موضوع: فروعی از کتاب الحج
تاریخ جلسه : ۱۴۰۳/۱۲/۲۶
شماره جلسه : ۱۴
-
خلاصه جلسه گذشته
-
مورد دوم استثنا از حکم عدم جواز دخول در مکه بدون احرام
-
استحباب تکرار عمره
-
روایات استحباب عمره در ماه رجب
-
روایات تاکد استحباب عمره در ماه رمضان
-
بررسی حکم سفر اختیاری در ماه رمضان
-
پاورقی
-
منابع
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
دومین موردی که استثنا شده، افراد مریض و مبطون هستند. دلیل این حکم، روایات متعددی از جمله صحیحه عاصم بن حمید است.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَدْخُلُ اَلْحَرَمَ أَحَدٌ إِلاَّ مُحْرِماً قَالَ لاَ إِلاَّ مَرِيضٌ أَوْ مَبْطُونٌ.[1]
از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده که وقتی از ایشان پرسیدند: «آیا کسی میتواند بدون احرام وارد حرم شود؟» فرمودند: «خیر، مگر آنکه بیمار یا مبطون باشد.»
همچنین در صحیحه محمد بن مسلم که حدیث دوم همان باب است، امام باقر (علیهالسلام) میفرمایند: «مگر اینکه فرد بیمار باشد یا مشکل گوارشی داشته باشد.»
وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ هَلْ يَدْخُلُ الرَّجُلُ اَلْحَرَمَ بِغَيْرِ إِحْرَامٍ قَالَ لاَ إِلاَّ أَنْ يَكُونَ مَرِيضاً أَوْ بِهِ بَطَنٌ.[2]
در حدیث هشتم، رِفاعه بن موسی از امام صادق (ع) نقل میکند که از ایشان درباره فردی که دچار بیماری شدیدی شده، سؤال شد. امام فرمودند: «او نباید وارد حرم شود مگر با احرام.» این روایت، همانطور که صاحب وسائل و دیگران بیان کردهاند، بر استحباب حمل شده است، یعنی احرام برای بیمار واجب نیست.
وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ رِفَاعَةَ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَعْرِضُ لَهُ الْمَرَضُ الشَّدِيدُ قَبْلَ أَنْ يَدْخُلَ مَكَّةَ، قَالَ لاَ يَدْخُلُهَا إِلاَّ بِإِحْرَامٍ.[3]
نکته دیگر این است که امام رضوان الله تعالی علیه در متن این مسئله، همان طور که سید و دیگران هم دارند، میفرمایند: ، همان طوری که تکرار حج مستحب است تکرار عمره نیز مستحب است مخصوصاً آنهایی که امکان مالی دارند مستحب است هر سال حج یا عمره بروند.
در کتاب وسائل الشیعه جلد 14، در باب دوم از ابواب عمره، فصلی با عنوان «استحباب تطوع به عمره و تکرار آن، خصوصاً در ذیالقعده و ذکر میقات آن» وجود دارد. این باب شامل احادیث متعددی است که در میان آنها، حدیث صحیح نیز وجود دارد. به دلیل قاعده تسامح در ادله سنن، بررسی سند روایات ضروری نیست.
ما پیشتر بحث کردیم و نتیجه این شد که با این قاعده حدیث ضعیف را نمیتوان صحیح دانست. اما تفضلاً اگر حدیثی ضعیف باشد و این حدیث صادر نشده باشد، در صورتی که کسی بر اساس این قاعده به این حدیث عمل کند، تفضلاً به او ثواب داده میشود. اما اینطور نیست که بگوییم قاعده تسامح در ادله سنن، حدیث ضعیف را صحیح میکند یا فعل غیر مستحب را مستحب میسازد. در حالی که مشهور این نظر را دارند که حتی اگر حدیث ضعیف باشد، استحباب آن ثابت میشود و میتوان آن را اثبات کرد.
در بین این احادیث، حدیث اول از زرارة بن اعین،حدیث صحیحی است.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ فِي حَدِيثٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ الَّذِي يَلِي الْحَجَّ فِي الْفَضْلِ قَالَ الْعُمْرَةُ الْمُفْرَدَةُ ثُمَّ يَذْهَبُ حَيْثُ شَاءَ.[4]
در این روایت منظور از حج در سوال راوی، حج مستحبی است، زیرا ظاهر سؤال این است که فضیلت حج مستحبی برای راوی روشن بوده و حالا این پرسش مطرح است که بعد از حج مستحبی چه عملی مستحب است؟ امام پاسخ دادند که عمره مفرده. سپس فرمودند: «ثم یذهب حیث شاء»، که این عبارت سه احتمال دارد.
احتمال اول این است که عمره مفرده بر سایر افعال مستحبی مقدم باشد؛ به این معنا که ابتدا حج مستحبی، سپس عمره مفرده و بعد سایر مستحبات انجام شود. بر اساس این تفسیر، اگر کسی بین انجام عمره مفرده یا صدقه دادن به فقیر در تردید باشد، عمره مفرده مقدم است.
