اسلام منهای حکومت، یک اسلام منزوی، خاموش و بیاثر و یک اسلام محدود و فردی است
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
۱۲:۲۴
۲۶۶
خلاصه خبر :
به مناسبت یوم الله دوازده فروردین، روزجمهوری اسلامی ایران، در جلسه درس خارج فقه
آخرین رویداد ها
-
وعده صادق ۲؛ باعث شادی قلوب مردم و مجاهدین و مرهمی بر زخم دل جبهه مقاومت شد
-
مرقومه آیت الله فاضل لنکرانی در دفتر یادبود شهید پر افتخار فرمانده مجاهد حزب الله لبنان
-
برگزاری مجلس بزرگداشت شهادت سید حسن نصرالله از طرف آیت الله فاضل لنکرانی
-
پیام تسلیت حضرت آیت الله فاضل لنکرانی به مناسبت شهادت سید مقاومت؛ سید حسن نصرالله
-
اين وقايع نشان میدهد اسرائیل به اوج استیصال رسیده و خودش فهميده دیگر باقی ماندنی نیست
-
کشورهای اسلامی باید در مقابل رژیم صهیونیستی یکپارچه شوند
اسلام منهای حکومت، یک اسلام منزوی، خاموش و بیاثر و یک اسلام محدود و فردی است./ بر اساس رای امامخمینی(رضوان الله تعالی علیه) و ادله متقن فقهی، نظام اسلامی بدون رای مردم و پذیرش مردم، مشروعیت در مقام اثبات که همان مقبولیت فعلی است را ندارد./ تقابل بین دین و مردم از توطئههای دشمن است؛ دشمن دنبال این است که مردم را مقابل روحانیت قرار بدهد باید مراقب بود./
بسم الله الرحمن الرحيم
این انقلاب ما یک رشحهای از رشحات ولایت و امامت امیرالمؤمنین(ع) است. اگر در طول ۱۴۰۰ سال مظلومیت ولایت اهلبیت(علیهم السلام) بر دنیای اسلام حاکم بود، با تحقق نظام جمهوری اسلامی گوشهای از عظمت ولایت امیرالمؤمنین(ع) و امامت آن حضرت در جامعه تحقق پیدا کرد. این نظام ما برخاسته از اندیشه امامت است، نظام جمهوری اسلامی این نبود که قدرت طاغوت را کنار بزند و قدرت دیگری را جایگزین آن کند، این نظام بر اساس ولایت رسول خدا ص و ائمه معصومین ع شکل گرفته است و تجلی این ولایت امروزدر ولایت فقیه است. بدین جهت است که این نظام ریشه دینی محکمی دارد.
قرآن میفرماید «إنما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا»، حکومت مال خداست و به دستور او، به رسول خدا و ائمه معصومین(علیهم السلام) در زمان حضور، و به ولی فقیه در زمان غیبت واگذار گردیده است. اصلاً بشر حق ندارد برای خودش حاکم و ولی قرار بدهد. بله میتواند وکیل قرار بدهد، همانطور که امروز در دنیا اتفاق میافتد و فرد یا افرادی را به عنوان وکیل خودشان قرار میدهند. اما در اسلام، حاکم ولیّ بر مردم است و این ولی دلسوزتر از خود انسان است، «اولی بالمومنین من انفسهم» توجه این ولی به مصالح جامعه بیشتر از بقیه افراد است.
امام خمینی با تاسیس جمهوری اسلامی، اسلام را به میدان و صحنه جامعه آورد وبا تمسک به آیه شریفه «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا» فرمود کافرین حقّ دخالت در امور مسلمین را ندارند ودست اجانب را از این کشور قطع کرد.
این جمله معروف «الاسلام هو الحکومة» مبنای اندیشه سیاسی امام خمینی است که مطالب بسیار زیادی دارد و ما هم در مباحث فقه سیاسی خود، آیات متعددی از قرآن را در تایید این فرمایش بیان کردیم.
