بنده جواني هستم 23-24ساله، در حال حاضر کارمند مؤسسهاي هستم. راستش نااميدي وجودم را فرا گرفته، کسي را ميخواستم که با او درد دل کنم.
بنده جوان بي ايماني نيستم، ولي اين روزها خيلي برايم سخت ميگذرد، راستش سال گذشته برايم سختترين سال عمرم بود، چون فرد مهمي را در زندگيم از دست دادم که قبلا قدرش را نميدانستم، ولي الان ميدانم. او قبلا همسرم بود.
ما خوشبخت بوديم، اما دلايلي چون غرورهاي کاذب من و سختگيريهاي بيموردم و چيزهاي بيارزشي مثل حساسيت دارويي من و... کار ما را به جدايي کشانيد و سختتر اين که 2ماه بعد او را براي هميشه از دست دادم. راستش اگر ترس از خدا نبود شايد از اين دنيا دست ميشستم. بنده را راهنمايي کنيد.
راه حل نجات از ناامیدی
۰۸ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۹:۰۱
بنده جواني هستم 23-24ساله، در حال حاضر کارمند مؤسسهاي هستم. راستش نااميدي وجودم را فرا گرفته، کسي را ميخواستم که با او درد دل کنم. بنده جوان بي ايماني نيستم، ولي اين روزها خيلي برايم سخت ميگذرد، راستش سال گذشته برايم سختترين سال عمرم بود، چون فرد مهمي را در زندگيم از دست دادم که قبلا قدرش را نميدانستم، ولي الان ميدانم. او قبلا همسرم بود. ما خوشبخت بوديم، اما دلايلي چون غرورهاي کاذب من و سختگيريهاي بيموردم و چيزهاي بيارزشي مثل حساسيت دارويي من و... کار ما را به جدايي کشانيد و سختتر اين که 2ماه بعد او را براي هميشه از دست دادم. راستش اگر ترس از خدا نبود شايد از اين دنيا دست ميشستم. بنده را راهنمايي کنيد.
کلمات کلیدی :
۲,۰۸۳