البته ممکن است این مطلب را در عرف مردم قابل پذیرش نباشد، ولی روایات دیگری داریم راجع به حج مستحبی که افراد آمدند خدمت امام (علیه السلام) و عرض میکنند ما یک پولی داریم آیا با آن حج مستحب برویم یا به فقرا بدهیم؟ میفرماید به حج مستحبی برو.[5] یک وقتی هست که هیچ راه دیگری برای کمک به فقیر وجود ندارد الا این راه، آنجا بعید نیست که بگوئیم مقدم باشد، اما حالا اگر این شخص این کار را انجام ندهد یک شخص دیگری انجام میدهد، افراد دیگری ولو در حد پائینتر صدقه میدهند اما خود عمره یا حج مستحبی در قوّت ایمان انسان خیلی اثر دارد، صدقه اجر اخروی دارد و تردیدی در آن نیست اما حجّ مستحبی، عمره مستحبی در قوت ایمان خیلی اثر دارد. این روایاتی که درباره حج هست که اگر کسی مستطیع بشود حج نرود مات یهودیاً أو نصرانیاً، این به دلالت التزامی دلالت دارد که حج در تحکیم اسلامیّت انسان خیلی مؤثر است، حج مستحبی عمره نیز همین گونه است..
احتمال دوم، این است که بعد از عمره مفرده نمیخواهد مستحب دیگری را انجام بدهد، و احتمال سوم نیز این است که «یذهب حیث شاء» یعنی هر چه میتواند عمره مفرده انجام بدهد.
روایت بعد را ابن ابی عمیر از معاویة بن عمار عن امام صادق علیه السلام نقل میکند.
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ اَلْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: اعْتَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ثَلاَثَ عُمَرٍ مُتَفَرِّقَاتٍ عُمْرَةَ ذِي الْقَعْدَةِ أَهَلَّ مِنْ عُسْفَانَ وَ هِيَ عُمْرَةُ الْحُدَيْبِيَةِ، وَ عُمْرَةً أَهَلَّ مِنَ اَلْجُحْفَةِ وَ هِيَ عُمْرَةُ الْقَضَاءِ، وَ عُمْرَةً مِنْ اَلْجِعْرَانَةِ، بَعْدَ مَا رَجَعَ مِنَ اَلطَّائِفِ مِنْ غَزْوَةِ حُنَيْنٍ.[6]
این حدیث بیان میکند که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) سه عمره را در زمانهای مختلف انجام دادند؛ عمره حدیبیه که در ماه ذیالقعده و از عصفان آغاز شد، عمره قضا که از جحفه احرام بستند و عمره جعرانه که پس از بازگشت از غزوه حنین و طائف انجام شد، این روایت نشاندهنده اهمیت و تکرار عمره در سیره پیامبر است، همچنین در روایت مرسل دیگری داریم که پیامبر اکرم نُه بار به عمره مشرف شدند.
در جلد چهاردهم کتاب وسائل الشیعه، باب سوم از ابواب عمره به موضوع تأکید بر استحباب عمره در ماه رجب اختصاص دارد. این باب تحت عنوان «تأکد استحباب العمرة فی رجب ولو بأن یحرم فیه و یتمّها فی شعبان و اختیار الرجب للعمرة علی جمیع الشهور حتی شهر رمضان» مطرح شده است. در این باب، که به عمره رجبیه میپردازد و شهرت زیادی دارد، شانزده روایت نقل شده است که البته برخی از آنها ممکن است تکراری باشند.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: أَنَّهُ قَالَ لَهُ مَا أَفْضَلُ مَا حَجَّ النَّاسُ قَالَ عُمْرَةٌ فِي رَجَبٍ وَ حَجَّةٌ مُفْرَدَةٌ فِي عَامِهَا.[7]
به نظر میرسد در عبارت حدیث نقصی وجود دارد، اما مضمون آن این است که زراره از امام (علیه السلام) می پرسد، پس از حج، کدام عمل برتر است؟ امام در پاسخ فرمودند: «عمره در ماه رجب و حج مفرده در همان سال.» این حدیث دلالت بر فضیلت عمره در ماه رجب دارد.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي حَدِيثٍ قَالَ: وَ أَفْضَلُ الْعُمْرَةِ عُمْرَةُ رَجَبٍ، وَ قَالَ الْمُفْرِدُ لِلْعُمْرَةِ إِنِ اعْتَمَرَ ثُمَّ أَقَامَ لِلْحَجِّ بِمَكَّةَ كَانَتْ عُمْرَتُهُ تَامَّةً وَ حَجَّتُهُ نَاقِصَةً مَكِّيَّةً.
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: أَنَّهُ سُئِلَ أَيُّ الْعُمْرَةِ أَفْضَلُ عُمْرَةٌ فِي رَجَبٍ أَوْ عُمْرَةٌ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ، فَقَالَ لاَ بَلْ عُمْرَةٌ فِي رَجَبٍ أَفْضَلُ.[8]
در روایت دیگری، زراره از امام باقر (علیهالسلام) نقل میکند که ایشان فرمودند: «برترین عمره، عمره در ماه رجب است.» همچنین در روایت بعدی در پاسخ به این پرسش که «عمره در رجب افضل است یا در ماه رمضان؟» امام تصریح کردند که عمره در رجب افضل است.
