موضوع: فروع علم اجمالی
تاریخ جلسه : ۱۳۹۰/۵/۱۲
شماره جلسه : ۱۹
چکیده درس
-
یادآوری
-
مناقشه امام خمینی(قدس سره) در استدلال به صحیحه حلبی
-
چهار شاهد روایی برای صحت ادعای امام خمینی(قدس سره)
-
بررسی دو شبهه و رد آنها
-
کلام مرحوم آیت الله بروجردي(ره)
-
دلایل امام خمینی(ره) بر مخرج بودن سلام
دیگر جلسات
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين
یادآوری 1
بحث به اينجا رسيد كه اگر اين شخصي كه ميداند دو سجده از او فوت شده، علم دارد كه يك سجده از ركعت اخيره است و يك سجده از غير اخيره. اينجا بحث در اين بود كه آيا اين دو سجدهاي كه حالا بايد انجام بدهد به چه كيفيتي انجام بدهد؟ در اینجا دو قول وجود دارد:«قول اول»: اینکه بگوییم مثل آن فرع اول بعد از سلام نماز دو سجده را قضا كند و بعنوان القضاء انجام بدهد؟ كه مشهور همين را ميگويند.
«قول دوم»: اينكه بگوئيم بين انجام منافي و عدم منافي فرق وجود دارد؛
یعنی اگر مکلف منافي انجام داده، اينجا نمازش باطل است و بايد كلّ نماز را اعاده كند، كما اينكه مرحوم محقق عراقی(ره) در كتاب «روائع الامالی فی فروع العلم الاجمالی» اين نظر را دارند و لو در حاشيهي کتاب «العروة الوثقی» نظر ديگري را دارند.
ولی اگر مکلف منافي انجام نداده، اينجا هنوز نمازش تمام نشده، چون يك سجده از ركعت اخيره را نياورده و لذا اين تشهّد و سلامي كه داده «وقع في غير محلّه» و در نتيجه هنوز داخل نماز است. بنابراین بايد تدارك ببيند یعنی:
اولاً: سجدهي اخيره را بياورد و بعد تشهّد و سلام را انجام دهد.
خلاصه اینکه:
مشهور بين انجام منافي و عدم انجام منافي فرقي نميگذارند و ميگويند چه منافي انجام داده باشد و چه انجام نداده باشد، باید دو سجده قضا كند، اما در مقابل نظر مشهور، بين منافي و عدم منافي تفصيل قائلند، چه اینکه با وجود منافي، نماز باطل است و با عدم منافي هم به همين كيفيت خاصّي كه الآن بيان كرديم بايد آورده شود.
یادآوری 2
منشأ اين دو قول این است كه قائل به قول اول یا مشهور اين سلام را مُخرج از نماز ميدانند و ميگويند: ولو در ركعت اخيره يك سجدهاش را نياورده، اما اين تشهّدي كه خواند و بعد سلام را داد، اين سلام مُخرج از نماز است، نمازش را تمام كرده.اما قائل به قول دوم ميگويد: اين سلام «وقع في غير محلّه» و اين سلام مخرج از نماز نيست و اين شخص هنوز در حال نماز است.
اين منشأ اختلاف بین اين دو قول است. لذا منشأ قولين اين است كه آيا ما اين سلام را مخرج از نماز بدانيم يا مخرج از نماز ندانيم؟
یادآوری 3
عرض كرديم كه برخي آمدند به اين روايت صحيحهي حلبي استدلال كردند و گفتند اطلاق اين روايت ميگويد سلام مخرج از نماز است! كه روايت را ديروز بيان كرديم و خوانديم. باز من روايت را ميخوانم؛ این صحيحه در کتاب «وسائل الشیعة» جلد ششم كتاب الصلاة ابواب سلام باب چهارم حديث اول صفحه 426 آمده است و سندش از حلبي، از امام صادق(عليه السلام) است و روایت صحيحه است، حضرت(عليه السلام) فرمود: «عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(عليه السلام) كُلُّ مَا ذَكَرْتَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ وَ النَّبِيَّ(صلي الله عليه وآله) فَهُوَ مِنَ الصَّلَاةِ وَ إِنْ قُلْتَ السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ فَقَدِ انْصَرَفْتَ» يعني اگر سلام را دادي «انْصَرَفْتَ».مشهور میگویند: اين روايت اطلاق دارد، يعني اگر كسي عمداً اين سلام را در هر جاي نماز ذكر كرد، اين انصراف از نماز بوده و مُخرج از نماز است؛ به عبارت دیگر اگر كسي عمداً در ركعت دوم اين سلام را خواند، مُخرج از نماز است، و اگر عمداً در ركعت چهارم این سلام را خواند، مُخرج از نماز است؛ پس اطلاق روايت ميگويد: اگر مکلف در ركعت چهارم تشهّد را خواند و سلام را داد یعنی گفت: «السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ» در اینجا نمازش تمام شده، حال اگر او يك سجده را فراموش كرده بود باز هم نمازش تمام شده. خلاصه اطلاق روايت اين است که ميگويد: اگر اين سلام را عمداً در هر جایي از نماز خوانديد نمازتان تمام شده است.
