سخنراني در محکوميت هتک حرمت نبي مکرم اسلام(ص) در دفتر مرجع فقيد حضرت آية الله العظمي فاضل لنکراني(قده)

۰۷ بهمن ۱۳۹۳

۱۹:۳۴

۱,۸۰۱

خلاصه خبر :
ما وظيفه داريم از ساحت قدس پيامبر(ص)، شخصيتي که همه‌ي وجودش نور و خير و برکت بوده، با همه‌ي وجود دفاع کنيم ... استهزاء کار حرامي است چون استهزاء کننده قطعاً مي‌خواهد طرف مقابل را تحقير و اهانت کند ... افراد پليدي که کاريکاتور مي‌کشند و به ساحت قدس پيامبر(ص) اهانت مي‌کنند، به نکبت گرفتار خواهند شد
آخرین رویداد ها
سخنراني در محکوميت عمل ننگين هتک حرمت نبي مکرم اسلام(ص)

در دفتر مرجع فقيد حضرت آية الله العظمي فاضل لنکراني(قده)

توسط حجة الاسلام و المسلمین نظری منفرد ـ 3 / 11 / 93


بسم الله الرّحمن الرّحیم الحمدلله الّذی جعل الحمد مفتاحاً لذکره و سبباً للمزید من فضله و دلیلاً علی آلائه و عظمته ثم الصّلاة و السّلام علی سیِّدنا و نبیِّنا أبی القاسم محمّد صلّی الله علیه و علی أهل بیته الطیّبین الطّاهرین المعصومین الهداة المهدیّین و اللّعنة الدَّائمة علی أعدائهم أجمعین من الآن إلی قيام یوم الدِّین

قال الله تعالي في قرآن الکريم «وَيَصْنَعُ الْفُلْكَ وَ كُلَّمَا مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ قَالَ إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ كَمَا تَسْخَرُونَ»


در چند روز گذشته ملاحظه کرديد بعضي از روزنامه‌ها و مجله‌هاي غربي با چاپ کاريکاتور پيامبر عظيم الشأن در مجله‌هايشان به ساحت قدس بهترين مخلوق خدا اهانت نمودند. ‌

بحمدالله مسلمان‌ها هم واکنش نشان دادند و اين حرکت زشت را محکوم کردند و حق هم همين است. ما وظيفه داريم از ساحت قدس پيامبر(ص)، شخصيتي که همه‌ي وجودش نور و خير و برکت بوده و به تعبير قرآن مجيد رحمةً للعالمين است با همه‌ي وجود دفاع کنيم. به همين مناسبت بحث امروز من در رابطه با مسئله‌ي استهزاء و سخريه است.

واژه‌ي سخريه و استهزاء و مشتقاتش در قرآن مجيد آمده، مثلاً در سوره مبارکه حجرات خداوند مبارک متعال مي‌فرمايد «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَومٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْراً مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ يَكُنَّ خَيْراً مِنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ» اين يک دستور است، نهي است، خداوند متعال همانطوري که به ما دستور داده نماز بخوانيم فرموده است کسي را مورد تمسخر قرار ندهيد و اساساً قرآن مجيد اين کار را رفتاري منافقانه ذکر کرده و مي‌فرمايد اين منافقين هستند که مؤمنين را مورد تمسخر قرار مي‌دهند. «وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ».

استهزاء کار حرامي است چون استهزاء کننده قطعاً مي‌خواهد طرف مقابل را تحقير و اهانت کند، منتهي مصاديق استهزاء و اهانت گاهي با لفظ است و گاهي با شکل‌هاي ديگر. مثلاً قرآن مي‌فرمايد «إِنَّ الَّذِينَ کفروا كَانُوا مِنْ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ» يا «إِذَا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغَامَزُونَ» يا «وَإِذَا انقَلَبُوا إِلَى أَهْلِهِمْ انقَلَبُوا فَكِهِينَ وَإِذَا رَأَوْهُمْ قَالُوا إِنَّ هَؤُلَاءِ لَضَالُّونَ» کفار مؤمنين را گاهي با خنده، گاهي با غمزه و پوزخند و گاهي با اشاره تحقير مي‌کنند.