در حدیثی دیگر آمده است که «الحج ثوابها الجنة و العمرة کفارةٌ لکلّ ذنبٍ و أفضل العمرة عمرة رجب»[9]، که نشان میدهد عمره رجب از میان سایر ماهها، به ویژه ماه رمضان، برتری دارد. این روایات تاکید دارند که در میان ماهها، عمره رجب فضیلت بیشتری دارد.
یک سوال فرعی که قبلاً از مرحوم والد ما (رضواناللهعلیه) پرسیده شده بود این بود که اگر کسی در روز آخر ماه رجب محرم شود و اعمال عمرهاش را در روز اول ماه شعبان انجام دهد، آیا این عمره، با وجود اینکه اعمال در ماه شعبان انجام میشود، عمره رجبیه محسوب میشود؟ ایشان فرمودند؛ بله، این عمره به استناد روایاتی که در این باب وجود دارد، به عنوان عمره رجبیه پذیرفته میشود.
در باب چهارم کتاب وسائل الشیعه، صاحب وسائل بابی تحت عنوان «تأکید استحباب عمره در ماه رمضان، بهویژه در روز بیست و سوم آن» آورده است.
بحثی وجود دارد که آیا سفر در ماه رمضان جایز است یا خیر؟ مشهور فقها میگویند که سفر در ماه رمضان تا روز بیست و سوم ماه رمضان کراهت دارد است و از روز بیست و سوم به بعد، این کراهت برداشته میشود.صاحب وسائل در این باب سه روایت نقل کرده و میفرماید که عمره در کل ماه رمضان مستحب است و کراهتی ندارد. حتی اگر کسی در دهه اول ماه رمضان بخواهد به عمره برود، جایز است. بهویژه پس از روز بیست و سوم ماه رمضان که هیچگونه کراهتی وجود ندارد.
اولین روایت از حماد بن عثمان از ولید بن صوید از امام صادق (علیهالسلام) است.
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ اَلْوَلِيدِ بْنِ صَبِيحٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ بَلَغَنَا أَنَّ عُمْرَةً فِي شَهْرِ رَمَضَانَ تَعْدِلُ حَجَّةً فَقَالَ إِنَّمَا كَانَ ذَلِكَ فِي امْرَأَةٍ وَعَدَهَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، فَقَالَ لَهَا اعْتَمِرِي فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَهُوَ لَكِ حَجَّةٌ.[11]
در این روایت روای می گوید؛ به امام صادق (علیهالسلام) گفتم، «شنیدهایم که یک عمره در ماه رمضان معادل یک حج است.» امام (علیهالسلام) در پاسخ فرمودند: «این حکم مختص به زنی است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به او وعده داده بود.» سپس امام (علیهالسلام) توضیح دادند که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به آن زن گفته بود: «عمره در ماه رمضان برای تو معادل یک حج است.»
این روایت نشان میدهد که فضیلت ویژهای برای عمره در ماه رمضان در مورد آن زن خاص از سوی پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) بیان شده است، اما این حکم به طور عمومی برای همه افراد قابل تعمیم نیست.
روایت بعدی از علی بن حدید از امام باقر (علیه السلام) است.
وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلٍ وَ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ قَالَ: كُنْتُ مُقِيماً بِالْمَدِينَةِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ، سَنَةَ ثَلاَثَ عَشْرَةَ وَ مِائَتَيْنِ فَلَمَّا قَرُبَ اَلْفِطْرُ كَتَبْتُ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ، أَسْأَلُهُ عَنِ الْخُرُوجُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ أَفْضَلُ أَوْ أُقِيمُ حَتَّى يَنْقَضِيَ الشَّهْرُ وَ أُتِمَّ صَوْمِي فَكَتَبَ إِلَيَّ كِتَاباً قَرَأْتُهُ بِخَطِّهِ سَأَلْتَ رَحِمَكَ اللَّهُ عَنْ أَيِّ الْعُمْرَةِ أَفْضَلُ عُمْرَةُ شَهْرِ رَمَضَانَ أَفْضَلُ يَرْحَمُكَ اللَّهُ.[12]
علی بن مهزیار از علی بن حدید نقل میکند که او در سال 213 هجری در شهر رمضان در مدینه اقامت داشت. علی بن حدید میگوید که «وقتی عید فطر نزدیک شد، به امام ابی جعفر (علیهالسلام) نامهای نوشتم و از ایشان پرسیدم که آیا در ماه رمضان برای عمره خارج شوم یا بمانم تا ماه رمضان تمام شود و روزهام را کامل کنم.»حضرت در جواب نامه، نوشتهای برای او ارسال کردند که در آن چنین آمده است: «رحمت خدا بر تو باد، تو از من پرسیدهای که کدام عمره افضل است؟ عمره در ماه رمضان افضل است.»
این جواب با سؤال علی بن حدید تطابق ندارد. در واقع، سؤال او این بوده که آیا بهتر است در مدینه بمانم و روزهام را تمام کنم یا به عمره بروم؟ اما در پاسخ، امام (علیهالسلام) به سؤال درباره فضیلت عمره در ماه رمضان اشاره کردهاند که نشاندهنده یک نوع اضطراب یا اشتباه در نقل روایت است. به همین دلیل، نمیتوان از این روایت برای استنباط حکم استفاده کرد.
