دلیل کلام حضرت علی(ع) در مورد زنان و مذمت آنها
۰۷ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۰۰
سؤال من در ارتباط با خطبهي 79 نهج البلاغه است. آيا ممکن است جعلي باشد؟ اگر نه، چگونه تناقض آن را با قرآن توجيه ميکنيد؟ حضرت علي(ع) در خطبه 79 ميفرمايد: اي مردم يک سخن دارم تا زنان را بيش از پيش بشناسيد، زنان از داشتن ايمان و خرد کافي بي بهره ميباشند، و بهره آنها از ارث اندک ميباشد. اما نقصان ايمان آنان به دليل پرهيز از نماز و روزه ميباشد، که به وقت عذر (حيض) آنها را انجام نميدهند، و اما خرد آنان از اين رو اندک ميباشد که شهادت و گواهي دو زن مساوي با شهادت و گواهي يک مرد ميباشد و در بهره دو زن برابر يک مرد ارث ميبرد. از بدهاي آنان، با عاطفهکاري پرهيز کنيد، و از نيکهاي آنان بهتر است که بپرهيزيد. و در کارهاي نيک و پسنديده بهتر است که خواهش آنان را انجام ندهيد، مبادا که از وجود شما به ناروا استفاده نمايد
کلمات کلیدی :
۳,۸۶۱
دلیل کلام حضرت علی(ع) در مورد زنان و تعدد زوجات
۰۷ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۰۰
قبلا از شما پرسیده بودم: «چند سوال دارم که اميدوارم بتوانم جواب سوالهایم را اينجا پيدا کنم و از اين سر درگمي خلاص شوم: با وجود تساوي حقوق زن و مرد در اسلام چرا سن تکليف در دختر 9 سالگي و پسر 15 سالگي است (نميخواهم با زيرکي تمام به من بگويید که اين به نوعي تکريم زن هست، چون من دليل منطقي ميخواهم) با تشکر». شما جواب داديد: «لزومي ندارد بگوييم تکريم زن است، بلکه نوعا در خانمها بلوغ در اين سن رخ ميدهد و اين به جهت ساختمان جسمي و روحيای است که خداوند در وجود او قرار داده است و به اصطلاح مثل درختي است که زودتر از درختان ديگر بارور ميشود. علاوه بر اين، اينگونه امور، تعبدي است و اگر شما نميخواهيد تکريم زن را بپذيريد، در مورد خودتان اختيار داريد، ولي واقعيت آن است که دختران حتي از نظر فهم و درک و عقل، زودتر از پسران مسائل را دريافت ميکنند. به عبارت ديگر؛ بلوغ يک امر تکويني است و اگر شارع در مورد آن دخالت نموده است از باب ارشاد است.» حالا ميخواهم بپرسم که اجازه 4 ازدواج به مرد، تکريم زن است؟ اين که امام علي(ع) در نهج البلاغه ميفرماید «زن ناقص العقل است»، هم تکريم زن است؟ اين همه تناقض؟! من به خودم و جنس خودم اطمينان دارم، اما نميدانم چرا اسلام اين همه براي زن قوانین و حرفهاي عجيبي فرموده و ميگوید داریم زن را تکريم ميکنيم؟ نميگویم کار جاهاي ديگر مثل غرب درست است، اما اسلامي که از آن توقع ميرود، چرا بعضي از دستوراتش با عقل جور در نميآید؟ علت تندی و ناراحتی من این است که چندی قبل يک بهايي همين سوالات را از من پرسيد و براي من که شيعه هستم خيلي سنگين است که واقعا چرا اينگونه است؟ کتاب استاد مطهري را مطالعه کردم که کمي آرام شدم، اما وقتي از کسي ميپرسم که چرا قانون مدني ما اين همه نقص دارد، ميگوید استاد مطهري يک متفکر بوده نه يک فقيه که بخواهد حکم بدهد و قانون بگذارد، لذا فقط نظر خودش را گفته است.
کلمات کلیدی :
۴۴,۵۷۹