مناقشه امام خمینی(قدس سره) در استدلال به صحیحه حلبی
عرض كرديم كه امام خمینی(قدس سره) در رسالهي فروع علم اجماليشان یا «الرسائل العشرة» ميفرمايند: به نظر ما اصلاً اين روايت ربطي به ما نحنُ فيه ندارد و اين روايت به ردّ عامه نظر دارد؛ چون علماي عامه فتوايشان اين است كه در تشهّد اوّل اين «السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ» را ميخوانند و البته اهل سنت اين سلام را در تشهد اول ميخوانند یعنی «السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ» را ميگويند.پس امام خمینی(قدس سره) ميفرمايند: روايت نظر دارد به اين كاري كه سنيها ميكنند؛ پس در همان ركعت دوم با آوردن اين سلام، نمازشان را تمام ميكنند؛ اما اينكه اگر اين سلام در ركعت اخيره واقع شود، این روایت نظر به آن ندارد، بلکه روايت به فعل عامه نظر دارد؛ یعنی فعل عامه، آوردنِ اين سلام در تشهد اول است؛ نظر آنها نسبت به تشهّد اول چنين مطلبي است.
چهار شاهد روایی برای صحت ادعای امام خمینی(قدس سره)
بعد امام خمینی(قدس سره) چهار شاهد بر مدّعايشان ذكر كردند و ميفرمايند:
«شاهد دوم»: در صحيحه ميسّر بن عبدالعزيز است كه اين صحيحه، حديث ششم اين باب است؛ «وَ حَدِيثُ مُيَسِّرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(عليه السلام) قَالَ» از امام باقر(عليه السلام) كه فرمودند: «شَيْئَانِ يُفْسِدُ النَّاسُ بِهِمَا صَلَاتَهُمْ» امام باقر(عليه السلام) فرموده: اهل سنت دو كار در نمازشان انجام ميدهند كه نماز را با اين كارها باطل ميكنند، «أَحَدُهُمَا قَوْلُ الرَّجُلِ السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ يَعْنِي فِي التَّشَهُّدِ الْأَوَّلِ» كه حالا اين «يَعْنِي» را شايد خود ميسر ذكر ميكند؛ امام باقر(عليه السلام) ميفرمايد: اينها كه در تشهّد اولشان «السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ» ميگويند نمازشان باطل ميشود و نماز به عنوان نماز چهار ركعتي و نماز عشاء واقع نميشود.
