موضوع: آيات معاد 2
تاریخ جلسه : ۱۳۹۶/۱۱/۱۷
شماره جلسه : ۳۶
-
بررسی مطلب اول: توصیف شأن مكذبین و كفار در روز قیامت
-
نقد برکلام علامه طباطبایی در اینکه خطاب در آیه مربوط به قیامت است
-
فرق بین «ولی» و «نصیر» از دیدگاه صاحب مجمع البیان
-
دیدگاه صاحب تفسیر «کنز الدقائق» در آیه شریفه 22 از سوره عنکبوت
-
قرائن بر اینکه خطاب در آیه مربوط به عالم دنیا
-
اقسام تعجیز در قیامت به نقل از علامه طباطبایی و نقد آن
-
بررسی مطلب دوم در کلام علامه طباطبایی
-
آیه شریفه «یا معشر الجن و الانس» مربوط به دنیا
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين
حال باید بررسی شود آیا هر دو مطلب درست است یا اینكه ممكن است مطلب دیگری استفاده شود؟
بررسی مطلب اول: توصیف شأن مكذبین و كفار در روز قیامت
نقد برکلام علامه طباطبایی در اینکه خطاب در آیه مربوط به قیامت است
سؤال این است چگونه آیه در مقام توصیف شأن مکذبین در قیامت است؟ بله آیهای «یعَذِّبُ مَن یشَاءُ وَ یرْحَمُ مَن یشَاءُ» مربوط به قیامت است ولی به چه قرینهای گفته شود این آیه نیز مربوط به قیامت است نه تنها قرینهای بر این مطلب وجود ندارد بلکه خود كلمهی «فی الأرض و لا فی السماء» (بر حسب دو احتمالی که مرحوم شیخ در تبیان بیان فرمودند که شما نمیتوانید معجز باشید نه در زمین و نه در آسمان)، قرینهی واضح و روشنی است بر اینکه خطاب، خطاب به كفار و به مكذبین روز قیامت، در همین عالم است.از اینکه خداوند تبارك و تعالی در آیات پیشین چنین میفرماید: «أوَلَمْ یرَوْا كَیفَ یبْدِءُ اللهُ الْخَلْقَ ثُمَّ یعِیدُهُ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللهِ یسِیرٌ»، «قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَیفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللهُ ینشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللهَ عَلَى كُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ»، «یعَذِّبُ مَن یشَاءُ وَ یرْحَمُ مَن یشَاءُ وَ إِلَیهِ تُقْلَبُونَ» و سپس میفرماید «و ما أنتم بمعجزین» شما آدمهای ضعیفی هستید نه در زمین و نه در آسمان قدرت اینكه خدا را عاجز كنید ندارید، ظهور اولیهی آیه این است که نفس کلمهی «فی الأرض و لا فی السماء» قرینه میشود که خطاب مربوط به عالم دنیا است و در این عالم، خداوند متعال میفرماید: هیچی نیستید، نه در زمین و نه در آسمان قدرت اینكه خدا را عاجز كنید ندارید.
از آن طرف میفرماید: «و ما لكم من دون الله من ولی و لا نصیر» ولی كه متولّی امور شما بشود و كارهای شما را انجام بدهد را هم ندارید، نصیر هم ندارید.
فرق بین «ولی» و «نصیر» از دیدگاه صاحب مجمع البیان
در فرق میان «ولی» و «نصیر» مجمع البیان اینطور بیان میكند «و قیل إن الولی الذی یتولى المعونة بنفسه»[2]، «ولی» آن كسی است كه كار را به نفسه خودش انجام میدهد مثل «ولی» در ایتام و صبیان که همه كارها را انجام میدهد. اما «و النصیر یتولى النصرة تارة بنفسه و تارة بأن یأمر غیره به» نصیر اعم است، یعنی گاهی اوقات خودش انجام میدهد و گاهی اوقات نیز دیگری را امر میكند و گاهی اوقات هم به كمك آن كسی كه عاجز و ضعیف است میآید، یعنی آن كسی كه ضعیف هست یك مقدار را آن ضعیف انجام میدهد و یك مقدار هم این كسی كه دارد كمك میكند انجام میدهد.در عرف نیز بین «ولی» و «معین» فرق است، «نصیر» یعنی «معین». «معین» یعنی یك مقدار میآید كنار كار و كمك میكند.
پس اینکه خداوند متعال میفرماید: «و ما انتم بمعجزین فی الأرض و لا فی السماء»، شما نه در زمین و نه در آسمان قدرت ندارید که خدا را عاجز كنید، كنایه از این است كه تمام زمین و آسمان در اختیار خدا است.
