خصوصيات چادر در نماز
۲۱ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۱۷:۴۴
ضخامت چادر تا چه اندازه براي نماز كافي است؟ در هر چادري بالاخره هالهاي از بدن و برق جواهرات پيداست، آيا اين چادرها مشكل دارد؟ چه چادري مناسب است؟
کلمات کلیدی :
۲,۳۷۸
احکام خانواده
۱۱ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۱۳:۳۰
- نوجوان يا جواني، در اثر غفلت و گمراهي، با وجود اعتقاد به شرعيات، دچار وسوسه نفس گشته و از طريق اينترنت در محيط هاي گفتگو (چت) حرفهاي ضد اخلاقي زده (تا جايي كه بصورت مجازي اعمال خلاف عفت و شرع را از طريق گفتگو انجام داده. فرضا بوسيدن و لمس كردن...) اكنون پس از گذشتن چند سال، به شدت متأثر و پشيمان است. ولي هميشه اين شك كه نكند اعمال من خدايي ناخواسته گناه كبيره زنا محسوب شود... چه بايد بكند؟ خواهش ميكنم در اين مورد توضيح كامل بفرماييد. چون ناراحتي حاصل از اين عمل، چنان گريبانگير شده است كه شك عجيبي حتي در خصوص قبولي طاعات و عباداتي كه انجام ميدهد بوجود آورده، تا جايي كه احساس ميكند هر جا كه در زندگي مشكلي برايش پيش ميآيد منشأ آن به اين عمل برميگردد.
کلمات کلیدی :
۲,۳۷۵
پرداخت نفقه بعد از تغییر جنسیت
۱۴ شهریور ۱۳۹۰ ساعت ۱۹:۱۷
وظیفهی مردی که پرداخت نفقه بر وی متعین بوده است بعد از تغییر جنسیت چیست؟
کلمات کلیدی :
۲,۳۷۴
سؤالاتی پیرامون منجی آخر الزمان
۱۸ اسفند ۱۳۹۰ ساعت ۱۵:۳۸
مدتي است براي اينجانب در مسائلي چند از اصول ديني تناقضاتي بوجود آمده كه هرگونه تحليل و نتيجه گيري از آنها منجر به نقض پارهاي از اعتقادات مرسوم در اين ابواب ميشود. از آنجايي كه هيچ شخصی نميتواند ادعاي كامل بودن نمايد، لذا فرض را بر اين گذاشتيم كه اشتباهاتي در استنباطات، فرايض و يا تعاريفم رخ داده است. از اين رو مصمم شدم تا از راهنماييهاي چند تن از مراجع صاحب نظر استفاده كرده و پي به اين اشتباهات احتمالي ببرم، و يا در غير اينصورت حداقل بر اعتقادات متناقض پافشاري ننمايم. يكي از اين موارد، «ظهور منجي آخر الزمان» ميباشد. در اينجا دو نكتهی حائز اهميت را متذكر ميشوم: اول اين كه به كار بردن لفظ عمومي «منجي» عمدي بوده و سعيم بر اين است كه بدون در نظر داشتن فردي خاص براي اين مقام، مسئله را بيان كنم. دومين نكته اين كه تمام مواردي كه ذكر ميشود نظريات و تحليلهاي شخصي بوده و در صورت خلل در هر كدام از آنها، نقص به طرز تفكر اينجانب بر ميگردد و نبايد آن را به گروه، فرد و يا فرقهاي نسبت داد. در ادامه، درك خود را از اصطلاح منجي تعرف كرده و سپس تناقضاتي كه اين تعريف شامل ميشود را ذكر خواهم نمود. اميد است با عنايت به حساسيت مسئله، اينجانب را از نظر خود مطلع نماييد. تعريف «ظهور منجي آخرالزمان»: به قدرت رسيدن فردي صالح و شايسته از طرف خدا و در زماني نزديك به روز قيامت، جهت اصلاح تمامي ابعاد جامعه انساني. عدل: طبق تعريف فوق، فرض بر اين است كه نسلهايي كه در اين حكومت بوجود آمده و حيات خواهند داشت، به سبب مهيا بودن زمينههايي لازم، از جملهی صالحان خواهند بود. يعني در مقايسه با نسلهاي قبل از خود از امكانات بيشتري براي حصول خيرات برخوردار بوده و در دنياي پر بركتتري خواهند زيست. از اينرو، و به تبع آن در جهان باقي نيز امتيازات بيشتري نسبت به بقيه خواهند داشت. آيا اين در تضاد با اصل عدالت نيست كه در آن بايد شرايط امتحان يكسان باشد؟ براي روشن تر شدن مطلب، مشقّاتي را كه يك نفر هم عصر ما متحمل ميشود تا از دين و اعتقادات خود صيانت كرده و راه خطا نرود را با فردي كه در عصر منجي است مقايسه كنيد. اگر اين مطلب چنين توجيه شود كه فرد اول اجر بيشتري نسبت به فرد دوم خواهد برد، پس عصر منجي داراي چه امتيازي است؟ گذشته از آن، در اين حالت نيز حق اعتراض براي نفر دوم محفوظ است. جبر: آيا بين افرادي كه در عصر منجي بسر ميبرند، ميتوان افراد ناصالح نيز يافت و يا اين كه نه، ملازمه يك حكومت ايدهآل؛ صالح بودن تك تك افراد آن حكومت و جامعه است؟ اگر به سؤال فوق با جواب مثبت پاسخ داده شود، يعني اين كه در جامعهی مورد نظر نيز بعد از مدت كوتاهي، تعادل به نفع ناصالحان تغيير يافته و طبقه صالحان در اقليت خواهند بود. علت اين امر، ميل طبيعي انسان به تعدي به حقوق ديگران است، كه منشأ تمام فسادها است. در اين حين ولو اين كه حاكم جامعه، صالحترين افراد نيز باشد، اختيار امور از دست طبقه صالح خارج خواهد شد. تاريخ بهترين گواه اين موضوع است. چنانچه هيچ حكومت صالحي تاكنون نتوانسته است بيش از چند دهه دوام بياورد. حتي اين كه حاكمان آنها كساني چون پيامبر و يا علي باشند. مسلما تعريف حكومت منجي اين مفهوم را شامل نميشود و منظور از آن حكومتي است ثابت و پايدار منتهي به قيامت. پس ناچاراً جواب سئوال فوق منفي است. اين حالت نيز به مراتب متناقض تر است. چون اگر كسي نميتواند ناصالح باشد پس اجباراً صالح است. و كسي كه در صالح و ناصالح بودنش اختياري نيست، به چه درد تشكيل دادن حكومت و يا فرمانروايي ميخورد؟ اين حالت مشابه با فرمانروايي بر جامعهاي از فرشتگان و يا حيواناتي بي اختيار است و دوباره امتيازي نخواهد داشت. نياز به منجي: در انتهاي بند قبل توضيح داده شد كه افراد صالح بي اختيار، امتيازي براي حكومت منجي به حساب نميآيند. يعني منجي نميتواند و نبايد، با قدرتهاي الهي خود، مردم را جبراً اصلاح نمايد. با اين وجود حالت ديگري نيز متصور است و آن اين كه جامعه در عين مختار بودن، صالح نيز باشد. اين حالت را چنين ميتوان فرض كرد كه در اثر گذشت زمان و تكامل عقل بشري، افراد بتوانند دين، اخلاق، علم و تمام متغيرهاي انساني خود را كامل نموده و به يك انسان صالح تبديل شوند. اين حالت با اين كه زمانبر است ولي محتمل نيز هست. بايد دانست كه طولاني بودن اين امر، تناقضي با تعاريف ندارد. پس روزي خواهد رسيد كه اكثريت قريب به اتفاق، خود را اصلاح كرده باشند. از طرفي چون اين جامعه به بلوغ خود رسيده است و اين بلوغ را با شعور انتخاب كرده است، ديگر به فساد نخواهد گرويد. زيرا شيطنتهاي اقليت ناصالح، تحت كنترل دائمي تمامي افراد بوده و با آنها مقابله ميشود و لذا از نفوذ و گسترش تفكرات اينان جلوگيري خواهد شد. اين حالت منطقيترين تصور براي حكومت صالحان بر روي زمين است. اما مسئلهاي كه پيش ميآيد اين است كه در اين حالت ديگر چه نيازي به منجي با قدرتهاي ماورائي است. جامعهاي كه توانسته با درک حقايق، خود را نجات دهد و جامعهاي كه تك تك افراد آن يك منجي برايش به حساب ميآيد، چه نيازي به انحصارگرايي اين افتخار دارد؟ آيا جامعهاي كه تعداد منجيهاي آن به تعداد افراد آن جامعه است، نياز دارد كه فردي از راه رسيده و خود را منجي انحصاري آخر الزمان بداند؟ آيا اين حق جامعه است كه منجي صالح داشته باشد يا حق منجي است كه جامعه صالح داشته باشد؟ اصلاً جامعهاي كه افراد آن صالحان ذي الشعورند، چه نيازي به حاكم، قانون، شرع و غيره دارد. مگر نه اين است كه اين چيز ها براي كنترل افراد ناصالح است. مگر نه اين است كه صالحان با تشخيص صلاح خود، ديگران و جامعه، حاضر به انجام غير آن نخواهند شد، پس چه نيازي به قانون خواهد بود؟ مثلا براي فردي كه ميداند نبايد مقابل پل پارك كند، چه نيازي به تابلوي توقف ممنوع است و يا براي كسي كه خشم خود را در كنترل داشته و قتل نفس نخواهد كرد، چه نيازي به زندان و قصاص و اعدام است؟ واضح است كه تمام اين اقتضائات، ناشي از ناصالح بودن جامعه است. پس اينجانب باز به سئوال بي جواب خود ميرسم كه؛ «چه نيازي به ظهور منجي است؟» از اينرو تقاضا دارم، ايرادات تحليل فوق -كه براي من پوشيدهاند- را بيان نموده و يا در غير اينصورت صحت آنها را تائيد نماييد.
کلمات کلیدی :
۲,۳۷۳
مراعات تجويد در نماز
۲۴ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۴۱
آيا در قرائت نماز، رعايت مدّ و مخارج «ص» و «ض» و «ذال» واجب است؟ و اگر امام جماعتي آنها را رعايت نكند اقتدا به او جائز است؟
کلمات کلیدی :
۲,۳۷۰
خوردن مرغی که از حرام تغذیه میکند
۳۰ شهریور ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۴۰
اين روزھا در پاکستان يک فيلم مستند نشان دادہ اند که غذاي مرغھا را از خون، رگھاي جانداران، گوشت حرام (يعني مردار) تهیه ميکنند و مرغداران اين غذا را براي مرغھا استفادہ ميکنند. مردم بعد از پخش اين فيلم نگرانند، لذا در اين وضعيت خوردن اين مرغھا تکليف چيست؟ آيا خوردن اين مرغھا جائز است يا خير؟
کلمات کلیدی :
۲,۳۷۸