دوّم «نقص عقل» آنها در مقايسه با احساسات آنهاست که عواطف و احساسات خانم ها که لازمه مادري و عطوفت است، بايد بيشتر از مردان باشد و لذا گاهي تصميمهاي نادرستي ميگيرند همان طوري که عايشه در جنگ جمل اين کار را کرد.
امّا «نقص حظ» آنها از ارث به جهت آن است که خرج سنگين زندگي غالباً بر عهده مرد است، از اين جهت در دنيا مديريت خانوادهها در هر مکتب و مذهبي بر عهده مردان است و اين هم به جهت تفاوت جسمي و در نتيجه سنگينتر بودن مسئوليت مردان از زنان است و شما حتي در جوامع غربي که نسخه تساوي زن و مرد را ميدهند نميبينيد که آنها را در تصميم گيريهاي مهم شريک کنند، مگر مواردي کم که اکثر همان موارد هم با تبعات بد همراه است و اين به جهت تفاوت خلقت زن و مرد است که هرکه را از بهر کاري ساختند، وهمين طور مسأله شهادت دو زن دربرابر يک مرد به جهت غليان و جوشش احساسات آنهاست که حاضر نيستند حتي شخص مجرم به سزاي اعمال خود برسند و ازجهت شدت عواطف و براي ترحم به فردي ممکن است اگر يکي باشند شهادت برخلاف بدهند.
خلاصه از ديدگاه قرآن وپيامبر اکرم و اوصياي آن حضرت از نظر ارزش انساني فرقي بين زن و مرد نيست و آنچه از کلام امير المؤمنين(ع) استفاده ميشود، با روان شناسي دقيق اين قشر از جامعه تطابق دارد، علاوه بر آنکه در آن موقع ميخواستند مردمي را که به دنبال زني افتادند و فتنه عظيمي در اسلام برپا کردند متنبه کنند، وبر آيندگان نيز تذکر بدهند که زن براي ميدانهاي مثل مادري، همسري، محور خانواده بودن، منبع حيا وعفت، کانون عطوفت و مهرباني و مربي و تربيت کننده آفريده شده و در عين حال در مواردي يا به طور طبيعي و خدادادي و يا به اختيار خود از مردان ضعيف تر است واين لازمه نظام احسن الهي است از اين جهت بايد درجائي که لازم است باشد و جايگاه خود راترک نکند، امّا درعين حال اين را از معارف قرآن وپيامبر و امير المؤمنين واولاد معصوم آن حضرت ياد گرفتهايم که زن و مرد در رسيدن به کمالات در پيشگاه خداوند فرقي ندارند و هرکدام ميتوانند به عنوان الگو براي انسان خدا پرست و مؤمن معرفي شود همان طوري که زن فرعون در قرآن به عنوان الگوي مؤمنان معرفي شده است.
نکته ديگري را که بايد توجه نمائيد آن است که عدم جعل ولايت براي زن در باب قضاوت به اين معنا است که خداوند اين مسئوليت مهم رابراي آنان قرار نداده است و اين يک تخفيف و تسهيلي است براي آنان که مجموعاً اين ملاک عدم جعل اين ولايت را براي آنها اقتضا ميکند.
دلیل کلام حضرت علی(ع) در مورد زنان و مذمت آنها
۲۵ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۱۷:۰۷
سؤال من در ارتباط با خطبهي 79 نهج البلاغه است. آيا ممکن است جعلي باشد؟ اگر نه، چگونه تناقض آن را با قرآن توجيه ميکنيد؟ حضرت علي(ع) در خطبه 79 ميفرمايد: اي مردم يک سخن دارم تا زنان را بيش از پيش بشناسيد، زنان از داشتن ايمان و خرد کافي بي بهره ميباشند، و بهره آنها از ارث اندک ميباشد. اما نقصان ايمان آنان به دليل پرهيز از نماز و روزه ميباشد، که به وقت عذر (حيض) آنها را انجام نميدهند، و اما خرد آنان از اين رو اندک ميباشد که شهادت و گواهي دو زن مساوي با شهادت و گواهي يک مرد ميباشد و در بهره دو زن برابر يک مرد ارث ميبرد. از بدهاي آنان، با عاطفهکاري پرهيز کنيد، و از نيکهاي آنان بهتر است که بپرهيزيد. و در کارهاي نيک و پسنديده بهتر است که خواهش آنان را انجام ندهيد، مبادا که از وجود شما به ناروا استفاده نمايد
پاسخ :
امّا اينکه فرمودهاند «نقصان در ايمان دارند»، به آن معنایی که ما و شما خيال میکنیم نيست، زيرا خداوند در قرآن مثال ميزند براي مردمان مؤمن و الگو براي آنها معرفي ميکند و ميفرمايد:
«خداوند براي مؤمنين زن فرعون را (به عنوان الگو) مثال زده است» و قطعاً قرآن ناطق يعني اميرالمؤمنين(ع) از همه به قرآن آشناتر بودهاند. اين خطبه بعد از جنگ جمل که عايشه آن را برپا کرده بود ايراد شده و آن حضرت شمّهاي از خصوصيات زنها را بيان کردهاند. اما نقص ايمان آنها را فرمودهاند: مدتي در هر ماه از عبادت خدا محرومند، نه آنکه در آن زمان و ايام حيض ايمان ندارند، بلکه از اين قرينه که بيان کردهاند معلوم ميشود که مقصود آن حضرت از نقص ايمان، نقص در عبادات است که اين به واسطه ارفاق بر زنها تشريع شده است.
کلمات کلیدی :
۳,۸۶۱