البته میسر يك روایت ديگری هم شبیه این مطلب از امام باقر(عليه السلام) دارد: «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ مُيَسِّرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(عليه السلام)» چون در آنجا هم «شَيْئَانِ يُفْسِدُ النَّاسُ بِهِمَا صَلَاتَهُمْ» آمده است؛ كه اينها ظاهراً يا در تشهد و يا در جاي ديگر ميگويند: «تَبَارَكَ اسْمُكَ وَ تَعَالَى جَدُّكَ وَ لَا إِلَهَ غَيْرُكَ»، كه امام(عليه السلام) ميفرمايد: «وَ إِنَّمَا هُوَ شَيْءٌ قَالَتْهُ الْجِنُّ بِجَهَالَةٍ فَحَكَى اللَّهُ عَنْهُمْ وَ قَوْلُ الرَّجُلِ السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ»، اجنه اين مطلب را گفتند و خداوند متعال آن را از آنها حكايت كرده و اهل سنت هم اين را به عنوان كلام خدا در نماز ذكر ميكنند!؟. پس اين هم شاهد دومي بود كه امام خمینی(قدس سره) ذكر كردند. (وسائل الشيعة، ج6 ص410)
«شاهد سوم»: مرسله صدوق(ره) است؛ در مرسلهي صدوق(ره) در وسائل جلد اول صفحه 410، آنجا نیز همين مطلب را دارد: «محمد بن علي بن الحسين صدوق قال، قَالَ الصَّادِقُ(عليه السلام)» كه اين مرسلات صدوق(ره) مسلّماً معتبر است؛ «أَفْسَدَ ابْنُ مَسْعُودٍ عَلَى النَّاسِ صَلَاتَهُمْ بِشَيْئَيْنِ»، ابن مسعود نماز اهل سنت را با دو چيز فاسد كرد؛ «بِقَوْلِهِ تَبَارَكَ اسْمُكَ وَ تَعَالَى جَدُّكَ وَ هَذَا شَيْءٌ قَالَتْهُ الْجِنُّ بِجَهَالَةٍ فَحَكَاهُ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهَا وَ بِقَوْلِهِ السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ».
«شاهد چهارم»: روايت صحيحهي فضل بن شاذان(ره) از امام هشتم(عليه السلام) است؛ امام هشتم(عليه السلام) در نامهاي كه به مأمون نوشتند، كه این روایت در جلد ششم کتاب وسائل الشيعة باب دوازدهم از ابواب تشهّد، حديث سوم صفحه 410 آمده است. «وَ فِي عُيُونِ الْأَخْبَارِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا(ع) فِي كِتَابِهِ إِلَى الْمَأْمُونِ قَالَ وَ لَا يَجُوزُ أَنْ تَقُولَ فِي التَّشَهُّدِ الْأَوَّلِ السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ»، امام(عليه السلام) به مأمون -چه اینکه گويا مأمون در تشهد اول نمازش اين جمله را ميخوانده،- ميفرمايند: اين درست نيست كه سلام را در تشهد اول ميگوئي، «لِأَنَّ تَحْلِيلَ الصَّلَاةِ التَّسْلِيمُ»، تسليم موجب تحليل است، يعني آنچه كه با تكبيرة الإحرام براي مصلّي در نماز حرام ميشود با تسليم حلال ميشود؛ «فَإِذَا قُلْتَ هَذَا فَقَدْ سَلَّمْتَ»، یعنی وقتي اين را گفتي معنايش اين است كه تو سلام را دادي و تمام شد.
امام خمینی(قدس سره) در نهایت ميفرمايند: با اين مطالبي كه ما ذكر كرديم و اين شواهدي كه ذكر كرديم، نميتوانيم بگوئيم آن صحيحهي حلبي يك اطلاقي دارد، اطلاقش ميگويد اگر سلام را در آخر نماز آوردي، اين هم باز عنوان مخرج را دارد.
بررسی دو شبهه و رد آنها
شبهه اولاينجا يك شبهه پيش ميآيد؛ به اینکه بگوييم چه اشكالي دارد امام(عليه السلام) دو امر را در این روايات صادر فرموده باشند:
«امر اول»: اینکه امام(عليه السلام) ردّ بر عامه کردند، يعني عامه كه در ركعت دوم نماز «السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ» را ميخوانند؛ امام(عليه السلام) ميفرمايند: اين کار باطل است و نمازشان را فاسد كرده و اين به عنوان نماز چهار ركعتي واقع نميشود؛
رد شبهه اول
جواب اين است كه در ما نحنُ فيه به دو دلیل نميتوانيم اولويت بگيريم؛ چون فرض ما در ما نحن فيه اين است كه در اين ركعت اخيره يك سجده را نياورده، اينكه در تشهّد اول اگر كسي «السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ» را بگويد، «فَهُوَ الِانْصِرَاف»، مفروضش در جايي است كه همه اجزاء ديگر را آورده، در اينجا و در ما نحنُ فيه مفروض اين است كه يك سجده را نياورده. الآن اگر كسي بلند شد بنشيند تشهّد بخواند، يادش آمد كه اصلاً سجده را نياورده، بايد برگردد و هر دو سجده را بياورد. حالا در ما نحن فيه يك سجده را نياورده، تشهد ميخواند، سلام ميدهد، پس ما نميتوانيم بگوئيم به طريق اولي اين سلام در اينجا عنوان مخرج را دارد.
