درس بعد

صلاة المسافر

درس قبل

صلاة المسافر

درس بعد

درس قبل

موضوع: صلاة المسافر (1)


تاریخ جلسه : ۱۳۹۲/۴/۲۹


شماره جلسه : ۹

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • ادامه بررسی نظریه‌ی صاحب جواهر(ره) پیرامون وحدت تعابیر وارده در حد مسافت شرعی

  • ادامه تبیین دلائل نظریه‌ی عینیت از منظر صاحب جواهر(ره)

  • مناقشه بر دلیل اول صاحب جواهر(ره) از منظر مختار ضمن دو اشکال

  • مناقشه بر دلیل دوم و سوم صاحب جواهر(ره) از منظر مختار

  • تبیین مجدد محل نزاع و بیان اقوال پیرامون آن

  • بررسی تفصیلی نظریه محقق بروجردی(ره) در البدر الزاهر

دیگر جلسات



بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله ربّ العالمين و صلّي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين


ادامه بررسی نظریه‌ی صاحب جواهر(ره) پیرامون وحدت تعابیر وارده در حد مسافت شرعی؛
بحث در فرمایش صاحب جواهر(ره) بود، ایشان معتقدند که از مجموع روایات استفاده می‌شود که شارع برای عنوان مسیرة یومٍ یک معنای شرعیِ عنده و عند الشارع معیّن کرده، فرمودند این مسیرة یومٍ و ثمانیة فراسخ که قبلاً هم عرض شد عمده‌ی بحث در این است که این دو تا را باید چکار کنیم و الا یومٌ و لیله و بقیه‌ی موارد جوابش خیلی روشن است که می‌رسیم، اما آیا اینها دو تا ضابطه است؟ یکی مسیرة یومٍ، یکی ثمانیة فراسخ یا اینکه اینها دو تا ضابطه نیست که محتملات را توضیح دادیم.

صاحب جواهر(ره) فرمود اینها در نزد شارع یکی است، به این معنا که اگر کسی صبح حرکت کرد تا ظهر هشت فرسخ را آمد ولو در نزد عرف این مسیرة یومٍ تامه نیست اما شارع می‌گوید من این را مسیرة یومٍ می‌دانم، اگر کسی از صبح تا غروب راه آمد آهسته آهسته، عرف می‌گوید این مسیرة یومٍ هست اما اگر هشت فرسخ نشد صاحب جواهر(ره) می‌فرماید شارع این را مسیرة یومٍ نمی‌داند. مسیرة یومٍ در نزد شارع در جایی است که هشت فرسخ محقق شود ولو به حسب مفهوم عرفی مسیرة یومٍ صدق نکند هر جا هشت فرسخ محقق شد این مسیرة یومٍ است.

ادامه تبیین دلائل نظریه‌ی عینیت از منظر صاحب جواهر(ره)؛
بحث در این استدلالات صاحب جواهر(ره) بود، صاحب جواهر(ره) سه تا دلیل دیگر در کلماتش آورده که اینها را باید خوب دقت کنیم و بعد ببینیم که اینها آیا قابل مناقشه هست یا خیر؟

دلیل اول:
صریح شش روایت؛
صاحب جواهر(ره) که تمسّک به چند روایت بود را ذکر کردیم و عرض کردیم خود صاحب جواهر(ره) تمسّک به این روایات را توضیح نمی‌دهد و نیاز دارد به همان بیانی که ما اشاره کردیم.

