1) معنای این کلام این است که اعتقاد نداشتن به آن، خللی به دین یا مذهب شخص وارد نمیکند، به عبارت دیگر؛ دین یا مذهب مبتنی بر آن نیست، همانطور که برزخ از قطعیات است اما دین، مبتنی بر اعتقاد به آن نیست.
2) ظاهرا این عقیده از عقائدی است که آیات و روایات فراوانی بر آن دلالت میکند، و لکن ضروری به معنای فقهی نیست بلکه نیازمند استدلال است. به عبارت دیگر؛ بین قطعی با ضروری فرق است، هر ضروری، قطعی هست، اما هر قطعی ضروری نیست. خلاصه اینکه معنای لازم نبودن اعتقاد، یعنی علم به آن لازم نیست، بله، بعد از علم به آن، انکار آن جایز نیست.
3) علت اختلاف این است که برخی فقهاء آن را به قدری واضح دانستهاند که نیازی به دلیل و استدلال ندارد، و برخی دیگر معتقدند نیازمند استدلال است و لذا فرمودهاند از ضروریات نیست.
آیا رجعت از ضروریات است یا خیر؟
۲۳ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۰۰
1) برخی فقها می فرمایند عقیده رجعت از ضروریات است، ولی اعتقاد به آن واجب نیست(عقائد الامامیه علامه مظفر). این کلام چه معنایی دارد؟ لطفاً توضیح دهید. 2) آیا عقیده رجعت از ضروریات مذهب است، چنانکه برخی از فقها مثل مرحوم آیت الله گلپایگانی در ارشاد السائل فرموده، یا از ضروریات نیست چنانکه مرحوم آیت الله خویی در صراط النجاة فرموده است؟ نظر شریف شما در این مسئله چیست؟ 3) چگونه فقها در ضروری یا نظری بودن رجعت اختلاف دارند، در حالی که اولا: تمام فقها پذیرفتهاند که اجتهاد در امور غیر ضروری است؟ ثانیا: (بعد از اختلاف فقهاء در یک مساله ضروری، این اختلاف از طرف منکران رجعت قابل توجیه نیست زیرا) فقها علم به ادله رجعت دارند و کسی که با آگاهی به استدلالِ یک امر ضروری، آن را انکار کند، معذور نیست. البته (راه پاسخ به اصل این مشکل این است که بگوییم)آیا فرقی بین انکار چیزی که قطعا ضروری است با انکار اصل ضروری بودن همان چیز (در جواز اجتهاد و معذوریت انکار) هست یا خیر؟
پاسخ :
کلمات کلیدی :
۱,۱۸۴