بنابراین معنای واضح آیه همین است که بیان شد و نفس کلمهای «ارض و سماء» قرینهی روشنی است كه این خطاب، خطاب به كفار و خطاب به مكذبین روز قیامت در همین عالم است، یعنی خداوند متعال از آن طرف میفرماید: «یعذب من یشاء» در قیامت و از این طرف میفرماید: «و ما انتم بمعجزین»، بدانید شما آدمهای ضعیفی هستید و هیچی نیستید، نه در زمین و نه در آسمان قدرت اینكه خدا را عاجز كنید ندارید.
اما طبق بیان مرحوم علامه که فرمودند: آیه «توصیفٌ لشأنهم یوم القیامه» است اگر «توصیفٌ لشأنهم» باشد معنایش اینطور میشود: شما معجز نیستید به این معنا كه بخواهید فرار كنید از قضاء الهی در روز قیامت، یعنی روز قیامت اگر خدا برای شما جهنم قرار داده باشد كاری نمیتوانید كنید، هر چه كه برای شما مورد قضاء قرار داده باشد همان است.
دیدگاه صاحب تفسیر «کنز الدقائق» در آیه شریفه 22 از سوره عنکبوت
در حالی که صاحب تفسیر «كنز الدقایق» آیه را مربوط به قیامت قرار نداده، وقتی میخواهد «فی الارض و لا فی السماء» را معنا كند میفرماید: «إن فررتم من قضائه، بالتّواری فی الأرض» اگر بخواهی از قضای الهی فرار كنید و متواری در زمین بشوید «و الهبوط فی مهاویها» بخواهی در این روزنهها و سوراخهای زمین، خودتان را مخفی نگه دارید «و التّحصّن فی السّماء» یا میخواهید متحصن در آسمان شوید.[3]قرائن بر اینکه خطاب در آیه مربوط به عالم دنیا است
الف). «ارض و سماء» ظهور در همین ارض و سمای دنیوی دارد و خطاب به همین عالم دنیا است «و ما انتم بمعجزین فی الأرض و لا فی السماء» یعنی شما نه در زمین و نه در آسمان نمیتوانید خدا را معجز باشید، نمیتوانید خدا را عاجز كنید از آنچه میخواهد انجام بدهد«إن الله یفعل ما یشاء».ب). اگر خطاب مربوط به قیامت باشد چه فایدهای دارد؟ مگر قیامت احتمال یا توهم معجز بودن است؟ در حالی که آنجا روزی است كه «لِمَنِ الْمُلْكُ الْیوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّار»[4]، همه آنجا میگویند «لله الواحد القهار»، آنجا در قبضهی قدرت خدا است و نیازی به این بیان نیست پس جای توهم در دنیا است كه فرعون بگوید نردبانی بلند درست كنیم تا ببینیم خدای موسی كجا است و او را مثلاً از بین ببریم!
پس توهم معجز بودن در دنیا معنا دارد زیرا كافر در دنیا خودش را مستقل از خدا میداند، به قیامتی معتقد نیست و فكر میكند هر كاری بخواهد میتواند انجام بدهد، لذا خداوند متعال میفرماید «و ما انتم بمعجزین فی الارض و لا فی السماء».
اما ارتباط با آیه پیشین؛ مكرر بیان شد که سیاق قرینیت ندارد نمیتوان گفت چون آیه پیشین مربوط به قیامت است پس این هم باید مربوط به قیامت باشد، البته بی ارتباط نیست و ارتباطش روشن است زیرا خداوند میفرماید: راجع به قیامتتان این است که «یعذب من یشاء و یرحم من یشاء»، اما بدانید در دنیا هم كاری از دست شما ساخته نیست، فكر نكنید در دنیا بگوئید هر كاری بخواهیم میكنیم، نعوذ بالله خدا هم نمیتواند كاری انجام بدهد «و ما انتم بمعجزین فی الارض و لا فی السماء»، در همین دنیا «ما لكم من دون الله من ولی و لا نصیر»، ولی و نصیری ندارد.
اینکه مرحوم طباطبائی در تبیین«ما لكم من دون الله من ولی و لا نصیر» میفرمایند: «ای لیس لكم الیوم ولی من دون الله یتولى أمركم فیغنیكم من الله و لا نصیر ینصركم».[5]
اشکال این است که کلمهای «یوم» از كجا آورده شد؟ آیه شریفه كه« یوم» ندارد، معنای آیه این است که: الآن «من دون الله» ولی و نصیر ندارید.