اسلام با این حکومت به میدان آمد و زنده شد، اسلام منهای حکومت، یک اسلام منزوی و خاموش و بیاثر است، یک اسلام محدود و فردی است. اما وقتی اسلام به میدان حکومت درآید همین میشود که امروز میبینیم، در مقابل ابرقدرتها آنچنان فرزندان اسلام میایستند و مقابله میکنند که دشمن را به زانو در می آورند. شاهد آن نیز هشت سال دفاع مقدس، شهدای مدافع حرم و امروز هم مردم مقاوم غزه و جبهه مقاومت حماس و حزب الله لبنان و عراق و یمن هستند که این چنین قهرمانانه در برابر اسراییل جنایتکار مقاومت و ایستادگی میکنند، این همان بُعد حکومت کردن اسلام است.
این اسلام امروز به میدان آمده و ما باید آن را خیلی دقیق و عمیق بفهمیم و آنچه که متن دین است را در جامعه مطرح کنیم، از خودمان چیزی به دین اضافه نکنیم. اگر در امر به معروف و نهی از منکر وارد میشویم حقیقت دین و حقیقت فقه را خوب بفهمیم و بعد اظهار نظر کنیم. از خودمان احکام جعل نکنیم ، ببینیم فقهای بزرگ چه میگویند و همان را مطرح کنیم، این وظیفه اصلی ماست.
این مطلب مورد اتفاق نظر امام و رهبری معظم انقلاب است که نظام اسلامی بدون رای مردم و پذیرش مردم مشروعیت در مقام اثبات که همان مقبولیت فعلی است را ندارد. در مقام اثبات اگر امام معصوم(علیه السلام) هم بخواهد حکومت کند تا مردم حضور پیدا نکنند، لو لا حضور الحاضر و قیام الحجة بوجود الناصر نباشد، نمیشود کاری انجام داد.
البته در مقام ثبوت ولایتی که امام معصوم یا ولی فقیه از جانب خدا دارد ربطی به مردم ندارد، اما وقتی میخواهد نظام و حکومت دینی شکل بگیرد در مقام اثبات باید مردم حضور داشته باشند، ما هم اگربخواهیم این نظام استمرار پیدا کند به این جنبهی مهم باید توجه داشته باشیم.
بله چنانچه از منِ طلبه بپرسید بین دو رکن جمهوریت و اسلامیت، کدامیک مهمتر است؟ تردیدی نیست که اسلامیت مهمتر است. اینکه بعضی میگویند به همان اندازه که به اسلام بها میدهید باید به مردم هم بها بدهید این حرف غلط است، همه چیز برای اسلام است. اصلاً مردم در پرتو دین ارزش می یابند و این به معنای نفی مردم وتزیینی و تشریفاتی بودن حضور مردم نیست. نه همه مردم نزد خدای تبارک و تعالی ارزش دارند اما در امر حکومتداری توجه به اسلام اولویت دارد.
اگر در این پیچ تاریخی به تعبیر رهبری معظم انقلاب دین را درست نفهمیم همه چیز را از دست میدهیم. نسبت به مردم هم آن مقداری که حقوق و شأن مردم است باید حفظ شود. این دو رکن همیشه باید مورد توجه قرار گیرد، هر مسئولی اگر این دو رکن جمهوریت و اسلامیت نظام را مورد توجه قرار دهد خدمت به انقلاب کرده، اما اگر بخواهد یک رکن را کنار بگذارد و رکن دیگر را بگیرد، همانطور که در دوره ای دائماً شعار مردم مردم سرداده شد و اسلامیت را کمرنگ نمودند! حالا هم بخواهد برعکس عمل شود شعار اسلامیت داده شود و نقش مردم کمرنگ گردد ، هیچ کدام با مبانی اسلام واهداف امام و رهبری سازگاری ندارد.