درس بعد

منجز و معلق

درس قبل

منجز و معلق

درس بعد

درس قبل

موضوع: معلق و منجز


تاریخ جلسه : ۱۳۸۱/۲/۲


شماره جلسه : ۱۶

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • نقد مرحوم آخوند بر تحديد صاحب فصول

  • تأييد استاد محترم بر فرمايش مرحوم آخوند

دیگر جلسات


بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين


نقد مرحوم آخوند بر تحديد صاحب فصول
مرحوم آخوند در کفايه قبل از اينکه وارد بحث مقدمه موصله شوند، دو مطلب قابل توجه را بيان فرموده‌اند.

مطلب اوّل: بعد از اينکه ادله و براهين استحاله واجب معلق را مورد مناقشه قرار داده و فرمودند واجب معلق ثبوتا استحاله ندارد و امکان عقلي دارد، يک اعتراضي را بر صاحب فصول وارد کردند، که چرا صاحب فصول، دايره واجب معلق را محدود قرار داده است؟ صاحب فصول از ابتدا که واجب معلق را مطرح کرده گفته واجب معلق در واجباتي است که مقدمه و شرط آن، يک امر متأخر غير مقدور است. واجب معلق که وجوب، فعليت دارد و واجب استقبالي است، صاحب فصول آن را نسبت به زمان مطرح کرده که زمان، يک امر متأخر و غير مقدور است.

مرحوم آخوند به اين تخصيص و محدوديتي که صاحب فصول فرموده، اعتراض کرده و مي‌فرمايند شما بگوييد واجب معلق در جايي است که واجب، متوقف بر يک امر متأخر است، حالا مي‌خواهد اين متأخر، مقدور براي مکلف باشد يا نباشد. براي اينکه وقتي مي‌گوييم ملاک واجب معلق اين است که وجوب، فعلي باشد اما واجب، استقبالي، حالا اين واجب استقبالي که مي‌خواهد متأخر واقع شود، ملاکش همين تأخر واجب از وجوب است. ملاک اصلي واجب معلق، تأخر واجب از وجوب است. اين واجب، بر يک امر متأخر غير مقدور مثل زمان معلق باشد، يا بر يک امر متأخر مقدور متوقف باشد. در هر حال وجهي ندارد که به غير مقدور اختصاص دهيم.

همچنين فرموده‌اند اين مقدور متأخر، مي‌خواهد عنواني باشد که قابليت وجوب غيري داشته باشد، يا اينکه قابليت وجوب غيري نداشته باشد، مي‌فرمايند بايد اين تعميم را در واجب معلق مطرح کنيم، نه اينکه واجب معلق را به آنچه صاحب فصول فرموده اختصاص دهيم. دليل مرحوم آخوند بر تعميم اين است که ملاک واجب معلق در همه اين موارد وجود دارد، واجب معلق آنجايي است که وجوب، فعلي و واجب، استقبالي باشد. اين فرمايشي است که مرحوم آخوند بيان کرده‌‌اند.

تأييد استاد محترم بر فرمايش مرحوم آخوند
آن مقدار که در کلمات ملاحظه کرديم، بر اين فرمايش مرحوم آخوند اشکال مهمي نشده، يعني اکثر اصوليين اين نظر و مطلب ايشان را تلقي به قبول کرده‌اند. حق همين است. وقتي گفتيم ملاک واجب معلق آن است که وجوب، فعلي و واجب، استقبالي باشد. به تعبير محقق اصفهاني؛ واجب معلق بايد طوري باشد که بين زمان وجوب و زمان واجب انفکاک باشد. يعني دو خصوصيت در واجب معلق است؛ يکي اينکه وجوب، فعليت داشته باشد، يعني هنوز که زمان واجب نرسيده، وجوب الان موجود است و حکم به مرحله فعليت رسيده، خصوصيت دوّم اينکه بين زمان وجوب و زمان واجب انفکاک باشد.

بنابراين وقتي ما اين دو خصوصيت را براي واجب معلق قرار داديم، لازم نيست بگوييم واجب معلق آنجايي است که واجب، متوقف بر يک امر متأخر غير مقدور باشد. مي‌شود نسبت به امر مقدور هم تصوير کرد. مثلاً بگوييم وقتي شارع فرمود «لِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ»، وجوب با إنشاء شارع موجود مي‌شود، اما واجب که حج است متوقف بر يک امر متأخر است، اما متأخري که مقدور مکلف است و آن عبارت از استطاعت است.

بعضي بزرگان در دفاع از صاحب فصول گفته‌اند نسبت به امر متأخر، زمان يا به عنوان قيد مطرح است يا نيست. مثلاً استطاعت که عنوان متأخر دارد، يا زمان قيد آن است يا نيست. اگر زمان قيد آن نباشد، خود استطاعت چون براي انسان مقدور في نفسه است،‌ حج مي‌شود مقدور مع الواسطه، لذا واجب منجز مي‌شود. بعبارة أخري؛ شماي مرحوم آخوند که مي‌گوييد اگر يک واجبي متوقف بر يک امر متأخر مقدور است، سوال اين است که آن امر متأخر مقدور، آيا مقيد به زمان است يا نيست؟ اگر مقيد به زمان نباشد، به واجب منجز بر مي‌گردد،‌ ديگر واجب معلق نمي‌شود.