استهزاء و سخريه يک مسئله‌ي ريشه‌دار در طول تاريخ است. بهرحال انسان وقتي تربيت نشود و ارزشهاي اخلاقي را ناديده بگيرد طبيعي است که در برابر طرف مقابل خود در موضع ضعف قرار مي‌گيرد وقتي و قدرت استدلال و برهان نداشته باشد شروع مي‌کند به تحقير و اهانت شارع مقدس هم با اين اخلاق زشت محکم برخورد کرده است. مثلاً در اين حديث قدسي خداي متعال مي‌فرمايد: «مَنْ أَهَانَ وَلِيّاً لِي فَقَدْ بَارَزَنِي بِالْمُحَارَبَة»؛ کسي که ولي من را مورد اهانت قرار بدهد با من اعلام مبارزه کرده! مثل رباخواري که اعلام مبارزه با خداست، اهانت به ولي الله مبارزه‌ي با خداست. قرآن مجيد وجود چنين اخلاق ناپسندي را در دوران‌هاي گذشته حتي در برخورد با انبياء که بهترين مخلوقات الهي بوده‌اند، در زمان حيات آنها بيان فرموده است.

سوره مبارکه هود به قصه حضرت نوح و ساختن کشتي مي‌پردازد. حضرت نوح(سلام الله عليه) کشتي را روي خشکي مي‌ساخت، معمولاً کشتي را کنار دريا مي‌سازند. الآن براي کارخانه‌هاي کشتي سازي کانالي از دريا به خشکي باز کرده و معمولاً کشتي را آنجا مي‌سازند. سابقاً اين امکانات و جرثقيل‌هاي بزرگي که بتواند کشتي را حمل کند و به سوي دريا ببرد نبود و الا کشتي‌هاي بزرگ و سنگين را نمي‌شود کنار ساحل ساخت، چون به گل مي‌نشيند و فرو مي‌رود. حضرت نوح به امر خدا که فرمود «وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا»؛ بر روي خشکي شروع به ساختن کشتي کرد.

«وَكُلَّمَا مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ» افراد قومش ايشان را مسخره مي‌کردند که اينجا جاي کشتي ساختن نيست آن هم کشتي به اين بزرگي که بتواند از هر حيواني جفتي را در خود جا بدهد، حضرت نوح فرمود «إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ كَمَا تَسْخَرُونَ» شما اگر امروز ما را مسخره مي‌کنيد يک روز هم خواهد آمد که ما شما را مسخره کنيم. در آيه ديگري خداوند متعال خطاب به پيامبر مي‌فرمايد: «وَلَقَدْ اسْتُهْزِءَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ» رسل جمع رسول است يعني انبياء قبل از تو نيز مورد تمسخر اينگونه افراد قرار مي‌گرفتند.

استهزاء مصاديق مختلفي دارد، گاهي با لفظ است، گاهي با حرکات، مثلاً در روايت دارد حکم بن ابي العاص (پدر مروان) پيامبر اکرم(ص) را مورد تمسخر قرار مي‌داد.

يکي از جاهايي که عامه در آن مانده‌اند و نمي‌دانند چکار کنند همين جاست، گاهي آدم شعري مي‌گويد و در قافيه‌اش مي‌ماند، اين از همان جاهاست، اينها در کتاب‌هاي تراجم‌شان (نه رجالشان) چون نسبت به صحابه پيامبر رجال ندارند، آنچه که دارند تراجم است مثل الاصابه في معرفة الصحابه، الاستيعاب في معرفة الاصحاب، اسد الغابة في معرفة الصحابه، رجالشان مربوط به غير از صحابه است، اينها که همه‌ي صحابه را عادل مي‌دانند، وقتي به اين‌گونه از اصحاب مي‌رسند درمانده مي‌شوند.

سخنراني در محکوميت هتک حرمت نبي مکرم اسلام(ص) در دفتر مرجع فقيد حضرت آية الله العظمي فاضل لنکراني(قده)
حکم بن عاص کسي است که پيغمبر را مورد استهزاء قرار مي‌داد. در مدينه پشت سر پيامبر راه مي‌رفت و اداي حرکات پيامبر را درمي‌آورد! گاهي در خانه‌ي پيامبر سر مي‌کشيد، گاهي پشت خانه‌ي پيامبر استراق سمع مي‌کرد، يک مرتبه وقتي حالت پيامبر را تقليد مي‌کرد رسول خدا برگشت و فرمود «کن کذلک»، همينطور بمان. به همان شکل تا زمان مرگش باقي ماند.

