و روی دین کار کنیم و آن را برای مردم تبیین کنیم، چیز مهم دیگری نمییابم. مکلف اصلي همین جهاد تبیین که رهبری معظم فرمودهاند را خداوند در درجه اول وجود مبارک پیامبر قرار داده و فرموده است، «أَنْزَلْنَا إِلَيكَ الذِّكْرَ لِتُبَينَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيهِمْ»، ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا آن را برای مردم تبیین نمایی.
متأسفانه رسانههای ما هم نیامدند دین را درست تبیین کنند، نمیخواهم وارد این بحث بشوم که اینجا هم درد زیاد است، حوزهها نیز کوتاهی کردند و تردیدی در آن نیست، تقریبا25 سال پیش آن زمان که سر و صداهایی در دانشگاهها برای تردید و تشکیک در ولایت فقیه بلند شده بود خدمت رهبر انقلاب حفظه الله عرض کردم این مسئله در خود حوزه هم وجود دارد و ما باید رسانهها و حوزه را مکلف کنیم در این مورد سمینارها برگزار کنند، مگر نسل امروز ما چقدر از ولایت فقیه خبر دارد؟ تا میگوئیم ولایت، میگوید مگر من قیّم میخواهم؟ مگر من خودم عقل ندارم؟
ورود این مفاهیم به ذهن او یک جهتش این است که نیامدیم کارایی بالای ولایت فقیه را برای او بهخوبی بیان کنیم. کار به اینجا میرسد افرادی که در گوشه و کنار نظام یا داخل نظام بودند امروز بگویند جمهوری اسلامی به درد نمیخورد و غلط است و در عصر غیبت بهترین نوع حکومت دموکراسی است و این را هم نسبت به بعضی از علما میدهند که آثار سوء فراوانی دارد. هم در حوزهها و هم در دانشگاهها و هم برای اقشار مختلف نه دین را واقعاً درست تبیین کردیم و نه این نظام را درست توانستیم روشن و شفاف کنیم.
اگر میگویند ولایت فقیه استبداد است نیامدیم جواب دهیم و معنای استبداد و ولایت را روشن کنیم و بگوئیم اصلاً ولایت فقیه، ولایت دین و ولایت فقه است نه ولایت شخص. در ولایت فقیه اصلاً شخص مطرح نیست. قانون الهی حکومت میکند نه شخص با آن مشتهیات و خواهشهای نفسانی.
واقعاً خدا یک عنایتی به این ملت کرد که امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) در میان همه فقها این حقیقت را از دل دین بیرون آورد و به جامعه عرضه کرد. تمام نگرانی ما این است که خدای ناکرده این امر ضعیف بشود! ولو اینکه امروز بحمدالله دنیا و جامعه مسلمین پیام امام و انقلاب را گرفتهاند ولی در داخل خودمان آنطور که باید و شاید در مسیر این فکر و اندیشهی بسیار متعالی نیستیم.
واقعاً بیایند بحثهای علمی و تخصصی کنند و نظام ولایت فقیه را بر خواستههای بشر تطبیق دهند، بالأخره شرط موفقیت حکومت این است که خواستههای فطری بشر را برآورده کند، تنها نظامی که میتواند خواستههای صحیح بشر را برآورده سازد همین نظام ولایت فقیه است. ولی موانع زیادی در این چهل و چند سال ایجاد شد، ناکارآمدیهای بعضی از مسئولین اجرایی یا مخالفت با فرمایشات و ارشادات رهبری در مقام عمل، بخش عمدهای از این قضیه بوده است.
عرض من این است که در این مجمع مبارک واقعاً راجع به این مطلب اندیشه کنید، از بزرگان دعوت کنید، جلسات علمی گذاشته شود، و راهکاری برای آن اندیشیده شود.
نکته دوم بحث انتخابات است که امروز بحث روز جامعه ماست، حرف اول انتخابات، بها دادن به مردم و میدان دادن به آنهاست که حقّ خود را در نعیین سرنوشت با صندوقهای رای مشخص کنند، اینطور نیست که ما بگوئیم انتخابات خوب است، اگر هم در جایی یک جناح یا گروه یا مسئولی بخواهد اعمال سلیقه کند مشکلی نداشته باشد.