در روایت دیگری که حماد بن عثمان نقل میکند، آمده است که «اگر کسی قصد انجام عمره داشت، باید تا صبح روز بیست و سوم ماه رمضان صبر کند و سپس در آن روز احرام ببندد و به عمره برود.» این روایت به وضوح نشان میدهد که فضیلت عمره در ماه رمضان از روز بیست و سوم ماه رمضان به بعد مورد تأکید قرار دارد.
وَ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ: كَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِذَا أَرَادَ الْعُمْرَةَ انْتَظَرَ إِلَى صَبِيحَةِ ثَلاَثٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ، ثُمَّ يَخْرُجُ مُهِلاًّ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ.[13]
در ادامه بحثی که بسیار مورد سوال است را مطرح میکنیم؛ و آن این است که اساساً حکم سفر اختیاری در ماه رمضان چیست؟
اولاً، در میان فقها یک نفر وجود دارد که میگوید سفر در ماه رمضان عمداً و بدون ضرورت حرام است. این نظر از ابو الصلاح حلبی است.[14]
از جمله آیاتی که در خصوص این حکم باید مورد بررسی قرار گیرد آیه شریفه «فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ»[15] است، آیه میفرماید کسی که در ماه رمضان در محل خود حضور دارد، واجب است که روزه بگیرد. از این آیه و همچنین آیه «وَ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ»[16] می توان نتیجه گرفت که مکلف باید اقامت در محل خود تا پایان ماه رمضان ادامه دهد. بنابراین، اگر کسی عمداً به سفر برود، واجب را ترک کرده است و ترک واجب، حرام است.
بنابراین در بررسی آیه فوق نکات زیر را می توان مطرح کرد.
1. نکته اول: «علی سفرٍ» عطف به «مریض» است، یعنی همانطور که بیماری گاهی به طور ناگهانی و بدون اراده انسان پیش میآید، سفر هم ممکن است به صورت غیرارادی اتفاق بیفتد. بنابراین، در این صورت سفر مانند بیماری میتواند به عنوان یک عذر برای عدم روزه گرفتن در ماه رمضان پذیرفته شود. در این صورت، فردی که از روی اضطرار به سفر میرود، در ماه رمضان از روزه معاف است، همانطور که فرد مریض معاف است.
2. نکته دوم: عبارت «علی سفرٍ» در آیه نشان میدهد که مخاطب آیه در عدم وجوب روزه، فردی است در آغاز ماه رمضان در سفر باشد و قبل از آن به سفر رفته باشد. بنابراین، اگر ماه رمضان آغاز شد و شخص در حال حضر بود و بعد بخواهد به مسافرت برود، مخاطب آیه نیست.
3. نکته سوم: در توجیه جواز سفر درماه رمضان گفته شده است؛ همانطور که در مورد حکم نماز نیز وقتی فرد اختیارا مسافرت میکند، موضوع تغییر کرده است و باید نماز شکسته بخواند، در مسأله روزه نیز به نظر میرسد با تغییر موضوع مواجهه هستیم و چنین فردی از روزه معاف است.
اما قیاس نماز با سفر در رمضان صحیح نیست. در قضیه نماز، تغییر موضوع به وضوح از حذر به سفر اتفاق میافتد، اما در بحث روزه، آیه شریفه صرفاً میگوید که در صورت بیماری یا سفر، فرد از روزه معاف است، و این به این معنا نیست که هر فردی که بخواهد سفر کند، میتواند از روزه گرفتن معاف شود. در واقع، آیه در مقام بیان جواز معافیت از روزه به دلیل شرایط خاص است و نه جواز سفر اختیاراً.
در پایان باید این نکته را متذکر شد؛ روایات متعددی داریم که سفر اختیاری در ماه رمضان بهویژه در صورتی که سفر برای فرار از روزه باشد را مکروه میدانند. پس باید این روایات را در کنار آیه قرار داد و فهم کرد که در صورت اضطرار و نیاز به سفر، آیه معافیت از روزه را بیان میکند، اما این به معنای جواز مطلق سفر در ماه رمضان نیست.
[2] همان، ج 12، ص 403.
[3] همان، ج 12، ص 404.
[4] همان، ج 14، ص 298.
[5] وَ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حُسَيْنٍ الْأَحْمَسِيِّ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: حَجَّةٌ خَيْرٌ مِنْ بَيْتٍ مَمْلُوءٍ ذَهَباً يُتَصَدَّقُ بِهِ حَتَّى يَفْنَى.(همان، ج 11، ص 116، بَابُ اسْتِحْبَابِ اخْتِيَارِ الْحَجِّ الْمَنْدُوبِ عَلَى الصَّدَقَةِ.)
[6] همان، ج 14، ص 299.
[7] همان، ج 14، ص 300.
[8] همان، ج 14، ص 301.
[9] همان، ج 14، ص 302.
[10] همان، ج 14، ص 301، حدیث 4.
[11] همان، ج 14، ص 304، حدیث 1.
[12] همان، ج 14، ص 304، حدیث 2.
[13] همان، ج 14، ص 304، حدیث 3.
[14] و إذا دخل الشهر على حاضر لم يحل له السفر مختارا، و ان وافق دخوله (ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم، «الکافي في الفقه»، ص 182.)