به عبارت دیگر، آن سلامي كه در تشهد اول مخرج است مفروضش اين است كه ساير اجزاء را آورده و اولويت اين است كه اگر در ركعت چهارم با فرض اينكه همهي اجزاء را آورده، هر دو تا سجده را آورده، اگر آمد «السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ» را خواند «فَهُوَ الِانْصِرَاف»؛ اما اين غير از فرض بحث ماست، زیرا فرض بحث ما اين است كه يك سجده را نياورده، يعني فرض ما اين است كه دو سجده را نياورده یعنی يكي از آنها سجده اخيره است و ديگري نیز از غير اخيره.
بنابراین اينجا نميتوانيم اولويت را اثبات كنيم. پس كسي به امام خمینی(قدس سره) اعتراض نكند که درست است اين روایت رد بر عامه است؛ اما به طريق اولي در ما نحن فيه اگر اين سلام در ركعت چهارم واقع شد مخرج است و ميشود به اين روايات استدلال كرد! خیر، چنین اولویتی در اینجا وجود ندارد، زیرا مفروض ما اين است كه يك سجده را نياورده و سلام داده است. این شبهه اول بود.
شبهه دوم
روايت صحيحهی حلبي و اين كاري كه عامه انجام ميدهند، صورتي است كه سلام را عمداً انجام ميدهد، يعني كسي بعد از تشهد اول عمداً بگويد: «السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ»؛ اما آنجايي كه سهواً انجام بشود، اينجا شاملش نميشود، اگر كسي در ركعت دوم، -حالا ما باشيم و همين روايات،- سهواً از زبانش «السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ» صادر شد، این سلام سهوی مخرج نيست؛ لذا اين روايات صورت عمدي را ميگويند؛ اما صورت سهوي را نمیگویند.
رد شبهه دوم
البته درست است که اين روايات فرض عمدي را ميگويد اما الان در ما نحن فيه اين سلامي كه در رکعت چهارم داده شده عمدي است. چون فرض این است که الآن كسي تشهد را خواند و عمداً هم سلام داد، اما بعد از سلام فهميد يك سجده از رکعت اخيره و يك سجده هم از رکعت غير اخيره را نیاورده، پس اين سلام در ما نحن فيه عنوان عمدي را دارد و از اين جهت اين روايات مشكلي ندارد؛ يعني كسي نيايد بگويد بحث سهو است و اين روايات اصلاً مورد سهو را شامل نميشود! خیر، ما نحن فيه اصلاً بحث سهو نيست و عنوان عمد را دارد.
اشکال استدلال به صحیحه حلبی
منتها عرض كرديم كه اين عمدش در جايي است كه بقية الاجزاء انجام شده باشد، ولی در ما نحن فيه نميشود، لذا اين روايت را بايد كنار بگذاريم. حالا آيا با قطع نظر از اين روايات، ما روايات ديگري داريم كه اين سلام را مُخرج نماز بداند؟ حالا كاري به عامه هم نداريم.
کلام مرحوم آیت الله بروجردي(ره)
البته باز قبل از اينكه وارد اين بحث شويم يك كلامي را از مرحوم آیت الله بروجردي(ره) نقل كنيم. ايشان يك مطلبي دارند كه با اين رواياتي كه الآن خوانديم سازگاري ندارد! مرحوم آقاي بروجردي(ره) که به آراء عامه خيلي مسلّط بوده، در كتاب «نهاية التقرير» كه مرحوم والد ما(ره) به عنوان تقريرات صلاة مرحوم آقاي بروجردي(ره) نوشتهاند، در جلد دوم صفحه 309، ميفرمايند:نزد علماي عامه آن صيغهاي كه با آن سلام واقع ميشود، همان صيغهي سوم است؛ يعني آنها «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُه» را سلام ميدانند ولی «السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُه» را سلام نميدانند يعني آن را محلّل و مخرج نميدانند و نیز «السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ» را محلّل و مخرج نميدانند.
