۲۱ دی ۱۳۹۴ و ۱۳:۳۲

 هيچ برنامه اخلاقي و هيچ راهي براي تهذيب انسان بهتر و مهمتر از محاسبه نفس نيست. نفس انسان نيز مانند قواي ظاهري و بلکه قوي‌تر از آنهاست. همان‌گونه که در قواي ظاهري اگر مثلاً با دستتان کار نکنيد و ثابت بماند، روز به روز دست تنبل و ضعيف مي‌شود، و بر عکس اگر با دست کار شود، قوت پيدا مي‌کند، نفس انسان نيز به همين‌ صورت است؛ هم در ناحيه بد و هم در ناحيه خوب؛ هم در ناحيه غفلت و هم در ناحيه محاسبه و توجه. اگر انسان به غفلت‌هائي که براي او پيش مي‌آيد توجه نداشته باشد، روز به روز بر غفلت‌هاي او افزوده مي‌شود.

از جمله مواردي که لازم است به آن توجه داشته باشيم و در مورد آن محاسبه نفس داشته باشيم، اين است که ما چه مقدار غافل از خود و عاقبت خود و خداي خود هستيم. اگر حسن ظن به خود داشته باشيم، مي‌گوييم حداقل در زماني که دو رکعت نماز مي‌خوانيم، از خدا غافل نيستيم، اما در مابقي موارد، غالباً غفلت از خدا وجود دارد و نفس غافل است. راه معالجه و مهار اين نفس غافل به اين است که بنشينيم محاسبه و مراقبت از نفس کنيم. آيه شريفه «ولتنظر نفس ماقدمت لغد» از سوره حشر، آيه‌اي است که امر به محاسبه مي‌کند؛ نظر با ديدن فرق دارد؛ «نظر» يعني با فکر و تدبر و... باشد. انسان بايد نظر کند ببيند چه چيزي براي آينده و فرداي قيامت خودش مي‌فرستد؟ اگر اين کار را شروع کنيم، کم کم نفس انسان عادت پيدا مي‌کند و تقويت مي‌شود، اما اگر محاسبه نداشته باشيم، دامنه غفلت همين‌طور بيشتر مي‌شود.

در اين صورت، انسان حاضر مي‌شود براي رسيدن به مقام دنيا و ثروت و براي ارضاي اميال نفساني‌اش هر کاري را انجام دهد. روايات متعددي در باب محاسبه نفس وارد شده است و ظاهراً در گذشته به بعضي از آنها اشاره کرده‌ام؛ در بعضي از روايات بيان شده است که مراد از علم در روايت معروف «طلب العلم فريضةٌ علي کلّ مسلمٍ ومسلمة» علم نفس و معرفت نفس است که انسان خودش را بشناسد، اوصاف نفسش ـــ أعم از ملکات و رذائل نفساني ـــ را بشناسد. هنگامي که از طلبه‌ها سؤال مي‌کنند به دنبال چه چيزي هستيد؟، مي‌گويند مي‌خواهيم ملکه اجتهاد پيدا کنيم؛ گويا به جز ملکه اجتهاد، چيز ديگري را ملکه نمي‌دانيم؛ در حالي که اگر واقعاً محاسبه‌اي در نفسمان داشته باشيم، شايد انواع ملکات در نفس ما الآن وجود داشته باشد که خود ما از آنها خبري نداريم.

بايد به اين نکته توجه داشته باشيم که نفس انسان مخلوق براي اين دنيا نيست؛ به هر اندازه که ملکات رحماني وارد نفسمان کنيم، در آخرت ما را ياري مي‌کند. زيرا، آن‌چه که در آخرت به همراه انسان است، ملکه نفس انسان است که يا انسان را به درجات بالاي بهشت مي‌برد و يا به درکات پائين‌تر جهنم وارد مي‌کند. «عند ربهم يرزقون » به برکت آن ملکه‌اي است که انسان پيدا کرده و دارد رزق و روزي پيدا مي‌کند. به عنوان مثال: اگر انسان ملکه عبادت را در خود ايجاد کرده باشد، و لذت عبادت ملکه نفس شده باشد، ديگر لازم نيست که براي بيدار شدن در موقع اذان ساعت را کوک کند و يا کسي بيايد انسان را بيدار کند، بلکه خود نفس انسان را بيدار مي‌کند.