براي اينکه وقتي مقيد به زمان نشد، خود استطاعت مقدور است، حج هم بواسطه استطاعت مي‌شود مقدورٌ فعليٌ مع الواسطه، بنابراين عنوان واجب منجز را پيدا مي‌کند. اگر مقيد به زمان باشد، اين مي‌‌شود غير مقدور.

پس بايد حرف صاحب فصول را زد که بگوييم واجب معلق در جايي است که واجب، معلق بر يک امر غير مقدور به نام زمان است.(اين دفاعي که از صاحب فصول شده است.)

به نظر ما اين دفاع تام نيست و بيان و اشکال مرحوم آخوند کامل است. براي اينکه مرحوم آخوند مي‌فرمايند ما بحث لفظي نداريم تا اسم آن را معلق يا منجز بگذاريم. ايشان مي‌گويند ما از صاحب فصول سؤال مي‌کنيم که ملاک در واجب معلق چيست؟ صاحب فصول مي‌گويد ملاک اين است که وجوب، فعليت داشته باشد، بين زمان وجوب و زمان واجب انفکاک باشد.

وقتي اين ملاک را در يک عبارت ساده خلاصه مي‌کنيم، مي‌شود: وجوب حالي،‌ واجب استقبالي. حالا که مي‌گوييم واجب استقبالي است، چرا شما آن را محدود مي‌کنيد به اينکه يک واجبي معلق بر زمان باشد؟ چون اين واجب استقبالي هم نسبت به زمان مي‌تواند معلق باشد که امر غير مقدور هم نسبت به يک چيزي که غير از زمان است مانند استطاعت، نسبت به آن هم مي‌تواند عنوان معلق را داشته باشد.

در خود نماز، گرچه فتواي مشهور قريب به اتفاق اين است که تا وقت نماز نيايد وجوب نمي‌آيد، نماز را نسبت به وقت، عنوان واجب مشروط قرار داده‌اند، اما اين احتمال وجود دارد که کسي بگويد وجوب نماز الان براي ما فعلي است و «وقت»، دخالت در خود نماز دارد و ظرف براي خود نماز است. مگر بين نماز و حج چه فرقي است؟ همان جا هم امکان اينکه بصورت واجب معلق تصوير شود هست.

همانجا به مشهور مي‌گوييم شما که يک آيه‌اي نداريد بر اينکه حتما نماز نسبت به وقت، عنوان واجب مشروط دارد -البته از فتاوا و روايات و احاديثي که داريم مجموعا استفاده مي‌کنيم که قبل از وقت وجوبي نيست، اگر کسي قبل از وقت مرد، آن نماز قبل از وقت قضا ندارد و شواهد زيادي است، اما امکان اين مطلب هست که بگوييم قبل از وقت وجوب هست اما زمان، ظرف براي  خود نماز است- در حج هم مي‌توان اين حرف را زد. بحث در امکان است.

در واجب معلق يک بحث، بحث ثبوتي است که تا اينجا بحث تمام مي‌شود و روشن شد که واجب معلق امکان دارد، ادله بر استحاله، باطل است و در مقام ثبوت، واجب معلق هم تعميم دارد.

يک بحث، بحث اثباتي است، که حالا بعد از آنکه واجب معلق ممکن شد، بايد ديد در مقام اثبات، در کجا دليل براي آن است و در کجا دليل نيست، اما به مجرد امکان، نمي‌شود گفت «لِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ»  بشود واجب معلق. کما اينکه در شرط متأخر هم اگر کسي گفت شرط متأخر امکان دارد، باز در مقام اثبات نياز به دليل دارد. اگر دليل باشد حمل بر شرط متأخر مي‌کنيم، اگر دليل نباشد مجرد امکان،‌ فايده‌اي ندارد.

پس در واجب معلق، بعد از فراغ از مقام امکان و ثبوت، تازه در مقام اثبات محتاج دليل هستيم. بايد دليل بر معلق بودن واجب مساعد باشد، اگر مساعد بود آنگاه در آنجا مسأله واجب معلق را مطرح مي‌کنيم که همين زمينه مي‌شود براي رسيدن به مقدمات مفوته.

خلاصه اينکه به نظر مي‌رسد که تعميم مرحوم آخوند درست است و بر فرمايش صاحب فصول اين اشکال وارد است.
مطلب دوّم هم يک مطلب کوتاهي است که جلسه بعد عرض مي‌کنيم و وارد بحث مقدمات مفوته مي‌شويم إن شاء الله.


وصلّی الله علی محمد و آله الطاهرین

برچسب ها :


نظری ثبت نشده است .