سخنرانی حضرت آیت الله حاج شیخ فاضل لنکرانی(مد ظله) در همایش امتداد غدیر ـ سالروز امامت حضرت ولیعصر(عج)

۰۳ بهمن ۱۳۹۱

۱۷:۱۲

۳,۰۲۲

خلاصه خبر :
در مورد غیبت و فلسفه‌ی غیبت حرفهای زیادی زده می‌شود و غالباً این طرف قضیه را مطرح می‌کنند که جامعه الآن آمادگی ظهور را ندارد، انسان‌ها در حدّی نیستند که آمادگی ظهور حضرت را داشته باشند ... اساساً عبادت در زمان غیبت با عبادت در زمان حضور فرق دارد، یعنی الآن که در زمان غیبت هستیم خداوند به عبادت‌های ما نسبت به انسان‌هایی که در زمان حضور ائمه(ع) بودند، برتری و امتیاز داده است
آخرین رویداد ها

بسم الله الرّحمن الرّحیم

«هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»

فرا رسیدن نهم ربیع الموعود، سرآغاز ولایت خاتم الاوصیاء امام زمان(عج) را خدمت همه‌ی مسلمانان و همه‌ی شیعیان و شما دانشجویان عزیز حاضر در این همایشی که با نام بسیار پرمسمّای «امتداد غدیر» است تبریک عرض می‌کنم.

در این وقت کوتاه به چند مطلب اشاره می‌کنم؛ یک مطلب این است که مسئله‌ی مهدویّت و مسئله‌ی حضرت حجت(عج) یک حقیقت غیر قابل انکار است، آنان که با قرآن ارتباط دارند(چه شیعه و چه سنی) متوجه هستند از خود آیات قرآن این حقیقت به خوبی استفاده می‌شود، حتی در کتب تفسیر اهل سنت در ذیل برخی از آیات قرآن نام شریف حضرت ذکر شده، لذا مجالی برای کسی که بخواهد در این حقیقت تشکیک کند نیست، مگر کسی که از حقیقت قرآن فاصله گرفته باشد، برای کسانی که ولو با قرآن ارتباط اندکی دارند این حقیقت، یعنی ولایت خاتم الاوصیاء، امام زمان و ظهور حضرت به عنوان یک منجی، یک مسئله‌ی مسلم است.

علاوه بر این ما وقتی صُنع و فعل خدا را می‌بینیم، این سوال مطرح است که خدایی که جهان هستی و بشر را خلق کرده و این همه انبیاء و کتب آسمانی را فرستاده، که جامع‌ترین، کامل‌ترین و آخرین آن قرآن کریم است. خدایی که به دنبال بیان و پیاده شدن دین کامل برای بشر است. آیا با حکمت او سازگار است که تعداد قلیلی از بشر هدایت پیدا کنند و بعد قیامت برپا شود و سفره‌ی عالم جمع شود؟ اگر به عقل مراجعه ‌کنیم عقل می‌گوید این با حکمت سازگاری ندارد، شما ببینید اگر یک ساختمان عظیمی را درست کنند، ساختمانی که ظرفیت هزار نفر را دارد، بعد سازنده‌ی آن بگوید اگر دو سه نفر در این ساختمان نشستند ساختمان را خراب می‌کنیم، این یک اقدام غیر حکیمانه است؛ کار حکیمانه آن است دینی که برای هدایت بشر است به نحو کامل به بشر عرضه شود.

در ذهن و عقل ما که حجّت باطنی بین ما و خداست این سؤال مطرح است که بالأخره در چه زمان و دورانی این دین می‌خواهد به صورت کامل به بشر عرضه شود؟ آیا خدا بنا ندارد یک روزی روی زمین دین و علم را با همه‌ی زیبایی‌ها و ابعادش حاکم و محقق نماید؟ آیا این با حکمت خدا سازگار است که بشر را خلق کند، میلیون‌ها سال روی زمین باشد، میلیاردها انسان به وجود بیایند و بمیرند و علم مطلق خدا را فقط یک تعداد افراد محدود و اندکی بچشند و تمام شود! این هم با حکمت سازگاری ندارد.