اين استهزائي که ما امروز در دنيا نسبت به نبي گرامي اسلام مشاهده مي‌کنيم سابقه‌دار است و در طول تاريخ نسبت به انبياء ديگر هم بوده است. خداوند متعال در آياتي از قرآن مجيد الفاظ آنها را بيان مي‌کند. مثل آنکه به پيامبران مجنون، شاعر، و ساحر مي‌گفتند و گاهي هم تعبيرات ديگر به‌کار مي‌بردند. در سوره مبارکه فرقان مي‌فرمايد: «وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِىَ تُمْلَى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلاً » حضرت را مسخره کرده و مي‌گفتند حرف‌هاي وي اسطوره‌هاي گذشته‌هاست که بر ايشان املا مي‌شود.

دو نکته را در رابطه با استهزاء عرض مي‌کنم؛ يکي اثر اخروي استهزاء است که قرآن مي‌فرمايد در قيامت همين مؤمنيني که مورد سخريه و استهزاء قرار گرفته بودند آنها را استهزاء خواهند کرد، مسخره نکردن مؤمنين ‌يک تکليف الهي است جداي از اينکه مسئله اخلاقي هم هست. استهزاء بر اساس اين آيه شريفه يکي از آيات الاحکام قرآن است، «لا يسخر قوم من قوم» يک تکليف است، ما مکلف هستيم که کسي را استهزا نکنيم.

علي أيّ حال اين موضوع اخلاقي خود داراي يک حکم شرعي است. اخلاق ما با احکام يک پيوند قوي دارد. بعضي تصور مي‌کنند مسائل اخلاقي جداي از احکام شرعي است! مرحوم فيض کاشاني رحمة الله عليه کتابي دارد که اخيراً چاپ شده به نام النخبه، ايشان در اين کتاب طهارت اخلاقي را بيان مي‌کند، طهارت شرعي را هم نقل مي‌کند، پيوند اين دو را هم ذکر مي‌کند البته فهم بعضي از قسمت‌هايش خيلي مشکل است که بايد روي آن کار شود تا تصور نشود اخلاق يک امر بيگانه از فقه است! و بعضي تصور مي‌کنند که اخلاق يعني يک امر مستحب است نه فرض و در حاليکه هر يک از خلقيات انساني حکم شرعي دارند. حسد اگر به مرحله‌ي عمل برسد حرام است. خيانت اگر به مرحله‌ي عمل برسد حرام است. بهرحال بحث ما در مورد آثار وضعي استهزاء است.

خداي متعال مي‌فرمايد: «فحاق بالذين سخروا منهم ما کانوا به يستهزئون» اثر وضعي استهزاء اين است که به خودشان برمي‌گردد. محاق آخر ماه را گويند، چون ماه به گونه‌اي مي‌شود که خورشيد او را احاطه مي‌کند و ديگر قرص ماه پيدا نيست، حاق بهم ما کانوا به يستهزئون، يعني آن استهزائي که فرد مسخره‌کننده انجام مي‌دهد به خودش برمي‌گردد و دامن خودش را مي‌گيرد خيلي عجيب است، اگر انسان کسي را مورد سخريه قرار داد يک روز خودش مورد استهزاء قرار مي‌گيرد.

خدا رحمت کند مرحوم آيت الله ديباجي(رحمة الله عليه) را، مرد بزرگواري بود، ايشان در مورد اينکه استهزاء و سخريه به خود انسان برمي‌گردد مي‌گفت شخصي از دنيا رفته بود يک آقايي آمد غسلش بدهد. شخص وقتي از دنيا مي‌رود قوه ماسکه‌اش را از دست مي‌دهد لذا لباسي که بر تن ميت بود تر و نجس شده بود، غسل دهنده شروع کرد به خنديدن بر آن مُرده. اين ماجرا گذشت من هم ناظر بودم و تماشا مي‌کردم، بعد از مدتي همان آقايي که آن مرده را غسل داد فوت کرد. من حضور داشتم ديدم همان بلايي که به سر آن ميت قبلي آمده بود بر سر اين شخص آمد! «و حاق بهم ما کانوا به يستهزئون»، استهزاء اين است که دامن خود انسان را مي‌گيرد، اين مربوط به استهزاء مؤمنين اما حساب انبياء حساب جداگانه‌اي است، خداي متعال راجع به شخص رسول خدا مي‌فرمايد «فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنْ الْمُشْرِكِينَ إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ» عمده هدف من از طرح اين بحث براي همين قسمت است. «إنا کفيناک المستهزئين» اي پيامبر تو حرفت را بزن، حساب افراد مستهزء با ما!