[15] قرآن :سوره بقره، آیه 185.
علاوه بر قرآن.
ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم، الکافي في الفقه، اصفهان، مکتبة الإمام أميرالمؤمنين علي (عليه السلام) العامة، 1403.
حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، قم - ایران، مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، 1416.
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
دومین موردی که استثنا شده، افراد مریض و مبطون هستند. دلیل این حکم، روایات متعددی از جمله صحیحه عاصم بن حمید است.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَدْخُلُ اَلْحَرَمَ أَحَدٌ إِلاَّ مُحْرِماً قَالَ لاَ إِلاَّ مَرِيضٌ أَوْ مَبْطُونٌ.[1]
از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده که وقتی از ایشان پرسیدند: «آیا کسی میتواند بدون احرام وارد حرم شود؟» فرمودند: «خیر، مگر آنکه بیمار یا مبطون باشد.»
همچنین در صحیحه محمد بن مسلم که حدیث دوم همان باب است، امام باقر (علیهالسلام) میفرمایند: «مگر اینکه فرد بیمار باشد یا مشکل گوارشی داشته باشد.»
وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ هَلْ يَدْخُلُ الرَّجُلُ اَلْحَرَمَ بِغَيْرِ إِحْرَامٍ قَالَ لاَ إِلاَّ أَنْ يَكُونَ مَرِيضاً أَوْ بِهِ بَطَنٌ.[2]
در حدیث هشتم، رِفاعه بن موسی از امام صادق (ع) نقل میکند که از ایشان درباره فردی که دچار بیماری شدیدی شده، سؤال شد. امام فرمودند: «او نباید وارد حرم شود مگر با احرام.» این روایت، همانطور که صاحب وسائل و دیگران بیان کردهاند، بر استحباب حمل شده است، یعنی احرام برای بیمار واجب نیست.
وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ رِفَاعَةَ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَعْرِضُ لَهُ الْمَرَضُ الشَّدِيدُ قَبْلَ أَنْ يَدْخُلَ مَكَّةَ، قَالَ لاَ يَدْخُلُهَا إِلاَّ بِإِحْرَامٍ.[3]
نکته دیگر این است که امام رضوان الله تعالی علیه در متن این مسئله، همان طور که سید و دیگران هم دارند، میفرمایند: ، همان طوری که تکرار حج مستحب است تکرار عمره نیز مستحب است مخصوصاً آنهایی که امکان مالی دارند مستحب است هر سال حج یا عمره بروند.
در کتاب وسائل الشیعه جلد 14، در باب دوم از ابواب عمره، فصلی با عنوان «استحباب تطوع به عمره و تکرار آن، خصوصاً در ذیالقعده و ذکر میقات آن» وجود دارد. این باب شامل احادیث متعددی است که در میان آنها، حدیث صحیح نیز وجود دارد. به دلیل قاعده تسامح در ادله سنن، بررسی سند روایات ضروری نیست.
ما پیشتر بحث کردیم و نتیجه این شد که با این قاعده حدیث ضعیف را نمیتوان صحیح دانست. اما تفضلاً اگر حدیثی ضعیف باشد و این حدیث صادر نشده باشد، در صورتی که کسی بر اساس این قاعده به این حدیث عمل کند، تفضلاً به او ثواب داده میشود. اما اینطور نیست که بگوییم قاعده تسامح در ادله سنن، حدیث ضعیف را صحیح میکند یا فعل غیر مستحب را مستحب میسازد. در حالی که مشهور این نظر را دارند که حتی اگر حدیث ضعیف باشد، استحباب آن ثابت میشود و میتوان آن را اثبات کرد.
در بین این احادیث، حدیث اول از زرارة بن اعین،حدیث صحیحی است.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ فِي حَدِيثٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ الَّذِي يَلِي الْحَجَّ فِي الْفَضْلِ قَالَ الْعُمْرَةُ الْمُفْرَدَةُ ثُمَّ يَذْهَبُ حَيْثُ شَاءَ.[4]
در این روایت منظور از حج در سوال راوی، حج مستحبی است، زیرا ظاهر سؤال این است که فضیلت حج مستحبی برای راوی روشن بوده و حالا این پرسش مطرح است که بعد از حج مستحبی چه عملی مستحب است؟ امام پاسخ دادند که عمره مفرده. سپس فرمودند: «ثم یذهب حیث شاء»، که این عبارت سه احتمال دارد.
احتمال اول این است که عمره مفرده بر سایر افعال مستحبی مقدم باشد؛ به این معنا که ابتدا حج مستحبی، سپس عمره مفرده و بعد سایر مستحبات انجام شود. بر اساس این تفسیر، اگر کسی بین انجام عمره مفرده یا صدقه دادن به فقیر در تردید باشد، عمره مفرده مقدم است.