عقل می‌گوید کسی که دین را فرستاده باید یک ظرف زمانی برای عرضه‌ی این دین به نحو کامل و پذیرش آن از سوی همه انسانها قرار دهد. باید یک زمانی بیاید که انسان‌ها نسبت به این حقیقت تسلیم محض شوند. حالا ممکن است آن زمان صدها سال طول بکشد، تا این دین حاکم مطلق بر روی کره زمین شود.

غیر از اینکه این قضیه یک حقیقت مسلّم قرآنی است و من همیشه تأکید دارم به فضلا و محقّقانی که در مسائل مهدویّت پژوهش می‌نمایند، این مسئله را از دیدگاه قرآن بیشتر مطرح کنید، فکر نشود که این یک فکر شیعی محض است، گرچه در ادبیات، فرهنگ و معارف ما، به دقیق‌ترین وجه راجع به مسئله‌ی مهدویّت صحبت شده که در هیچ مذهب دیگری بیان نشده اما اصل این قضیه یک ریشه‌ی مسلّم قرآنی دارد. همچنانکه ریشه‌ی عقلی محکم هم دارد، این یک ضرورت است و باید یک زمانی محقق گردد.

گاهی گفته می‌شود باید یک زمانی بیاید که فساد برچیده شود، اما این یک روی سکه است، بلکه باید زمانی بیاید که تمام ابعاد سعادت و راه‌های تقرب به خدا به نحو کامل و درست، بیان و محقق شود، ما می‌توانیم ادعا کنیم که اکنون راه‌های عبادت و عبودیّت آن طور که باید و شاید درست در اختیار ما نیست، باید یک زمانی بیاید که عقل بشر برای تقرب به خدا به یک حدّ بالایی برسد و آن زمان ظهور حضرت حجت(عج) است.

سخنرانی حضرت آیت الله حاج شیخ فاضل لنکرانی(مد ظله) در همایش امتداد غدیر ـ سالروز امامت حضرت ولیعصر(عج)

نکته مهمی را که اینک می‌خواهم عرض کنم این است که در مورد غیبت و فلسفه‌ی غیبت حرفهای زیادی زده می‌شود و غالباً این طرف قضیه را مطرح می‌کنند که جامعه الآن آمادگی ظهور را ندارد، انسان‌ها در حدّی نیستند که آمادگی ظهور حضرت را داشته باشند.

حالا یا به جهت ضعف ایمان یا جهات دیگر، اما به برکات غیبت و آثاری که خود غیبت دارد توجهی نمی‌نمایند. بالأخره این سؤال پیش می‌آید، فکر می‌کنم در ذهن خیلی از شماها باشد که مگر نمی‌شد حضرت حضور داشته باشد، این ضعف‌ها هم نباشد؟! بالأخره ما از حضور حضرت چقدر می‌توانیم استفاده کنیم که الآن با این غیبت محروم از آن برکات هستیم؟ اینجاست که باید روی غیبت هم یک تأملی بشود. به برخی از روایات که مراجعه می‌کنیم عجیب این است می‌بینیم که اساساً عبادت در زمان غیبت با عبادت در زمان حضور فرق دارد، یعنی الآن که در زمان غیبت هستیم خداوند به عبادت‌های ما نسبت به انسان‌هایی که در زمان حضور ائمه(ع) بودند، برتری و امتیاز داده است.

روایتی هست در اصول کافی، کتاب الحجه، باب نادر الغیبة، حدیث اول: «مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ أَقْرَبُ مَا يَكُونُ الْعِبَادُ مِنَ اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَأَرْضَى مَا يَكُونُ عَنْهُمْ إِذَا افْتَقَدُوا حُجَّةَ اللَّهِ جَلَّ وَعَزّ»، نزدیکترین حالت انسان به خدا و بیشترین زمانی که خدا از انسان راضی می‌شود وقتی است که دسترسی به حجت‌شان ندارند! «وَلَمْ يَظْهَرْ» آن حجت در میان مردم نیست «وَلَمْ يَعْلَمُوا مَكَانَهُ» مکانش را نمی‌دانند «وَهُمْ فِى ذَلِكَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ لَمْ تَبْطُلْ حُجَّةُ اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ» اینقدر ایمانشان محکم است که می‌گویند ولو در میان ما نیست اما او حجّت بین ما و خداست. با غیبتش حجّیت او و حجّت بودن او باطل نمی‌شود! «وَلَا مِيثَاقُهُ فَعِنْدَهَا فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً وَمَسَاءً» و در آن هنگام صبح و شام امید به فرج و ظهور دارند.