اگر عاص بن وائل تو را استهزاء مي‌کند ما به حسابش مي‌رسيم، تيغ به پايش مي‌رود و مي‌ميرد، اگر حارث ابن طلاطله ثقفی تو را استهزاء مي‌کند از خانه بيرون مي‌آيد و چهره‌اش سياه مي‌شود، به‌طوري که وقتي به خانه برمي‌گردد خانواده‌اش او را نمي‌شناسند، هر چه فرياد مي‌زند من فلاني هستم، مي‌گويند تو نيستي و بيرونش مي‌کنند، مي‌رود تا مي‌ميرد.

اگر شما به سرنوشت افرادي مثل أسود بن مطلّب يا وليد بن مغيره يا أسود بن عبد يغوث زهرى که مستهزئين زمان پيامبر(ص) هستند نگاه کنيد خداي متعال تمام اينها را از بين برد.

امروز نيز افراد پليدي که کاريکاتور مي‌کشند و به ساحت قدس پيامبر(ص) اهانت مي‌کنند، خدا کيفر اين کار را به آنها خواهد داد و به نکبت گرفتار خواهند شد. شکي در اين نيست، چون اين سنت الهي است.

آيه شريفه «إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ»، اختصاص به مستهزئين آن زمان ندارد، اين «نا» متکلم مع الغير، همراه با «إنّ» تأکيديه، بيان تأکيد و حتمي بودن وعده الهي است و مسلماً اينها به نکبت گرفتار خواهند شد!

اما وظيفه ما اين است که اين عمل زشت را محکوم کنيم و در مقابل خباثت دشمنان دين بايستيم، چرا بعضي از کشورهاي اسلامي سکوت کرده‌اند؟ اين پيامبر عظيم الشأن اسلام است که مورد توهين قرار گرفته است. شخصيتي که وجود من و شما طفيل اوست، او کسي است که خداي متعال اين جهان را به خاطر او آفريده، «لولاک لما خلقت الافلاک»، اگر واقعاً اينها در کشورهاي اسلامي، مسلمان هستند ‌خداي متعال مي‌فرمايد «و ما أرسلناک إلا رحمة للعالمين»، شما مورد رحمت پيامبر بزرگوار هستيد چرا در برابر اين هجمه سکوت مي‌کنيد؟ البته ما به مقدسات آنها اهانت نمي‌کنيم چون کتب الهي براي ما مقدس است.

البته اين را هم عرض کنم اين کار نشانه‌ي ضعف آنها است، چون اگر قدرت مقابله با قرآن و پيامبر را داشتند مي‌آمدند مقابله مي‌کردند واقعاً قدرت مقابله وجود ندارد. آيا با اين کتاب‌هاي تحريف نشده مي‌خواهند به مقابله با قرآن برخيزند. امروز اگر کسي سراغ اين کتب محرَّف برود، بايستي از دين و همه چيز چشم‌پوشي کند، با خدايي که تورات و انجيل معرفي کرده، انسان اصلاً از دين بري مي‌شود، آنها قدرت استدلال ندارند، وقتي با يک سوره‌ي توحيد ما «قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ اللهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ» قدرت مقابله ندارند مجبورند دست به اين کارهاي زشت و احمقانه بزنند. ما وظيفه داريم محکوم کنيم، مسلمين دنيا بايد محکوم کنند تا مشت محکمي شده و بر دهان آنها کوبيده شود و دست از اين کارها بکشند و بدانند مسلمين زنده هستند و با اين حرکات مقابله مي‌کنند.

برچسب ها :