ایشان ميفرمايند: «و قد ظهر لك سابقا أنّ صيغة التسليم» يعني صيغهي سلام «عند العامة كانت منحصرةً في الصيغة الاخيرة و أما الصيغتان الاوليان فقد كانتا عندهم من تحيّات التشهّد» اين را جزء تحيّات تشهد ميدانند «وكانوا يقولون باستحبابهما قبل الشهادتين» یعنی قبل از اينكه «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» را بگويند، ميگويند مستحب است که بگوييد: «السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُه، السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ، َ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَه» و در ادامه می فرمایند که: «نعم ذهب الشافعي إلي وجوبهما قبلهما» و باز همين مطلبي را كه امام خمینی(قدس سره) دارند، البته حتما ميدانيد امام(قدس سره) با آن عظمت علمي كه داشتند، در درس مرحوم آیت الله بروجردي(ره) شركت ميكردند، چه اینکه اصول مرحوم آقاي بروجردي(ره) دو تقرير دارد كه يكي از آنها را امام خمینی(قدس سره) نوشتند و به نام «لمحات الاصول» چاپ شده است و البته بسيار هم محكم و متقن نوشتهاند. حال آيا بحث صلاة آقاي برورجردي(ره) را ايشان ميرفتند يا نه؟ من اطلاعی ندارم.
اما خود مرحوم آیت الله بروجردي(ره) در «نهاية التقرير» جلد دوم صفحه 309 ميفرمايند:
ما ميخواهيم ببينيم آيا ما دليلي داريم كه اين سلامي كه با اين خصوصيات، يعني فرض كنيم كسي سجده اخيره را فراموش كرد و تشهد را خواند و سلام داد، آيا اين سلام مخرج از نماز هست يا نه؟ امام خمینی(قدس سره) به دو تا دليل تمسّك كردند كه اين سلام مُخرج است:
دلایل امام خمینی(ره) بر مخرج بودن سلام
«دليل اول»: این است که ميفرمایند ارتكاز متشرعه است، به ارتكاز متشرعه كه انسان مراجعه ميكند، به ارتكاز خودش هم مراجعه ميكند، كسي كه چهار ركعت را خوانده، تشهد را خوانده و سلام داده و يادش افتاد يك سجده در ركعت اخيره نياورده است لذا از او اگر سوال كنيد كه آقا نمازت تمام شد یا خیر؟ ميگويد بله نمازم تمام شد ولي يادم افتاد كه يك سجده را نياوردم، حالا چكار كنم؟ در ارتكاز متشرعه اين است كه اين نماز تمام شده، اين دليل اول ايشان بود.«دلیل دوم»: دليل دومي كه آوردند، «پنج» روايت است؛
«روايت اول»: صحيحه محمد بن مسلم در همين جلد ششم وسائل، صفحه 401 كتاب الصلاة باب هفت حديث دوم، صحيحه محمد بن مسلم است «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ وَ صَفْوَانَ جَمِيعاً عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحَدِهِمَا(عليهما السلام) فِي الرَّجُلِ يَفْرُغُ مِنْ صَلَاتِهِ وَ قَدْ نَسِيَ التَّشَهُّدَ حَتَّى يَنْصَرِفَ» مردي از نمازش جدا ميشود، تشهّد را يادش رفته، «حَتَّى يَنْصَرِفَ»، يعني سلام داده و از آن مکان رفته است «فَقَالَ إِنْ كَانَ قَرِيباً رَجَعَ إِلَى مَكَانِهِ»، حالا كه بلند شد و رفت، اگر نزديك جايي است كه نماز خوانده، برگردد اولی است كه همان جايي كه نماز خوانده بنشيند تشهدش را قضا كند، و اگر از جايي كه نماز خوانده يكي دو كيلومتر فاصله گرفته، «وَ إِلَّا طَلَبَ مَكَاناً نَظِيفاً فَتَشَهَّدَ فِيهِ»، يك جاي پاكي را پيدا كند و در آن تشهد بخواند «وَ قَالَ إِنَّمَا التَّشَهُّدُ سُنَّةٌ فِي الصَّلَاةِ»، تشهد سنّت در نماز است. شاهد ما در اين روايت چيست؟ اين روايت كه مربوط به تشهد است! اينجا ميگوئيم عرف الغاء خصوصيت ميكند و ميگويد اگر كسي نماز را خواند و تشهد را نخواند و سلام داد، امام(عليه السلام) ميفرمايد: اين شخص بايد قضا كند، عين همين مطلب در مورد سجدهی اخيره هم هست، يك سجده فراموش شده كه بايد او هم قضا كند، پس از اين جهت فرقي بين تشهد و سجده نيست و الغاء خصوصيت ميشود، حالا كه الغاء خصوصيت كرديم نتيجه اين ميشود كه سلام موجب و مخرج از نماز است، پس فرقي بين تشهد فراموش شده يا سجدهي فراموش شده نيست! اين روايت اول بود.