این یک روایت است شما ببینید؛ ما باشیم و این روایت، یعنی آن انسانی که دسترسی به حجّتش ندارد ولی او را قبول و باور دارد، عبادتش فرق می‌کند و به خدا نزدیکتر است، حالا روایات دیگری هم داریم که بیان مقدار افزونی عبادت و درجات عبادت را می‌کند مثل این که عبادت و نماز این فرد 50 برابر کسی است که در زمان حضور و در کنار امام یا رسول خدا نماز خوانده، چه نتیجه‌ای می‌گیریم؟

می‌خواهیم نتیجه بگیریم که در خود غیبت هم حکمتی است. ما نیائیم همیشه جهات سلبی‌ غیبت را بگوئیم که لیاقت نداریم، جامعه لیاقت ندارد، ولو اینکه اینها هم هست! ولی منحصر به این جهات نکنیم، خود غیبت را هم مغتنم بشناسیم و بگوئیم بالأخره تقصیری هست، ضعف و موانعی برای ظهور هست اما ما باید از این شرایط و فرصت پیش آمده در زمان غیبت خوب استفاده کنیم!

هر چه باورمان را به حجّت خدا قوی‌تر کنیم آثار عبادی و تقرّب ما به خدا بیشتر می‌شود، باز روایات بسیار خوبی در همین باب هست که برادران مراجعه کنید، حتی در بعضی از روایات امام صادق(ع) به عمار ساباطی فرموده چطور صدقه دادن در پنهان، اینکه انسان به یک فقیر مخفیانه صدقه بدهد افضل از صدقه دادن آشکار است؟ به همین میزان عبادت کردن در زمانی که امام(ع) غایب است، با عبادتی که انسان در کنار امام معصوم(ع) می‌کند تفاوت دارد.

یعنی در خود غیبت اسراری وجود دارد؛ اگر انسان به غیبت توجه پیدا کند، می‌‌یابد که غیبت موجب رشد و تعالی است، حالا ما فقط به دنبال ثواب و اضافه‌ی در ثواب نیستیم بلکه می‌خواهیم بگوئیم رشد، تعالی، قرب به خدا و به کمال رسیدن، در زمان غیبت به مراتب از زمان حضور بیشتر است.

می‌خواهم این فکر را تصحیح کنم، چون ملاحظه کردم این فکر زیاد وجود دارد که ای کاش ما در کنار آقا بودیم، اگر بودیم که إن شاء الله خدا هم آنرا قسمت ما کند، آیا قرب ما به خدا آن موقع بیشتر است یا الآن؟

جواب این است که حالا می‌تواند بیشتر باشد، هر چه اعتقادمان را به حضرت بیشتر کنیم و خود را در محضر حضرت بدانیم، کمال ما بیشتر محقق می‌شود، گاهی اوقات که خود را مقایسه می‌کنیم با افرادی که در زمان رسول خدا و صحابه حضرت بودند، می‌گوئیم چه توفیقی داشتند که در کنار ائمه و پیامبر بودند. درست است از این جهت برکاتی دارد، انسان خدمت امام معصوم است و معتقد است که او حجّت خداست و ولایت تکوینی و تشریعی دارد، هر کاری از سر انگشت مبارک او ساخته است، این حضور برای انسان آثار و برکات دارد اما از نظر تقرّب به خدا، خدا قرب واقعی و کمال بیشتر را در زمان غیبت قرار داده است.

پس بیائیم روی این نکته یک مقدار فکر کنیم، یعنی ما در این زمان باید فرض کنیم در محضر امام (ع) هستیم، او از ما چه می‌خواهد؟ او را ببینیم اما بیشتر از دیدن، تسلیم او باشیم و به او علاقه داشته باشیم، قلبمان سرشار محبّت حضرت باشد و در اجتماع و فعالیت‌هایمان با چنین توجهی حاضر باشیم.

طبق این بیان، انسان منتظر یک انسان منزوی نیست، انسان منتظر دست روی دست نمی‌گذارد بگوید ما وظیفه‌ای نداریم، آنکه می‌گوید ما در زمان غیبت وظیفه‌ای نداریم و باید صبر کنیم حضرت بیاید امور را اصلاح کند، منتظر واقعی نیست.