البته ممکن است این مطلب را در عرف مردم قابل پذیرش نباشد، ولی روایات دیگری داریم راجع به حج مستحبی که افراد آمدند خدمت امام (علیه السلام) و عرض میکنند ما یک پولی داریم آیا با آن حج مستحب برویم یا به فقرا بدهیم؟ میفرماید به حج مستحبی برو.[5] یک وقتی هست که هیچ راه دیگری برای کمک به فقیر وجود ندارد الا این راه، آنجا بعید نیست که بگوئیم مقدم باشد، اما حالا اگر این شخص این کار را انجام ندهد یک شخص دیگری انجام میدهد، افراد دیگری ولو در حد پائینتر صدقه میدهند اما خود عمره یا حج مستحبی در قوّت ایمان انسان خیلی اثر دارد، صدقه اجر اخروی دارد و تردیدی در آن نیست اما حجّ مستحبی، عمره مستحبی در قوت ایمان خیلی اثر دارد. این روایاتی که درباره حج هست که اگر کسی مستطیع بشود حج نرود مات یهودیاً أو نصرانیاً، این به دلالت التزامی دلالت دارد که حج در تحکیم اسلامیّت انسان خیلی مؤثر است، حج مستحبی عمره نیز همین گونه است..
احتمال دوم، این است که بعد از عمره مفرده نمیخواهد مستحب دیگری را انجام بدهد، و احتمال سوم نیز این است که «یذهب حیث شاء» یعنی هر چه میتواند عمره مفرده انجام بدهد.
روایت بعد را ابن ابی عمیر از معاویة بن عمار عن امام صادق علیه السلام نقل میکند.
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ اَلْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: اعْتَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ثَلاَثَ عُمَرٍ مُتَفَرِّقَاتٍ عُمْرَةَ ذِي الْقَعْدَةِ أَهَلَّ مِنْ عُسْفَانَ وَ هِيَ عُمْرَةُ الْحُدَيْبِيَةِ، وَ عُمْرَةً أَهَلَّ مِنَ اَلْجُحْفَةِ وَ هِيَ عُمْرَةُ الْقَضَاءِ، وَ عُمْرَةً مِنْ اَلْجِعْرَانَةِ، بَعْدَ مَا رَجَعَ مِنَ اَلطَّائِفِ مِنْ غَزْوَةِ حُنَيْنٍ.[6]
این حدیث بیان میکند که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) سه عمره را در زمانهای مختلف انجام دادند؛ عمره حدیبیه که در ماه ذیالقعده و از عصفان آغاز شد، عمره قضا که از جحفه احرام بستند و عمره جعرانه که پس از بازگشت از غزوه حنین و طائف انجام شد، این روایت نشاندهنده اهمیت و تکرار عمره در سیره پیامبر است، همچنین در روایت مرسل دیگری داریم که پیامبر اکرم نُه بار به عمره مشرف شدند.
در جلد چهاردهم کتاب وسائل الشیعه، باب سوم از ابواب عمره به موضوع تأکید بر استحباب عمره در ماه رجب اختصاص دارد. این باب تحت عنوان «تأکد استحباب العمرة فی رجب ولو بأن یحرم فیه و یتمّها فی شعبان و اختیار الرجب للعمرة علی جمیع الشهور حتی شهر رمضان» مطرح شده است. در این باب، که به عمره رجبیه میپردازد و شهرت زیادی دارد، شانزده روایت نقل شده است که البته برخی از آنها ممکن است تکراری باشند.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: أَنَّهُ قَالَ لَهُ مَا أَفْضَلُ مَا حَجَّ النَّاسُ قَالَ عُمْرَةٌ فِي رَجَبٍ وَ حَجَّةٌ مُفْرَدَةٌ فِي عَامِهَا.[7]
به نظر میرسد در عبارت حدیث نقصی وجود دارد، اما مضمون آن این است که زراره از امام (علیه السلام) می پرسد، پس از حج، کدام عمل برتر است؟ امام در پاسخ فرمودند: «عمره در ماه رجب و حج مفرده در همان سال.» این حدیث دلالت بر فضیلت عمره در ماه رجب دارد.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي حَدِيثٍ قَالَ: وَ أَفْضَلُ الْعُمْرَةِ عُمْرَةُ رَجَبٍ، وَ قَالَ الْمُفْرِدُ لِلْعُمْرَةِ إِنِ اعْتَمَرَ ثُمَّ أَقَامَ لِلْحَجِّ بِمَكَّةَ كَانَتْ عُمْرَتُهُ تَامَّةً وَ حَجَّتُهُ نَاقِصَةً مَكِّيَّةً.
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: أَنَّهُ سُئِلَ أَيُّ الْعُمْرَةِ أَفْضَلُ عُمْرَةٌ فِي رَجَبٍ أَوْ عُمْرَةٌ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ، فَقَالَ لاَ بَلْ عُمْرَةٌ فِي رَجَبٍ أَفْضَلُ.[8]
در روایت دیگری، زراره از امام باقر (علیهالسلام) نقل میکند که ایشان فرمودند: «برترین عمره، عمره در ماه رجب است.» همچنین در روایت بعدی در پاسخ به این پرسش که «عمره در رجب افضل است یا در ماه رمضان؟» امام تصریح کردند که عمره در رجب افضل است.
در حدیثی دیگر آمده است که «الحج ثوابها الجنة و العمرة کفارةٌ لکلّ ذنبٍ و أفضل العمرة عمرة رجب»[9]، که نشان میدهد عمره رجب از
از میان سایر ماهها، به ویژه ماه رمضان، برتری دارد. این روایات تاکید دارند که در میان ماهها، عمره رجب فضیلت بیشتری دارد.