«روایت دوم»: روايت دومي كه امام خمینی(قدس سره) استدلال ميكنند حديث «لَا تُعَادُ» است؛ اين حديث خيلي به درد مسئلهگوها ميخورد، همه جا كه لازم نيست يك روحاني برود رساله را ببيند، مردم سوال ميكنند كه من در ذكر ركوع نمازم اينطوري گفتم مثلاً يك ذكر باطلي را گفتم؛ یعنی به جاي اينكه بگويم: «سُبْحَانَ رَبِّيَ الْعَظِيمِ وَ بِحَمْدِهِ»، گفتم: «سُبْحَانَ رَبِّيَ الْأَعْلَى وَ بِحَمْدِهِ»، آیا نمازم باطل است يا خیر؟ نه در اینجا نماز باطل نیست به دلیل قاعده «لَا تُعَادُ» چه اینکه قاعده «لَا تُعَادُ» ميگويد: «لَا تُعَادُ الصَّلَاةُ إِلَّا مِنْ خَمْسَةٍ الطَّهُورِ وَ الْوَقْتِ وَ الْقِبْلَةِ وَ الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ» یعنی نماز در پنج جا بايد اعاده شود؛ وقت و طهور و قبله و ركوع و سجدتين، اما در غير اينها لازم نیست، که يكي از اینها، همين است به اینكه اگر كسي سجدهاي را فراموش كرده، قاعده «لَا تُعَادُ» ميگويد اين نياز به اعاده نیاز ندارد و اين نماز صحيح است و لو سجده اخيره است، اما بايد قضا كند، تشهد را اگر يادش رفته، اخيره و غير اخيره فرق نميكند، اين شخص بايد قضا كند و نمازش صحيح است و نيازي به اعاده ندارد.
«روایت سومِ»: ايشان موثقه ابي بصير است و بخاطر اینکه سماعه در طريقش وجود دارد لذا روايت موثقه است، سماعه هم كه ميدانيد واقفي مسلك است، در همين جلد ششم صفحه 403 باب هفتم حديث ششم، «وَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَنْسَى أَنْ يَتَشَهَّدَ»، يك مردي فراموش ميكند تشهد بخواند، «قَالَ يَسْجُدُ سَجْدَتَيْنِ»، دو تا سجده سهو بايد بياورد، «يَتَشَهَّدُ فِيهِمَا»، تشهدش را هم بايد قضا كند.
اين روايت هم دلالت دارد بر اينكه سلام موجب انصراف است، آن وقت ببينيد اين روايت مطلق است، در ركعت اخيره اگر انسان سجده را فراموش كرده، يا تشهّد را فراموش كرده، دلالت دارد سلام موجب خروج از نماز است مطلقا، يعني ميخواهد منافي انجام داده باشد يا انجام نداده باشد، خواه مربوط به اخيره باشد و خواه مربوط به غير اخيره باشد و خواه وقت تدارك باقي باشد و یا وقت تدارك باقي نباشد، در همه این موارد مطلقا موجب خروج از نماز است.