دلیل دوم:
اشاره برخی روایات بر تحقق مسافت با قصد چهار فرسخ؛
ایشان می‌فرمایند «بل» یعنی غیر از این روایات، می‌فرماید «بل قد یأمی إلیه النصوص الکثیرة الدالة علی تحقق المسافة بقصد بریدٍ»، می‌فرماید ما یک روایاتی داریم که دلالت بر این دارد که اگر کسی قصد برید کرد، برید یعنی چهار فرسخ، اینجا مسافت شرعیّه محقق می‌شود. «معلّلةً» در این روایات یک تعلیلی آمده، تعلیل این است که می‌فرماید این آدم چون اراده‌ی رجوع دارد یک روزش را اشغال کرده. «معلّلةً بأنه یتمّ له شغل یومه بإرادته الرجوع»، این آدم چون می‌خواهد به چهار فرسخ برود و برگردد، اراده‌ی رجوع دارد «شغل یوم»، یعنی به اندازه‌ی یک روز کار کرده، به اندازه‌ی یک روز سیر کرده، «فیکون بریداً ذاهباً و جائیّة، حتّی علی ما فهمه الاصحاب منها من ارادة الرجوع لیومه»، یک بحثی داریم که ان شاء الله خواهیم گفت آیا هشت فرسخ در صورتی سبب قصر نماز است که انسان همان روز بخواهد برگردد، اما اگر کسی هشت فرسخ رفت و شب را در یک جا بیتوته کرد، بعضی از فقها می‌گویند اینجا نماز قصر نمی‌شود، قول نادری است. می‌فرماید حتّی روی آن مبنا که اراده‌ی رجوع شرطیّت دارد. بعد می‌فرمایند: «ضرورة عدم صدق شغل الیوم حقیقةً بالسفر إذا تخلّل بین الذهاب و الإیاب جلوسٌ لقضاء الحاجة فلابدّ من إرادة مقدار ذلک فهو البریدان». بعد یک فتأمل هم دارند. ایشان می‌فرمایند این روایاتی که می‌گوید اگر کسی چهار فرسخ رفت و چهار فرسخ می‌خواهد برگردد، این روایات کاشف از این است که شارع برای مسیرة یوم یک معنای شرعی خاصی در نظر گرفته می‌گوید مسیرة یوم همان هشت فرسخ است ولو به این نحو که چهار فرسخ برود و چهار فرسخ بیاید، همین اندازه، این هم دلیل دوم ایشان.

دلیل سوم:
اجماع منقول و محصل، دال بر وقوع تقصیر در هشت فرسخ ولو در برخی از روز؛
می‌فرماید «علی أنّ الإجماع بقسمیه محققٌ علی التقصیر فی قطع البریدین و إن کان فی بعض الیوم»، اجماع داریم، هم اجماع محصّل و هم منقول، بر اینکه اگر کسی هشت فرسخ رفت نمازش قصر می‌شود ولو فی بعض الیوم باشد.

دلیل چهارم:
شاید نظر فقها از مسافت، مسیرة یوم، بریدین و یا هشت فرسخ شرعی باشد؛
اساساً می‌فرماید این معنایی که ما می‌گوئیم ولو فقها به آن تصریح نکردند اما لعلّ مراد فقها و اصحاب هم همین باشد «بل لعلّه هو مراد الأصحاب کالمصنف (صاحب شرایع) و غیره ممن عبّر بعبارته عن المسافة» همه‌ی فقهایی که وقتی می‌خواهند بگویند مسافت، گفتند «هی مسیر یوم، بریدین، ثمانیة فراسخ». آنهایی که این سه را کنار هم گذاشتند گفتند مسافت در جایی است که مسیرة یومٍ باشد، بریدین باشد، ثمانیة فراسخ باشد، اینها همین معنا را می‌خواهند اراده کنند که مراد از مسیرة یومٍ، مسیرة یوم عرفی نیست بلکه همین مسیرة یومٍ شرعی است که شارع می‌گوید اگر کسی هشت فرسخ رفت من همین را مسیرة یوم می‌دانم ولو در یک ساعت باشد. طبق بیان صاحب جواهر(ره) الآن اگر کسی با یک جِت یک ساعت به اندازه‌ی ده هزار کیلومتر برود، حالا با هواپیما که یک ساعت هزار کیلومتر را می‌رود، کسی از تهران تا مشهد یک ساعت می‌رود، الان ساعت هفت صبح می‌رود و هشت صبح آنجاست، چون هشت فرسخ طی شده صاحب جواهر(ره) می‌گوید همین می‌شود مسیرة یومٍ، چون مسیرة یومٍ یک مسیرة یومٍ عند الشارع است و شارع می‌گوید اگر کسی هشت فرسخ را طی کرد من می‌گویم این مسیرة یومٍ انجام شده ولو عند العرف چنین نباشد، این خلاصه‌ی فرمایش صاحب جواهر(ره) بود.