روایتی مربوط به روایات حضرت حجت(عج) از لسان رسول خدا(ص) هست که هم در کتب شیعه و هم در کتب اهل سنت این روایت آمده است.

یکی از نقاط مشترک بین معارف شیعی و اهل سنت در بسیاری از کلیّاتش؛ همین قضیه‌ی مهدویت است، در یکی از کتابهای اهل سنت آمده جابر از امام صادق(ع) نقل می‌کند که پیامبر(ص) فرمود: «لا تَزَالُ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِي تُقَاتِلُ عَنِ الْحَقِّ حَتَّى يَنْزِلُ الْمَهْدِيِّ(عج)»، در بشارة المصطفی هم که از کتب امامیه است همین تعبیر را دارد «لا تزال طائفة من امّتی یقاتلون عن الحق ظاهرین إلی یوم القیامة» یعنی در نزاع بین حق و باطل ، گروهی از امّت رسول خدا دائماً برای حق و دفاع از حق مقاتله و جنگ می‌کنند. تا اینکه حضرت ظهور کند.

ریشه‌ این مبارزه به چه چیز برمی‌گردد؟ به انتظار و این که منتظر واقعی آن است که «یقاتل عن الحق» در مقابل ظلم، در مقابل باطل، نمی‌تواند آرام بنشیند ببیند کفر و الحاد، هر روز برای اینکه بشر را نابود کند و دین را از او بگیرد، برنامه‌ریزی می‌کند، آن وقت بگوید من کاری نمی‌توانم بکنم، حجّت خدا هم که غایب است، متأسفانه مشاهده می‌کنیم بعضی می‌گویند چون معصوم(ع) حضور ندارد هیچ کاری نباید بکنیم و اینقدر مسئله را خراب می‌کنند که حتّی در بحث امر به معروف و نهی از منکر، در حدود اسلامی می‌گویندحدود اسلامی اجرا نشود! باید صبر کنیم وقتی حضرت ظهور کردند ایشان حدود اسلامی را اجرا کند! یعنی ما هزاران سال احکام اسلام را دفن کنیم، آیا این واقعاً خواسته‌ی خداست که بگوئیم ما در قبال احکام اجتماعی، سیاسی، قضایی اسلام تا حضرت نیامده وظیفه‌ای نداریم، پس از اسلام و مسلمانی چه باقی می‌ماند؟

«لا تزال طائفةٌ من امّتی تقاتل عن الحق» جنگ بین حق و باطل تا زمان حضرت حق هست، تا باطل هست باید با آن مقابله و از حق دفاع کرد، بنابراین اصل قضیه‌ی مهدویّت از حقایق مسلّم است و بیائیم به ابعاد دیگر غیبت نگاه کنیم، تقرب افراد به خداوند در غیبت به مراتب بیشتر از زمان حضور است بر حسب همین روایاتی که به آن اشاره کردیم، و بیائیم در این زمان خود را به عنوان یک منتظر واقعی قرار بدهیم و به آنچه که رسول خدا فرموده، مبارزه با باطل، دفاع از حق و تشکیل حکومت اسلامی اهتمام ورزیم.

اوایل انقلاب گروههایی بودند که متأسفانه الآن هم هستند و جوانهای عزیز و دانشجویان ما باید بیدار باشند که این افکار دو مرتبه در جامعه شیوع پیدا نکند، گروه‌هایی که می‌گفتند هر حکومتی قبل از حکومت حضرت بر پا شود باطل است، پس این لا تزال طائفةٌ من امّتی یقاتل عن الحق، که پیامبر فرموده اینها چه کسانی هستند؟ اسلام را به نحو دیگری معنا می‌کنند برای اینکه آنرا از حقیقتش تُهی کنند، باید قضیه‌ی مهدویت را خوب بفهمیم و از برکاتش استفاده کنیم.

امیدوارم همه‌ی اعمال ما مورد رضایت حضرت حجت (عج) قرار بگیرد.
پروردگارا در ظهور حضرتش تعجیل و ما را آگاه به وظایف خویش در عصر غیبت بفرما.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
1 / 11 / 1391


برچسب ها :