اگر ملکه باشد، از عبادت خسته نمي‌شويم و حتي نوافل را انجام مي‌دهيم و از عبادت کردن واقعاً‌ لذت مي‌بريم. در احوال برخي از بزرگان مي‌خوانيم که آنها براي تهجد و عبادت دو ساعت به اذان صبح مانده بيدار مي‌شدند و به عبادت و راز و نياز با خدا مي‌پرداختند. اينها از جمله مواردي است که واقعاً بايد با محاسبه درستش کنيم. اگر نشد که مثلاً امروز نماز ظهر را اول وقت بخواند، ببيند که از اول صبح تا ظهر چه کرده است که اين توفيق از او سلب شده است؟ آيا حق کسي را تضييع کرده و آيا گناهي مرتکب شده است؟ يکي از بزرگان، زماني به من مي‌فرمود که من تداوم بر نماز شب داشتم و خيلي راحت براي انجام عبادت از خواب بيدار مي‌شدم؛ اما يک شبي موفق به نماز شب نشدم، نماز صبح را هم به زحمت خواندم، ايشان به من گفتند: من فکر کردم که در چند ساعت گذشته يا مشغول مطالعه بودم، يا مشغول نوشتن بودم و يا مشغول قرائت قرآن بودم، پس چه شده که نماز شب از من فوت شد؟

او نقل مي‌کرد مي‌گفت: فرزند من دو عکس از عکس‌هاي مبتذلي که گاه در مدارس و... پخش مي‌کنند، آورد و نشان من داد، گفت من عکس را نگاه که کردم يک لحظه بيشتر نگاه نکردم، يک عکس مبتذلي بود، فهميدم همين اندازه در نفس من اثر گذاشته است و نتوانستم آن شب براي عبادت بيدار شوم. ما بعضي مواقع خيلي غافل هستيم، گاه مي‌گوييم اين موسيقي، موسيقي اسلامي است، اشکالي ندارد و يا آن که مشتبهه است و در موارد مشتبه نيز که شک بين حرمت و حلّيت وجود دارد، حلال است. نه، چنين نيست؛ بسياري از اينها براي نفس از هر سمّي بدتر است. بعضي مواقع واقعاً تأسف مي‌خورم و واقعاً انسان بايد گريه کند که مي‌شنود طلبه‌اي موسيقي گوش مي‌دهد؛ حتي بگوئيم موسيقي غير لهوي است که شبهه حرمت پيش نيايد، اما واقعاً طلبه نفسش را به حدي پست کرده که لذت اين از لذت قرائت قرآن براي او بالاتر است؟

بنابراين،‌ لازم است که نفس خود را محاسبه کنيم؛ هر مقدار هم که محاسبه کنيم، باز کم است و نمي‌توانيم به طور دقيق حساب کنيم. ما در يک شرائطي قرار گرفتيم که در کنار سفره پيامبر و آل پيامبر عليهم‌السلام نشسته‌ايم، سفره‌اي که در آن قرآن و بهترين معارف الهي خدا قرار دارد و دست ما را گرفته به اوج مي‌برد، و ما نمي‌فهميم که خداوند چه توفيقي به ما داده است که در اين مسير هستيم و ممکن است هر لحظه اين توفيق را از انسان بگيرد. پس بايد مراقبت و مواظبت از نفس داشته باشيم و متوسل شويم که اين توفيق از ما سلب نشود و إن‌شاءالله روز به روز يک باطن ملکوتي براي خود درست کنيم. از همه آقايان التماس دعا داريم و خداوند همه ما را اصلاح بفرمايد. إن‌شاءالله. والسلام.



منبع : سوره حشر، 18



کلمات کلیدی :

معرفت نفس تهذیب نفس محاسبه نفس مراقبه نفس ملکات نفس توفیق بر نوافل

۱,۹۹۱ بازدید