ایراد چند مناقشه بر دلائل صاحب جواهر(ره) از منظر مختار؛
به نظر ما بر این فرمایش صاحب جواهر مناقشاتی وارد است، که عبارتند از:

مناقشه بر دلیل اول صاحب جواهر(ره) از منظر مختار ضمن دو اشکال؛
از دلیل اوّل صاحب جواهر(ره) شروع کنیم؛ تمسّکی که صاحب جواهر(ره) به روایات کردند، دو اشکال بر نظر ایشان وجود دارد که عبارتند از:

اشکال اول بر نظریه‌ی صاحب جواهر(ره) از منظر مختار؛

مناقشه بر موثقه سماعة:
نظر صاحب جواهر(ره) با روایات دال بر مسیرة یوم در باب حج سازگار نیست؛ فرمود موثقه‌ی سماعه. در موثقه سماعه تعبیر این است «فی مسیرة یومٍ و ذلک بریدان و هما ثمانیة فراسخ» آیا این «و هما ثمانیة فراسخ» می‌خواهد برای بریدان معنای شرعی کند؟ نه، این روشن است. به چه قرینه‌ای شما می‌فرمایید شارع می‌گوید من ثمانیة فراسخ را مسیرة یومٍ شرعی می‌دانم ولو مسیرة یومٍ عرفی نباشد، این الفاظ که در روایات آمده مخصوصاً اگر یک الفاظی باشد که در نزد عرف هم رایج است. ما کلمه‌ی مسیرة یومٍ در باب حج هم داریم، در بعضی از روایات داریم که اگر کسی بخواهد مسیرة یومٍ برود باید یک محرمی همراه او باشد، آنجا مسیرة یومٍ که می‌گوئیم یک محرمی باید همراه او باشد مرادش چیست؟ روایت چنین است که «لا یحلّ لإمرأة تؤمن بالله و الیوم الآخر أن تسافر مسیرة یومٍ إلا و معها ذو محرمٍ» برای هیچ زنی که ایمان به خدا و روز قیامت دارد نمی‌تواند یک مسیرة یومٍ برود «الا و معها ذو محرمٍ»، به همین روایت تمسک می‌کنند در باب حج که اگر بخواهد مستطیع باشد باید یک محرمی همراهش باشد چون سفر حج سفری است که چند روز بلکه بیش از یک ماه طول می‌کشد. سؤال این است که این مسیرة یومٍ در اینجا به چه معناست؟ یعنی یک زنی که از اول طلوع فجر تا غروب بخواهد بیرون باشد، این نیاز دارد به اینکه یک محرمی همراهش باشد و گرنه زنی که بخواهد یک ساعت مسافت هزار کیلومتری را با هواپیما برود را عرف نمی‌گوید مسیرة یومٍ رفته. آیا صاحب جواهر(ره) می‌خواهد بفرماید آنجا مسیرة یومٍ در معنای عرفی‌اش استعمال شده، اینجا شارع می‌خواهد بفرماید ما از مسیرة یومٍ در حدّ قصر اراده می‌کنیم ثمانیه فراسخ، قرینه‌ای بر این معنا نداریم، این روایت سماعه دلالت ندارد.

روایات دیگر هم که ایشان استدلال کرده این حسنه‌ی فضل بن شاذان است یا آن روایتی که در علل بود که تصریح دارد به اینکه «لأنّ ثمانیة فراسخ هو سیر الجمّال (شتردارها) و القوافل و هو الغالب علی المسیر و هو أعظم السیر الذی یسیره الجمالون و المکاریون»، اصلاً اینها نه تنها از آن استفاده نمی‌شود که مسیرة یومٍ در نزد شارع معنای شرعی ندارد بلکه تصریح به این است که همان معنای عرفی که قوافل و مکاریون دارند شارع اراده می‌کند، یک معنای شرعی اراده نکرده، این اولاً.

پس این روایاتی که عمده‌ی دلیل صاحب جواهر(ره) است و مدّعای شریف‌شان این است که این روایات دلالت دارد، ولی به نظر مختار این روایات به هیچ وجهی دلالت ندارد و عجیب این است که چطور ایشان فرموده است صریح این روایات، نه تنها ظهوری ندارد، اصلاً اشعاری به این معنا هم به نظر ما ندارد، این اولاً.