در درجه اول ما باید میدان را برای اینکه مردم شکوفایی سیاسی خود را نشان بدهند باز کنیم، هیچ مسئولی حق ندارد اعمال سلیقه شخصی کند. اعمال سلیقه شخصی یعنی تضییع حق عمومی جامعه. اینکه چون فلان شخص در فلان جناح است نباید به مجلس بیاید، با کدام یک از مواد قانونی تطابق دارد؟ قانون معیارهایی را مشخص کرده که باید رعایت شود. توقع این است که بعد از فرمایشات رهبری که تاکید بر مشارکت حداکثری فرمودند میدان برای عموم نخبگان جامعه و گروهها باز شود.
حال اگر معلوم شود افراد تأیید صلاحیت شده همه مربوط به یک فکر خاصی هستند، روشن است مشارکت حداکثری که مطالبه مهم رهبری است محقق نمیشود، هر چه هم بگوئیم تکلیف است، واجب است و اساس نظام در خطر است سودی نخواهد داشت. باید راه باز باشد. اینطور که از قرائن پیداست، البته نمیخواهم بگویم مسئولین اعمال نظر شخصی کردهاند ولی نتیجه نتیجهای نیست که میدان را برای همه افراد باز گذاشته باشد. ضمن احترامی که به شورای محترم نگهبان میگذاریم که واقعاً هم محترم است ولی نمیدانیم در مجموعههایی که با این شورا مرتبط هستند چه افرادی اعمال نظر میکنند و آن شورا را به این نتیجه میرسانند؟ انتظار از شورای نگهبان این است که به حضور حد اکثری مردم توجه ویژه فرماید.
من همین جا عرض کنم وجود اشکالات نباید سبب دلسردی دلسوزان انقلاب بشود، بالأخره رهبری هم فرمودند امروز انتخابات معیاری برای سنجش اعتبار نظام شده، البته من یک وقتی میگفتم ممکن است یک کسی نظام را قبول داشته باشد اما بگوید ما داوطلبی نداریم و در انتخابات شرکت نمیکنیم که اگر این تفکیک به حسب واقع انجام میشد از یک جهاتی هم خوب بود ولی دنیا امروز این مسئله را با اعتبار نظام گره زده، دشمن نگاه میکند چه تعداد از مردم پای انتخابات میآیند و همان را معیار قبولی نظام بین مردم قرار میدهد.
به قول ما طلبهها گاهی یک ملاک به عنوان ثانوی مطرح میشود. اینکه رهبری معظم میفرمایند مخالفت با انتخابات مخالفت با اسلام است، چون امروز دشمن علامت اسلام ناب را در این کشور انتخابات قرار داده، لذا هر کسی هر مقداری که توان دارد باید همه اقشار و گروهها را ترغیب به حضور و مشارکت کند. اعتراض خود نسبت به عملکرد مسئولین را هم به شکل متین اعلام کنید، چون واقعا نگران هستیم آن مشارکت حداکثری مطلوب خدای ناکرده محقق نشود.
من در دوره قبل انتخابات بحثی را در مرکز فقهی به نام فقه انتخابات مطرح نمودم، چون در آن زمان عدهای در همین حوزه قم تردید کردند که چه کسی گفته شرکت در انتخابات واجب شرعی است؟ اگر هم امام اول انقلاب فرموده بخاطر شرائط اول انقلاب بوده، الآن انتخابات یک حقّ است اگر کسی خواست شرکت میکند و اگرهم نخواست نمیکند، جواب این حرف خیلی روشن است، انتخابات در عین اینکه یک حقّ است یک تکلیف شرعی مسلم هم هست، قرآن میفرماید «يأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا»، کدام امانت از ریاست جمهوری یا امر قانونگذاری بالاتر؟
باید یک مجلسی تشکیل شود که افرادش از شخصیتهای نخبه، علمی، انقلابی، با تجربه، به دور از حبّ و بغضهای سیاسی و به دور از توقعات شخصی باشند نه آنکه بخواهند مجلس را پلی برای رسیدن به مقاصد دیگر قرار دهند که متأسفانه گاهی واقع شده، در مجلس به عنوان یک مسئولیت الهی بنشینند و قانونی که به مصلحت مردم است را تصویب کنند. البته این انتقاد نیز بجاست که در این شرایط نزدیک انتخابات موضوعاتی مثل بحث بازنشستگان در مجلس تصویب میشود که نشان از بی سلیقگی است. چرا در این شرایط یک مجموعهای را نسبت به انقلاب ناراضی میکنید؟