یک سوال فرعی که قبلاً از مرحوم والد ما (رضواناللهعلیه) پرسیده شده بود این بود که اگر کسی در روز آخر ماه رجب محرم شود و اعمال عمرهاش را در روز اول ماه شعبان انجام دهد، آیا این عمره، با وجود اینکه اعمال در ماه شعبان انجام میشود، عمره رجبیه محسوب میشود؟ ایشان فرمودند؛ بله، این عمره به استناد روایاتی که در این باب وجود دارد، به عنوان عمره رجبیه پذیرفته میشود.
در باب چهارم کتاب وسائل الشیعه، صاحب وسائل بابی تحت عنوان «تأکید استحباب عمره در ماه رمضان، بهویژه در روز بیست و سوم آن» آورده است.
بحثی وجود دارد که آیا سفر در ماه رمضان جایز است یا خیر؟ مشهور فقها میگویند که سفر در ماه رمضان تا روز بیست و سوم ماه رمضان کراهت دارد است و از روز بیست و سوم به بعد، این کراهت برداشته میشود.صاحب وسائل در این باب سه روایت نقل کرده و میفرماید که عمره در کل ماه رمضان مستحب است و کراهتی ندارد. حتی اگر کسی در دهه اول ماه رمضان بخواهد به عمره برود، جایز است. بهویژه پس از روز بیست و سوم ماه رمضان که هیچگونه کراهتی وجود ندارد.
اولین روایت از حماد بن عثمان از ولید بن صوید از امام صادق (علیهالسلام) است.
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ اَلْوَلِيدِ بْنِ صَبِيحٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ بَلَغَنَا أَنَّ عُمْرَةً فِي شَهْرِ رَمَضَانَ تَعْدِلُ حَجَّةً فَقَالَ إِنَّمَا كَانَ ذَلِكَ فِي امْرَأَةٍ وَعَدَهَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، فَقَالَ لَهَا اعْتَمِرِي فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَهُوَ لَكِ حَجَّةٌ.[11]
در این روایت روای می گوید؛ به امام صادق (علیهالسلام) گفتم، «شنیدهایم که یک عمره در ماه رمضان معادل یک حج است.» امام (علیهالسلام) در پاسخ فرمودند: «این حکم مختص به زنی است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به او وعده داده بود.» سپس امام (علیهالسلام) توضیح دادند که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به آن زن گفته بود: «عمره در ماه رمضان برای تو معادل یک حج است.»
این روایت نشان میدهد که فضیلت ویژهای برای عمره در ماه رمضان در مورد آن زن خاص از سوی پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) بیان شده است، اما این حکم به طور عمومی برای همه افراد قابل تعمیم نیست.
روایت بعدی از علی بن حدید از امام باقر (علیه السلام) است.
وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلٍ وَ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ قَالَ: كُنْتُ مُقِيماً بِالْمَدِينَةِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ، سَنَةَ ثَلاَثَ عَشْرَةَ وَ مِائَتَيْنِ فَلَمَّا قَرُبَ اَلْفِطْرُ كَتَبْتُ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ، أَسْأَلُهُ عَنِ الْخُرُوجُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ أَفْضَلُ أَوْ أُقِيمُ حَتَّى يَنْقَضِيَ الشَّهْرُ وَ أُتِمَّ صَوْمِي فَكَتَبَ إِلَيَّ كِتَاباً قَرَأْتُهُ بِخَطِّهِ سَأَلْتَ رَحِمَكَ اللَّهُ عَنْ أَيِّ الْعُمْرَةِ أَفْضَلُ عُمْرَةُ شَهْرِ رَمَضَانَ أَفْضَلُ يَرْحَمُكَ اللَّهُ.[12]
علی بن مهزیار از علی بن حدید نقل میکند که او در سال 213 هجری در شهر رمضان در مدینه اقامت داشت. علی بن حدید میگوید که «وقتی عید فطر نزدیک شد، به امام ابی جعفر (علیهالسلام) نامهای نوشتم و از ایشان پرسیدم که آیا در ماه رمضان برای عمره خارج شوم یا بمانم تا ماه رمضان تمام شود و روزهام را کامل کنم.»حضرت در جواب نامه، نوشتهای برای او ارسال کردند که در آن چنین آمده است: «رحمت خدا بر تو باد، تو از من پرسیدهای که کدام عمره افضل است؟ عمره در ماه رمضان افضل است.»
این جواب با سؤال علی بن حدید تطابق ندارد. در واقع، سؤال او این بوده که آیا بهتر است در مدینه بمانم و روزهام را تمام کنم یا به عمره بروم؟ اما در پاسخ، امام (علیهالسلام) به سؤال درباره فضیلت عمره در ماه رمضان اشاره کردهاند که نشاندهنده یک نوع اضطراب یا اشتباه در نقل روایت است. به همین دلیل، نمیتوان از این روایت برای استنباط حکم استفاده کرد.
در روایت دیگری که حماد بن عثمان نقل میکند، آمده است که «اگر کسی قصد انجام عمره داشت، باید تا صبح روز بیست و سوم ماه رمضان صبر کند و سپس در آن روز احرام ببندد و به عمره برود.» این روایت به وضوح نشان میدهد که فضیلت عمره در ماه رمضان از روز بیست و سوم ماه رمضان به بعد مورد تأکید قرار دارد.