اشکال دوم بر نظریه صاحب جواهر(ره):
می‌گویند شارع یک ملاحظه‌ای کرده دیده غالباً در سیر متعارف معتدل السیر این است که از صبح تا غروب هشت فرسخ می‌روند، سیر با بقر ملاک نیست، سیر با فرس هم ملاک نیست، چون غالب سیرها با شتر بوده، ولی این حکمت است و حکمت که شد بعداً خواهیم گفت بعضی از افرادی که خواستند نظر بدهند، الآن هستند و نادر هستند، می‌گویند اگر کسی از صبح تا غروب حرکت کرد آن هم با وسائل متعارف زمان خود ما، بعضی‌ها می‌گویند اگر کسی از اول طلوع فجر یا از اول شمس با ماشین حرکت کرد تا مغرب این می‌تواند نماز را قصر کند، چون وسیله‌ی متعارف زمان ما ماشین است و روایات هم می‌گوید با وسیله‌ی متعارف مسیرة یومٍ باید باشد لذا باید از صبح تا غروب با ماشین حرکت کند، این ناشی از عدم دقّت در این روایات است، شارع متعال در این بحث نماز قصر چکار کرده؟ یک جهتی را، یک امر غالبی در زمان نزول آیه را نگاه کرده اما بعد آمده یک ضابطه‌ی دائمی «الی یوم القیامة» قرار داده، ما حرفمان به اینهاست، شارع چرا آمد ثمانیة فراسخ را تصریح کرد به او، شارع می‌فرمود فقط مسیرة یومٍ به وسیله‌ی متعارف در هر زمان. این عبارت «لأن ثمانیة فراسخ مسیرة یومٍ للعامة و القوافل و الاثقال» یعنی شارع آمده این را به عنوان حکمت برای ملاک قرار داده، یعنی ملاحظه کرده دیده قوافل این چنین است و اما ضابطه را ثمانیة فراسخ قرار داده، نفرموده ملاک مسیرة یومٍ للعامه، اگر می‌خواست این را بگوید چرا اسمی از ثمانیة فراسخ آورد، باید بگوید در هر زمان مسیرة یومٍ فی کل زمانٍ للقوافل با وسایل متعارف آن زمان.

حال شما وقتی می‌گوئید این دو تعبیر در نزد شارع متعال یکی است مسیرة یومٍ، ثمانیة فراسخ است و ثمانیة فراسخ هم مسیرة یومٍ است، شما چرا یک طرف قضیه را قبول می‌کنید می‌گوئید اگر کسی هشت فرسخ آمد اما مسیرة یومٍ عرفی نشد، شمای صاحب جواهر(ره) می‌گوئید این مسیر یومٍ شرعی هست، اشکال ما این است که چرا آن طرف قضیه را نمی‌فرمائید؟! اگر یک کسی مسیرة یومٍ عرفی آمد و هشت فرسخ نشد، وقتی شما می‌گوئید اینها شرعاً یکی است، عین تصریح صاحب جواهر(ره) این است که «بناءً علی ما ذکرنا من أنّهما شیءٌ واحدٌ عند الشارع»، یعنی ثمانیة فراسخ، مسیرة یومٍ است و مسیرة یومٍ هم ثمانیة فراسخ است، این طرف قضیه را هم بفرمایید، چرا آن کسی که از صبح تا غروب پیاده و آهسته راه آمده اما هشت فرسخ نیامده، بگوئید این هم هشت فرسخ عند الشارع آمده در حالی که مرحوم صاحب جواهر(ره) این را نمی‌گوید، این مبنا اقتضا دارد که ایشان چنین قولی را هم قائل شود، لذا این دو اشکال بر دلیل اول صاحب جواهر(ره) وارد است.

مناقشه بر دلیل دوم و سوم صاحب جواهر(ره) از منظر مختار؛
حالا اینکه آن نصوص را به عنوان دلیل دوم صاحب جواهر آورد، اجماع هم بر ثمانیة فراسخ دارد و هم بر مسیرة یومٍ داریم بعداً یکی یکی اینها را جداگانه مورد بحث قرار می‌دهیم عمدتاً در اینجا این دو اشکال بر صاحب جواهر(ره) وارد است.

تبیین مجدد محل نزاع و بیان اقوال پیرامون آن؛
بحث این است که ما بالأخره اینجا چکار باید کنیم؟ دوباره نزاع را مطرح می‌کنند؛ و در اینجا چند قول مطرح است که عبارتند از:

قول اول از منظر صاحب جواهر(ره):

آیا بگوئیم این دو تعبیر شرعاً یکی است «کما علیه الجواهر»

قول دوم:

یا بگوئیم اینها عند الشارع دو تا ضابطه است و هر دو مجموعاً باید باشد یعنی بگوئیم هم باید مسیرة یومٍ باشد و هم ثمانیة فراسخ، این دو.