«روايت چهارم»: صحيحهی «حَكَمِ بْنِ حُكَيْم» است كه در جلد هشتم وسائل صفحه 200، ابواب خلل، همين كتاب الصلاة باب سوم حديث ششم است. «وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ حَكَمِ بْنِ حُكَيْمٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنْ رَجُلٍ يَنْسَى مِنْ صَلَاتِهِ رَكْعَةً أَوْ سَجْدَةً أَوِ الشَّيْءَ مِنْهَا ثُمَّ يَذْكُرُ بَعْدَ ذَلِكَ فَقَالَ يَقْضِي ذَلِكَ»، قضاء ميكند، «فَقُلْتُ أَ يُعِيدُ الصَّلَاةَ»، نمازش را هم بايد اعاده كند؟ «فَقَالَ لَا».
اينجا دقّت كنيد اين صحيحه «حَكَمِ بْنِ حُكَيْم» راجع به ركوع هم دارد، اما نسبت به ركوعش روايات ديگر ميآيد آن را از بين ميبرد، كه اگر كسي ركوع را يادش رفته باشد بايد نماز را اعاده كند، نمازش باطل است، اما ضرري به بقيهي روايت از حيث حجّيت وارد نميكند.
«روایت پنجم»: آخرين روايتي كه امام خمینی(قدس سره) تمسّك كردند صحيحه «مَنْصُورِ بْنِ حَازِم» است كه در جلد ششم وسائل صفحه 319 باب چهاردهم، حديث دوم از ابواب ركوع «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ صَلَّى فَذَكَرَ أَنَّهُ زَادَ سَجْدَةً قَالَ لَا يُعِيدُ صَلَاةً مِنْ سَجْدَةٍ» نماز بخاطر يك سجده اعاده نميشود، جواب مطلق است، يك سجده چه اضافه بشود و چه كم شود، نماز اعاده نميشود «وَ يُعِيدُهَا مِنْ رَكْعَةٍ» از يك ركوع اعاده ميشود.
انصاف اين است كه حق با امام خمینی(قدس سره) است و از روايت پنجم به خوبي استفاده ميشود كه سلام مُخرج است.
نظر مرحوم آقاي بروجردي(ره) در فراموشی دو سجده
يك عبارتي را مرحوم آقاي بروجردي(ره) باز در همان کتاب «نهاية التقرير» در همين مسئله دارند كه ميفرمايند: اين سلام كه در روايات مخرج است، سلامي است كه «وقع صحيحاً»، و آنجايي كه در اين مسئله ميگويند دو تا سجده را فراموش كرده، الآن كسي دو تا سجده را فراموش كرد، تشهد را خواند، سلام را هم خواند، «و كون السلام محلّلا و مخرجا للمصلّي عنها، و موجبا لحلّية ما حرّمته تكبيرة الإحرام التي هي افتتاح للصلاة»، حکم كجاست؟ «لأنّ هذا الحكم إنما هو فيما إذا وقع السلام صحيحاً لا مطلقاً»، اين را در همان صفحه 276 از جلد دوم نهاية التقرير ميگويند.نظر امام خمینی (ره)
طبق بيان امام خمینی(قدس سره) بايد بگوئيم باز اين سلام مخرج است ولو اينكه حضرت امام(قدس سره) ميفرمايند: در اينكه اين مورد را از رواياتی که سلام را مخرج میداند، استفاده كنيم -یعنی فرض دوم- خيلي مشكل است، دوباره تكرار ميكنم؛ كسي دو تا سجده را يادش رفت، در ركعت اخيره، دو سجده را نشست و فكر ميكرد هر دو را انجام داده، تشهد را خواند و سلام را هم خواند، اينجا در اينكه آيا اين سلام مُخرج است يا نه؟ امام خمینی(قدس سره) ميفرمايند: انصاف اين است كه اين استفاده از ادله «في غاية الاشكال» است و مشكل است، مگر اينكه بگوئيم آن صحيحه حلبي كه اول بحث امروز خوانديم اطلاق دارد و آن را هم گفتيم كه نظر به ردّ عامه دارد و نميتوانيم از آن استفاده كنيم. اما در آخر باز حضرت امام(قدس سره) ميفرمايند: حتي در همين جا؛ اگر كسي دو تا سجده را فراموش كرده، بگوئيم الآن تدارك ببيند و بعد تشهد بخواند و بعد سلام بگويد: «لا يخلوا من قوةٍ».
و صلّی الله علی محمد و آله الطاهرین
نظری ثبت نشده است .