وَ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ: كَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِذَا أَرَادَ الْعُمْرَةَ انْتَظَرَ إِلَى صَبِيحَةِ ثَلاَثٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ، ثُمَّ يَخْرُجُ مُهِلاًّ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ.[13]
در ادامه بحثی که بسیار مورد سوال است را مطرح میکنیم؛ و آن این است که اساساً حکم سفر اختیاری در ماه رمضان چیست؟
اولاً، در میان فقها یک نفر وجود دارد که میگوید سفر در ماه رمضان عمداً و بدون ضرورت حرام است. این نظر از ابو الصلاح حلبی است.[14]
از جمله آیاتی که در خصوص این حکم باید مورد بررسی قرار گیرد آیه شریفه «فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ»[15] است، آیه میفرماید کسی که در ماه رمضان در محل خود حضور دارد، واجب است که روزه بگیرد. از این آیه و همچنین آیه «وَ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ»[16] می توان نتیجه گرفت که مکلف باید اقامت در محل خود تا پایان ماه رمضان ادامه دهد. بنابراین، اگر کسی عمداً به سفر برود، واجب را ترک کرده است و ترک واجب، حرام است.
بنابراین در بررسی آیه فوق نکات زیر را می توان مطرح کرد.
1. نکته اول: «علی سفرٍ» عطف به «مریض» است، یعنی همانطور که بیماری گاهی به طور ناگهانی و بدون اراده انسان پیش میآید، سفر هم ممکن است به صورت غیرارادی اتفاق بیفتد. بنابراین، در این صورت سفر مانند بیماری میتواند به عنوان یک عذر برای عدم روزه گرفتن در ماه رمضان پذیرفته شود. در این صورت، فردی که از روی اضطرار به سفر میرود، در ماه رمضان از روزه معاف است، همانطور که فرد مریض معاف است.
2. نکته دوم: عبارت «علی سفرٍ» در آیه نشان میدهد که مخاطب آیه در عدم وجوب روزه، فردی است در آغاز ماه رمضان در سفر باشد و قبل از آن به سفر رفته باشد. بنابراین، اگر ماه رمضان آغاز شد و شخص در حال حضر بود و بعد بخواهد به مسافرت برود، مخاطب آیه نیست.
3. نکته سوم: در توجیه جواز سفر درماه رمضان گفته شده است؛ همانطور که در مورد حکم نماز نیز وقتی فرد اختیارا مسافرت میکند، موضوع تغییر کرده است و باید نماز شکسته بخواند، در مسأله روزه نیز به نظر میرسد با تغییر موضوع مواجهه هستیم و چنین فردی از روزه معاف است.
اما قیاس نماز با سفر در رمضان صحیح نیست. در قضیه نماز، تغییر موضوع به وضوح از حذر به سفر اتفاق میافتد، اما در بحث روزه، آیه شریفه صرفاً میگوید که در صورت بیماری یا سفر، فرد از روزه معاف است، و این به این معنا نیست که هر فردی که بخواهد سفر کند، میتواند از روزه گرفتن معاف شود. در واقع، آیه در مقام بیان جواز معافیت از روزه به دلیل شرایط خاص است و نه جواز سفر اختیاراً.
در پایان باید این نکته را متذکر شد؛ روایات متعددی داریم که سفر اختیاری در ماه رمضان بهویژه در صورتی که سفر برای فرار از روزه باشد را مکروه میدانند. پس باید این روایات را در کنار آیه قرار داد و فهم کرد که در صورت اضطرار و نیاز به سفر، آیه معافیت از روزه را بیان میکند، اما این به معنای جواز مطلق سفر در ماه رمضان نیست.
[2] همان، ج 12، ص 403.
[3] همان، ج 12، ص 404.
[4] همان، ج 14، ص 298.
[5] وَ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حُسَيْنٍ الْأَحْمَسِيِّ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: حَجَّةٌ خَيْرٌ مِنْ بَيْتٍ مَمْلُوءٍ ذَهَباً يُتَصَدَّقُ بِهِ حَتَّى يَفْنَى.(همان، ج 11، ص 116، بَابُ اسْتِحْبَابِ اخْتِيَارِ الْحَجِّ الْمَنْدُوبِ عَلَى الصَّدَقَةِ.)
[6] همان، ج 14، ص 299.
[7] همان، ج 14، ص 300.
[8] همان، ج 14، ص 301.
[9] همان، ج 14، ص 302.
[10] همان، ج 14، ص 301، حدیث 4.
[11] همان، ج 14، ص 304، حدیث 1.
[12] همان، ج 14، ص 304، حدیث 2.
[13] همان، ج 14، ص 304، حدیث 3.
[14] و إذا دخل الشهر على حاضر لم يحل له السفر مختارا، و ان وافق دخوله (ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم، «الکافي في الفقه»، ص 182.)
[15] قرآن :سوره بقره، آیه 185.
علاوه بر قرآن.
ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم، الکافي في الفقه، اصفهان، مکتبة الإمام أميرالمؤمنين علي (عليه السلام) العامة، 1403.
حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، قم - ایران، مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، 1416.
نظری ثبت نشده است .