قول سوم از منظر صاحب مدارک(ره):
یا بگوئیم کل واحدٍ منهما ملاک است یعنی احدهما، که صاحب مدارک(ره) قائل شده. غیر از صاحب جواهر(ره) من ندیدم کسی مسئله‌ معنای شرعی را بیان کرده باشد، همه می‌گویند مسیرة یومٍ عرفی ملاک است، صاحب مدارک(ره) می‌گوید اگر کسی ثمانیة فراسخ آمد نمازش قصر است ولو مسیرة یومٍ نشود، اگر کسی مسیرة یومٍ آمد نمازش قصر است ولو ثمانیة فراسخ نباشد، این هم قول سوم در مسئله.

قول چهارم از منظر محقق بروجردی، حائری و اصفهانی(قده):
این است که یکی از این دو تعبیر شرط است و دیگری اماره است، کسانی مثل مرحوم آقای بروجردی(ره)، مثل مرحوم محقق حائری(ره) در کتاب «الصلاة»، مثل مرحوم آقا سید ابوالحسن اصفهانی(ره) در صلاة مسافرشان، اینها می‌گویند ما از روایات استفاده می‌کنیم ثمانیة فراسخ ملاک است، یعنی شارع یک ضابطه دارد و آن هشت فرسخ است، اما عند الجهل بمقدار یک کسی اینقدر راه آمده نمی‌داند چقدر است؟ پنج یا شش فرسخ؟ اگر دید مسیرة یومٍ شده، صبح راه افتاده و الآن هم هوا تاریک شده، شارع مسیرة یومٍ را اماره‌ی شرعی قرار داده برای هشت فرسخ، این هم یک قول و احتمال. این هم در فرضی است که یک کسی از صبح تا غروب راه آمده و نمی‌داند هشت فرسخ شده یا نه؟ از عبارت این سه بزرگواری که عرض کردم، این مقداری که من احصاء کردم، اگر در کلمات ببینید شاید عده‌ی دیگری هم قائل باشند.

قول پنجم از منظر محقق اصفهانی(ره):
مسیرة یوم ملاک است و ثمانیة فراسخ اماره شرعی اوست؛
عکس قول چهارم است که این را دیدیم مرحوم محقق اصفهانی(ره) که حاشیه بر کفایه و مکاسب دارد، ایشان می‌فرماید ما از روایات استفاده می‌کنیم ملاک و شرط، مسیرة یومٍ است اما هشت فرسخ اماره‌ی شرعیّه‌ی برای اوست، این هم قول پنجم.

قول ششم از منظر مشهور:
ملاک فقط ثمانیة فراسخ است؛
اما قول ششم که لعلّ ما بتوانیم به مشهور هم نسبت بدهیم این است که ملاک فقط ثمانیة فراسخ است، مسیرة یومٍ اصلاً عنوان اماریّت شرعیه هم ندارد که ظاهر فتاوا همین است، فتاوای قدما و متأخرین اکثرشان همین است الا این افرادی را که اسم بردیم.

حالا ببینید مناسب است اشاره‌ای کنیم به کلام مرحوم آقای بروجردی(ره) و کلام محقق حائری(ره) را هم بگوئیم، بعد کلام مرحوم محقق اصفهانی(ره) را برای جلسه‌ی بعد بگذاریم.

الف. بررسی تفصیلی نظریه محقق بروجردی(ره) در البدر الزاهر؛
مرحوم آیت الله بروجردی(ره) در کتاب «البدر الزاهر» که تقریرات درس ایشان است در صفحه‌ی 138 اول فرمایش‌شان این است «الظاهر رجوع التهدیدات الأربعة إلی أمرٍ واحد» این چهار تعبیر یعنی «ثمانیة فراسخ، بریدان، اربع و عشرون میلاً، مسیرة یومٍ»، یک معنا دارد. به روایت سماعه اشاره می‌کنند و بعد می‌فرمایند ما از روایات استفاده می‌کنیم ملاک هشت فرسخ است، اما مسیرة یومٍ حکمت برای این جعل است، نه اینکه خودش ملاک و ضابطه باشد اما می‌رسند به روایت ابی‌ایوب و ابی‌بصیر، اینها باید در ذهن‌تان باشد که در روایاتی که کلمه‌ی «أو» دارد؛ ما دو تا روایت داشتیم یکی روایت ابی‌ایوب است که از امام صادق(عليه السلام) سؤال کرد در چه مقدار باید نماز را قصر کنیم؟ فرمود فی مسیرة یومٍ أو بریدین، در روایت ابی بصیر داشت فی بریدین أو بیاض یومٍ که بیاض را گفتیم همان مسیرة یومٍ است. در ادامه محقق بروجردی(ره) به این دو روایتی که کلمه‌ی «أو» دارد می‌رسند و ابتدا کلام صاحب مدارک(ره) را می‌فرمایند که اینها ظهور دارد و هر یک از اینها، مستقلاً ملاک است، اما می‌گویند اگر کسی این ظهور را قبول نکند «و لا اقل من کون بیاض الیوم معتبراً بنحو الأماریة»، یعنی این بیاض یوم به عنوان اماره معتبر است، «بحیث یعتمد علیه مع الجهل بالفرسخ»، اگر یک کسی از صبح تا غروب راه آمده و نمی‌داند هشت فرسخ شده یا نه؟ این را باید اماره‌ی شرعیه قرار داد. البته راجع به این کلمه‌ی «أو» می‌فرمایند «و لقائلٍ أن یقول» سه تا احتمال باز در کلام ایشان نسبت به کلمه‌ی «أو» مطرح می‌شود که عبارتند از:

احتمال اول:
«التردید فی الحدیث من جهة أن المسافة الشرعیة و إن کان أمراً واقعیّا لکنّها ربما تستکشف بسبب سیر البرید کما فی الطرق العامة التی تمرّ بها البُرُد و ربما تستکشف بمسیرة القوافل کما فی الطرق الخاصة التی لا تمرّ بها البُرُد»، ما قبلاً راجع به این «أو» این احتمال را داده بودیم که بگوئیم این تردید به حسب اختلاف طرق است، آن طرقی که علامت بُرُد و برید را دارد ملاکش بریدان است که طرق عامه است، طریقه‌های عمومی. آن طرقی که این علائم را ندارد، طرق خاصه از کوه‌ها و ... می‌خواهند عبور کنند ملاکش مسیرة یومٍ است این را به عنوان احتمال ذکر کردند.

احتمال دوم:
بعد می‌فرمایند «و یحتمل أن یکون المراد ببیاض الیوم شغل السفر لیومه فعلاً بناءً علی کونه ملاکاً مستقلاً فی ایجاب القصر فی قبال البریدین»، می‌فرماید بگوئیم این مسیرة یومٍ برای کسی است که سفر بالفعل شغل برای اوست، «أن یکون المراد ببیاض الیوم شغل السفر لیومه فعلاً» یعنی کسی که بالفعل سفر به عنوان شغل او برای یک روز هست، البته این ظاهر عبارتش است در نتیجه آنهایی که کارشان فقط سیر است، حالا بعداً یک بحثی داریم که «من کان شغله السفر»، مثلاً یک ایهامی ایشان می‌خواهند بگوید، مسیرة یومٍ یعنی کسی که شغل دیگری ندارد و فقط سیر در راه شغلش است، برای چنین آدمی باید بگوئیم مسیرة یومٍ، اما برای غیر این آدم کسی که کارهای دیگر دارد، بریدان.

احتمال سوم:
و احتمال دیگر هم در عبارت هست که بعد می‌فرمایند: «و یحتمل» که این تردید از راوی باشد یعنی «أو» را راوی آورده نه اینکه خود امام(عليه السلام) این «أو» را ذکر کرده باشد.

نقض و ابرام نظریه محقق بروجردی(ره)از منظر مختار؛
در اصلِ آن مطلبی که بگوئیم مسیرة یومٍ، حکمت برای ثمانیة فراسخ است، ما با محقق بروجردی(ره) موافقیم، اما در اینکه بگوئیم مسیرة یومٍ، برای ثمانیة فراسخ، اماره است، به نظر ما از هیچ یک از این روایات این مسئله که بگوئیم شارع خواسته مسیرة یومٍ را اماره‌ی شرعی قرار بدهد برای ثمانیة فراسخ استفاده نمی‌شود.

و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین


برچسب ها :

نماز مسافر شرط مسافت برای شکسته شدن نماز مسافر مسافت شرعی جمع بین تعابیر مختلف برای مسافت شرعی در روایات اقوال در مورد ملاک مسافت شرعی دلایل یکی بودن دو ملاک مسافت شرعی نزد مرحوم صاحب جواهر اجماع بر شکسته شدن نماز در هشت فرسخ عدم دلالت روایات بر یکی بودن مسیرة یوم و ثمانیة فراسخ حکمت بودن مسیرة یوم برای ملاک هشت فرسخ عدم کفایت طی مسیرة یوم کمتر از هشت فرسخ برای قصر در نماز نظر مرحوم بروجردی درباره ملاک مسافت شرعی

نظری ثبت نشده است .