اقسام تعجیز در قیامت به نقل از علامه طباطبایی و نقد آن
در ادامه ایشان میفرمایند: «فالآیة- كما ترى- تنفی ظهورهم على الله و تعجیزهم له بالخروج و الامتناع عن حكمه بأقسامه»، آیه شریفه نفی میكند از اینکه اینها بخواهند خدا را تعجیز كنند، و تعجیز خدا چیست؟ به خروج و امتناع از حكم خدا بأقسامه:1. «فلا هم یستقلون بذلك» اینها مستقل نیستند تا به تنهایی بخواهند خدا را عاجز كنند، و این «و ما انتم بمعجزین» یعنی «و ما انتم بمستقلین» در تعجیز خدا، به تنهایی بخواهید خدا را عاجز كنید.
2. «و لا غیرهم یستقل بذلك» دیگری هم استقلال ندارد و جمله «و ما لكم من دون الله من ولی» این را میخواهد بگوید که كافر خودش نمیتواند تعجیز كند اما كسی را دارد که «ولی» این است و او خدا را تعجز میكند، این هم نیست «و ما لكم من دون الله من ولی»
3. «و لا المجموع منهم و من غیرهم یعجزه تعالى» خود این كافر و آن «ولی» مجموعاً بخواهد خدا را تعجیز كند، این هم نیست و جمله «ولا نصیر» اشاره به این قسم دارد.[6]
این بیان مرحوم علامه، بیان لطیفی هست (یعنی خدا میفرماید: اقسام تعجیز خدا در روز قیامت منتفی است نه خودتان مستقلاً و نه دیگری به نفع شما مستقلاً و نه مجموعاً میتوانید خداوند را تعجیز کنید) لکن اول باید اثبات شود که آیه مربوط به قیامت است تا اقسام تعجیزها مربوط به قیامت شود.
در حالی که آیه الآن دارد خطاب میكند «و ما انتم بمعجزین الآن» یعنی ظهور در فعلیت دارد. یكی از نكاتی كه در بحث ظواهر میگویند این است كه عناوین ظهور در فعلیت دارد، نمیگوید آینده، لذا اگر «و ما انتم بمعجزین» مربوط به قیامت گرفته شود معنای آیه شریفه این میشود که شما در آینده معجز نیستید، و این خلاف ظاهر آیه است، البته اگر خداوند تبارك و تعالی فرموده بود «فی القیامه» اشكالی نداشت چون آن هم درست بود ولی آیه ظهور در همین دنیا دارد «و ما انتم بمعجزین الآن»، در این دنیا، نه در روی زمین میتوانید خدا را عاجز كنید نه در روی آسمان، یعنی هر جا كه تصور كنید تحت قبضهی خداست و شما كاره ای نیستید و دیگری هم نمیتواند ولایت این كار را داشته باشد و دیگری هم نمیتواند شما را نصرت كند.
پس با قطع نظر از قرینهی «فی الارض و لا فی السماء» اینکه گفته شود «ما انتم بمعجزین فی الآینده» در قیامت، این خلاف ظاهر دیگری است و ظاهر آیه شریفه در این است که خطاب مربوط به دنیا است نه قیامت.
بررسی مطلب دوم در کلام علامه طباطبایی
اما اینکه ایشان فرمودند: آیه مورد بحث، جاری مجرای آیه «یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطارِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ فَانْفُذُوا لا تَنْفُذُونَ إِلاَّ بِسُلْطان» میباشد کلام صحیحی نیست. توضیح مطلب: آیه میفرماید: «یا معشر»، «معشر» از همان عُشر، عَشر که دهتایی است و به عدد «ده» یك عدد كامل میگویند در مقابل، به عدد «یك تا نُه» ناقص گفته میشود، به همین خاطر یك جمعیت كامل را عرب میگوید «معشر»، خطاب میگوید «یا معشر الجن و الانس إن استطعتم» اگر قدرت دارید «أن تنفذوا» عبور كنید «نفوذ» به معنای «پاره كردن» است اما اینجا یعنی «عبور كردن»، «من اقطار السماوات و الارض» از گوشهها و جوانب و اطراف آسمان و زمین «تنفذوا» بروید، «لا تنفذون الا بلسطان».
آیه شریفه «یا معشر الجن و الانس» مربوط به دنیا
سؤال اینست كه این آیه چگونه ارتباط به قیامت دارد؟ وقتی به تفاسیر مراجعه میشود بعضیها گفتهاند آیه شریفه مربوط به قیامت است بعضی گفتهاند مربوط به دنیا است، بعضی هم گفتهاند اعم از دنیا و آخرت است، یعنی یك احتمال سومی هم وجود دارد که آیه مربوط به دنیا و آخرت است.حالا اگر روایتی در ذیل آیه باشد، روی مبنای مختار که روایات در باب تفسیر آیات نیز حجّت هستند قابل اخذ است و اتفاقاً صاحب مجمع البیان در ذیل این آیه شریفه، این روایت را آورده كه روز قیامت كه میشود خداوند تبارك و تعالی در یك زمینی تمام انس و جنّ را جمع میكند، بعد به ملائكهی آسمان دنیا كه دو برابر این انس و جنّ زمین هستند دستور میدهد كه آنها به صورت یك دایره دور اینها قرار بگیرند به ملائكهی آسمان دوم كه دو برابر ملائكهی آسمان اول هستند دستور میدهد كه بیائید حلقه دوم را دور اینها قرار بدهید تا ملائكهی آسمان هفتم كه آن حلقهی هفتم را تشكیل میدهند بعد این خطاب میآید «یا معشر الجن و الانس ان استطعتم» كه انس و جنّ میبینند كه در این محاصره هفت حلقه از ملائكه كه حلقهی اول آن فقط دو برابر خودشان است اصلاً نمیتوانند از اینجا عبور كنند و خارج شوند.[7]
ولی نكته این است كه آیه مربوط به همین عالم دنیا است، آیه میفرماید:«یا معشر الجن و الانس ان استطعتم أن تنفذوا من اقطار السماوات و الارض فانفذوا» بعد میفرماید «لا تنفذون الا بسلطان»، یعنی خدا میفرماید شما قدرت عبور ندارید مگر «سلطان»! حالا «سلطان» به معنای «ارادهی الهی» باشد، اصلاً متأخرین بعضیها از این روشنفكرها «سلطان» را به معنای علم گرفتهاند، یعنی با «علم» انسان بتواند در آسمانها نفوذ كند، یا با «علم» انسان نفوذ كند در اقطار زمین كه این احتمال خیلی بعید است.
آیه مربوط به همین عالم است، خطاب مربوط به معشر جنّ و انس در همین عالم است یعنی خدا میگوید هر جا بخواهید بروید تا من اراده نكنم نمیشود، هر جا بروید این چنین است، تحت قدرت الهی هستید. حالا همین آیه را روز قیامت هم به یك كیفیتی بخوانند اشكالی ندارد، ولی دلیل بر این نیست كه آیه مربوط به قیامت باشد بلکه ظهور اولیه آیه در همین دنیا است و به تناسب هم در قیامت برای معشر جنّ و انس خوانده میشود.
پس نتیجه این شد اینکه مرحوم علامه طباطبائی آیه شریفه «ما انتم بمعجزین» را در قیامت گرفتند و آیه «یا معشر الجن و الانس« را هم مربوط به قیامت گرفتند صحیح نیست و به نظر قاصر میرسد كه هیچ كدام مربوط به قیامت نیست.
[1] ـ رحمن،33.
[2] ـ مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج8، 438.
[3] ـ تفسیر كنز الدقائق و بحر الغرائب، ج10، 134.
[4] ـ غافر،16.
[5] ـ «و قوله: «وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ وَلِی وَ لا نَصِیرٍ» أی لیس لكم الیوم ولی من دون الله یتولى أمركم فیغنیكم من الله و لا نصیر ینصركم فیقوی جانبكم و یتمم ناقص قوتكم فیظهركم علیه سبحانه»، المیزان فى تفسیر القرآن، ج16، 118.
[6] ـ «فالآیة- كما ترى- تنفی ظهورهم على الله و تعجیزهم له بالخروج و الامتناع عن حكمه بأقسامه فلا هم یستقلون بذلك و هو قوله: «وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ» إلخ و لا غیرهم یستقل بذلك و هو قوله: «وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ وَلِی» و لا المجموع منهم و من غیرهم یعجزه تعالى و هو قوله: «وَ لا نَصِیرٍ».المیزان فى تفسیر القرآن، ج16، 118.
[7] ـ «روى مسعدة بن صدقة عن كلیب قال كنا عند أبی عبد الله (ع) فأنشأ یحدثنا فقال إذا كان یوم القیامة جمع الله العباد فی صعید واحد و ذلك أنه یوحی إلى السماء الدنیا أن اهبطی بمن فیك فیهبط أهل السماء الدنیا بمثلی من فی الأرض من الجن و الإنس و الملائكة ثم یهبط أهل السماء الثانیة بمثل الجمیع مرتین فلا یزالون كذلك حتى یهبط أهل سبع سماوات فیصیر الجن و الإنس فی سبع سرادقات من الملائكة ثم ینادی مناد «یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ» الآیة فینظرون فإذا قد أحاط بهم سبعة أطواق من الملائكة» مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج9، 311.
نظری ثبت نشده است .