مطلب سوم نیز در مورد مسئولین اجرایی دولت است، چرا در این ایام برق و گوشت و اینترنت را گران میکنند؟ چه کسانی این کار را میکنند؟ این کار با تدبیر سازگاری ندارد. من نمیگویم مردم را فریب دهند چون خود اینکار بدتر از مصیبت گرانی است. خدا نکند اینطور بشود! چون این کار اعتماد مردم نسبت به دولت را از بین میبرد. بیایید در جاهایی برای مردم تسهیلات قائل شوید و حتی الامکان اجناس ضروری را گران نکنید، چقدر امام، رهبری و مرحوم والد ما در مورد معیشت مردم توصیه نمودهاند؟
یک زمان والد ما فرمودند دیشب تا صبح خوابم نبرد، پرسیدم چرا؟ گفت دیروز عصر به من گفتند سیبزمینی گران شده، من حساب کردم یک کارگر با زن و چند سر عائله که خوراکشان نان و سیبزمینی است چه کند، از کجا بیاورد؟ بزرگان ما اینطور بودند و بحمدالله هستند، اما الآن این گرانیهای بسیار عجیب و تورم بسیار بالا و این نابسامانیهای اقتصادی، زندگی مردم را سخت کرده است در عین اینکه مسئولین اجرایی به صورت جهادی هم کار میکنند ولی باید مشخص شود چه کسانی این فاجعهها را به وجود میآورند؟
این اختلاسهای عجیب و غریب را اگر مسئولین از کنارش بی تفاوت بگذرند، سبب دلسردی مردم نه فقط از انتخابات، بلکه از اصل نظام میشود، آیا یک مسئول باید بگوید ما اطلاع دادیم و گفتیم و دنبال کردیم؟! یا شفاف بگوید چه کسی معرفی شد و با چه کسی برخورد شد؟ پول کجا برگشت؟ چقدر برگشت؟ مردم سؤال دارند، وقتی پاسخ شفاف داده نشود دلسرد میشوند.
البته نسبت به اسلام هرگز دلسرد نمیشوند اما نسبت به شما مسئولین دلسرد میشوند و نباید این کار انجام بشود. باید به صورت شفاف، هر کسی بیتالمال را تضییع کرده در هر مقامی که باشد به مردم معرفی گردد. در این شرایط بحرانی چنگاندازی به بیتالمال بدترین نوع خیانت به مردم و نظام است. ان شاء الله هم مسئولین قضایی و هم مسئولین اجرایی توجه به این مهم داشته باشند.
مطلب آخر راجع به قم است. قم با وجود این حوزه با عظمت که پایگاه مرجعیت و روحانیت و خاستگاه انقلاب میباشد، شایسته است که نمایندگانش در مجلس، افرادی مجتهد خبیر، آگاه و آشنا به مسائل روز باشند تا شأن والای قم حفظ گردد.
این مجمع که اعضایی ریشهدار، متدین، انقلابی و پرسابقه دارد باید بیش از این فعال باشد، آدم گاهی احساس میکند چگونه رهبری معظم حفظه الله قدم به قدم امور را مدیریت میکند، راجع به انتخابات زنها چه کار کنند، نخبگان و ورزشکاران چه کار کنند، این کار وظیفه دیگران است نه ایشان، اما چه میشود کرد وقتی دیگران درست به وظایفشان عمل نکنند ایشان وارد عمل میشود.
وظیفه ما قمیها ازمنِ طلبه گرفته تا طلاب و اساتید و شما عزیزان اینست که با بخشهای مختلف مردم صحبت کرده تا یک حرکت و موج گسترده ایجاد شود. دنیا الآن منتظر است ببینید حضور مردم در این انتخابات نسبت به قبل چند درصد کمتر یا بیشتر میشود که بخواهد بر آن اساس با ایران برخورد کند.
امیدواریم در این دوره چند نفر از افرادی که از هر جهت بتوانند شأن انقلابی و علمی قم را در مجلس حفظ کنند انتخاب شوند، و برای آینده هم باید یک کار دراز مدت ریشهدار کنیم. ان شاالله این مجمع بستری گردد برای حرکت در مسیر واقعی امام، برای حفظ اهداف و اندیشههای امام و رهبری و استمرار واقعی انقلاب.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته